گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

۱۴ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۰ ثبت شده است

س

راهی برای فرشته شدن

نهمین ماه قمری، ماه مبارک رمضان موسوم به ماه خدا، ماه میهمانی خدا، ماه برکت، مغفرت و تهذیب نفس است؛ ماهی که روزها و شبهایش از تمام روزها و شبهای ایام سال افضل است.

در این ماه بر سر خوان گسترده‌ی الهی میهمان‌ هستیم، غفران الهی می‌بارد و لقاءالله نتیجه‌ی این ضیافت‌ الله خواهد بود.

انسانهای مومن در این ضیافت الهی می‌توانند بهتر از هر زمان دیگری خود را به قادر مطلق نزدیک کنند؛ یکی از اعمالی که این قرابت را تسهیل می‌کند روزه است؛ روزه عبادتی عاشقانه، خالصانه و زاهدانه است که در این ماه بر مسلمانان واجب شده است.

آیات شریفه‌ی ۱۸۵- ۱۸۳ سوره‌ی مبارکه‌ی بقره این موضوع را به خوبی تبیین می‌کند.

 روزه یکی از مهمترین اعمال عبادی و بخشی از هویت مسلمانان در جهان امروز بر شمرده شده است؛ عبادتی که در همه‌ی شرایع پیشین سابقه داشته و حتی قبایل بدوی نیز جهت پاک‌ کردن گناهان و راندن شیاطین از خود یا برای به‌دست آوردن خشنودی خدایان خود، روزه می‌گرفتند. اعراب جاهلی نیز نوعی روزه و امساک را به عنوان عبادت و تنزه باور داشتند.

 روزه در قرآن کریم به لفظ و بیان «صوم» و «صیام» آمده است؛ صوم در فتح اول در لفظ به معنای باز ایستادن از خوردن و روزه داشتن  و در شرع عبارت است از امساک مخصوص و آن امساک از خوردن و آشامیدن و جماع است از صبح تا مغرب با نیت خالص.

روزه‌داری زکات بدن محسوب می‌شود و آدمی با روزه، خوی و خصلت فرشتگان را پیدا می‌کند؛ چرا که خود را از طعام ظاهری محروم می‌نماید و به طعام ذکر و تسبیح و تهلیل می‌آراید.

روزه‌ی ماه مبارک رمضان سپر آتش جهنم است؛ سلطان العارفین، امیرالمومنین علیه‌السلام، در خطبه‌ی ۱۱۰ نهج البلاغه روزه‌ی ماه مبارک رمضان را سپری برابر عذاب الهی دانسته‌اند.

در این ماه مؤمنین به صفات الهی متخلق می‌شوند؛ به این معنا که از غیبت کردن، تهمت زدن، دروغگویی، فحش، ناسزا و اهانت دست می‌کشند و تنها رضای الله را می‌جویند، در واقع شیاطین در این زمان به زنجیر کشیده می‌شوند. در این ماه خجسته فرصتی دست می‌دهد تا روزه‌داران خود را در اقیانوس بیکران عفو و بخشش الهی شستشو دهند، پاک و مطّهر گردند و  همانگونه که  بی‌آلایش بدنیا آمده‌اند، دوباره با جسم و روحی منزه از هرگونه ناپاکی و آلودگی به حضور باری‌تعالی بازگردند. با گرسنگی و تشنگی، فروتنی و صبوری را تمرین می‌کنند، جسم و روح خود را سبکبال نموده و قابلیت عروج آن را فراهم می‌نمایند.

 روزه در پیشگاه خداوند حبس کردن نفس است از هوا و هوس؛ چرا که روزه، نفس را از شهوت طعام و شراب بازمی‌دارد.

صوم نفس والاتر و بالاتر از تنها تحمل گرسنگی و تشنگی و عبادت ظاهری است، عمق عبادت روزه این است که نفس و دیگر اعضا را از ارتکاب هر گناه صغیره و کبیره باز دارد و به ذکر و تسبیح خداوند مشغول گرداند.

اگر انسان‌ها در این مسیر بکوشند که نفس خود را از هرچه غیر خداست رها سازند و جوارح خود را از اعمال ناشایست باز نگاه دارند، آنگاه رزق معنوی خود را کسب می‌کنند.

اگر روحمان را به طعام‌های معنوی عادت دهیم و از طعامهای شهوانی باز داریم کامیاب خواهیم شد؛ با این گرسنگی‌ها، به یاد گرسنگی و تشنگی قیامت می‌افتیم و اخلاص ما بندگان در معرض امتحان قرار می گیرد.

بسیاری از گناهانی که ما انسان ها مرتکب می شویم، ناشی از همین دربند بودن نفسانیات و شهوات است، شهوت ثروت، شهرت، زیبایی ظاهر همچون هیزمی است که جان و تن انسان را به مانند گلوله‌ی آتش می‌کند و آن آتش فرو ننشیند تا خداوند او را بسوزاند.

پس در این امساک راز و رمزهایی نهفته است، چشم‌پوشی از اتساع و افزون‌طلبی، کسر شهوات، قطع علایق بشری، ترک ماسوی‌الله و در نهایت منکوب کردن شیطان و همان شهوات نفسانی و دست‌یابیدن به باطن و ژرفای روزه که همان ریاضت و تزکیه‌ی نفس  است، از آثار و برکات این عمل عبادی خاص محسوب می‌شود.

 به برکت این ماه روزنه‌های چشمه‌ی دلمان به نور اشراق احدیت گشوده می‌شود و به مراتب تخلق به صفات الهی نائل می‌آییم  و چه احساس زیبا و شیرینی خواهد بود رسیدن به معشوق.

    

طاهره کنگازیان

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۲۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۱:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ی

 

مکافات عمل

کامیون نارنجیِ رنگ و رو رفته  با صدای زیاد از جاده‌ی باریک خاکی می‌گذشت. خورشید مستقیم بر زمین می‌تابید. دو طرف جاده پر بود از گل‌های ریز زردی که با نزدیک شدن بهار سبز می‌شوند. صدای رد شدن لاستیک‌های پهن روی سنگریزه‌های کف جاده می‌آمد. حجم زیادی از گردوخاک مثل توپ خاکستری بزرگی پشت کامیون حرکت می‌کرد. کامیون همراه جاده به سمت چپ پیچید و کنار گودال بزرگی ایستاد. دو مرد با چکمه‌های لاستیکی سفید که تا زانوهایشان بود و روپوش آبی، از کامیون پیاده شدند. راننده قفل در پشت کامیون را باز کرد و دوباره داخل شد و ماشین را روشن کرد. مرد دیگر در دو لنگه‌ای پشت کامیون را باز کرد. سرش را بالا برد و نگاهی به کارتن‌های مقوایی یک اندازه انداخت. صداهایی از داخل کارتن‌ها به گوش می‌رسید. عرق پیشانی را با آستین پاک کرد و با دست برای راننده علامت داد. راننده کمی کامیون را عقب برد و دگمه‌ای را فشار داد. پشت کامیون با صدای بلندی، آرام بالا رفت. کارتن‌ها یکی‌یکی داخل گودال افتادند. چند تا از کارتن‌ها با برخورد به لبه گودال درشان باز شد و چیزهای زرد کوچکی بیرون ریخت. صداها بلندتر شد. همه‌ی کارتن‌ها داخل گودال ریخت. راننده بیل به دست از ماشین پایین آمد و یک بیل هم به مرد دیگر داد. با دستمال‌یزدی قرمز صورتش را پوشاند. شروع کردند به خاک ریختن روی کارتن‌ها و جوجه‌هایی که با سروصدا از سروکله‌ی همدیگر بالا می‌رفتند و تلاش می‌کردند بیرون بیایند. صدای ریختن خاک و جیک‌جیک جوجه‌ها غوغایی در بیابان به پا کرد. کم‌کم صداها ضعیف‌تر شدند و پس از ساعتی هیچ صدایی به گوش نمی‌رسید.

یک سال بعد...

ماشین رنگ و رو رفته‌ای چند بار تا انتهای خیابان رفت تا جایی برای پارک پیدا کرد. مرد کوتاه‌قدی با کت قهوه‌ای نیمدار و عینک ته‌استکانی از ماشین پیاده شد. به‌سرعت به‌طرف در نرده‌ای بزرگی که بالایش نوشته‌ بود میدان میوه و تره‌بار رفت.

به‌سختی از میان جمعیت زیادی با ماسک‌های سفید و مشکی و آبی گذشت. مردم با صدای بلند حرف می‌زدند و دو نفر باهم درگیر شده بودند. پیرزنی خمیده با چادر رنگی گل‌دار و زنبیل پلاستیکی قرمز دستش را تکان داد و به زنی که بچه‌ی کوچکی در بغل داشت گفت:

 الآن ۳ روزه که تا ظهر اینجام. برای سال‌تحویل مهمان‌دارم...

مرد به‌زحمت خود را پشت در شیشه‌ای مغازه ‌رساند. مردی با کلاه و دستکش سفید، سرش را از پنجره بیرون ‌آورد و داد زد: مرغ تمام شد!

در آخرین روزهای سال ۹۸ در اقدامی غیرانسانی و غیرشرعی هزاران جوجه یک‌روزه برای تعدیل بازار و بالا رفتن قیمت مرغ معدوم شدند. درست یک سال بعد شرایطی به وجود آمد که مرغ کمیاب شد و قیمت آن به‌شدت افزایش یافت. چه ارتباطی بین این دو واقعه وجود دارد؟ آیا هشدار و تنبهی برای ماست؟

حکمت این دو واقعه‌ی متناقض در فاصله‌ی زمانی یک سال، تلنگر و تذکر خداوند متعال برای وجدان‌های بیدار است. در مکتب اسلام، هر جانداری محترم است. امیرالمؤمنین (ع) به عُمال خود می‌فرمودند: زمانی که برای اخذ زکات می‌روید، مراقب باشید شاخه‌ی درختی نشکند و حیوانی که در حال آب نوشیدن است، نترسد تا فرار کند و اگر گوسفندی به‌عنوان زکات دریافت کردید، آرام به مقصد برگردید تا حیوان دچار ترس نشود. پیامبر اسلام (ص) نیز می‌فرمایند: هر حیوانی - پرنده یا جز آن - که به‌ناحق کشته شود در روز قیامت از قاتل خود شکایت خواهد کرد؛ بنابراین جوجه‌کُشی با توجیهات اقتصادی و دستیابی به سود بیشتر برخلاف شرع و دستورات الهی و حرام است و عقوبت دنیوی و اخروی دارد.

 اگر مدیریت جامعه به شیوه‌ی سکولار و بدون در نظر گرفتن دستورات الهی باشد، خداوند نعمت‌هایش را از آن جامعه دریغ می‌کند. مگر دین‌داری نباید در همه‌ی ابعاد زندگی انسان‌ها باشد؟ مگر مدیریت جامعه از مهم‌ترین ابعاد زندگی انسان‌ها نیست؟ آیا دین‌داری نباید در مدیریت جامعه نفوذ کند؟ وقت آن رسیده که تعالیم الهی در همه‌جا و در همه‌ی ابعاد در جامعه‌ی اسلامی اجرا شود تا شاهد برکات آن در بهبود اوضاع جامعه اسلامی باشیم.

     

مریم غازی اصفهانی

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

 

زهرا ابراهیمی
۲۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۱:۰۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

فف

 

ابر رسانه‌ای به نام قرآن

ماه مبارک رمضان را ماه بهار قرآن نامیده‌اند. این تشبیه از روایتی منسوب به امام محمدباقر (ع) برگرفته‌شده که می‌فرمایند: «لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ رَبِیعٌ وَ رَبِیعُ الْقرآن شَهْرُ رَمَضَانَ/ برای هر چیزی بهاری است و بهار قرآن ماه رمضان است».

دلیل نامیدن ماه رمضان با عنوان بهار قرآن این است که قرآن کریم در این ماه نازل ‌شده، چنانکه در آیه‌ی ۱۸۵ بقره آمده: شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقرآن هُدیً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی‌ وَ الْفُرْقان: ماه رمضان است ماهی که قرآن، برای راهنمایی مردم و نشانه‌های هدایت و فرق میان حق و باطل، در آن نازل ‌شده است.

اکنون‌ که این ماه عزیز فرارسیده و پروردگار توفیق انس با قرآن را نصیب بندگانش فرموده، توجه به یک نکته لازم و ضروری است. قرآن، کتاب آسمانی ما، رسانه‌ای از جانب خداوند متعال جهت هدایت و راهنمایی همه‌ی انسان‌هاست.

رسانه، در معنای کلی خود هر ابزاری برای برقراری ارتباطات و حامل یا واسط پیام به‌حساب می‌آید. به‌عبارت‌دیگر، رسانه محتوایی است که در یک ارتباط، درصدد انتقال معنا و مفهومی از فرستنده به گیرنده است.

به‌صورت کلی، در هر فراگرد ارتباطی دست‌کم سه عنصر اساسی وجود دارد: فرستنده، گیرنده و محتوا.

خداوند متعال قرآن کریم را برای انسان‌ها فرو فرستاد و این‌یک فرایند ارتباطی به‌حساب می‌آید. در این فرایند، فرستنده‌ی پیام، خداوند متعال است. گیرنده‌ی پیام یا مخاطبان آن، همه‌ی انسان‌ها، در همه‌ی زمان‌ها و مکان‌ها هستند؛ به‌عبارت‌دیگر «انسان بماهو انسان».

همان‌گونه که قرآن کریم در آیه ۲۷ سوره تکویر می‌فرماید: إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ: این قرآن جز تذکر برای جهانیان نیست. سومین و مهم‌ترین عنصر ارتباط، محتوای پیام یا همان معنایی است که از فرستنده به گیرنده منتقل می‌شود. قرآن کتاب آسمانی ما، همان پیام و محتوایی است که از طرف خداوند متعال به مخاطبان منتقل می‌شود و فراگرد ارتباط خداوند با انسان را میسر می‌سازد.

نکته اینجاست که قرآن یک رسانه‌ی عادی نیست و دارای ویژگی‌های منحصربه‌فردی است که آن را از سایر رسانه‌ها متمایز می‌سازد. به عبارت بهتر قرآن یک ابررسانه است.

ابررسانه (به انگلیسی: Hypermedia) در فرهنگ ارتباطات، اصطلاحی کلی و فراگیر برای توصیف میزان تعاملی بودن یک رسانه است. پیشوند انگلیسی hyper از پیشوند یونانی "ὑπερ" و به معنی «بیش‌ازحد» و یا «فراتر از آن»، می‌آید.

ابررسانه بودن قرآن به این معناست که شاخصه‌های آن به‌عنوان یک رسانه، در عالی‌ترین حد قرار دارد و از همین رو دارای اعجاز رسانه‌ای شگفت‌انگیزی است. ابررسانه‌ها ویژگی تعاملی دارند و در قرآن نیز مدل تعاملی در حد اعلا وجود دارد.

قرآن ابررسانه‌ای است که پیامبر گرامی خدا (ص) به‌وسیله آن توانست در میان قلوب مردم ایجاد الفت نماید. در سوره‌ی مبارکه‌ی انفال آیه ۶۳ آمده است: وَأَلَّفَ بَینَ قُلوبِهِم لَو أَنفَقتَ ما فِی الأَرضِ جَمیعًا ما أَلَّفتَ بَینَ قُلوبِهِم وَلکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَینَهُم إِنَّهُ عَزیزٌ حَکیمٌ: و دل‌های آن‌ها را باهم، الفت داد، اگر تمام آنچه را روی زمین است صرف می‌کردی که میان دل‌های آنان الفت دهی، نمی‌توانستی، ولی خداوند در میان آن‌ها الفت ایجاد کرد، او توانا و حکیم است.

هدف این ابررسانه علاوه بر تعامل با مخاطب رفع نیازهای او است. معجزه‌ی آخرین فرستاده‌ی الهی، تعالیمی را برای انسان به ارمغان می‌آورد که موجب آرامش روحی و رفاه دنیوی و اخروی او و رفع نیازهای او می‌شود. انسان عصر معاصر که با بحران معنا مواجه شده بیش از بیش نیازمند آرامش روانی است و سفارش‌ها و دستورات قرآن کریم او را از اضطراب و نگرانی‌های جدید رهایی می‌بخشد.

نکته دیگر در مورد ابررسانه بودن قرآن این است که در قرآن کریم به مخاطب و انواع مخاطبان قرآن توجه ویژه شده و خطاب‌های قرآنی شاهدی بر این مدعا هستند.

عامل اساسی در تأثیرگذاری یک رسانه، شناخت مخاطب است که پیام‌رسانی تأثیر عمیقی دارد. گاهی مخاطب قرآن افرادی متعلق به فرهنگ خاصی هستند و گاهی انسان‌ها یا مؤمنین و یا اهل کتاب مورد خطاب واقع‌شده‌اند. در قرآن زمانی که همه‌ی مردم مورد خطاب بوده‌اند از خطاب‌هایی مثل «یا ایها الناس» استفاده‌شده است. پرکاربردترین خطاب قرآنی «یا ایها الذین آمنوا» است که حکایت از توجه ویژه قرآن به مخاطب مؤمن دارد.

در قرآن از زبان پیامبران نیز عباراتی مانند «یا قوم» برای خطاب قرار دادن قوم خود آمده است. پیامبران الهی نیز از طریق عباراتی مانند: «یا نوح»، «یا شعیب»، «یا موسی» و «یا ایها النبی» جزو مخاطبان قرآن هستند؛ بنابراین شناخت مخاطب و شرایط و نیازهای آن، ‌ که موجب انتقال صحیح و فهم بهتر معنای پیام می‌شود از ویژگی‌های مهم ابررسانه قرآن است.

قرآن معجزه‌ی جاوید پیامبر خدا (ص) است و جنبه‌های بسیاری از اعجاز آن را می‌توان از دیدگاه علوم گوناگون موردبررسی قرارداد. رسانه بودن قرآن در عصر حاضر که به دلیل پیشرفت چشمگیر فناوری‌های ارتباطی و اطلاعاتی، عصر ارتباطات نامیده شده، از اهمیت بیشتری برخوردار است.

ابررسانه‌ی قرآن پیام‌هایی ازجمله رعایت عفت، نوع‌دوستی، صبر، گذشت، احترام، توکّل، شرح صدر، صلح، مبارزه با ستم، خلق نیکو را به انسان معاصر منتقل می‌کند و موجب حیات جدید مادی و معنوی برای او خواهد شد. در سوره‌ی حدید آیه ۹ آمده است: هُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ عَلَی عَبْدِهِ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ وَإِنَّ اللَّهَ بِکُمْ لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ: او همان کسی است که بر بنده‌ی خود آیات روشنی فرو فرستاد تا شمارا از تاریکی‌ها به‌سوی نور بیرون آورد و مطمئناً خداوند نسبت به شما بسیار رئوف و مهربان است. قرآن به‌عنوان ابررسانه ای بی‌بدیل، به دلیل پویایی و تأثیرگذاری عمیق بر مخاطبان خود، در عصر حاضر نیز همچنان معجزه‌ای زنده و گویا است. معجزه‌ای که پیام‌های روح‌بخش آن بر جان مخاطب می‌نشیند و موجب جلای دل و صفای باطن او می‌شود.

    

مریم غازی اصفهانی

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

 

زهرا ابراهیمی
۲۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۱:۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

س

 

بانوی مجاهد

در نگاه آموزه‌های اسلام زن به‌عنوان نیمی از پیکرهٔ یک اجتماع جایگاه خاص و اثرگذاری دارد؛ به همین دلیل حضور زن در اجتماع و انجام فعالیت‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی برای زنان به‌شرط رعایت ضوابط و شرایط شرعی امری مجاز و گاه ضروری تلقی می‌گردد.

در این دیدگاه زن و مرد همواره در مسیر جهاد و مجاهده قرار دارند و باید در هر جایگاه و مقام و منصبی که هستند اهل جهاد و تلاش باشند. اگرچه برخی به‌محض شنیدن نام جهاد ذهنشان معطوف به جهاد نظامی می‌شود؛ اما از نظر دین، انواع جهاد فرهنگی، سیاسی و اقتصادی قابل‌تعریف است.

حضرت خدیجه بزرگ بانویی بودند که تداوم حیات اسلام درگرو جهاد ایشان آن‌هم از نوع اقتصادی بود.

در رابطه با حضرت خدیجه(س) حرف‌ها، بسیار شنیده‌ایم و دانستنی‌ها، بسیار خوانده‌ایم اما یکی از ویژگی‌های مهم شخصیت ایشان که کمتر موردتوجه قرارگرفته است بی‌توجهی ایشان به دنیاست.

گاهی انسان مالی ندارد و شرایط به دست آوردن مال و ثروت برای او سخت و دشوار است؛ به همین دلیل به سمت بی‌رغبتی به دنیا می‌رود و گرایشش به مادیات کم می‌شود؛ در واقع چون دارایی ندارد میلش را هم محدود و تسلیم این نداشتن می‌کند.

عدم رغبت به دنیا در این شرایط امر ارزشمندی نیست؛ مثل کسی که شرایط گناه برایش وجود ندارد و گناه نمی‌کند چنین کسی طبیعتاً نباید توهم تقوا داشته باشد.

حضرت خدیجه(س) با وجود داشتن مال و ثروت و توان غرق شدن در امور مادی، بی‌رغبت به دنیا و از وسوسه‌های تجملات در امان بودند و این مسئله از ویژگی‌های خاص شخصیت ایشان است.

گاهی انسان مالش را در مسیری خرج می‌کند و می‌داند که عوض آن برایش بر خواهد گشت. حضرت خدیجه(س) اهل تجارت بودند و از همهٔ ابعاد تجارت و جزئیات آن مطلع بودند یعنی اگر می‌خواستند با چرتکه و حساب ‌وکتاب‌های مادی به خرج اموالشان در مسیر اسلام بپردازند، طبیعتاً بیش از هر شخص دیگری نسبت به سود و زیان مادی این امر آگاه بودند با توجه به اینکه ربا هم در دوران جاهلیت نوعی پیمان اقتصادی رسمی میان مردم بود؛ اما آنچه از تاریخ می‌خوانیم این است که همهٔ اموال ایشان خرج اسلام می‌شود و ایشان بدون چرتکه انداختن و بررسی‌های مادی باکمال میل اموالشان را درراه اسلام خرج می‌کنند.

علاوه بر این ایشان به دلیل موقعیت عالی که داشتند خواستگاران زیادی هم برایشان وجود داشت؛ اما اظهار علاقهٔ ایشان به پیامبر(ص) پرده از شخصیت بزرگ ایشان برمی‌دارد.

کسی که هم مال دارد و هم موقعیت، اما گویا دنبال چیزی دیگری است که تمام این امور دنیایی را دور بزند و روح او را غنی سازد.

مسلمانان در شعب ابی‌طالب محصور می‌شوند و آنچه بیش از همه در آن شرایط سخت می‌تواند به داد آن‌ها برسد ثروت حضرت خدیجه است. ایشان سخاوتمندانه همه دارایی‌اش را در اختیار مسلمانان قرار می‌دهد.

خداوند در قرآن می‌فرماید: وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَیٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ ۚ وَ رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقَیٰ (۱) و هرگز چشمان خود را به نعمتهای مادّی، که به گروه‌هایی از آنان داده‌ایم، میفکن! اینها شکوفه‌های زندگی دنیاست؛ تا آنان را در آن بیازماییم؛ و روزی پروردگارت بهتر و پایدارتر است!

«توجه به آخرت» و «پرهیز از دل‌باختگی در برابر دنیا» اعتقادی عمیق می‌خواهد و الا انسان نمی‌تواند به‌راحتی از ثروتش بگذرد و این اعتقاد عمیق، بخشی جدانشدنی از وجود حضرت خدیجه سلام‌الله علیها بود چراکه رزقی که نزد خداست را بر رزق‌های مادی ترجیح داد و تمام ثروت، امکانات اقتصادی و هستی خویش را درراه رضای حق بخشید و اینگونه مجاهد فی‌سبیل‌الله شد.

انفاق کردن یک بخش از جهاد اقتصادی است و بخش دیگر آن حفظ این انفاق است؛ بدین معنا که انسان بخشش خود را خالصانه درراه خدا تقدیم کند.

منت گذاشتن آن روی سکهٔ انفاق غیر الهی است و حضرت خدیجه سلام‌الله علیها از این آفت در امان بودند و هرگز به خاطر بخشیدن تمام هستی خویش هیچ منتی بر سر پیامبر نگذاشتند.

کسانی که اهل منت‌اند هنوز دل کندن واقعی از مال دنیا را یاد نگرفته‌اند به همین دلیل می‌بخشند و بعد از بخشش دچار منت گذاشتن می‌شوند گویا از بخشش خویش پشیمان‌اند. اما حضرت خدیجه با توجه به ویژگی عدم رغبت به دنیا از این آسیب روحی هم در امان بودند و خالصانه مال خود را بخشیدند.

حضرت خدیجه فقط یک بانوی سرمایه‌دار نبود چراکه در زمان پیامبر ثروتمندان زیادی اطراف پیامبر وجود داشتند بلکه ایشان یک انسان ثروتمند بی‌رغبت به دنیا بود و بخشش او نه از سر ترس و نه از روی اجبار و اکراه بلکه به دلیل عقیده‌ای راسخ بود و به‌راستی می‌توان حضرت خدیجه(س) را مصداق این آیهٔ قرآن دانست:

ذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ لَا یُتْبِعُونَ مَا أَنْفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًی ۙ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ (۲)

کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می‌کنند، سپس به دنبال انفاقی که کرده‌اند، منت نمی‌گذارند و آزاری نمی‌رسانند، پاداش آنها نزد پروردگارشان (محفوظ) است؛ و نه ترسی دارند، و نه غمگین می‌شوند.

    

پی‌نوشت‌ها:

۱.سوره طه، آیه ۱۳۱.

۲.سوره بقره، آیه ۲۶۲.

 زهرا ابراهیمی    

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

     

زهرا ابراهیمی
۲۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۰:۵۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

یل

 

لزوم برخورداری از سواد رسانه در تشخیص اخبار جعلی

امروزه با پیشرفت علم و تکنولوژی، نحوه‌ی ارتباطات افراد تغییر کرده است و از ارتباط چهره به چهره به ارتباط در فضای مجازی تبدیل‌شده است. اغلب افراد، بیشتر وقت خود را در این فضا می‌گذرانند. به همین دلیل آشنایی با فضای مجازی و آگاهی یافتن درباره‌ی آن، از ضروریات زندگی کنونی است. به این آگاهی سواد رسانه می‌گویند. در تعریف معروف سواد رسانه‌ای آمده است: «یک نوع درک متکی بر مهارت است که بر اساس آن می‌توان انواع رسانه‌ها و انواع تولیدات آن‌ها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد.»

روزانه اخبار و اطلاعات زیادی در بستر فضای مجازی منتشر می‌گردد. بیشتر افراد هر چیزی را که می‌بینند یا می‌شنوند، باور می‌کنند. سواد رسانه‌ای به انسان قدرت تفکر انتقادی می‌بخشد تا هر مطلب یا ویدئویی را باور نکند و به دنبال کشف حقیقت باشد، آن را تجزیه‌وتحلیل کند و از بین مطالب مختلف، آنچه مورد نیاز اوست برگزیند و برای مطالبی که برای او کاربردی ندارد یا مضر است، وقت و هزینه‌ی خود را صرف نکند.

اخبار جعلی با اهداف مختلف در فضای مجازی منتشر می‌گردد. برخی افراد به‌منظور جلب مخاطب و فالوور بیشتر و عده‌ای برای کسب درآمد دست به این اقدام می‌زنند؛ اما هدف مهم‌تری که برخی دولت‌ها از نشر اخبار دروغین در این فضا دنبال می‌کنند، ایجاد جنگ روانی به‌منظور تأثیرگذاری بر عقاید و افکار افراد جامعه و دستیابی به منافع اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آن جامعه است.

هیلاری کلینتون، علت شکست خود در انتخابات ۲۰۱۶ را حجم گسترده‌ی اخبار جعلی و شایعاتی که علیه او منتشر شده است می‌داند. به دنبال شکست حزب دموکرات در انتخابات، باراک اوباما، فیس‌بوک را به دلیل نشر اکاذیب گسترده در این زمینه «ابو مهملات» نامید.

اخبار جعلی، اخباری هستند که نیمی راست و نیم دیگر دروغ هستند و رنگ و بوی محرمانه دارند و مسیر صحیح گردش اطلاعات را مختل می‌کنند.

تکنیک‌هایی که دولت‌ها یا افراد برای نشر اکاذیب و جنگ نرم استفاده می‌کنند عبارت‌اند از:

۱- برچسب زدن و استفاده از واژه‌هایی مانند تروریسم، مافیای فوتبال یا مافیای سینما

۲-تکرار: تکرار یک دروغ، سبب باورپذیری آن می‌شود.

۳-تقطیع و بریده کردن صحبت‌ها و سخنرانی افراد

۴-تصدیق: نسبت دادن مطلبی به یک فرد سرشناس و شناخته‌شده مانند دانشمند، شاعر و نویسنده و

۵-بزرگ‌نمایی مشکلات: به‌عنوان‌مثال: ارائه‌ی آمار وحشتناک و مبالغه‌آمیز در مورد یک بیماری یا کشته‌شدگان و ایجاد ترس و وحشت

۶-کوچک نمایی: کوچک‌‌شمردن توانایی‌های داخلی و پیشرفت‌ها

۷-شایعه‌سازی: وقتی امکان انتشار یک خبر به‌صورت شفاف و روشن بنا به دلایلی وجود نداشته باشد، زمینه‌ی شایعه‌سازی فراهم می‌شود.

به‌راستی برای شناخت اخبار و مطالب صحیح و مستند از اخبار کذب چه راهکاری وجود دارد؟

برخی سایت‌ها و شرکت‌ها برای حل این معضل، راهکارهایی اندیشیده‌اند؛ مثلاً گوگل، سیستم فکت‌چک (Factcheck) را به نتایج جستجو، اضافه کرده است؛ اما به‌طور کلی برای تشخیص مطلب واقعی از جعلی در مواجهه با هر مطلب یا کلیپی، باید پنج سؤال را مطرح کرد:

۱-منبع خبر چه کسی یا کسانی هستند؟ آیا منبع معتبر و شناخته‌شده است یا ناشناس؟ اگر خبر از منبع شناخته‌شده و رسمی باشد و یا از چند منبع ارسال‌شده باشد، معتبرتر از منبع ناشناس و واحد است. آیا خبر اصلاً منبع دارد یا نه؟

آیا لینک و آدرسی ذکر شده است و آن لینک، خبر را پشتیبانی و تائید می‌کند یا خیر؟

۲-چرا آن خبر منتشر شده است و هدف از نشر آن چیست؟

۳- چه زمانی خبر انتشار یافته است؟

۴-آیا خبر به‌ صورت کامل ذکر شده یا تقطیع و تحریف‌شده است؟

۵- مخاطب خبر چه کسانی هستند؟

پاسخ به این سؤالات سبب می‌شود تا حد زیادی به صدق و کذب خبر پی ببریم.

بنابراین، حضور در فضای مجازی نیازمند آگاهی و سواد لازم در این زمینه است و نباید هر چیزی که در این بستر منتشر می‌گردد باور کرد، بلکه باید تفکر انتقادی و تحلیل‌گر داشت.

 

الهه دهقانی

لینک مطلب د ر ندای اصفهان

 

زهرا ابراهیمی
۲۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۰:۳۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر