صلابت در مقابل ترور شهید محسن فخری زاده، تأمین امنیت ملی در پرتو جدیت در مجازات دشمن
صلابت در مقابل ترور شهید محسن فخری زاده/ تأمین امنیت ملی در پرتو جدیت در مجازات دشمن
با توجه به حادثه تروریستی عصر جمعه 7 آذر 99 ، که در آن دانشمند هستهای و نظامی برجسته کشورمان آقای محسن فخریزاده، توسط عوامل مزدور موساد و رژیم کودک کش صهیونیستی در آبسرد دماوند ترور شده و به شهادت رسید، طرح برخی نکات بمنظور روشن شدن افکار عمومی ضروری به نظر میرسد که به توفیق الهی به عرض میرسانیم:
1-قاطعیت دولت سعودی در اعمال قانون مجازات
شهید مطهری در کتاب «انسان کامل» مطلب جالب و مستندی در رابطه با اقدام تحسین برانگیز دولت سعودی نسبت به قاطعیت برای اجرای قانون مجازات اسلامی دارد، و در آنجا توضیح میدهد که قصاص و تنبیه مجرمان چه نقش فوق العاده ای در کاهش آمار سرقت و دزدی در شبه جزیره عربستان داشته است، و امنیت مالی و جانی مسافرانی که به قصد حج وارد عربستان می شده اند را فراهم نموده است
. شهید مطهری می فرمایند:حاجی هایى که در حدود صد سال پیش به مکه رفته اند مى دانند و کسانى که خودشان در آن موقع نرفته اند شاید از اجداد خود شنیده باشند یا در کتابهای مربوطه خوانده باشند که در عربستان صد سال پیش، که هنوز قانون قطع دست دزد اجرا نمیشد، وضعیت دزدى و سرقت به چه صورت فجیعی بوده است و چقدر ناامنی و سرقت و شبیخون زدن به کاروان حجاج در آنجا رواج داشته است. در آن زمان که اتومبیل و هواپیما نبود، قافله هاى حجاج با شتر و امثال آن حرکت مىکردند و با اینکه مسلّح مى شدند و افراد نظامى بعنوان بادیگارد و محافظ همراه خود مى بردند، باز هم چندان مفید فایده نبود، و عده قلیلی جرأت مىکردند که این راههای ناامن و پر از سارق عربستان را طى کنند تا به مکه برسند. اوضاع ناامنی آنقدر وخیم بود که سالى نبود که شنیده نشود که حرامیها و سارقان سر گردنه به قافله هاى حجاج شبیخون زدند و چقدر آدم کشتند و چقدر اموال مردم را بردند و چقدر از خود سارقین کشته شدند. ولى اینجور کشته شدنها چون روى حساب احتمالات بود، جلو دزدى و تجاوزگری کسى را نمى گرفت و قدرت بازدارندگی نداشت. شاید سالى صدها دزد و صدها حاجى کشته مىشدند، ولى باز هم چون قانون قطع دست دزد به اجرا در نمی آمد، اثر بازدارندگی و پیشگیری نداشت.
دولت سعودى علی رغم انحرافات و جنایتهای بسیاری که انجام داده است و هزاران تباهی در کارنامه سیاه خود دارند، لااقل همین یک کارشان در دنیا خوب بود که تصمیم گرفتند قانون مجازات اسلامی مبنی بر ضرورت قطع دست را به اجرا گذارند، و یکى دو سال این کار خوب و شایسته را انجام دادند و انگشت دزدها را در ملأ عام می بریدند. دزدى را به عرفات یا منى و یا جاى دیگرى که همه حجاج بودند آوردند، تا درس عبرتی برای دیگران گردد، طبق آیه شریفه قرآن (وَ لْیَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ) در پیش چشم مردم دست سارق را بریدند، و بارها این مجازات به ظاهر خشن و بی رحمانه را در حضور مردم تکرار کردند.
یک دفعه با کمال تعجب دیدند که چه اثرات مثبتی داشت، و آن حرامیان سارق و عده دیگرى که به علت گرسنگى زیاد دست به دزدى و تجاوزگری و سرقت مى زدند، از ترس بریده شدن انگشتشان، سرقت را ترک کردند و اساساً دزدى از بین رفت. اثر نیکوی پایبندی به قوانین مجازات اسلامی و قصاص تبهکاران آنقدر جالب و شیرین و کاربردی و پرفایده بود که قابل توصیف نبود. بگونه ای که مردم دیدند که در همان سرزمین، بار و چمدان و کیسه پول حاجى مى افتد و چندین روز مى گذرد و احدى جرأت نمى کند به آن دست بزند یا با پایش آن را تکان دهد و در آخر کار، صاحبش پیدا مى شود. مسلما این نتایج شیرین و این امنیت حاصله براى آن بود که مجازاتى که قرآن گفته بود در جاى خودش با قاطعیت و صلابت به اجرا درآمد، و قانون قصاص در جامعه تحقق پیدا کرد.
قرآن کریم درباره لزوم مجازات متعرضان به جان و مال و ناموس انسانها میفرماید:«وَ لا تَأْخُذْکُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ» یعنی مراقب باشید که با توجیهات سطحی و با تحریک و تهییج حساسات بشر دوستانه، قانون مجازات و قصاص را به تعویق نیندازید.
پس این نوع اعتراض های شبه روشنفکرانه که به قوانین جزایی اسلام میشود، و این نوع «رأفتها، دل سوختنها و ترحمها» که برای تبهکاران و اختلاسگران و جانیان و قاتلین انجام میگیرد، در حقیقت ترحمهایى غیر منطقى، کوته بینانه، نابخردانه، کودکانه و احمقانه است؛ و حکایتگر اشک تمساح ریختن است، یعنى قساوتهایى است به صورت ترحم و به عبارت دیگر این نوع ترحم، ترحم در یک مورد و قساوت در موارد دیگر است. بنابراین این نوع ترحمها را نباید به حساب بزرگواری روحی و انسانیت و طرفداری از حقوق بشر قلمداد کرد.
2-تجمیع «قاطعیت» با «ترحم» در مکتب اسلام
متاسفانه باید گفت که گاهى برخی افراد سطحی بین و ناآگاه از عمق معارف اسلامی، بدون آنکه بدانند و بخواهند، (و البته برخی نیز به عمد و دانسته و از روی خیانت) با مواضع غلط خویش نقشه پازل دشمن را تکمیل نموده، و با تحلیلهای غلط و موهوم خویش هم خود و هم افکار عمومی جامعه را دچارخطای محاسباتی کرده، و آنچه را که امری نبایستنی است، بایسته و مطلوب قلمداد میکنند.
در پاسخ به این افراد ناآگاه (و بعضا مغرض) باید چنین گفت که از دیدگاه اسلامی مسلما صفاتی همچون «ترحم، دلسوزی، عطوفت، مهربانی، رافت، شفقت، دل رحمی، گذشت، تغافل، چشم پوشی از گنه کار، عفو و بخشش دشمن، حلم، مدارا، صبر استراتژیک داشتن و …» علی رغم آنکه امری مطلوب و ممدوح به شمار رفته، و از نشانه های «انسانیت، کمال و قدرت نفس» تلقی میگردد، اما باید دقت نمود که استثنائاتی هم در کار است، و برخی مواقع اتفاقا صفاتی نظیر «مجازات نمودن خطاکار، اعمال جدیت، قاطعیت، صلابت در برابر دشمنان، تنبیه به قصد پشیمان ساختن تبه کاران» بر «ترحم و عطوفت و صبر استراتژیک داشتن» ترجیح دارد.
به بیان واضح تر چنین نیست که همیشه اغماض و چشم پوشی از گنه کار نشانه کمال و بزرگواری و اقتدار روحی یک فرد یا یک ملت عزتمند باشد، بلکه اتفاقا گاهی ترحم و بخشش و صبر استراتژیک داشتن در برابر قاتلین سفاک و تروریستهای جانی میتواند نشانه ضعف عقلانیت، بی خردی، بی تدبیری، سفاهت و حماقت یک ملت به حساب آید، و موجب ارسال پالس ضعف و ذلت و انفعال به عاملان جنایت گردد. به عنوان مثال بکارگیری قانون حیات بخش «قصاص»، جدیت در مجازات آمران و عاملان حوادث تروریستی، اعمال «خشونت، صلابت و قاطعیت» با دشمنان قسم خورده یک ملت، تلافی بازدارنده در برابر گروهک های تروریستی، مجرمان، تبه کاران، بر هم زننده نظم و امنیت جامعه، و امثال آنها به اذعان تمام عاقلان و منصفان عالم، امری ضروی و اجتناب ناپذیر و خردمندانه است که برای حفظ امنیت جامعه چاره ای جز قبول و تن دادن به آن نیست.
بنابراین ساده اندیشانی که تصور میکنند اسلام یک دین «صلح کل» است و همیشه باید از صلح و صفا و رافت و مهربانی و کوتاه آمدن و … دم بزند، و در مکتب اسلام هیچگاه توصیه به جهاد، شمشیر، مجازات، مکافات، صلابت، قاطعیت، اعمال خشونت، اقتداردر برابر دشمن، و… نیست! باید بدانند که واقعیت هرگز اینگونه نیست و مکتب جامع و جهان شمول اسلام هرگز بصورت تک بعدی به قضایا نگاه نمیکند، بلکه استفاده از ابزار قهریه و قاطعیت توام با صلابت را نه تنها بد نمیداند، بلکه برای ادب کردن دشمن و گوشمالی دادن متجاوزین، و بمنظور تامین امنیت مردم و جامعه امری ضروی و مفید فایده میداند. قرآن کریم درباره لزوم جامع الاضداد بودن مومنین، و ضرورت تجمیع «قاطعیت» با «ترحم» میفرماید: (و الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ). مومنان حقیقی و تابعین رسول الله ص افرادی هستند که در برابر دشمنان قاطعیت و شدت دارند، اما در میان خودشان اهل ترحم و مهربانی و ایثار و غفو و گذشت هستند.
سعدی شاعر بلند آوازه کشورمان نیز با الهام از تعالیم اسلام به ضرورت توامانی «عطوفت» و «صلابت» پی برده است و در یکی از اشعار خویش میفرماید:
درشتی و نرمی به هم در به است چو رگ زن که جراح و مرهم نه است
علاوه بر آموزه های دینی و روایی، روانشناسان و جامعه شناسان و علماى اخلاق نیز بر این مطلب صحه میگذارند و مى گویند «عطوفت، ترحم، بخشش، عفو، رافت و دلسوزی» می بایست توأم با «عقلانیت و رعایت مصالح فرد و جامعه» باشد، و الا خسارات و عواقب سهمگینی به دنبال خواهد داشت. انسانها و جوامع نباید همه جا و نسبت به همه کس، به احساسات و عواطف ترحم بار خویش پاسخ گویند، و نباید همه جا اصل «ترحم و عطوفت و چشم پوشی» را به اجرا گذارند.
از دیدگاه اسلام صرف اینکه عواطف و هیجانات بشر دوستانه انسان در یک جا تحریک و برانگیخته شد کافى نیست که عجولانه اقدام به «عفو و بخشش و اغماض و چشم پوشی و ترحم و عطوفت» کرد، بلکه باید با عینک عقلانیت به حوادث پیرامونمان نگریست و با مقیاس حسابگری و آینده اندیشی امورات را سنجید که اقدام برای نرمش قهرمانانه، مدارا کردن با متجاوز، صبر کردن در برابر گستاخی دشمن، پرهیز از اقدامات تنش زا، اعمال اصل «عاطفه، ترحم، عفو و بخشش» و… آیا بجا و منطقى است، یا اینکه امری ابلهانه،حماقت آمیز، سفیهانه، نابخردانه و غیرمنطقى است، چرا که موجب گستاخی هر چه بیشتر و جری شدن دشمنان متجاوز در تداوم ستمکاری و ظلم میگردد؟!
تجربه تاریخی و مطالعه تاریخ سیاسی جهان نشان داده که انفعال، نرمش و عطوفت در برابر زورگویان بین المللی و و اتخاذ سیاست ذلیلانه «تنش زدایی» در برابر سلطه گران بین المللی، و پرهیز از مکافات متجاوزین ظالم، نه تنها از میزان خصومت ورزی و کینه جویی و شیطنت های دشمن نمیکاهد، بلکه اتفاقا موجب جری شدن و جسارت بیشتر دشمن گشته، عزم او بر استمرار سلطه جویی و ستمگری را دو صد چندان میگرداند.
3- «آرامشان نگذارید که آرامتان نمیگذارند»؛ رویکرد امام خمینی در برابر دشمنان
مروری بر وصیتنامه و خط مشی مرحوم امام خمینی -رضوانالله تعالی علیه- حاکی از آنست که ایشان بعنوان یک فقیه و کارشناس برجسته اسلامی، و به عنوان یک سیاستمدار کاردان و خردمند آینده نگر، همیشه تاکید و سفارش زیادی بر ضرورت اجرای قانون حیات بخش قصاص، و لزوم مجازات نمودن دشمن و متجاوزین و متعرضین به آب و خاک و ناموس این کشور داشتند. میتوان چنین استنباط نمود که امام خمینی ره بمنظور حفظ و حراست انقلاب اسلامی از توطئه دشمنان، و برای صیانت کشور از شر استکبار جهانی و تروریستهای مزدور دشمن فرمولی مطمئن را ارائه نمودند به نام «آرامشان نگذارید که آرامتان نمیگذارند».
ایشان ضمن برحذر داشتن ملت از خوش بینی و اعتماد به متمدن نمایان خبیث غربی، راهکار حفظ و تامین امنیت مردم و نظام اسلامی در برابر خدعه ها و شیطنتها و تحرکات ایذایی و اقدامات تروریستی استکبار جهانی را تمسک به اصل حیات بخش «قصاص» و مکافات سخت و شدید دشمن معرفی کرده، و در یکی از بیانات حکیمانه شان اینچنین میفرمایند:
«امروز خدا ما را مسئول کرده است. نباید غفلت نمود. امروز با جمود و سکون باید مبارزه کرد و شور و حال حرکت انقلاب را پابرجا داشت. من باز میگویم همه مسئولان نظام و مردم ایران باید بدانند که غرب و شرق تا شما را از هویت اسلامیتان-به خیال خودشان- بیرون نبرند، آرام نخواهند نشست. نه از ارتباط با متجاوزان خشنود شوید و نه از قطع ارتباط با آنان رنجور، همیشه با بصیرت و با چشمانی باز به دشمنان خیره شوید و آنان را آرام نگذارید که اگر لحظهای آرام گذارید، لحظهای آرامتان نمیگذارند». (صحیفه امام، ج ۱۲ ص ۹۳۲)
نگاهی به تاریخ 42 ساله انقلاب اسلامی بیانگر این است که هر کجا به مجازات سخت و شدید دشمن مبادرت کرده، و فرمول کارساز امام خمینی مبنی بر اینکه «آرامشان نگذارید که آرامتان نمیگذارند» را به اجرا درآورده ایم، از میزان اقدامات تروریستی و جنگ افروزانه دشمنان کاسته شده، و قاطعیت انقلابی و غیورمندانه ما سبب گردیده که آمریکا و متحدانش آنچنان به ترس و اضطراب و وحشت انداخته شوند، که خیال جنگ و حمله نظامی و رودررویی مستقیم تسلیحاتی و دست یازیدن به اقدامات تروریستی را از دستور کار خارج کرده، و به گزینه های دیگری روی آورند.
4- فهرست اجمالی ثمرات «صلابت داشتن در تنبیه دشمن»
موشکباران پایگاه آمریکایی عینالاسد در عراق، سرنگون کردن پهپاد متجاوز و مدرن آمریکا در خلیج فارس، توقیف کشتی انگلیس در مقابل توقیف کشتی ایرانی، موشکباران محل استقرار داعشیها در سوریه به تلافی حمله تروریست داعش به مجلس شورای اسلامی، تاکید بر انتقام سخت از آمریکا در قبال شهادت سرداران بزرگوار اسلام، سلیمانی و ابومهدی و… فهرستی اجمالی از نمونههای موفق و کارساز بودن پایبندی به قانون حیات بخش «قصاص» و اعمال «قاطعیت در مجازات دشمن» است، که با الهام از فرمول حیات بخش امام راحل «آرامشان نگذارید که آرامتان نمیگذارند» به اجرا درآمده است.
مطمئنا اگر این قاطعیت و صلابت در مجازات کشورهای خبیث و سلطه جوی غربی نبود ، و اگر شجاعت تحسین برانگیز نیروهای سپاه در مجازات و قصاص دشمن نبود، دیگر کشتی های نفتکش ما قادر نبودند که سرتاسر اقیانوس اطلس را در امنیت کامل طی کنند و محموله بنزینی خود را به سلامت به کشور ونزوئلا (که در همسایگی آمریکا است) برسانند. کما اینکه به اعتراف سیاستمداران آمریکایی اگر ترس از انتقام سخت و بازدارنده ایران مقتدر نبود، دونالد ترامپ هرگز موشکباران پایگاه عین الاسد را به آسانی به نظاره نمی نشست و حتما دست به اقدام متقابل میزد، اما ترس از واکنش مجدد ایران او را به این حد از انفعال و سکوت ذلیلانه واداشت.
علاوه بر جدیت و اصرار امام خمینی بر لزوم آرام نگذاشتن دشمن، رهبر معظم انقلاب نیز بارها بر ضرورت برخورد پیشگیرانه با دشمن تاکید داشته، و لزوم مجازات سخت تروریستها و گرفتن انتقام جانانه از مزدوران تبه کار جبهه «غربی، عبری، عربی»، به گونه ای که درسی فراموش نشدنی برای آنها گردد و موجب بازدارندگی از تکرار اقدامات تروریستی گردد، اصرار دارند. مقام معظم رهبری درباره ترور شهید سلیمانی از کلید واژه «انتقام سخت» پرده برداری نمودند، و حمله موشکی به پایگاه آمریکایی عین الاسد را تنها یک سیلی کوچک به دشمن توصیف کردند که هرگز جای انتقام سخت را نمیگیرد.
در حادثه تروریستی اخیر نیز که منجر به شهادت دکتر «فخری زاده» دانشمند هسته ای کشورمان گردید، رهبر معظم انقلاب در پیام تسلیتشان اشاره داشتند که علاوه بر عاملان، «آمران» این عملیات تروریستی نیز باید مشمول عقاب و مجازات سریع و قاطعانه قرار گیرند، که نشان دهنده پیروی ایشان از فرمول امام خمینی است، مبنی بر اینکه «آرامشان نگذارید که آرامتان نمی گذارند.»
5-جدیت در مجازات دشمن، توقع مردم از دولتمردان
از این رو انتظار ملت انقلابی، شجاع و غیور ایران اسلامی از دولتمردان و مسئولین کشور اینست که در حادثه تروریستی منجر به شهادت «دکتر محسن فخری زاده» بگونه ای عمل نمایند که مجازات قاطعانه آمران و عاملان ترور، اگر احیانا دیر و زود داشته باشد، اما به هیچ عنوان با سوخت و سوز همراه نگردد.
ضربت متقابل و اقدام واکنشی ایران اسلامی اگر هوشمند، دقیق، قاطعانه، با توکل بر خدا، و بدون ملاحظه تحلیلهای مرعوبانه و غلط انداز شبه روشنفکران غربزده وطنی انجام گیرد، قطعاً نظام اسلامی را به نقطه بازدارندگی فوق العاده ای در برابر جبهه استکبار جهانی میرساند، و دشمن دیگر جرات کمترین تعرض به دانشمندان هسته ای ما را به مخیله خود راه نخواهد داد؛ چرا که آمریکای بحران زده و رو به افول، و رژیم اسرائیل بی حیثیت رو به زوال، و کشورهای وابسته عربی (بخوانید گاوهای شیرده ترامپ) و سایر مزدورهای استکبار جهانی، آنچنان دچار مشکلات داخلی و بحرانهای متعدد اقتصادی و امنیتی و… هستند، که به هیچ وجه آمادگی شرکت در یک جنگ تمام عیار سخت افزاری و مواجهه نظامی کوبنده با ایران مقتدر و رو به پیشرفت را ندارند، و لذا امید است که این اقدام تلافی جویانه ایران به معنای واقعی کلمه بر پرونده جنگ و ترور و شرارت جبهه «غربی، عبری، عربی» نقطه پایان گذارد.
فاطمه هاشمیان