گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «واژه پرمحتوایی که برای نجات از رنج کرونا به آن محتاجیم» ثبت شده است

 

ت

ترس از کرونا؛ مذموم یا ممدوح؟!

به هر طرف که نگاه می کرد، ماسک و دستکش می دید. با خودش گفت: نکند مبتلا شوم؟ از جایش بلند شد و با سرعت از اتوبوس پیاده شد. دوید. نفس زنان سرفه ای کرد. رهگذری به او نگاه کرد و دور شد. قلبش تند تند زد نکند، نکند ...

این روزها ترس از  بیماری کرونا مثل  خود بیماری شیوع پیدا کرده است و نه تنها  زندگی خود شخص،  بلکه  امداد رسانی پزشکان به بیماران واقعی را دچار اختلال نموده است. ترس اگرچه برای حفظ جان لازم است اما گاهی همانطور که  در ضرب المثل ها گفته شده برادر مرگ است.

سؤالی که مطرح می شود این است که آیا ترس به طور مطلق خوب است یا نه؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت ترس، احساسی غریزی است نهفته در وجود انسان  که در مواقع احساس خطر  فعال می شود. ترس را می توان به دو نوع ترس ممدوح و ترس مذموم تقسیم نمود.

ترس ممدوح باعث می شود انسان خود را مقید به اموری نماید که در نهایت به نفع خود انسان است مثل ترس از خدا  که در قرآن بدان اشاره شده است:« فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ، پس هرگز از کسی نترسید و از من بترسید. »(مائده/۴۴)

این نوع ترس  باعث می شود انسان به سمت گناه نرود و نتیجه ی آن چیزی جز رشد وکمال معنوی انسان نخواهد بود. ترس از بیماری نیز اگرمنجر به  رعایت مسائل بهداشتی و ایمنی گردد از همین نوع می باشد یعنی ممدوح است وبه نفع خود انسان؛ اما اگر ترس منجر به برهم خوردن تعادل روانی و ایجاد اضطراب در وجود انسان گردد، ترس مذموم نام می گیرد و این نوع ترس برای سلامتی روحی و جسمی انسان بسیار آسیب زاست؛ چراکه اضطراب باعث پایین آمدن توان فکری و منطقی انسان می شود و سیستم ایمنی بدن را ضعیف می کند و در نهایت احتمال ابتلاء به بیماری را افزایش می دهد. درواقع ترسِ فلج کننده و  منفعلانه نسبت به  بیماری، بیش از خود بیماری به انسان آسیب می رساند.

بهترین راهکار برای رهایی از ترس مذموم، یاد خداوند است همانطورکه در  قرآن بیان شده است: «أَلا بِذِکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوبُ؛ آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرامش پیدا می‏کند. » (رعد/۲۸)

 با یاد خداوند مهربان، انسان به خاطر خواهد آورد که نیرویی عظیم تر از تمام قدرت های موجود دنیا وجود دارد که همیشه یار و یاور و مراقب اوست؛ و با تمرکز بر این امر انسان به آرامش می رسد وحالت تعادل روانی او حفظ می شود و در حالت آرامش روانی، انسان می تواند منطقی فکر کند و عاقلانه تصمیم بگیرد.

 دعا خواندن و توکل  کردن بر خدا از مصادیق یاد خداست. در مواقعی همچون شیوع یک بیماری، انسان از طریق یاد خدا و توکل بر او می تواند بر ترس مذموم خود غلبه کند و با انجام  اقدامات پیشگیرانه و رعایت نکات بهداشتی خود و اطرافیانش را از بیماری حفظ کند.

زهرا باغبانان 

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۲۶ اسفند ۹۸ ، ۱۱:۰۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

ق

 

 

این قصه خیالی نیست!

واژه پرمحتوایی که برای نجات از رنج کرونا به آن محتاجیم

تعداد افراد خانواده من سه نفر بیشتر نیست. من و دختر و همسرم. اگر بخواهیم شعاع این دایره متحدالمرکز را بیشتر افزایش دهیم و پدر و مادر و برادرم را هم در نظر بگیریم؛ سر جمع می شویم شش نفر.

این روزها که گره «ویروس کرونا» و بحران این بیماری روی همه بحران های گذشته را سفید کرده و معلوم نیست هنوز قله مرتفع و فتح نشده دیگری باقی مانده تا بومرنگ حوادث روی آن فرود بیاید یا نه!؟ من و خانواده ام همچنان بر سر یک سفره می نشینیم و ماکارونی، پلو ماش، نان و پنیر و یا هر غذای خوردنی دیگری که تدارک دیده ایم را میل می کنیم. به تازگی یک نوع چایی دیر دم هم خریده ایم که یکی دو ساعت بعد از ناهار آن را دم می کنیم و باز در کنار یکدیگر می نوشیم.

تا چند هفته پیش، با فرا رسیدن شب جمعه تعداد افراد دور این سفره خیلی بیشتر از این حرفها بود. چون همان ماکارونی، پلو کلم و یا آش شله قلمکاری را که هر خانواده برای وعده شامش در نظر گرفته بود، می آوردیم و داخل سفره ای می گذاشتیم که عمو، دختر عمو، عمه و همه اعضای فامیل بر سر آن نشسته بودند. چایی و میوه هم به عهده میزبان بود.

اما در این روزهای رنج، وقتی که برای دورهمی های شب های جمعه از فعل گذشته «بودیم» استفاده می کنم؛ یا تلاش زن عمو، دختر عمه، برادر و بقیه را در گروه فامیلی «مجازیمان» برای شاد نگه داشتن روحیه ها می بینم؛ در عمق خاطرات گذشته بیشتر فرو می روم و ریزه کاری های زیادی از زمان سپری شده جلوی چشمهایم آینه می شود. ما برای اینکه «با هم» بودنمان حفظ شود، تا بحال از خیلی چیزها صرفنظر کرده ایم. موقعیت های فردی زیادی را پشت کوه های بلند انداخته ایم تا این دورهمی های فامیلی، این دورهمی های شش نفره و حتی سه نفره برقرار بماند، سفره بی تجملی گشوده شود. چند نفر با همان اندک بضاعتی که داخل سفره چیده شده سیر و از آرامش لبریز شوند. بی کدروت، بی قهر و با آشتی. به نظرم این خاطراتِ روی دور تکرار افتاده در ذهن من برای استمرار یافتن، برای تبدیل شدن فعل «بودیم» به «هستیم»، برای جدا شدن از غصه و رنج، همچنان محتاج تقویت و بازیابی واژه پرمحتوایی است که بیشتر از هر چیز در عمل معنی و مصداق پیدا می کند

پیشترها قصه ای خوانده ام که همه شخصیت های محوری آن از یک خانواده اند. تعداد نفرات آن خانواده از انگشتان دست تجاوز نمی کند و همیشه سفره غذایشان خالی از تجمل است. روزی تعدادی از اعضای این خانواده دچار رنج و بیماری می شوند. آنها در یک قرار خانوادگی تصمیم می گیرند برای دفع بیماری و بازگشت سلامتی و آرامش، سه روز پشت سر هم روزه بگیرند و تصمیمشان را عملی می کنند. اما هر سه روز، موقع افطار، نیازمندی به خانه آنها مراجعه می کند و همه افراد آن خانواده با وجودی که خودشان سخت گرسنه هستند، وعده افطارشان را به آن سه نیازمند می بخشند.

دانای کل در این قصه زبان حال آن خانواده را اینچنین بازگو می کند: «إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا؛ و گویند ما فقط برای رضای خدا به شما طعام می‌دهیم و از شما هیچ پاداش و سپاسی هم نمی‌طلبیم» (سوره دهر،آیه ۹، تفسیر ترجمه المیزان) و در پایان ماجرا خداوند مهربان در عوض عملکردشان رنج بیماری را از آن خانواده برمی دارد.

به گمانم آن واژه ی پرمحتوایی که امروز برای استمرار «با هم بودن»هامان و نجات از این رنج به تعریف و عملی شدنش محتاجیم، در این قصه مصداق عینی تری می یابد، که دانای کل در این قصه به آن «ایثار» می گوید.  

 

زهره نوروزی 

لینک مطلب در ندای اصفهان

زهرا ابراهیمی
۲۶ اسفند ۹۸ ، ۱۰:۳۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر