گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

ش

 

 

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا،مسألۀ انتخابات یکی از اصلی‌ترین مسائل فعلی جامعه است. این روزها در هر محفلی صحبت از حضور یا عدم حضور در انتخابات می‌شود. متأسفانه مشکلات اقتصادی و وعده‌های محقق نشده‌ی برخی مسئولین، عده‌ای را از شرکت در انتخابات منصرف نموده و از طرف دیگر، عدم‌تأیید صلاحیت برخی از نامزدهای انتخاباتی باعث شده که شایعه‌ی تکراری انتخابات مهندسی‌شده و رئیس‌جمهور از پیش تعیین‌شده، دوباره رونق پیدا کند. اکنون این سؤال مطرح می‌شود که آیا عدم شرکت در انتخابات راه‌حل مناسبی است و یا اصلاً سبب برطرف شدن مشکلات کشور خواهد شد؟

رهبر انقلاب، آیت‌الله خامنه‌ای، بارها بر مشارکت حداکثری مردم در انتخابات تأکید کرده‌اند و آن را ضامن بقاء و امنیت کشور دانسته‌اند؛ ایشان در ارتباط تصویری با مردم آذربایجان در ۲۹ بهمن ۱۳۹۹ فرمودند: «وقتی مردم در انتخابات شرکت کنند و شور انقلابی خودشان را نشان بدهند، این موجب امنیت کشور می‌شود، این موجب پس زدنِ دشمنان می‌شود، طمع دشمن را در کشور کم می‌کند. انتخابات هر چه پُرشورتر، هر چه با اقبال عمومی مردم بیشتر همراه باشد، اثرات و منافعش برای کشور و برای خود مردم بیشتر خواهد بود.»

به‌راستی عدم شرکت در انتخابات چه عواقبی را به دنبال دارد که رهبر انقلاب، مردم را به حضور حداکثری در انتخابات تشویق و ترغیب می‌کنند؟

در پاسخ باید گفت: همان‌گونه که در سخنان ایشان مطرح شد، مهم‌ترین پیامد عدم مشارکت مردم در انتخابات، طمع‌ورزی دشمنان و به دنبال آن تضعیف اقتدار ملی است؛ زیرا هر کشوری، مشروعیت خود را از حمایت مردم خود می‌یابد و عدم پشتیبانی مردم از نظام، سبب می‌شود زمینه برای نفوذ دشمنان در مسائل داخلی کشور فراهم گردد؛ زیرا آنان سعی می‌کنند با استفاده از ابزار رسانه، این موضوع را نشانه‌ی نارضایتی مردم از نظام معرفی کنند و بستر ایجاد تفرقه و آشوب در بین مردم را فراهم نموده و با ایجاد جنگ روانی در جامعه، به اهداف شوم خود دست یابند و منافع ملی را تهدید نمایند.

از طرف دیگر، این مسئله، موقعیت بین‌المللی کشور را به خطر می‌اندازد و سبب تهدید امنیت ملی کشور در منطقه خواهد شد. جمهوری اسلامی ایران، در حال حاضر امن‌ترین کشور منطقه است و این امنیت را مرهون خون دلیرمردانی همچون شهید سردار سلیمانی است که در داخل و خارج از کشور، جان خود را در راه دفاع از تمامیت ارضی کشور فدا کرده‌اند. مسلماً پایین آمدن مشارکت در انتخابات، موقعیت فعلی کشور را به خطر انداخته و باعث می‌شود دشمن جرات حمله به مرزهای کشور را پیدا کند و ایران سرنوشتی همچون کشورهایی مانند افغانستان، عراق و سوریه را پیدا کند.

به‌علاوه، باید دانست که عدم حضور در انتخابات نه‌تنها مشکلات اقتصادی و سیاسی جامعه را حل نخواهد کرد، بلکه سبب افزایش آن نیز خواهد شد؛ زیرا ممکن است باعث پیروزی و انتخاب فردی ناکارآمد برای پست ریاست‌جمهوری شود. در یک شعار انتخاباتی در یکی از کشورهای غربی، این موضوع مطرح‌شده است که «سیاستمداران بد را افراد خوبی که رأی نمی‌دهند انتخاب می‌کنند.»

 تجربه‌های گذشته نشان داده است که افراد ناکارآمد، با وعده‌های دروغین و تخریب شخصیت رقیبان و با عدم مشارکت برخی از مردم در انتخابات یا بی‌دقتی عده‌ای دیگر در انتخاب خود، بر سرکار آمده‌اند ولی به دلیل بی‌کفایتی یا عدم برنامه‌ریزی مناسب و عدم توجه به توانایی‌های داخلی، مشکلات زیادی را برای وضع معیشت مردم پدیدآورده‌اند.

نکته‌ی قابل‌توجه دیگر این است که برخی از افراد، عدم مشارکت خود را نشانه‌ای برای اعتراض به وضع موجود و یا نارضایتی از نظام قلمداد می‌کنند، درحالی‌که باید از این افراد پرسید، در صورت تغییر نظام فعلی، شما چه نظامی را شایسته‌ی جایگزینی آن می‌دانید؟

برخی بازگشت به گذشته و نظام پادشاهی را چاره‌ی کار می‌دانند، درحالی‌که تجربه‌ی نظام پادشاهی 2500 ساله در کشور و وضعیت نابسامان معیشت مردم، نشان می‌دهد که این نظام در اداره‌ی جامعه ناکارآمد بوده است؛ زیرا اولاً در این نظام، حکومت موروثی بود و پادشاهی، بدون در نظر گرفتن لیاقت و شایستگی افراد، از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شد. از طرف دیگر، این سیستم، تحت سلطه‌ی ابرقدرت‌هایی مانند آمریکا و انگلیس قرار داشت و از خود، استقلالی نداشت. قراردادهایی که امتیاز بهره‌برداری از منافع ملی مانند نفت ایران را به بیگانگان واگذار می‌کرد یا واقعه‌ی جدایی بحرین از ایران بیانگر ناکارآمدی نظام قبلی است. درحالی‌که در جمهوری اسلامی ایران، باوجود ۸ سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، حتی یک وجب از خاک ایران در اختیار دشمن قرار نگرفت و کشور ایران اکنون به‌عنوان یک قدرت مستقل در منطقه شناخته می‌شود.

نگاهی به وضعیت کشورهای اروپایی نیز، روشن‌کننده‌ی این مطلب است که نظام‌های لائیک و سکولار نیز، نتوانسته‌اند سبب رفاه همه‌ی افراد جامعه شوند. در این کشورها ثروت در اختیار بخش کوچکی از جامعه است و اکثر افراد در سطح متوسط و یا فقر و نابسامانی به سر می‌برند. با رجوع به اینترنت درخواهیم یافت که بیشترین آمار فقر و بی‌خانمانی متعلق به کشورهای توسعه‌یافته‌ای مانند آمریکا و آلمان است که همیشه دم از دموکراسی و آزادی زده‌اند.

با توجه به موارد ذکرشده، راه‌حل مشکلات موجود، تغییر نظام کنونی و یا عدم مشارکت در انتخابات نیست، بلکه حضور حداکثری در انتخابات و انتخاب فرد اصلح، با توجه به مردمی بودن و کارآمدی او در سمت‌های قبلی است. فردی که با رعایت تقوا و تعهد و دلسوزی نسبت به مردم، هدفی جز خدمت به خلق و حل معضلات جامعه و پیشرفت و اقتدار کشور نداشته باشد؛ زیرا حضور حداکثری و انتخاب فرد اصلح سبب ناامیدی دشمنان و حفظ امنیت و اقتدار کشور خواهد شد.

 

الهه دهقانی

لینک مطلب در خبرگزاری رسا

 

زهرا ابراهیمی
۲۵ تیر ۰۰ ، ۲۱:۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

س

 

 

 

خدای منان نعمت های متعددی به انسان عطا کرده که یکی از آن نعمت ها، نعمت زبان است. خداوند متعال عالی‌ترین نعمت را بنام زبان به انسان بخشیده تا به وسیله‌ی آن بهترین اعمال را مانند بندگی حق و دعوت مردم به سوی صلح و خیر و صلاح انجام دهد؛ ولی ممکن است زبان ما دچار آفت شده و از این طریق، انسان سعادت دنیوی واخروی خود را از  دست بدهد.

یکی از بدترین آفات زبان، بدزبانی و فحاشی است.

بدزبانی نوعی هنجارشکنی است که اصول‌ اولیه‌ی ادب و نزاکت اجتماعی در آن زیر پا گذاشته می‌شود.

در این حالت از انسان کلماتی مملو از خشم و احساس نفرت که معمولا  بسیار زشت است صادر می‌شود.

امروزه انسانها مخصوصا نوجوانان بخش زیادی از اوقات خود را در فضای مجازی می‌گذرانند.

طبق آماری که اعلام شده است ۵۳ درصد از مردم کشور ایران حداقل روزانه ۵ تا ۹ ساعت در فضای مجازی حضور دارند و این در حالی است که میانگین جهانی استفاده از فضای مجازی ۱۶ ساعت در ماه است.

یکی از لوازم حضور در فضای مجازی سواد رسانه است که اگر جوانان و نوجوانان ما مجهز به‌ سواد رسانه‌ نباشند، تسلیم محتواهای  ‌نامناسب این فضا خواهند شد؛ بنابراین‌ باید فرزندان ما هنگام مواجه‌شدن با محتواهای متعدد در فضای مجازی از قوه‌ی عاقله‌ی خویش بهره ببرند و محتواها را تجزیه و تحلیل‌ نموده، محتواهای نامناسب را کنار بگذارند و فقط محتواهای خوب را گزینش کنند.

متأسفانه امروزه خیلی از جوانان تحت تاثیر محتواهای نامناسب قرار می گیرند و بد زبانی و فحاشی را از این محتواها دریافت می‌کنند تا جایی که حتی بد زبانی از فضای مجازی به فضای حقیقی هم منتقل شده است و این نوجوانان‌ در زندگی روزمره با خانواده و اطرافیان و دوستان همان ادبیات‌ را بکارمی‌ گیرند.

برخی از کاربران فضای مجازی با استفاده از نام و نشان جعلی به ترویج بد زبانی و فحاشی می‌پردازند و از این طریق این فضا را بستری برای عقده گشایی خود می‌کنند و بدین واسطه خشونت، کینه‌، نفرت و بددهانی را به اشتراک می‌گذارند.

قرآن کریم کتاب مسلمانان در سوره‌ی حج آیه‌ ۳۰ می ‌فرمایند: «وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ/ و از سخن باطل بپرهیزید».

یکی از مصادیق گفتار باطل و قول زور چه در فضای مجازی و چه در فضای حقیقی بدزبانی است.

امام صادق علیه‌السلام نیز می‌فرمایند:

هرزگویی و بدزبانی از جفاکاری است و جفاکار در آتش است. «اصول کافی، ج ۲، ص ۲۲۵».

آسیب‌های فحش‌های رکیک در فضای مجازی نه تنها خانواده ها و نوجوانان بلکه یک جامعه را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد و نوجوانان با عادت کردن به بد زبانی و فحاشی دچار افسردگی پنهان می‌شوند.

گاهی نیز از خود رفتارهای هیجانی و پرخاشگرانه  بروز می‌دهند که این امر موجب آزار و اذیت دیگران  می‌شود.

به واسطه‌ی بد زبانی و فحاشی ادب و اخلاق  در جامعه کمرنگ شده و معنویت رنگ می‌بازد.

وقت گذرانی بیش از حد در فضای مجازی بدون داشتن یک برنامه منظم باعث ایجاد بدرفتاری و بدزبانی با دیگران شده و این آسیب کلامی مانند ویروس به افراد سرایت می کند و منجر به تخریب اجتماع می‌گردد.

با توجه به اینکه حضور بیش از اندازه و بدون برنامه و دریافت محتواهای نامناسب باعث ترویج بدرفتاری و بدزبانی  می‌شود بهترین راه برون‌رفت از این معضل این است که افراد برای حضور در فضای مجازی دارای یک  برنامه‌ی منظم باشند و الا اگر برنامه نداشته باشند و هر بار به بهانه‌ای بدون رعایت حریم‌ها وارد فضای مجازی شوند، این آسیب کلامی را دریافت می‌کنند و این آسیب مثل ویروس از افراد به یک دیگر منتقل می‌شود.

با توجه به‌ آنچه که گفته شد راهکارهای زیر در حل ‌این معضل ‌راه گشاست:

۱. حضور نوجوانان در فضای مجازی را کنترل و مدیریت کرده تا هیجانی برخورد ننمایند.

۲. هرکس نرم افزارهای سامانه هوشمند داشته باشد تا کلید واژه های مخصوص بدزبانی را حذف کند و از این طریق با محتوایی که دارای فحاشی است روبرو نشود.

۳. فرهنگ سازی مناسب و آموزش دادن به کودکان، نوجوانان، جوانان و خانواده‌ها چه در فضای مجازی و چه حقیقی که از بدزبانی اجتناب کنند.

۴. جایگزین صحیح کلامی برای فحاشی انتخاب شود و از ادبیات صحیح در برابر فحاشی‌ها استفاده گردد.

۵. برطرف کردن ضعف سواد رسانه ای جامعه

با امید که بکارگیری این راه کارها بتوانیم خودمان را مجهز به سواد رسانه نمایم و از آسیب‌های این فضا در امان بمانیم.

 

ملیحه سادات سرور

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۲۵ تیر ۰۰ ، ۲۱:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ل

 

جایگاه دولت کریمه با استناد به فرازهایی از دعای افتتاح

به نظر می‌رسد که تشکیل دولت کریمه و دست‌یابی پیروان آن به کرامت دنیا و آخرت، امری بسیار مهم و شاید مهم‌ترین هدف انبیاء و اولیای خداوند در طول تاریخ بوده است که انسان‌ها در پرتو آن به کرامت‌های اعطایی الهی دست می‌یابند.

در دعای افتتاح، دورنمایی از دولت مطلوب اسلامی به تصویر کشیده شده است. دعای افتتاح، دعایی است که محمد بن عثمان عمری از نائبان خاص امام زمان آن را نقل کرده و منبع مناسبی است که از آن می‌توان شاخصه‌ها و الگوی مناسب حاکم بر جامعه را استخراج کرد:

۱- تشکیل دولت کریمه

در بخشی از دعای افتتاح می‌خوانیم: «اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیک فِی دَوْلَةٍ کرِیمَةٍ؛ خداوندا آرزومند دولت کریمه از جانب تو هستیم». تشکیل دولت کریمه، درخواست شدید جامعه ایمانی است.

در این فراز به‌صراحت بیان می‌کند که دولت و اداره‌کننده جامعه اسلامی و انسانی باید کریم و باکرامت باشد. در این صورت در دولت کریمه، میل و رغبت انسان‌ها به‌سوی خدا بیشتر می‌شود. استفاده از واژه «انا» بدین معنی است که رغبت و تمایل به دولت کریمه باید به‌صورت مسئله‌ای اجتماعی و فراگیر درآید و جامعه ایمانی نباید در نیازهای فردی متوقف باشد.    

۲- نفوذناپذیری و عزتمندی

جامعه ایمانی، خواهان نصرت و پیروزیِ عزت‌مندانه است. مؤمنان به‌خوبی می‌دانند که جز از این طریق، نمی‌توانند به عزت و پیروزی دست یابند همان‌طور که در بخش دیگری از دعا می‌خوانیم: «اللَّهُمَّ أَعِزَّهُ وَ أَعْزِزْ بِهِ وَ انْصُرْهُ وَ انْتَصِرْ بِهِ وَ انْصُرْهُ نَصْرا عَزِیزا؛ خدایا او را عزت بخش و به‌وسیله او مؤمنان را عزیز گردان و او را نصرت کاملِ باعزت عطا فرما».

در این فراز از دعا از جمله خصلت‌های دولت کریمه، عزت و نصرت و پیروزی برشمرده‌شده است. اساساً عزت و اقتدار در فرهنگ جامعه ایمانی نقش پررنگی دارد و یکی از عوامل ضعف و ناتوانی در اداره امور، عدم تسلط و چیره نبودن بر مسائل گوناگون است. درواقع عزت اسلام و مسلمین، ناموس دولت کریمه است و ضعف و کرنش در برابر استکبار، موجب ذلت و خواری مسلمین خواهد شد. ازاین‌رو روح تمام سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌های آن می‌بایست بر اساس این شاخصه طراحی شود و باید از هرگونه برنامه‌ای که موجبات سیطره غیر بر مسلمین می‌شود، اجتناب گردد.

      

 ۳- نفاق ستیزی

جامعه ایمانی، به همان میزان که عزتمندی جامعه برایش مهم است، ذلت نفاق هم برایش اهمیت دارد. دولت کریمه، نفاق‌ستیزی را در رأس اصلی‌ترین برنامه‌های خود قرار می‌دهد و در تمام سیاست‌گذاری‌های خود به آن توجه دارد؛ چراکه خط‌مشی نفاق روشن نیست و کیان جامعه اسلامی را تهدید می‌کند، در نتیجه باید بساطش برچیده شود.

در فراز دیگر این دعا به این مسئله اشاره‌شده است: «تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ؛ خداوندا ما مایل هستیم به‌سوی تو برای دولتی محترم که عزیز کنی بدان اهل اسلام را و خوار نمایی بدان، نفاق و اهلش را».

     

۴- ایجاد قوام و وحدت در جامعه ایمانی

قوام جامعه ایمانی،‌ درگرو اتحاد و همبستگی است و مهم‌ترین عامل برای اتحاد جامعه، جمع شدن بر محور ولی خدا، امام زمان است. در فراز دیگری از این دعا آمده است: «اللَّهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعَثَنَا؛ خدایا به‌وسیله آن امام، ما را از پراکندگی به جمعیت برسان». بنابراین در جامعه ایمانی مردم یکدل و یکپارچه‌اند و از تفرقه، پراکندگی، چنددستگی و هرگونه نابسامانی به دور هستند. «اللَّهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعَثَنَا وَ اشْعَبْ بِهِ صَدْعَنَا وَ ارْتُقْ بِهِ فَتْقَنَا وَ کثِّرْ بِهِ قِلَّتَنَا؛ پراکندگی امورمان را اصلاح، گسیختگی ما را به اتحاد، کمی عده ما را به کثرت تبدیل نما...»

     

۵- اصلاح امور

جامعه ایمانی با محوریت ولی خدا پیوسته در حال ارتقاء و برطرف کردن عیب‌ها و نقص‌های خود است. وظیفه یک دولت کریمه فراهم نمودن سعادت دنیا و آخرت برای افراد جامعه خود است و این امر باکرامت دادن به آن‌ها محقق می‌شود؛ کرامت دادن نیز از طریق برطرف نمودن عزتمندانه مشکلات مردم حاصل می‌شود. در فرازی از این دعا باظرافت به این نکته اشاره‌شده است: « وَ ارْتُقْ بِهِ فَتْقَنَا، وَ کَثِّرْ بِهِ قِلَّتَنَا، وَ أَعْزِزْ [أَعِزَّ] بِهِ ذِلَّتَنَا، وَ أَغْنِ بِهِ عَائِلَنَا، وَ اقْضِ بِهِ عَنْ مُغْرَمِنَا [مَغْرَمِنَا] ، وَ اجْبُرْ بِهِ فَقْرَنَا، وَ سُدَّ بِهِ خَلَّتَنَا، وَ یَسِّرْ بِهِ عُسْرَنَا،  گسیختگی ما را با او پیوند ده، و اندک ما را به او زیاد فرما، و ذلّت ما را به او عزّت ده، و تنگدستی ما را به او توانگری بخش، و بدهی ما را از برکت او ادا کن، و فقر ما را به مدد او جبران فرما، و جدایی و دودستگی ما را به او برطرف کن، و دشواری کار ما را به او آسان گردان،.»

در این قسمت از فراز دعا اگرچه درخواست رفع نقص‌ها و از بین رفتن عیب‌هاست ولی به نظر می‌رسد می‌توان از زاویه آسیب‌شناسی جامعه ایمانی نیز به آن نگاه کرد؛ به این معنی که جامعه‌ای می‌تواند به معنی حقیقی، ایمانی و مهدوی باشد که این آسیب‌ها و آفت‌ها را از خود دور کند و مهیا شدن این بستر درگرو توجه به ملاک‌های دولت کریمه  است.

     

۶- زمینه‌سازی برای مسئولیت‌پذیری

افراد در دولت کریمه، این زمینه را پیدا می‌کنند که به بهترین شکل به مسئولیت‌های ایمانی و اسلامی خود برسند. جامعه ایمانی، دولت را به‌عنوان یک عامل کارگزار نمی‌خواهد و دنبال این نیست که ساختاری ایجاد کند که نیازهای او را برطرف کند؛ بلکه او دولت را می‌خواهد تا بتواند به بهترین شکل، مسئولیت‌پذیر باشد. اساساً نگاه به دولت به‌مثابه کارگزار و عامل، در فرهنگ ایمانی جایی ندارد. به عبارتی، فرهنگ کار و مسئولیت به‌قدری بر افراد حاکم است که صرفاً دنبال انجام‌وظیفه نیستند؛ بلکه عمیقاً می‌کوشند تمام وجود و افعالشان، کار و تلاش و تولید و خدمت در مسیر حق باشد. «وفیها مِنَ الدُّعَاةِ إِلَی طَاعَتِک وَ الْقَادَةِ إِلَی سَبِیلِک و قرار ده ما را در آن از داعیان، برای اطاعتت و رهبران به‌سوی دینت.»

بنابراین هرگاه دولتی بخواهد شکل بگیرد مقدمات خاص خود را می‌طلبد و سازوکار متناسب با آن ضرورت می‌یابد. ازاین‌رو سنگ بنای تشکیل دولت کریمه تنها در پرتو یک انسان کامل شکل می‌گیرد تا بتواند نظام جامع دولت کریمه را ایجاد کند و توسعه بخشد. البته اگرچه محور این جامعه ایمانی، ولی و امام است و به‌واسطه امام جامعه است که جامعه به نصرت باعزت می‌رسد و مطلوب حاصل می‌شود. منتها این بدان معنا نیست که تنها امام و رهبر می‌تواند آن را ایجاد کند؛ بلکه در این راستا می‌بایست با استفاده از امکانات و نیروی انسانی و رهبرانی که شایستگی‌های لازم برای تشکیل دولت کریمه دارند این بستر را آماده نمود تا به شکل‌گیری دولت کریمه منتج شود. پس آنچه مشخص می‌شود این است که نخستین رکن رکین و سنگ بنای محکم و قابل‌اتکای چنین دولتی، رهبر و گردانندگان اصلی آن می‌باشند و باید با تمام قوا تلاش کرد چنین دولتی با مختصات مذکور به نمایش درآید.

     

فاطمه فرهادیان

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

 

زهرا ابراهیمی
۰۷ خرداد ۰۰ ، ۱۹:۲۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

نننت

نقش مردم و مسئولین در تعجیل یا تأخیر ظهور

بر اساس روایات، از ویژگی‌های مهم و بارز آخرالزمان فراگیر شدن ظلم و جور و گناه است. در روایت معروفی نقل شده است که: «خداوند به وسیله‌ی ظهور حضرت مهدی «علیه‌السلام» زمین را پر از عدل و داد می‌کند، پس از آنکه از ظلم و ستم پر شده باشد».(کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج ‌۲، ص ۳۷۷).

 یا در روایت دیگری امام زمان فرموده‌اند: «هرج و مرج و فتنه‌ها و آشوب‌ها از نشانه‌های ظهور دانسته شده است». (محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۷).

علامه مجلسی در روایت دیگری در باب نشانه‌های ظهور از امام صادق «علیه‌السلام» بیان کرده، در جوامع بشری و حتی جوامع‌اسلامی ظلم و ستم و گناه و فجور و انواع آن رواج کامل خواهد یافت و از آن جمله به این فجایع [به عنوان فتنه و فساد] اشاره فرموده‌اند:

«شراب‌خواری، خرید و فروش مسکرات، رباخواری، زنا، قساوت قلب، تقلب، نفاق، رشوه خواری، ریاکاری، بدعت، غیبت و سخن‌چینی، بی‌عصمتی، بی‌حیایی، بی‌حجابی، ترک امر به معروف و نهی از منکر، کفر و الحاد، بی‌احترامی به پدر و مادر و آزار آنها، قطع صله‌ی‌رحم، ترک خمس و زکات، تسلط بیگانگان بر کشورهای اسلامی، تعطیلی حدود الهی و ...».(بحار، ج۵۲، ص۲۵۴).

 سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا این ظلم و ستم‌ها و گناهان مربوط  به مردم است یا منظور مسئولین آنها هستند؟

در جواب باید گفت ظلم، ستم و گناه ذکر شده در روایات شامل هر دوی مردم و مسئولین‌شان می‌شود. بین رفتار مردم و مسئولان رابطه‌ی متقابل وجود دارد. وقتی جامعه نسبت به معیار و میزان‌های شرعی کوتاهی کند، گرفتار گناهان فردی و اجتماعی خواهد شد. بدین معنا که با گناه، مانع رشد نفس خود شده و خوی حیوانی ایشان بر خوی انسانی‌شان پیشی خواهد گرفت.

انسانی که تنها به جنبه‌ی حیوانی خود تکیه داشته باشد در انتخاب‌های خود دچار اشتباه خواهد شد. در این صورت علاوه بر زندگی شخصی در مواردی که باید در انتخاب‌های اجتماعی و همگانی شرکت داشته باشد، دچار لغزش می‌شود و موقعی که می‌خواهد افراد مناسب را براساس ملاک‌های دینی و ارزشی انتخاب کند، این انتخاب توسط مردم درست صورت نمی‌گیرد و افرادی را انتخاب می‌کنند که ملاک‌های لازم را ندارند. یعنی مردم با انتخاب نادرست خود باعث می‌شوند افرادی مسئول شوند که زمینه‌ی فساد را فراهم کرده و آن را گسترش می‌دهند.

در مقابل، مسئولین نیز وقتی ملاک‌های شرعی در اولویت برنامه‌های آنها نباشد، با برنامه‌های نادرست خود و عدم توجه به مصالح شرعی، حکومتی و مردمی، زمینه‌ی فقر و فساد و بی‌ایمانی مردم را فراهم خواهند کرد.

با اندکی تأمل خواهیم دانست شروع این چرخه‌ی بی‌پایان به دست مردم است و راه آن چنان که امام زمان ارواحنا له الفداه فرموده‌اند: «تقوا پیشگی و تسلیم امر او بودن است».

حضرت می‌فرمایند: «به سمت راست میل نکنید و به سوی چپ نیز منحرف نشوید». (بحارالانوار ج ۵۲، ص ۱۷۹). در این بیان تقوا در عدم انحراف به چپ و راست معرفی شده است؛ بنابراین چشم امید داشتن به بیگانگان منحرف به چپ یا راست، کارگشا نخواهد بود. راه رشد و فراهم ساختن زمینه‌ی ظهور تنها در تقواپیشگی یعنی عمل به دستورات دینی در هر زمینه‌ای است. با عدم انحراف مردم، افراد غیر منحرف نیز مورد انتخاب قرار نخواهند گرفت.

در جای دیگر امام زمان ارواحنا له الفداه در نامه‌ای به شیخ مفید فرمودند: «اگر شیعیان ما که خداوند آنها را به طاعت خود موفق بدارد، در وفای به عهد و پیمان الهی اتحاد داشتند، و عهد و پیمان الهی را محترم می‌شمردند، سعادت دیدار ما به تأخیر نمی‌افتاد و زودتر به سعادت دیدار ما نائل می شدند». (طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج ‌۲، ص ۴۹۹). 

منظور از این عهد همان تقید به دین و هدف امامان «علیهم‌السلام» است و حضرت بازگشت به آن را دلیل کسب سعادت دیدار خودشان می‌دانند؛ بنابراین هر کس در این امر مهم بکوشد زمینه ساز ظهور خواهد شد؛ لذا هم مردم با انتخاب مسئولین شایسته می‌توانند زمینه‌ی ظهور را محقق کنند و هم مسئولین با بازگشت به عهد و پیمان الهی در راستای زمینه ‌سازی ظهور قدم خواهند برداشت.

و اما نکته‌ی قابل تأمل اینکه، مردم غالبا نسبت به جریان‌های سیاسی و تفکرات ایشان آگاهی ندارند و بر فرض که مردم به اصلاح خود بپردازند و آمادگی انتخاب اصلح را پیدا کنند، وظیفه‌ی آن‌ها تکمیل نشده، بلکه آن‌ها موظفند بهترین انتخاب را داشته باشند و چون این مهم در توان ایشان نیست، باید از دیگران کمک بگیرند. اما این راهنما چه کسی می‌تواند باشد؟ در آیات قرآن وظیفه‌ی مردم رجوع به اهل ذکر دانسته شده است، «فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ، ﺍﮔﺮ [ﺍﻳﻦ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺭﺍ] ﻧﻤﻰ‌ﺩﺍﻧﻴد ﺍﺯ ﺍﻫﻞ ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﺍﻃﻠﺎﻉ ﺑﭙﺮﺳﻴﺪ» (سوره نحل آیه٤٣).

 منظور از اهل ذکر کسانی هستند که، نسبت به موضوع مورد مراجعه، آگاهی داشته باشند. متخصصین باتقوا محل رجوع خواهند بود. ایشان وظیفه دارند مردم را به ویژگی‌های کاندیدای اصلح آگاه کنند و در صورت تمام شدن حجت بر خودشان، حتی مصداق معرفی کنند.

قرآن در باب ویژگی این افراد متخصص می‌فرماید: «یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِم؛ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺟﻬﺎﺩ ﻣﻰ ‌ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺳﺮﺯﻧﺶ ﻫﻴﭻ ﺳﺮﺯﻧﺶ ﻛﻨﻨﺪﻩ‌ﺍﻱ نمیﺗﺮﺳﻨﺪ»، (سوره مائده، آیه٥٤).

بنابراین ایشان به معرفی افرادی خواهند پرداخت که بهترین انتخابند و در این راه  هیچ تهدید و یا منفعت شخصی بر روند راهنماگری ایشان تأثیر نخواهد گذاشت.

 و در مقابل قرآن کسانی که نمی‌دانند را شایسته پیروی و مشاوره نمی‌داند. و می‌فرماید: «قَالَ قَدْ أُجِیبَت دَّعْوَتُکُمَا فَاسْتَقِیمَا وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِیلَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ، [ ﺧﺪﺍ ] ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺩﻋﺎﻱ ﺷﻤﺎ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ اجابت ﺷﺪ؛ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ [ﺩﺭ ﺍﺑﻠﺎﻍ ﭘﻴﺎم ﺧﺪﺍ] ﭘﺎﺑﺮﺟﺎ ﻭﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻭﺍﺯ ﺭﻭﺵ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺟﺎﻫﻞ ﻭ ﻧﺎﺩﺍﻧﻨﺪ، ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻧﻜﻨﻴﺪ» .(سوره یونس، آیه٨٩). پس بعد از تقوا پیشگی و پایداری بر عهد و پیمان می‌توان با شناخت ویژگی‌های افراد اصلح و با رجوع به متخصصین این مسیر، افرادی را انتخاب کرد که با حمایت از مردم و تقویت ایشان زمینه‌ساز دولت امام زمان «علیه‌السلام» باشند.

    

زهرا صادقی

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۰۷ خرداد ۰۰ ، ۱۹:۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

مم

خرافات؛ مشکلات و راهکارها

یکی از آسیب‌ها و معضلات جامعه‌ی کنونی که زندگی بشر به ویژه باورهای اعتقادی و دینی او را از دیرباز تحت تاثیر قرار داده، انواع خرافات است.

براستی خرافات چیست؟ و علل گرایش مردم به آن چه می‌باشد؟

 خرافات چیزی نیست جز باورهای اعتقادی و آداب و رسومی که پایه‌ی علمی و منطقی ندارد. شاید علت اصلی آن ترسی بیهوده از یک عامل ناشناخته باشد که به ذهن فرد خطور می‌کند و فرد بواسطه‌ی خرافات تصمیم می‌گیرد تا از اتفاقات ناخوشایند جلوگیری کند.

صاحب‌نظران اجتماعی معتقدند مهمترین دلیل گرایش و گسترش خرافات در جوامع بشری، معمولاً در مواقع حساس و لحظه‌هایی که انسان اعتماد به آینده ندارد  پیدا می‌شود؛ به همین دلیل بازار کار فالگیران، رمالان و دعانویسان پررونق شده و آدمی را برای دستیابی به پیشرفت و آگاهی از آینده در انتظار بخت و طالع قرار می‌دهد؛ این آسیب اجتماعی گاهی در سطح جامعه گریبان‌گیر جوانان، روشنفکران و فرهیختگان نیز می‌شود.

از سوی دیگر خرافات را می‌توان در باورهایی همچون تولد، مرگ، بیماری، قحطی، فقر و حوادث طبیعی جستجو کرد؛  زیرا این حوادث همیشه برای بشر منبع اضطراب بوده و از طرفی انسان نتوانسته از طریق علم، توجیهی برایش پیدا کند؛ از این‌رو به خرافات روی آورده تا از اضطراب و تشویش خود بکاهد.

 عامل دیگر گرایش به خرافات حس کنجکاوی بشر است که همواره به دنبال منبع پدیده‌ها می‌گشته، تا راه حلی برایش بیابد. انسانی که موحد و خداشناس است علل حوادث جهان را از ذات پاک پروردگار خویش می‌بیند ولی انسانی که از حیث اعتقادات ضعیف است به جای ربط دادن علت پدیده‌ها به خداوند به دنبال علل سوری و ظاهری می‌گردد؛ پس به ناچار از قوه‌ی تصور، خواب و خیال خود کمک می‌گیرد تا شاید علتی برای پدیده‌ها بیابد. بنابراین صدای عطسه را نشانه‌ی صبر و جغد را نشانه‌ی خطر و شومی به حساب می‌آورد وحرکت پرنده از طرف راست به چپ را به فال نیک و پیروزی می‌گیرد و حرکت آن از طرف چپ به راست را نشانه‌ی ناکامی می‌داند.

خرافات به اشکال متنوعی در بین افراد و جامعه مشهود است. برخی از خرافات‌ها از نوع خرافات دینی و اعتقادی است مانند، اعتقاد به ارواح، پرستش‌ درخت، رودخانه، حیوانات و ارواح نیاکان، برخی اجتماعی هستند مانند، شانس و اقبال، رمالی، آداب خرافی عقد و عروسی، طلسم، دعانویسی، فالگیری، شکستن تخم مرغ  برای رفع چشم زخم، انرژی درمانی، برداشتن گرو از زیارتگاه‌ها جهت گرفتن حاجت و پیشگویی و کهانت و بعضی مواقع نیز تصورات شخصی انسان در مورد سعد و نحس‌بودن رنگ‌ها، روزها، مکان‌ها، لباس‌ها، پرندگان و خودروی سواری است.

 متاسفانه با گذشت زمان‌های طولانی و با وجود پیشرفت و تکنولوژی هنوز هم این خرافات مورد قبول برخی از مردم است و سالانه ارقام ناگواری از صدمات بواسطه‌ی این خرافات به جامعه و مردم وارد می‌شود و منجر به تخریب و آلودگی در شهرها و سوختن افراد و نقص عضو و حتی مرگ و میر می‌شود.

خرافات می‌تواند آثاری از جمله دین گریزی، خدافراموشی و روی آوردن به مسائل بی‌اساس را که معیار درست علمی و عقلانی ندارد بر فرد و جامعه بوجود آورد.

 بزرگترین آسیب‌های خرافات بر مردم و جامعه را می‌توان پایین آمدن اعتماد به نفس، ایجاد خودبینی، اختلال در عزم و اراده، کند کردن پیشرفت و پویایی کشور، بوجود آمدن بازارهای پررونقی برای مروجین خرافات و سوء استفاده‌های مالی، سیاسی، عاطفی و حتی جنسی دانست.

با تأمل در آموزه‌های قرآن در می‌یابیم که قرآن راهکارهای مفید و موثری برای مقابله با خرافات بیان نموده است.

 خداوند در قرآن می فرماید:

« کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِّیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ وَلِیَتَذَکَّرَ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ» (۲۹ص)

«این کتاب مبارکی است که به سوی تو فرو فرستادیم تا در آیات آن تدبّر کنند و خردمندان از آن پند گیرند.»

خداوند در این آیه یکی از راه‌های مقابله با خرافه‌گرایی را تفکر و تدبر در عقاید و آیات الهی می‌داند و از مردم می‌خواهد فکر و فهم خود را توسعه داده و در انتخاب راه به بهترین‌ها استمداد جویند. آری باید تفکر و تعقل در جامعه نهادینه و فراگیر شود زیرا پذیرش اصول دین از مکلفین فقط از طریق استدلال و عقل امکان پذیراست، از طرفی برای شناسایی عقاید خرافی از حقیقی باید به منابع مطمئن و مورد اعتماد مراجعه کرد و  هیچ موضوعی را نباید بدون سند و مدرک معتبر پذیرفت. قرآن کریم در این زمینه می فرماید:

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلاً» (۵۹‌نساء)

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! خدا را اطاعت کنید و از رسول و اولی الامر خود (جانشینان پیامبر) اطاعت کنید. پس اگر درباره چیزی نزاع کردید آن را به حکم خدا و پیامبر ارجاع دهید، اگر به خدا و قیامت ایمان دارید. این (رجوع به قرآن و سنّت برای حلّ اختلاف) بهتر و پایانش نیکوتراست.»

 امام سجاد(ع) در حدیثی می‌فرماید: « با فضیلت‌ترین اعمال نزد خداوند عملی است که بر اساس سنت باشد، اگرچه آن عمل کم باشد.»

 از آیه و روایت مذکور چنین بدست می‌آید که هر عملی که مورد تایید قرآن کریم و سخنان ائمه‌ی معصومین(ع) است مورد قبول و پذیرش خداوند قرار می‌گیرد واموری مانند خرافات که مبتنی بر وهم و خیال و بدون استناد به شرع است مورد پذیرش نیست و باید از آنها دوری کرد.

و همچنین هنگام نزاع در احکام و مقابله با مشکلات و برآورده‌ شدن هر حاجتی باید به خدا و رسولش مراجعه کرد.

خداوند در آیه‌ی دیگر می‌فرماید:

« وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً»(۳‌طلاق)

« و او را از جایی که گمان ندارد روزی می‌ دهد و هر کس بر خدا توکل کند، او برایش کافی است. همانا خداوند کار خود را محقق می سازد. همانا خداوند برای هر چیز اندازه‌ای قرار داده است.»

 این آیه راه نجات از خرافات را توکل بر خداوند می‌داند و از انسان می‌خواهد هنگام روبروشدن با حوادث زندگی و مصیبت‌ها به جای رفتن سراغ خرافات بر خدا توکل کند و بداند که موثر اصلی و سرچشمه‌ی همه‌ی قدرت‌ها خداوند متعال است و با تکیه بر قدرت بیکران او می‌تواند موانع  را پشت سر گذاشته و بر همه‌ی مشکلات فائق آید.

 با توجه به آیات بیان شده قرآن راه مقابله با خرافات را تفکر،  خردورزی ، تعقل، پذیرش علوم معتبر و مستند و توکل بر خداوند متعال می‌داند. زیرا عقل و خرد انسان بواسطه‌ی خرافات تعطیل می‌گردد و جایگزین واقعیت‌ها قرار گرفته و بنیاد اعتقادات را سست می‌کند.

پس قرآن بهترین راه مبارزه با خرافه‌پرستی در یک جامعه را اصلاح مباحث اعتقادی، ایجاد بصیرت و آگاهی در میان مردم و بهره‌گیری از قوه عقل و منطق می‌شمارد.

 بنابراین با رشد تفکر و اندیشه، تقویت ایمان، بصیرت، توسعه فرهنگ و تفکیک اعتقادات مذهبی از باورهای غیر عقلانی می‌توان پدیده خرافه پرستی را در جامعه مهار کرد.

 

بتول پناهی

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

 

زهرا ابراهیمی
۰۷ خرداد ۰۰ ، ۱۹:۲۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر