گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خدا» ثبت شده است

د

 

دلنوشته ای برای خدا

همیشه برای هر کسی که می نویسیم، باید حواسمان را جمع کنیم که چگونه مطلب را شروع کنیم و چگونه ختم کنیم و چگونه حرفهایمان را بزنیم که به هیچ جا بر نخورد؛   اما برای تو که می نویسیم خیالمان از همه چیز راحت است؛ درست مثل بودنمان در ماه مبارک رمضان.

 خیالمان تخت است که تو در این ماه وعده ی بخشش داده‌ای و پشتمان گرم است که تو شیطان را زنجیر نموده ای.

 دلمان یک جای دنج می خواهد تا در سکوتش به خلوت پناه ببریم و چه جایی بهتر از گوشه ی خانه و چه خلوتی بهتر از ماه مبارکت ...

خدایا جهالت ها را در این ماه از ما دور کن؛ چراکه هنوز هم صدقه سر جهالت برخی از انسان ها، برخی دیگر امرار معاش می نمایند.

خدایا تو خود نیز واقفی که ما در این اضطراب بیماری همه گیر جهانی، تو را بیشتر باور کردیم؛ اصلاً ما آدم ها فهمیدیم که در دنیا چیزهایی هم هست که حکم به عجز بشر می کند. تو نیز بر فهممان بیفزا.

خدایا به برکت این ماه کمکمان کن تا هیچ وقت در زندگی دست به کاری نزنیم که مجبور باشیم آسمان را به زمین بدوزیم و توجیهش کنیم؛ اصلاً هر کاری خودش باید موجِّه خودش باشد.

 خدایا کمکمان کن که در این ماه خودمان را بیشتر بشناسیم؛ انسان وقتی خودش را شناخت، می تواند خدا را هم بشناسد، اصلاً خدایی با خودآیی معنا پیدا می کند.

 خدایا کمکمان کن بفهمیم خانواده و فرزندان و جامعه نمی توانند عذر و بهانه ای برای گناهان ما باشند.

خدایا کمکمان کن تصمیم‌هایی بگیریم که عقل به ما آفرین گوید و نه اینکه خوشایند حرص باشد.

خدایا کمکمان کن که در این ماه، حدس و تخمین هایمان را به عنوان آنچه به چشم خود دیده ایم به گوش دیگران نرسانیم و بر اساس ظن و گمان، قضاوت ننماییم.

 خدایا کمکمان کن که در برابر ظلم های کوچک واکنش نشان دهیم، چراکه ظلم های بزرگ ریشه در امور کوچک دارد.

 خدایا می گویند شکایت فردی راه به جایی نمی‌برد، ما دسته جمعی از شیاطین جن و انسی به تو شکایت می کنیم.

خدایا کمکمان کن عقلمان را لای دفتر و کتاب‌هایمان جا نگذاریم.

خدایا تو خودت می دانی که ما اهل دغدغه ایم؛ پس به برکت این ماه آدم‌های "این نیز بگذردی" را هم اهل دغدغه و تکاپو کن.

خدایا در این ماه قرآن را کامل می خوانیم بدون غلط، بدون حتی یک وقف بیجا یا ادغام بی مورد، توهم عملمان را مثل قرآن خواندنمان مهذب نما.

خدایا سلاممان هم در این ماه خیس خجالت است، با لطف ویژه ات بیش از این خجالت زده مان مگردان.

خدایا در آغاز این ماه لبخندی از شادی و نشاط معنوی بر لبانمان جاریست توفیق بهره بردن از این ماه را نصیبمان کن والبته آخر ماه لبخندمان را مسخ نفرما.

خدایا ما هم به  اشاره وهم به صراحت گفتیم که دستمان را بگیر؛ تو نیز دستمان را بگیر که اگر دستمان را نگیری شیطان امانمان نمی‌دهد.

زهرا ابراهیمی

لینک مطلب درخبرگزاری حوزه

 

زهرا ابراهیمی
۲۶ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۴:۴۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

از لفظ تا معنی

انسان همواره به آرامش نیازمند است و به اقتضای فطرتش طالب آرامش.او هر بار آرامش را در چیزی می بیند و برای رسیدن به آن  تلاشی بی وقفه می نماید. گاهی آرامشش را در یافتن یک وعده غذا می یابد و گاهی در خواندن یک صفحه کتاب . اما همواره بعد از رسیدن به آنچه مقصود نهایی تصورش می کرد، آتش درونی اش سرد شده و دوباره جویای امری دیگر است. گویا این چرخه هر روز و هربار تکرار می شود و انسان در چرخه ی دویدنها و رسیدن ها و باز سیر نشدن ها گرفتار است.

اگر چه انسان با تلاش، خود را به آنچه می خواهد می رساند اما باز دچار دلهره و اضطراب است و کثرت اضطرابها و نگرانیهایش او را آزرده خاطر می سازد.

کمال گرایی انسان بی نهایت است و او همواره می خواهد و هرگز سیر نمی شود ، بنابراین اگر به منبعی نامتناهی متصل نباشد بعد از هر رسیدنی و آرامشی موقت دوباره اسیر اضطراب خواهد شد.

آری تنها راه فائق آمدن بر نابسامانیهای روحی ، برقراری ارتباط با سرچشمه ی پاکیها و خوبیهاست.

بشر امروز به اندازه ای که از خداوند فاصله گرفته به همان اندازه نیز از آرامش جدا شده است.ارتباط با خداوند همسو با نظام تکوین است و قطع ارتباط با اوبر خلاف این نظام .به همین دلیل است که وقتی یاد او در دلها بی رنگ شود هرچقدر هم انسان از سایر جهات بی نیاز شود باز هم انگار چیزی در زندگی کم دارد.

زندگی  و حیات مادی  گاهی کاستی هایی را به دنبال دارد که نتیجه ی آن جز اندوه چیز دیگری نخواهد بود. گاهی نیز انسان در همین زندگی دنیایی غرق در نعمت می شود و  اگر چه کاستی ندارد اما این بار سرمست غرور شده و از شخصیت انسانی اش فاصله می گیرد. یاد خدا از یک طرف اندوههای ناشی از کاستی ها را بر طرف می کند و از سویی دیگر غرور حاصل از سرمستی ها را.

اگر چه عرف مردم ذکر را تنها درگردش زبان و حرکت لبها و شمارش دانه های تسبیح می بینند اما قطعا ذکر و یاد الهی چیزی عمیق تر و فراتر از ذکر لفظیست هر چند ذکر لفظی نیز پیش زمینه ی رسیدن به ذکر قلبیست اما ذکر لفظی مقصد نهایی در یاد خداوند تلقی نمی شود.

بعضی مواقع وقتی از ذکر و یاد خداوند صحبت می شود برخی فکر می کنند همواره به یاد خدا هستند و دلیل این امر را این مطلب می دانند که آنها هرگز خدا را فراموش نمی کنند و دائما چیزی در درون، آنها را متوجه خداوند می نماید. اگر چه این حالت حالتی نیکوست و این ادعا تا حدی صحیح اما در عین حال باید توجه نمود که وجود ذکر و یاد خداوند در زندگی انسان از طریق آثارش ثابت می شود در واقع به یاد "او" بودن باید اثراتی را به دنبال داشته باشد و الا اگر تنها در ذهن خویش به یاد "او" باشیم و در زندگی اثری از یادش وجود نداشته باشد گویا اصلا ذکری و یادی صورت نپذیرفته است.بنابراین باید دقت نمود  از لفظ تا معنا فاصله ایست بسیارکه اگر لطف او نباشد و مهربانی اش ما را در حرکت نگاه ندارد هرآن خطر انحراف و لغزش در کمین ماست

http://nedaesfahan.ir/102327/%D8%A7%D8%B2-%D9%84%D9%81%D8%B8-%D8%AA%D8%A7-%D9%85%D8%B9%D9%86%DB%8C.htm


زهرا ابراهیمی
۱۴ مرداد ۹۷ ، ۱۶:۵۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


اینجا هنوز بوی خدا می آید...

به قلم اکرم خلیل زاده

زهرا ابراهیمی
۱۰ تیر ۹۷ ، ۰۸:۵۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر