«دین مصرفی»، تناقضی مدرن از عصر جدید!
«دین مصرفی»، تناقضی مدرن از عصر جدید!
برگزاری عزاداری در ماه محرم و گرامیداشت قیام عاشورا از قدیمالایام در میان همهی شیعیان جهان و نیز در میان ایرانیان بسیار رایج بوده و با گذر زمان، به شور و حال آن افزودهشده است. سالهاست که همزمان با فرارسیدن ماه محرم، دوستداران اهلبیت در مجالس عزاداری اباعبدالله (ع) و یاران وفادار ایشان، دستههای عزاداری و هیئتها، مراسم تعزیهخوانی و جلسات سخنرانی محرم حضور فعال دارند.
اما نکتهای که توجه بسیاری از دینپژوهان و کارشناسان فرهنگی را به خود جلب نموده این است که عزاداران حسینی در قدیم، آشنایی بیشتری با اصول و عقاید اسلامی داشته و درنتیجه پایبندی عمیقی به انجام واجبات و ترک محرمات و نیز اصول و فروع دین داشتند. این پایبندی آنان به شریعت اسلام موجب میشد، شرکت آنان در مراسم محرم، همراه با بصیرت و شناخت درست دین و ائمهی معصومین باشد.
این در حالی است که در عصر حاضر، به دلیل مدرنیته و نیز تهاجم فرهنگی غرب علیه اسلام، شاهد کمرنگ شدن عقاید و باورهای دینی و درنتیجه توجه کمتر به انجام واجبات و ترک محرمات، مخصوصاً در میان نسل جوان و حتی شرکتکنندگان در مناسک دینی هستیم.
امروزه در میان عزاداران حسینی ممکن است جوانانی باشند که به نماز و روزه و بهطورکلی انجام واجبات و ترک محرمات توجه چندانی نداشته باشند. همانگونه که در شبهای احیا در مساجد، شاهد حضور فعال زنان و دخترانی هستیم که شاید توجه چندانی به رعایت حجاب ندارند. درست است که مسجد خانهی خداست و هرکسی با هر باور مذهبی میتواند در آن داخل شود و همهی اقشار، حتی غیرمسلمانان به مجالس عزاداری امام حسین ارادت دارند، اما حقیقتاً ریشهی این تناقض در گرایش به امر مستحب و عدم توجه به واجبات در چیست؟
میتوان با کلیدواژهای که نظریهپردازان حوزهی مطالعات فرهنگی ارائه دادهاند، به این پرسش اساسی پاسخ داد. آنها معتقدند، افراد، فرهنگ و نیز ابعاد گوناگون آن را، همانند یک کالا به مصرف میرسانند؛ درنتیجه در عصر حاضر، مصرف، فقط مختص به حوزهی اقتصاد نیست. افراد در جوامع مدرن، مصارف فرهنگی متنوعی دارند. نمونهی این مصارف در جامعهی ما ممکن است توسط رسانهها ارائه شود، مثل گوش دادن به موسیقی؛ اما اخیراً شاهد نوع دیگری از مصرف فرهنگ هستیم که همان شرکت در مراسم عزاداری و هیئتهای مذهبی است. برخی افراد با این انگیزه در هیئتهای عزاداری یا مراسم احیاء شرکت میکنند که از طریق معنویات به احساسات خوشایندی دست پیدا کنند. این در حالی است که این احساس آرامش و معنویتی که به آنان دست داده، اولاً پایدار نیست و در ثانی بنیان محکم عقیدتی ندارد و گاهی انجام این مناسک تنها نوعی مصرف فرهنگی بشمار میرود.
در چنین فضایی، وظیفهی مبلغان و دینداران این است که همزمان با تلاش در جهت جذب جوانان بهسوی محافل مذهبی، درصدد تعمیق باورهای دینی آنان و تنبه بخشی به آنان در جهت جلب رضای الهی از طریق انجام واجبات و ترک محرمات نیز باشند. تبیین مسائلی همچون اینکه حقیقتاً مکتب حسینی چه تعالیمی دارد؟ یک عزادار واقعی امام حسین (ع) کیست و در اعتقادات و نیز سبک زندگی خود، باید از چه الگویی تبعیت نماید؟ و … باید توسط این مبلغان صورت گیرد تا یک جوان هیئتی به این حد از فهم برسد که دینداری تنها یک مصرف نیست و باید در همهی ابعاد زندگی او حضورداشته باشد.
مریم غازی اصفهانی
لینک مطلب در ندای اصفهان