گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

۱۰ مطلب در مرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

م

سخنی که کرونا بی منطق بودن آن را ثابت کرد

بر روی بینی و دهانش ماسک زده بود و با فاصله از بقیه ی صندلی ها نشسته بود. خانمی ماسک زده از راه رسید. نگاهی به صندلی های پر انداخت و کنار او نشست. مینا  خودش را جمع کرد. صدای سرفه ای غر و لند مینا را به خاطر رعایت نکردن فاصله یک متری  قطع کرد.

سرفه های مجدد باعث شد که سرش را برگرداند. خانمی بدون ماسک به شیشه ی اتوبوس تکیه داده بود و سرفه می کرد. خانم کناری مینا بلند شد و گفت: «تا همه را مریض نکنه دست بردار نیست.» به سمت در اتوبوس رفت. مینا دوباره به آن خانم نگاه کرد و خواست حرفی بزند که  آن خانم، ماسکش را از کیفش در آورد و آن را  بر روی صورتش زد.

بیماری کرونا به همه ثابت کرد که رفتار هر کسی تنها به خودش مربوط نیست و تک تک  انسان ها با رفتارشان خواسته یا ناخواسته بر زندگی انسان های بی شماری تأثیر می گذارند.

سالیان سال دغدغه مندان فرهنگی تأثیرات اجتماعی رفتارها را فریاد زدند، ولی کسی گوشش بدهکار نبود.

زن و مرد به خودشان این اجازه  را می دادند تا در جامعه به هر شکلی که دوست دارند حضور یابند و روابطشان را تنها بر مبنای تمایلات شخصی تنظیم نمایند.

در توجیه رفتارشان هم همواره از آزادی دم می زدند و می گفتند هر کس خودش تصمیم گیرنده ی روابط خودش هست. این درحالیست که حیوانات هم در زندگی جمعی خودشان قوانینی را رعایت می کنند تا جامعه  و جمعشان از گزند حوادث حفظ شود.

بنابراین جمله ی بدن و زندگی خودم است و به هیچ کسی ربط ندارد، بی معناترین صحبتی است که یک فرد در این رابطه می تواند داشته باشد.

بی منطق بودن این توجیه بعد از اثبات و اعلام جهانی کرونا و تاثیر رفتارهای افراد بر یکدیگر تا جایی که حتی عدم رعایت بهداشت توسط شخصی می توانست به مرگ دیگری منجر گردد، بسیار مشهود شد.

 خانم هایی که در کوچه و خیابان با پوشش های مورد علاقه ی خود و برخلاف مصالح جامعه و اجتماع می گردند با تأمل در تأثیرات اجتماعی ویروس کرونا باید به این سؤالات پاسخ دهند که حقیقتا زن بودن به چه معناست؟

آیا ظاهر یک خانم و دیده شدنش توسط مردان هویت انسانی او را می سازد؟ آیا استعداد و توانمندی های زن در  ظاهرش خلاصه می شود؟ آیا خانم ها باید از روی آرایش و ظاهرشان برای همسری یا کار کردن در هر ارگانی انتخاب شوند؟

آیا می توانند تضمین کنند که خانواده ای به خاطر آنها از هم نپاشیده و جوانی به انحراف کشیده نشده است؟ آیا شأن و شخصیت خانم ها در این خلاصه می شود که خود را بیارایند تا مردان کوچه و خیابان بپسندند؟ و هزاران سوال بی جواب دیگر ...

 زهرا باغبانان

لینک مطلب درخبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۱۷ مرداد ۹۹ ، ۱۳:۴۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

چ

چادرانه

سکانس اول:

دختر نوجوان همراه پدر و مادر و برادرش راهی شمال شدند. یکی از شهرهای ساحلی دریا را برای تفریح انتخاب کردند و وسایل خود را آماده نمودند تا در کنار دریا اطراق کنند.

دختر نوجوان روی ماسه های ساحل مشغول قدم زدن شد. طبق عادت همیشگی اش، با دقت به اطراف نگاه می کرد. پوشش ناهنجار و نیمه برهنه ی دختران و زنان در ساحل دریا، این اندیشه را به ذهن او متبادر می کرد که شاید این نقاط ساحلی جزو محدوده ی جغرافیایی ایران نیست.

او اما مقید بود مبادا چادر از سرش کنار برود. غرق در همین افکار بود که صدای اتومبیلی توجه او را به خود جلب کرد. چند تن از دختران و زنان نیمه برهنه از ماشین بیرون آمدند تا برای شنا به دریا بروند. در این حین یکی از آن ها توجهش به دخترک جلب شد. نزدیک او آمد و با حالت تمسخر رو به او کرد و گفت: وای تو این گرما و لب ساحل این کیسه خواب چیه پیچیدی دور خودت؟ گرمت نیست دخترجون!؟

 دخترک نگاهی معصومانه به آن ها کرد و با سکوت به فکر فرو رفت و همان جا یادش آمد که معلمش در رابطه با فلسفه ی حجاب گفته بود: حجاب نشانه ی تعبد و بندگی خداست و باعث می شود که زنان از نگاه های ناامن در امان بمانند.

سکانس دوم:

دخترک در ماشین منتظر پدر نشسته بود. پارک جنگلی شهر شمالی دارای درختان بسیار بلند و برگ های پهنی بود. اسم درختان را نمی دانست اما درختان با سایه ی خنکی که داشتند آرامش را به او هدیه می دادند. پیرمردی پاکبان در حال جارو کردن در همان حوالی بود. دخترک نیز در حال گوش کردن به کتاب صوتی بود که تازگی ها بر روی موبایلش نصب کرده بود. پیرمرد پاکبان نزدیک ماشین آمد و رو به دخترک گفت: «ماشاالله به این حجاب، بارک الله دخترم... . خدا از تو راضی باشه ...آفرین به  چنین پدر و مادری با چنین دختری که با وجود گرما چادر از سر برنداشته ...»

در همین حین دست برد در جیب خود و یک ده هزار تومنی به دخترک داد. دخترک ابتدا از گرفتن پول امتناع می کرد اما پیرمرد گفت: «دخترم من به احترام بانو حضرت زهرا(سلام الله علیها) این را به شما هدیه می دهم. این هدیه را از من قبول کن و مرا نیز دعا کن».

 با این چند کلمه ای که پیرمرد گفت گویا قوه ی تعقلش زنده شد. دوست داشت بیشتر فکرکند به چرایی حجاب و به فلسفه اش واین حس خوشایند با احساس رضایت گره خورد و باعث شد او چادرش را محکم تر کند و روسری خود را جلوتر بکشد.

 و پیرمرد در حال جارو زدن از آن جا دور شد ...

  

این روزها دلیل و بهانه های زیادی برای برداشتن چادر وجود دارد؛ از گرانی چادر گرفته تا دست و پاگیر بودن آن؛ از حساس بودن روحیه ی جوان ها تا رنگ تکراری و سیاه بودنش، به همه ی این بهانه ها، هوای گرم تابستان هم اضافه شده.  

اینها بخشی از بهانه های به اصطلاح روشنفکرانه ای! است که وجود دارند و  قشر روشنفکر جامعه دست در دست دشمنان خارجی درصددند حجاب و عفاف را به بهانه ی آزادی از زنان جامعه بگیرند.

نوع نگاه و برخورد و ابراز احساسات ما به نوجوانی که چادر را انتخاب کرده، بسیار مهم است.

ما می توانیم با تأیید و تشویق وی به تثبیت دیدگاه او کمک کنیم و او را در این انتخاب ثابت قدم تر از قبل همراهی نماییم.

  

فاطمه فرهادیان

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

 

زهرا ابراهیمی
۱۷ مرداد ۹۹ ، ۱۳:۳۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ک

 

کرونا و پروانگی

همه پروانه‌ها برای بالغ شدن و رسیدن به تکامل، مراحلی را طی می‌کنند. ابتدا به‌صورت تخم هستند و پس از مدتی، ‌تخم‌ها تبدیل به کرم شده و سپس کرم ها مقدار زیادی برگ می‌خورند تا خود را برای مرحله ی بعد آماده کنند.

در مرحله بعد، کرم، تاری به نام پیله به‌ دور خود می‌تند و مدتی بدون هیچ غذایی در آن زندگی می‌کند. دوران پیلگی مقدمه‌ای برای ورود او به مرحله چهارم است.

در نهایت، پروانه که جانداری بالغ و دارای بال است، از پیله بیرون می‌آید. گویا مهم‌ترین مرحله از زندگی پروانه، در پیله ماندن است که باعث می‌شود او بتواند با استفاده از غذایی که در مرحله قبل مصرف نموده، تحولاتی را در خود ایجاد نماید و به بلوغ و پروانگی برسد.

اکنون انسان محصور در کرونا و محبوس در قرنطینه را تصور کنید. او سال‌ها در حال گردآوری بوده است.

او سالهاست از طریق کار، تجربه‌اندوزی، تحصیل و ... در خانواده و جامعه در حال اندوختن است. گردآوری دانش، تجربه، اطلاعات، انواع و اقسام شناخت و معرفت...؛ همچون پروانه ای که در دوران قبل از پیلگی تا آنجا که می‌تواند مواد غذایی برای دوره ی بعد خود می اندوزد.

آری، دوران قرنطینه و دوری از جامعه دوران پیلگی انسان است. می‌تواند با خود خلوت کند، به اندوخته‌هایش بیندیشد، اعمال و رفتار گذشته اش را سبک سنگین کند، در گذشته اش  سیر کند و  برای آینده اش برنامه ریزی نماید. و یا نه! حتی بهتر از آن، به مبدأش بیندیشد، اینکه از کجا آمده و چرا آمده است؟

اصلا چه رسالتی در این دنیا دارد؟ باید چه‌کارهایی را به انجام برساند؟ درنهایت به کجا خواهد رفت؟ سرنوشتش چه خواهد شد؟ در این فرصت با استفاده از این اندوخته‌ها می‌تواند روح خود را پرورش دهد، تکمیل کند و به بلوغ برساند.

 حقیقتا تنهایی و دوری از جامعه شرایط این بهره‌مندی و بلوغ را برای روح انسان فراهم می‌کند.

 فوائد دوران پیلگی، برای رسیدن به بلوغ را می‌توان از دو جنبه ی فردی و اجتماعی  بررسی نمود. اگر از دریچه ی نگاه فردی به این موضوع بنگریم، پیلگی شرایط تفکر درباره ی انسان و رسیدن به خودشناسی را فراهم می کند.

او را به حق تعالی نزدیک و محاسبه ی نفس را به یاد او می‌آورد. پیلگی انسان را صبور و امیدوار به آینده می‌سازد و حس کنجکاوی را در او تقویت می‌کند.

در قرنطینه ماندن از بعد اجتماعی نیز  می تواند برکاتی برای انسان به ارمغان بیاورد، از جمله اینکه از طریق افزایش مهر و محبت، همدلی و همدردی، موجب تحکیم روابط اجتماعی انسان می گردد.

همان‌طور که با پایان یافتن دوران پیلگی پروانه بالغ از پیله بیرون می‌آید و بال‌های چروکیده ی خود را بازکرده و حیات تازه‌ای را آغاز می‌کند، با پایان یافتن دوره ی شیوع کرونا، بشر محبوس در قرنطینه نیز، بالغ شده و تکامل‌یافته از پیله خود خارج می‌شود و اکنون به گونه دیگری به زندگی می‌نگرد. انسان پسا کرونا دیدگاه متفاوتی به انسان، خداوند و هستی پیدا می کند و به‌عنوان موجودی بالغ حیات معنادارتری را آغاز خواهد نمود.

  

مریم غازی اصفهانی

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۱۷ مرداد ۹۹ ، ۱۳:۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ح

 

بی حجابی نتیجه خودمحوری و ظاهرنگری

انسان ذاتاً موجودی کمال گرا و مختار است و لازمه ی این اختیار، انتخابات صحیح و ناصحیح اوست. ملاک تمیز انتخاب درست از نادرست، پذیرش تبعیت از فرامین پیغمبر رحمت صلی الله علیه و آله و سلم است؛ اما متأسفانه انتخاب اکثر افراد بر اساس تمایلات نفسانی شان شکل می گیرد.

قرآن کریم در این باره می فرماید: «اَفَرَءَیتَ مَنِ اتَّخَذَهُ اِلَهَهُ هَوَاهُ وَ اَضَلَّهُ اللهُ عَلَی عِلمٍ وَ خَتَمَ عَلَی سَمعِهِ وَ قَلبِهِ وَ جَعَلَ عَلَی بَصَرِهِ غِشَاوَهً فَمَن یَهدِیهِ مِن بَعدِ اللهِ اَفَلَا تَذَکَّرُونَ/ پس آیا کسی که معبودش را خواسته های نامشروعش قرار داده دیدی؟ خدا او را از روی آگاهی خود (بر اینکه شایسته ی هدایت نیست) گمراه کرد و بر گوش و دلش مهر(تیره بختی) نهاد و بر چشم(دلش) پرده ای قرار داده است؛ پس بعد از خدا چه کسی است که او را هدایت کند. » ۱

انتخاب خواه درست یا نادرست، بر پایه ی اصولی استوار است. اگر از دریچه ی آموزه های دین به این موضوع بنگریم به این نتیجه می رسیم که پایه های انتخاب صحیح بر این مبناست:

اولاً فرد تنها به دیدن خود بسنده نکند؛ بلکه غیر از خود، به دیگران نیز توجه داشته باشد؛ ثانیاً تمرکز خود را تنها معطوف به نیازهای مادی ننماید و نکته آخر اینکه دنیا نگری صرف، او را از زندگی ابدی غافل نکند.

اگرچه ظاهربینان، زندگی دنیا را فقط خوشگذرانی و لذت می پندارند؛ اما تلقی انسان های ژرف نگر و عاقبت اندیش از دنیا، امری فراتر از لذت و خوش گذرانی مادی است.  

انسان های سطحی نگر تلاششان در جهت رفع نیازهای مادی خلاصه می شود؛ اما انسان  ژرف اندیش به هر وسیله ای برای رفع نیازهایش متوسل نمی شود؛ بلکه با استفاده از عنصر حیا که یکی از ابزار مدیریت احساسات و کنترل تمایلات نفسانی است، خواسته هایش را توسط عقل مهار می نماید.

کمال گرایی انسان موجب می شود هر آنچه در خود کمال می پندارد را به دیگران اظهار نماید. میل به اظهار کمالات بدون ابزار حیا، گاهی انسان را تا مرز خودنمایی و خود فروشی سقوط می دهد.

از جمله عواملی که باعث می شود فضای جامعه به سمت بی حجابی سوق داده شده و بی حجابی در جامعه حکمفرما شود و به حیا و عفت و پاکدامنی برچسب های ناروا زده شود، خودمحوری و ظاهرنگری است.

خودمحوری در انتخاب ها  و تصمیمات، مادر تمام مشکلات اعم از جسمی و روحی، فکری و رفتاری است؛ آفتی که همانند آتش به جسم و روح انسان افتاده و جهنم دنیوی و اخری را برای او رقم می زند.

ظاهر نگری عامل دیگری است که در بروز بسیاری از مشکلات نقش دارد؛ پر کردن چشم از دیدنی های محدود، بی نصیب شدن از دیدنی های نامحدود را به دنبال خواهد داشت.

بی حجابی انسان را به وادی سهل انگاری وارد کرده و نگاه جنسیتی را به جامعه تزریق می کند و در جامعه ای که باید نگاه انسانی حاکم باشد، بی حجابی زمینه نگاه جنسیتی را فراهم می نماید.

جامعه ای موفق است که در آن، نگاه افراد به یکدیگر نگاه انسانی باشد؛ نه جنسیتی.

خداوند در قرآن کریم می فرماید: «وَ لَقَد کَرَّمنَا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلنَاهُم فیِ اَلبَرِّ وَ اَلبَحرِ وَ  رَزَقنَاهُم مِن اَلطَیِّباتِ و فَضَّلناهُم مِن اَلطَیِّبَاتِ وَ فَضَّلنَاهُم عَلَی کَثیِرٍ مِّمَّن خَلَقنَا تَفضِیلاً/ به یقین فرزندان آدم را کرامت دادیم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکب هایی که در اختیارشان گذاشتیم) سوار کردیم و به آنان از نعمت های پاکیزه روزی بخشیدیم و آنان را بر بسیاری از آفریده های خود برتری کامل دادیم. »۲

این آیه اشاره به خلقت کریمانه ی انسان دارد و یادآور فلسفه ی خلقت اوست.

انسان ها باید به این امر نیز توجه کنند که تمام زندگی دنیایی در بعد مادی خلاصه نمی گردد؛ بلکه باید، به فراتر از  بعد مادی هم نگریست و به چیزی بالاتر از آن اندیشید.

 

پی نوشت ها:

۱) جاثیه /۲۳

۲) اسراء/70

مرضیه رمضان قاسم

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۱۷ مرداد ۹۹ ، ۱۳:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ا

 

آداب سخن

سخن گفتن از نعمت هایی است که خداوند در اختیار ما انسانها قرار داده تا به وسیله ی آن مقصود خود را به دیگران انتقال دهیم.

از آنجایی که سخن گفتن دارای ارتباطی دو سویه است و بیانگر شخصیت انسان می باشد، رعایت آداب و شرایط آن در جهت ارتباط بهتر با دیگران بسیار حائز اهمیت است.

سخن گفتن می تواند سببی برای خیر و شر باشد و یا به نوعی عیب و هنر انسان را نمایان سازد؛ همان گونه که شاعر می گوید:

تا مرد سخن نگفته باشد //  عیب و هنرش نهفته باشد

آری،  عیب و هنر و حقیقت درونی انسان با سخن گفتن نمایان می شود.

در قرآن کریم و روایات و همچنین کتب اخلاقی نیز به این موضوع  پرداخته شده است.

خداوند در قرآن کریم می فرماید: «وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ حَدیثًا / چه کسی از خداوند راستگوتر است؟»  

و نیز امام علی(ع) در این باره می فرماید: «المرء یُوزَنُ بقولِهِ و یُقَوَّمُ بفعله فَقُلْ مَا تَرجَّحُ زِنَتُه، وَ افْعَلْ ما تَجِلُّ قیَمُتُه؛ آدمی سنجیده شود به گفتارش و قیمت شود به کردارش بنابراین، بگو آنچه را از نظر وزن افزون کند و انجام بده آنچه بها و قیمت آن گران باشد.»

در روایتی دیگر نیز چنین می خوانیم که امام صادق (ع) می فرمایند: «الکلام اظهار ما فی قلب المرء من الصّفاء و الکدر، و العلم و الجهل / گویائی و تکلّم، ظاهر می‌کند هر چه در باطن متکلّم است از صفا و کدورت و از علم و جهل.»

 با توجه به روایت چنین نتیجه گرفته می شود که از کلام هر کس حال او ظاهر می‌شود. پس اگر انسان صفای باطن داشته باشد کلام او جز ذکر الهی، نقل حدیث وهدایت مردم چیزی نخواهد بود و اگر کلامش لغو و بیهوده باشد، نشان دهنده ی این است که صاحب این سخن از کدورت قلب رنج می برد.

در کتب اخلاقی در رابطه با سخن گفتن توصیه های فراوانی به ما شده است؛ از جمله اینکه:

۱- همیشه هنگام سخن گفتن از حقیقت بگوییم و پنهان کاری نکنیم و با سخن حق خود، حقیقت را آشکار سازیم.

۲. هنگام سخن گفتن در مورد مطلبی که می خواهیم بگوییم با اطلاعات و علم کافی سخن بگوییم و به سخن خویش توجه کنیم و آثار و پیامد های خیر و شر آن را نیز در نظر بگیریم.

۳. هیچ گاه با عجله صحبت نکنیم بلکه شمرده و آرام سخن بگوییم تا شخص مقابل متوجه گفتار ما گردد.

۴. از زیاده گویی بپرهیزیم؛ سخنی که کوتاه باشد توانایی تأثیرگذاری بیشتری دارد.

۵. سخن نگوییم جز به ضرورت

۶. هنگام نقل سخن از شخصی امانت دار باشیم و تمام سخن را به طور واقعیت و کامل بگویم.

۷. در اموری که به ما مربوط نمی شود اظهار نظر نکنیم.

 ۸. از جمله عوارضی که در سخن گفتن وجود دارد مبتلا شدن به گناهان زبانی چون: دروغ، غیبت، تهمت، تمسخر، شایعه، افشای سر، هتک حرمت، عیب جویی، دشنام، تحقیر، سخنان نیش دار و اختلاف افکنی است پس هنگام سخن گفتن مراقب باشیم که اهل گناه نگردیم.

امید است با به کاربستن آنچه که به عنوان توصیه های اخلاقی در کتب اخلاقی بیان شده است، همه ی ما بتوانیم  زمینه ی بهتری برای انتقال مقصود خود به دیگران فراهم نماییم و با رعایت آداب و شرایط سخن گفتن به گفتار خود رنگ عبادت نیز ببخشیم.

خدیجه محمدجانی

لینک مطلب درخبرگزاری حوزه

 

زهرا ابراهیمی
۱۷ مرداد ۹۹ ، ۱۳:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر