گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «صفورا صیرفیان پور» ثبت شده است

 

نم

دست از نمایش برداریم

در روزگاری که ما و فرزندان ما در آن زندگی می­کنیم، همه چیز سطحی شده و هیچ چیز از عمق و غنای کافی برخوردار نیست. همچون پهنه بسیار وسیعی از آب که عمقی ندارد و در نهایت زود تبخیر شده و از دست می­رود.

با گسترش رسانه­ ها و سرازیر شدن حجم وسیعی از اطلاعات پراکنده به مغز ما، معلومات بیشتر ما، از کودک خردسال گرفته تا یک آدم بزرگسال، گستردگی و دامنه وسیعی دارد، اما هرگز درون مغز ما پردازش و تحلیل نشده و جا نیفتاده است.

سستی، تنبلی و راحت طلبی انسان عصر مدرن را نیز باید به این امر اضافه کرد؛ چون چنین انسانی برای رسیدن به هر چیز، حتی کسب دانش و یا اعتقادات، راحت­ ترین و سریع­ترین راه را انتخاب می ­کند و این راه لزوما راه صحیحی نیست و ممکن است او را به مطلوب نرساند.

از سوی دیگر، امروزه برخی کارهای فرهنگی، پرورشی و تربیتی در کشور ما، صرفا جنبه نمایشی و تشریفاتی دارد و دست اندرکاران این امر بیشتر به فکر بالا بردن آمار و امتیاز دستگاه و مؤسسه وابسته به خود هستند؛ تا اینکه واقعا به دنبال کار نتیجه بخش باشند. انگار همه چیز به پوسته ­ای می­ ماند که مغزش پوک است.

این سطحی شدن حتی به نگرش ما نسبت به خود، جهان هستی و خدا هم رسیده است و نتیجه این امر سست شدن باورها و اعتقادات دینی است؛ لذا هر روزه شاهد رنگ عوض کردن خود و اطرافیانمان هستیم؛ چرا که تا وقتی باوری برای ما درونی و در وجودمان نهادینه نشده باشد، همچون پر کاهی در دست باد است.

امروزه یکی از دغدغه­ های والدین، خصوصا در خانواده ­های مذهبی، این است که تا وقتی فرزندانشان در کودکی و اوایل سن تکلیف هستند، از پدر و مادر حرف شنوی داشته و سر به راهند؛ اما با رسیدن به سن نوجوانی و ورود به جامعه، بیشتر از همسالان و دوستان خود الگو بردای می­ کنند تا پدر و مادر. اینجاست که اگر باورها و اعتقادات مذهبی، در قلب آن نوجوان و جوان رسوخ نکرده باشد، خطر از دست دادن ایمان، او را تهدید می­کند. بارها دیده ­ایم دختر با حجاب و ساده­ای که با ورود به دانشگاه، وقتی احساس می­ کند از نظارت و فشار پدر و مادر رها شده است، رفته رفته رنگ عوض کرده و پشت پا به اعتقاداتش می­ زند. در مقابل هم بوده جوانی که برای تحصیل به یک کشور خارجی رفته، ولی ذره ­ای خدشه به ایمان و باورهایش وارد نشده است.

باید کاری کرد. باید خود و فرزندانمان را از این سطحی شدن رهایی بخشیم. تا وقتی سطحی ببینیم، سطحی بشنویم، سطحی فکر کنیم و سطحی یاد بگیریم، وضع همین است.

مسأله دیگر در امر تربیت و تعمیق باورهای دینی، الگوی عملی مناسب است. الگویی که حرف و عملش یکی باشد و شعار ندهد.

زاهدان کاین جلوه در محراب و منبر می­ کنند

چون به خلوت می ­روند، آن کار دیگر می ­کنند!

پدر، مادر، معلم و مربی که نوجوان را به انجام امری تشویق یا از آن نهی می­کند؛ اما خود به آن عمل نمی­ کند، هیچ تأثیر مثبتی روی او نخواهد داشت و برعکس حتی باورهای او را در هم خواهد ریخت. امروزه شعار زدگی، آسیب بزرگی است که مانع از رسوخ باورهای دینی به اعماق جان انسان ها می­ شود؛ پس بیاییم با فرزندانمان روراست باشیم و دست از نمایش بازی­ کردن برداریم.

اگر خواستیم رفتار و یا نگرش خوبی را در آنها تقویت کنیم، ابتدا باید از خود شروع کنیم. چون آنها چیزی را باور می­کنند که می ­بینند، نه چیزی که می­ شنوند.

 صفورا صیرفیان پور، عضو گروه نویسندگی صریر وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۳۱ شهریور ۹۸ ، ۱۷:۴۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

غ

غدیر به ظهور مى پیوندد و منکران غدیر خود را انکار کرده اند

انسان سخت فراموشکار است و گاهی نیز براحتى خود را به فراموشى می زند. می گویند انسانِ به خواب رفته را می توان بیدار کرد، اما کسی که تظاهر به خوابیدن می کند با هیچ صدایی بیدار نمی شود. کسی که فراموش کرده را می توان به یادش آورد، اما برای کسی که خود را به فراموشی زده هیچ یادآورنده ای موثر نیست.

از غدیر مى آموزم که من نیز چون برخى خود را به فراموشی نزنم. می آموزم که اتمام حجت خدا و رسولش را به نسیان نسپارم. می آموزم که دائم با خود تجدید عهد و پیمان کنم تا یادم نرود چه دیده و چه شنیده‌ام.  از غدیر می آموزم که چشمانم را خوب باز کنم و بدل را بجاى اصل نگیرم. حق را وا ننهاده و راه باطل را پیش نگیرم.

براستى شاهدان غدیر چگونه توانستند اصل را وا نهاده و دل به بدل خوش کنند؟ چگونه توانستند دستانی که در دستان مبارک علی(علیه السلام)  نهاده بودند را از دستان او بیرون آورده و به دست دیگرى بسپارند؟

چگونه توانستند پس از آن در چشمان مبارکش چشم دوزند؟ گویا شیطان بر قلبهایشان مُهر غفلت زده و بر دیدگانشان‌ پرده بی بصیرتی افکنده است.

آری، نفس آدمى، گاه تا آنجا پیش مى‌رود که می تواند حافظه او را نیز پاک کند. از یادش ببرد که روزى با على(علیه السلام)  دست بیعت داده بود و به پذیرش ولایتش سوگند خورده بود.

 شاهدان غدیر، در امتحان خود شکست خوردند، انگار اصلا آنجا نبوده و به پیامبر و وصى برحقش لبیک نگفته بودند. چگونه توانستند بر بزرگترین حقیقت تاریخ پرده افکنند و آن را زیر سایه تعصبات و دنیا طلبى خویش نادیده بگیرند؟

می گویند تاریخ، بزرگترین درس عبرت است. باید از غدیر و غدیریان آموخت، آموخت که ما آدمیان گاه چنان اسیر هواى نفسیم که حتى آنچه را هم که به چشم خود دیده ایم، براحتى انکار می کنیم.

واى بر شاهدان آن روز که با چشم خویش دیدند، با زبان خویش اقرار کردند، با دست خویش بیعت کردند اما به همه دیده ها و شنیده های خود پشت پا زدند. آنها فراموش کردند، اما در حافظه تاریخ فراموشی راه ندارد. تاریخ همه چیز را مو به مو به یاد خواهد داشت و به نسل‌های آینده خواهد رساند.

تاریخ جریان دارد و تکرار می شود. پلیدان و کوردلان دست از تلاش برنداشته و پس از گذشت سالها و قرنها هنوز هم می خواهند من و تو، غدیر و على(علیه السلام) را فراموش کنیم. آنها دست به دست هم داده و از تمامی امکاناتشان کمک گرفته اند تا حافظه تاریخی ما را پاک کنند. از یادمان ببرند که مسلمانیم، شیعه ایم و دل در گروی علی (علیه السلام) و فرزندانش داریم.

زهی تصور باطل زهی خیال محال! چرا که غدیر به ظهور مى پیوندد ومنکران غدیر نه علی (علیه السلام) را، که خود را انکار کرده و حضور خود را نادیده می گیرند.

صفورا صیرفیان پور

لینک مطلب در خبرگزاری شبستان

زهرا ابراهیمی
۳۱ مرداد ۹۸ ، ۱۱:۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر