چگونه یک بچه دروغگو تربیت کنیم؟!
حتما تا به حال بچه هایی را دیده اید که مثل “آب خوردن”، دروغ میگویند.
شاید از تبحر آن ها در دروغگویی شگفت زده شوید زیرا از کودک پاک و معصوم، انتظار مخفی کاری و دروغ گویی نمی رود.
راستی چه میشود که کودک صداقت را کنار گذاشته و به دروغ گویی پناه می برد.
شاید این جمله برایتان آشنا باشد که وقتی درِ منزل کسی رفته اید در جواب پرسش از حضور یا عدم حضور پدرش، جواب دهد:
»پدرم گفته برو بگو نیستش«!
چنین جوابی نه حاصل کم هوشی کودک است نه این که او درک درستی از موقعیت ندارد، کودک وقتی به دنیا می آید فطرتش بر راستی و درستی بنا شده پس نمی تواند به جز واقعیت بگوید.
حال همین کودک، در برخوردهایی از این دست، کم کم یاد می گیرد که گاهی بنا به خواست پدر و مادر نباید واقعیت را بگوید.
تا اینجا یک قدم بزرگ برای دور کردن او از فطرت اصلی اش برداشته شده است.
حال تصور کنید همین کودک خطایی را در خانه انجام میدهد؛ مثلا ظرفی را می شکند یا چیزی را خراب میکند. اینجا نیز عملکرد خانواده در برداشتن گام بعدی کودک موثر است.
وقتی کودک صادقانه به اشتباه و خطایش اعتراف می کند، پدر و مادر او دو گونه برخورد در مقابل صداقتش می توانند داشته باشند:
اول اینکه او را تحقیر، سرزنش و تنبیه کنند.
دوم اینکه با ملایمت از او بخواهند بار دیگر بیش تر حواسش را جمع کند.
اگر کودک با تنبیه و تحقیر خانواده مواجه شود طبق آنچه از دروغ گویی خانواده و وادار کردن او به کتمان واقعیت یادگرفته عمل می کند و بار دیگر که کار خطایی را انجام داد مسئولیت آن را به عهده نمی گیرد و آن را به گردن خواهر یا برادر خود می اندازد.
این کودک در روند زندگی هرجا به نفع خود دید، به جای واقعیت به دروغ پناه میبرد.
مسلما گاهی دروغ هایش آشکار می شود در این مواقع به جای ترک دروغ گویی او یاد می گیرد که بتواند واقعی تر و سنجیده تر واقعیت را پنهان کند.
و اینجاست که او به راحتی آب خوردن برایتان دروغ می گوید به گونه ای که شما شگفت زده می شوید.
ریحانه علی عسکری
لینک مطلب در ندای اصفهان