چه کنیم که فرزندانمان به سرنوشت رومیناها دچار نشوند
فارغ ازعوامل اثرگذار در ایجاد چنین اتفاقاتی، می خواهیم موضوع را از دریچه ی دیگری نگاه کنیم و با عینک تربیتی به این مسئله بنگریم.
امن ترین محیطی که برای هرکس وجود دارد خانواده است، اما چرا باید شاهد خشونتی باشیم که در خصوصی ترین و امن ترین چهاردیواری یعنی خانه رخ دهد، خشونتی که هیچ مجوزی از ناحیه شرع، قانون واخلاق ندارد.
قطعا همه ی ما می دانیم که عدم آگاهی والدین از شیوه های تربیتی و عدم تسلط آن ها بر شیوه ی صحیح برقراری روابط عاطفی با فرزندان، مشکلات زمینهای مانند وجود تنشها و اختلافات خانوادگی، ابتلا به سوء مصرف مواد و اختلال روانی، فرزندان را با مخاطرات جسمی و روحی مواجه می کند. همه ی ما نسبت به این مسائل آگاه هستیم اما برای درمان آن چه باید کرد؟
تجربه نشان داده است که والدینی که به دستورات تربیتی وارد شده در آموزه های دینی توجه نموده اند، راحت تر توانسته اند فرزندانشان را در حل این مشکلات و تنش ها کمک و یاری رسانند.
یکی از دستورات دینی در قالب این روایت بیان شده است. رسول اکرم (ص) می فرماید :«الوَلَدُ سَیدٌ سَبعَ سِنینَ وَ عَبدٌ سَبعَ سِنینَ وَ وَزیرٌ سَبعَ سِنینَ. فَإن رَضیتَ خَلائِقَهُ لإحدی وَ عِشرینَ وَ إِلاّ فَاضرِبْ عَلی جَنبِهِ فَقَد أعذَرتَ إلی اللَّهِ تَعالی.» (بحار الانوار، ج101، ص95، ح42)
بگذارید فرزندانتان در 7 سال اول سروری کنند، به معنای اینکه آن ها را در تخلیه ی هیجانات و بازی و تفریح آزاد بگذارید و وجودشان را سرشار از محبت نمایید وبه آن ها سخت گیری نکنید. به نظر می رسد دلیل این دستور تربیتی این است که دین اسلام از همان کودکی توجه ویژه ای به نیازهای عاطفی داشته است تا در بزرگسالی فرزندانمان با کمبود محبت روبرو نشوند.
همه ی کودکان ما نیازهای عاطفی دارند و متناسب با این روایت، توجه به نیازهای عاطفی باید درهمان زمان کودکی آغاز شود، اما متاسفانه بعضا شاهد هستیم که فرزندان به دلیل شیطنت هایی که دارند مورد شماتت و سرکوب والدین قرار می گیرند و فرزندان در هفت سال دوم فرمانبر و مطیع نخواهند شد. در این میان، ارضای نیاز عاطفی برای دختران به اوج خود می رسد، چرا که دختران مظهر ناز و طنازی هستند و هیچ کس به اندازه پدر نمی تواند در سیراب نمودن خلأهای عاطفی او مثمرثمر باشد.
فرار از خانه از جمله رفتارهای ناسازگارانهای است که از کودکان و نوجوانان سر میزند و با توجه به پیآمدهای سوء آن یکی از آسیبهای خانوادگی و اجتماعی جامعه شناخته میشود. آسیبی که میتواند بهداشت روانی فرد و جامعه را تحت تأثیر قرار دهد.
با توجه به آنچه ذکر شد می توان گفت یکی از راه هایی که می تواند خانه را امن ترین جا برای فرزندان ما قرار دهد، محبت در خانه است و تأمین این محبت در خانه به ویژه از سوی پدر برای فرزندان از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد.
از دیگر دلایلی که موجب می شود فرزندان از خانه دور شده و به اجتماع پناه ببرند افراط در مذهب و وارونگی در برداشت برخی مفاهیم دینیست، که منجر به ایجاد باورهای غلط در والدین می شود. مثلاً در جایی که دو واژه تعصب و غیرت ترکیب شده و به درستی از آن استفاده نمی شود و والدین به دلیل فهم نادرست، به اشتباه این دو واژه را به جای همدیگر به کار می برند. درصورتی که این دو تفاوت بسیاری دارند و نباید این دو را یکی قلمداد کرد.
عمدهترین علت فرار فرزندان از بین عوامل خانوادگی در پژوهش ها، به ترتیب جدایی والدین، نابسامانیهای خانوادگی، اعتیاد یکی از والدین بهویژه پدر و سوء رفتار برادر بزرگتر با خواهران معرفی شده است.پس مسلماً در بروز چنین اتفاقاتی اولین انگشت اتهام متوجه خانواده است. حال در فرض بروز چنین آسیبی در این خانواده ها پذیرش فرد خاطی با همان خطاها بهترین گزینه ی پیشنهادی است، چرا که گرفتار شدن در تعارفات قومی و قبیله ای و عرفی و اجتماعی و آبرویی نتایج عکس و عواقب به مراتب خطرناک تری را به دنبال خواهد داشت.والدین باید بپذیرند که خطای فرزندانشان قابل جبران است و از این طریق به فرزندان خود نیز این اطمینان را بدهند که از بازگشت به منزل پشیمان نخواهند شد.
دادن اطمینان و امنیت و ابراز محبت به فرزند باید از طریق والدین صورت گیرد تا راه جبران برای فرد خاطی باز شود و موجبات اعتمادافزایی و اطمینان خاطر فرزندان را فراهم نموده و از بروز آسیب های آتی جلوگیری به عمل آورد.
البته در این زمینه باید آگاهی های لازم به خانواده ها و فرهنگ سازی ها در زمینه ی پذیرش این گونه آسیب ها توسط اجتماع صورت پذیرد، تا واکنش های منفی ناشی از بروز چنین رفتارهایی در جامعه کمتر شود و این هرگز به معنای قبح زدایی و کمرنگ جلوه دادن خطای انجام شده نیست. از سوی دیگر می بایست کانون هایی امن توسط نهادهای دولتی ایجاد گردد تا در صورت عدم اطمینان از پذیرش این افراد توسط خانواده، محیطی ایمن و به دور از خشونت فراهم گردد تا دیگر شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم.