گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

قدر همان شبی است که تقدیر تو را تعیین می کند

دوشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۸، ۰۱:۱۷ ب.ظ

ق


قدر همان شبی است که تقدیر تو را تعیین می کند

آنگاه که نام شب برده می شود تصور من تاریکی و سیاهی است، تصور من ترس و لرز از خلوت و سکوت است. اما آن هنگام که «قدر»ی در کنار شب می نشیند آرامش با او نزد من می آید، شبی که پر از شور و شعف است پر از راز و نیاز و پر از آرامش خیال

آن لحظه که ملائکه خداوند پا بر عرش الهی می نهند و بال های خود را بر زمین و زمینیان می گسترانند، آن لحظه که زمزمه «انا انزلنا» همه جا را پر می کند و همان زمان لحظه اوج است، اوج دلبستگی اما نه دلبستگی خاکی و دنیوی بلکه دلبستگی ای از جنس ملکوت از جنس خدا

قدر گرچه ظاهرش تاریک اما درونش پرتویی از نور دارد که زمین و زمان را نور باران می کند.

قدر همان شبی است که معبودت تقدیر تو را تعیین می کند، همان شبی که پرونده ات چه سیاه چه سفید روبه روی امامت گشوده می شود و وای بر حال من اگر با دیدن پرونده ام رنگ بر رخسار امامم نماند!

همان شبی که تا به سحر منتظر و چشم انتظار نشسته ای، نشسته ای و محتاج نظری از سمت و سوی پروردگارت.

شبی که بهترین و بی همتا ترین کتاب عشق نازل می شود، همان کتابی که آن را «قرآن» می نامیم، آن را مجید و کریم می شناسیم.

همان قرآنی که هزاران هزار رازهای نهفته و پنهان دارد، آری معجزه محمد(ص)و همین کتاب در قدر رمضان واسطه می شود برای بخشیده شدن برای بهشتی شدن.

معبودا این همان شب است؟ همان شبی که مرا می خوانی تا به سویت پر بکشم؟ همان شبی که با چهره شرمگین پرونده به دست به درگاهت روی می آورم (تنها و سربه زیر)؟

خدای من این قدر همان قدری است که تو را به تک تک عزیزانت آن هم در تاریکی قسم می دهم به امید آنکه بخشیده شوم؟ همان لحظه ای که صدایی جز «العفو العفو» به گوش نمی رسد؟

آری همان شب است! شبی که اولین امامم زخمی شمشیر نامردمان گشت، همان شب تاریک و سیاهی که خانه زهرا(س) پر ازغم شد، شبی که کودکان شهر کاسه شیر به دست برای شفای علی(ع) هجوم می آوردند؟

اما غافل از آنکه علی محتاج آب حیات نیست چرا که مشتاق وصال معبود است، پس معبودا مرا چون علی(ع) اما نه همپای او بلکه خاک زیر پایش قرار ده.

افسانه مرادی (عضو گروه نویسندگی صریر)


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی