تولد تینا، یلدای کرونایی
تولد تینا/ یلدای کرونایی
او پرستار بیمارستان است و در شرایط کرونایی از همان ابتدا همیشه در بیمارستان حاضر بوده و گاهی وقت‌ها حتی به جای همکارانش هم شیفت می‌دهد.
روز پنجشنبه تولدش است. دخترش می‌خواهد او را شگفت‌زده کند. به همین دلیل، از مادرش می‌خواهد که پنجشنبه را مرخصی بگیرد و استراحت کند؛ ولی مادرش می‌گوید در این وضعیت قرمز کرونا نمی‌توانم مرخصی بگیرم. مینا روز تولد مادر را به پدرش یادآوری می‌کند و از او می‌خواهد که امسال در بیمارستان برای مادرش جشن تولد بگیرند.
به همین دلیل او کیک تولدی را با تم یک پرستار به همراه ماکت دستگاه اکسیژن و ماسک سفارش می‌دهد. روز پنجشنبه اول‌وقت، مینا به قنادی می‌رود و کیک سفارش داده شده را تحویل می‌گیرد و از هنرنمایی قناد شگفت‌زده می‌شود، قناد تصویر روی کیک را بسیار زیبا درآورده بود. پدر هم دسته گل زیبایی خرید و حالا مینا و پدرش به بهانه‌ی تولد مادر، راهی بیمارستان می شوند.
مینا سراغ مادر را از سرپرستار می‌گیرد. اما سرپرستار به آنها می‌گوید که تینا در اتاق آی‌سی‌یو است و نمی‌تواند بیرون بیاید. حالا مینا و پدرش مجبورند ساعتها منتظر بمانند. بالاخره بعد از ساعتها انتظار، مادر با خستگی زیاد در حالی که نمی‌تواند روی پاهایش بایستد از آی‌سی‌یو خارج می‌شود. سرپرستار ضمن گفتن خسته نباشید به تینا می‌گوید آن طرف را نگاه کن، تینا وقتی همسر و دخترش را می‌بیند شگفت‌زده می‌شود و به طرف آنها می‌رود؛ او آرزو دارد دخترش را در آغوش بکشد؛ ولی شرایط به او اجازه نمی‌دهد.
این روزها ویروس کووید ۱۹ همراه جامعه‌ی بشری شده است و مشکلات بسیاری را برای هموطنان ما به وجود آورده و همه‌ی ابعاد زندگی آنها را تحت‌‌الشعاع خود قرار داده است. چه خانواده‌هایی که از کنار هم بودن و جمع بودن محروم شده‌اند و چه افرادی که به خاطر مراقبت از بیماران، ماه‌ها به خانه‌های خود نرفته‌اند و چه عزیزانی که در این راه جان خود را از دست داده‌اند.کاش این روزهای وحشتناک زودتر بگذرد تا عطش به آغوش کشیدن عزیزانمان را فرو بنشانیم.
شب یلدا نزدیک است. یادش بخیر، سال‌های گذشته این شب را با جشن‌هایی همراه می‌کردیم. همه‌ی اعضای خانواده در کنار بزرگتر‌ها جمع می‌شدند و جشنی بر پا می‌کردند. اما حالا کرونا شرایط جشن‌ها را هم تغییر داده است. بزرگتر‌ها نسبت به این بیماری آسیب پذیرترند و فرزندان و نوه‌‌ها باید بیشتر مراقب آنها باشند؛ آنها مجبورند به خاطر حفظ سلامتی والدین خویش و به خاطر حفظ خاطرات خوب سال‌های گذشته امسال را بیشتر مراقبت کنند تا خدای ناکرده این شب را به سیاه‌ترین و غم‌انگیز‌ترین شب بدل نسازند.
امسال مجبوریم دیدارها و مهمانی‌ها را در فضای مجازی برگزار کنیم. حالا تماس‌ها باید تصویری شود، و از تماس‌های حضوری بپرهیزیم، تا هم یک خدا قوت به تیم پزشکی گفته باشیم و هم عزیزانمان را از این ویروس منحوس حفظ کنیم.
