گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

۲۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۹ ثبت شده است

ش

 

 شادی کرونایی

نیاز به شادی، یکی از مهمترین نیازهای انسان است. آدم هایی که شادتر هستند، توان بهتری برای انجام کارهای خود دارند؛ اگرچه علاقه ی انسان به شاد بودن برگرفته از نیاز درونی اوست، اما آیا رسیدن به شادی از هر روشی صحیح است؟ آیا از نگاه اسلام انسان مجاز است به هر شکلی که شده شادی خود را تأمین نماید؟

اسلام دین جامع و کاملی است و برای تمام لحظات زندگی ما برنامه هایی پیشنهاد می دهد که اگر غفلت را کنار بگذاریم، از طریق عمل به آن برنامه ها آن هم هوشیارانه و نه از سر تکرار، به آنچه مقصود خدا از آفرینش ماست می رسیم.

از جمله باورهای اشتباهی که درمیان مردم وجود دارد، این است که دین را حقیقتی عجین شده با گریه و اندوه می دانند. آنها شاد بودن را امری جدای از دین تصور کرده و به همین دلیل انواع راه ها و الگوها را دنبال می کنند تا به شادی برسند.

انسان‌ها برای شاد شدن راه‌ های مختلفی را امتحان می کنند. یکی از آن راه ها پناه بردن به موسیقی و رقص و آواز است گویا گمشده ی خویش را در رقص یا آهنگ و آواز می یابند.

برخی افراد بر این باورند که رقص و موسیقی چنان بر روحیه ی آنها تاثیر می گذارد که می تواند شادمانی را به آنها برگرداند.

برای عده ای دیگر نیز شادی در نشئگی حاصل از مصرف انواع قرص ها و مواد مخدر تعریف می شود. این افراد بر این باورند که مصرف مواد هر چه غم و اندوه است را می شوید و می برد و چنان انسان را سبک می کند و از غم دنیا فارغ که نگو و نپرس.

اگرچه برخی برای دریافت شادی به انواع شادی های کاذب روی می آورند، اما حقیقتی که نمی شود کتمان کرد این است که شادی های کاذب دوام ندارند و پس از گذشت اندک زمانی مجددا کسالت روحی این افراد باز خواهد گشت.

حال باید دید نگاه اسلام نسبت به شادی چگونه است؟ اسلام با چه عینکی به شادی نگاه می کند؟

از جمله مواردی که با رجوع به آموزه های دین به آن می رسیم این است که عواملی همچون نگاه به سبزه و آب، استفاده از رنگ زرد و سفید در لباس و کفش، روزه گرفتن، نماز شب، بیدار ماندن از اذان صبح تا قبل از طلوع آفتاب، هدیه دادن به یکدیگر منجر به شادی می گردد.

در سبک زندگی دینی شادی دارای معیارهای معینی است. از جمله معیارهایی که در آموزه های اسلام برای شادی ارائه می شود، این است که شادی باید از راه حلال تأمین گردد، منجر به آسیب رساندن به دیگران نشود، باعث تحقیر افراد نگردد، آزار و رنجش خاطر دیگران را در پی نداشته باشد، دوامی طولانی بر جسم و روح ما داشته باشد و همچنین انرژی لازم برای رویارویی با سختی های زندگی را برای ما فراهم آورد.

با توجه به شرایط بحرانی که بخاطر ویروس کرونا با آن دست و پنجه نرم می کنیم و مجبور به یک قرنطینه ی خانگی هستیم، بهتر است از این فرصت با هم بودن بهتر استفاده کنیم و با یک برنامه ریزی ساده  شادی و نشاط را درمتن زندگی خود پیاده سازیم.

از جمله امور شادی ساز، بازی است. بازی های متنوع و متعددی وجود دارد که از حیث هیجان و نشاط،  بسیار شادی بخش است و هیجان و نشاط آن ها کم از رقص و آهنگ نیست وحتی گاهی دوام آنها بیشتر است.  

به طور مثال بازی ساخت اشکال مختلف با چوب کبریت یا سطل پرتاب توپ، نقاشی با چشمهای بسته، حفظ تعادل با توپ و قاشق، فوتبال دستی، پازل، گاز زدن سیب آویزان، برج سازی، اسم و فامیل، متن بدون نقطه و ... ازجمله بازی های جذابی است که می توان در دوران قرنطینه ی کرونایی از آن بهره برد.

گاه انتخاب یک کتاب که برای همه ی سنین جذاب باشد و البته بصورتی جذاب هم خوانده شود نشاطی خاص در خانواده ایجاد خواهد کرد.

نمایش های خانگی، تعریف لطیفه هایی که از حکمت و نکات تربیتی برخوردار باشند نیز از دیگر راههای ایجاد نشاط در خانواده است.گاهی حتی یک آشپزی دورهمی مثل پخت آش یا کیک وکمک همه در پخت آن باعث شادی و نشاط می گردد.

آری، خداوند تبارک و تعالی شادی واقعی را در امور حلال قرار داده است و با وجود شادی های حلال، پناه بردن به شادی های حرام هیچ توجیهی ندارد.

پس چه زیبا فرموده: سید الساجدین، امام زین العابدین (علیه السلام) که: "إلهی من ذا الذی ذاق حلاوة محبتک فرام منک بدلا"؛ چه کسی شیرینی محبت تو را چشیده و با این حال به دنبال جایگزین دیگری است؟!  (مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۹۱، ص ۱۴۸، مؤسسة الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ هـ ق.)

زینب صالحی هاردنگی

لینک مطلب  در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۰۶ فروردين ۹۹ ، ۱۷:۴۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ت

 

تعصب و بلایی که بر سر انسان ها می آورد

فرقی نمی کند از کجا دستور گرفته باشند،  چه دستور از ناحیه ی عزلت نشینان و در پستوی خانه هایشان صادر شده باشد و چه از عمامه به سرهای لندن نشین؛ مهم این است که این رفتارها تنها ثمره جهل و تعصب است. لطافتی که در لیسیدن ضریح به خرج می دهند با خشنونتی که برای از جای کندن درهای حرم به کار می گیرند هر دو میوه های یک نوع تفکر هستند.

بحران ها اگرچه زندگی را سخت می کنند،  اما پتانسیل آدم ها را نمایان می سازند. در شرایط سخت و بحرانی متعصبان شناخته تر شده و احمقان معرفی می شوند. حمایت و دفاع از چیزی آن هم گسترده و بی‏قید و شرط تا جایی که پا روی حق گذاشته شود عصبیتی مذموم است و آدم های متعصب جز به تعصب، ارضا نمی ‏شوند.

در نگاه دین همه شرایط و موقعیت‏ هایی که در زندگی ما پیش می‏آید، وسیله آزمایش است، باید میزان عبودیت انسان سنجیده شود. دقیقا مثل زمانی که خداوند شیطان را مورد آزمایش قرار داد. به حسب آن چه در روایت آمده، ابلیس گفت اگر من را از این سجده معاف بداری، آن چنان عبادتی می‏کنم که در عالم کسی چنین عبادتی نکرده باشد.اما خداوند فرمود: «قالَ إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أَطَاعَ مِنْ حَیْثُ أُرِیدُ»؛ اگر مرا اطاعت می‏کنی، همان طور که من می‏گویم انجام بده.

تعصب، انسان را از تبعیت محض باز می دارد و تبعیتش را مرزبندی می کند. متعصب فقط می خواهد به حریم حرم راه یابد و برایش تجمع و آزار و رنج دیگران و حتی خطر انتقال ویروس کرونا هم معنا ندارد. چیزی از درون او را می خواند به رفتن، به کوبیدن، به فریاد زدن و به شکستن. او عَطَفَ الْحَقَّ عَلَی أَهْوائِه است یعنی حق را به هوس‏هاى خودش متمایل مى‏ کند.

او دست در گردن شیطان می اندازد، شیطان هم شش هزار سال بندگی کرده بود،  متعصب هم شاید سالها در گوشه ی حجره ای درس دین خوانده باشد.

اهل تعصب هم که نباشی می شوی همنشین ابراهیم. صدساله شده و فرزندی ندارد بعد از این همه سال، خداوند عنایتی می کند و اسماعیل را به او می بخشد و حالا دستور ذبحش را نیز صادر می کند.

فرسنگ ها فاصله است بین عبودیت ابراهیم در پذیرش حرف حق و تمرد شیطان از حرف حق. فاصله بسیار است میان مدافعان حریم اهل البیت «علیهم السلام» وحمله کنندگان به حرم.

آری اینگونه بساط امتحان همواره پهن است چرا که فلسفه ی امتحان چیزی جز «لِیَمِیزَ الْمُتَوَاضِعِینَ مِنْهُمْ مِنَ الْمُسْتَکْبِرِینَ» نیست. قرار است ماهی مقصود گرفته شود و حالا نیاز به آبی گل آلود است و چه کسی جز متعصب می تواند بستر این آب گل آلود را فراهم کند.

متعصب بر مبنای تعصبش فریاد می کشد و جاهل نیز به استمداد او می آید. در روایت آمده است که جهل در زندگی مومن غروب کرده و بر او حاکم نیست اما حالا می بینیم به ظاهر مومنانی که همواره شاهد طلوع جهل در وجود خویش هستند.

 

 زهرا ابراهیمی

لینک مطلب در صاحب نیوز

زهرا ابراهیمی
۰۶ فروردين ۹۹ ، ۱۷:۳۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ک

 

پاسخ قرآن به کاسه های داغ تر از آش

حرم  ائمه ی معصومین (علیهم السلام) قرن‌هاست که ملجأ و پناه شیعیان و مسلمانان جهان بوده است؛ اگرچه برای مؤمنین بسته بودن درب حرم اهل البیت علیهم السلام سخت و جانکاه است، اما گاهی زمانه و شرایط می طلبد که انسان دوری ظاهری از حریم حرم را تحمل نماید و این خود نشان دهنده ی فقه پویا و بصیرت حاکم جامع الشرایط است که همواره مطابق مصلحت و شرایط زمانه پیش رفته و احکام مخصوص به آن را صادر می کند.

بدون شک هیچ موضوعی نمی‌تواند بهانه ‌ای برای هتک حرمت این حریم کبریایی باشد؛ لذا بر همگان لازم است تا با تأسی به امر رهبری معظم و مراجع عظام (دامت برکاتهم) که براساس مصلحت اندیشی و نجات جان انسان ارائه می گردد، پیشگام و همراه و هماهنگ مصالح   بوده و در سایه ی صبر مؤمنانه به تکالیف شرعی و عقلی خویش عمل نماییم.

بر ما لازم است که همواره از تصمیمات قانونی، تخصصی و کارشناسانه تبعیت نموده و از ارائه ی هرگونه نظرات کج‌اندیشانه و شبهه افکنی‌های مغرضانه دوری جوییم.

روشن است که پشت سر گذاردن این ایام کرونایی تنها با محوریت عقل و منطق امکان پذیر خواهد بود و این اصل نباید مورد غفلت قرار گیرد.

نباید فراموش کرد که در زمان ائمه ی معصومین علیهم السلام نیز با پیش آمدن مقتضیاتی، آن بزرگواران حکم به احکام ثانویه می نمودند و از این طریق از جان انسان ها محافظت می نمودند.

به عنوان مثال در عصر امام رضا علیه السلام شهادت خود حضرت به پیشنهاد ایشان لازم بود مخفیانه اعلام گردد تا خطری متوجه شیعیان نگردد.

و حال می بینیم که بدخواهان و دشمنان  میهن و انقلاب و اسلام کاسه ی داغتر از آش شده اند و در این شرایط  با انجام اقدامات افراط گرایانه  و به دور از عرف شریعت، ژست دفاع از دین گرفته اند

این افراد باید بدانند که با این کار این بلا را به کارزاری اعتقادی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مبدل کرده‌اند و چهره دشمنی و نفاق خود را با این انقلاب و نظام آشکارتر نموده اند و نه تنها موجب دفاع از دین نشده اند بلکه ضربه ی سهمگینی به دین زده اند و بدانند در این آزمون بدترین امتحان را داده اند.

امام راحل در این زمینه اینگونه هشدار می دادند: ‏امروز عده‌ای با ژست مآبی چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام می‌زنند که گویی وظیفه‌ای غیر از این ندارند.

خطر تحجرگرایان و مقدس نمایان احمق در حوزه‌های علمیه کم نیست. ‏طلاب عزیز لحظه‌ای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند، اینها مروّج اسلام امریکایی‌اند و دشمن رسول الله.

‏استکبار وقتی که از نابودی مطلق روحانیت و حوزه‌ها مایوس شد، دو راه برای ضربه زدن انتخاب نمود؛ یکی راه ارعاب و زور و دیگری راه خدعه و نفوذ در قرن معاصر. وقتی حربه ارعاب و تهدید چندان کارگر نشد، راههای نفوذ تقویت گردید.

فراموش نکنیم که از جمله ادعاهای منافقان، اصلاح طلبی است. آنها خود را اصلاح طلب معرفی می کنند در حالی که مفسد واقعی هستند.

خداوند در قرآن می فرماید:

وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الأرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُون »و هنگامی که به آنها گفته شود در روی زمین فساد نکنید می گویند ما فقط اصلاح کنندگانیم، (بقره، آیه۱۱) منافقان هدف خود را اصلاحات بیان می کنند در حالی که اصلاحات آنها چیزی جز فساد و فحشا نیست.

و در ادامه،  قرآن در پاسخ به این ادعا می فرماید: « أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَکنْ لا یشْعُرُون بدانید این ها همان مفسدانند و برنامه ای جز فساد ندارند ولی خودشان نمی فهمند. (بقره، آیه۱۲) و این گونه، قرآن پرده از ظاهر اصلاح طلبی آنها بر می دارد. منافقان آن قدر در راه نفاق اصرار و پا فشاری کرده اند و آنچنان با برنامه های زشت خود، خو گرفته اند که تدریجاً گمان می کنند این برنامه ها، مفید، سازنده و اصلاح طلبانه است در حالی که جز فساد چیز دیگری نیست.

از نشانه های دیگر منافقان که در آیه ۱۳ سوره بقره به آن اشاره شده این است که آنها خود را عاقل و هوشیار می دانند و مؤمنان را ساده لوح و خوش باور.

وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا کمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ کمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ» «هنگامی که به آنها گفته شود ایمان بیاورید، آنگونه که توده های مردم ایمان آوردند می گویند ما همچون این سفیهان ایمان بیاوریم؟

این گروه منافق، افراد پاکدل، حقیقت جو و حق طلبی که در برابر دعوت پیامبر و تعلیمات آسمانی اش سر تعظیم فرود آورده اند را به سفاهت متهم می کنند. البته خداوند در ادامه آیه واقعیت را این گونه بیان می کند: «أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَکنْ لا یعْلَمُون سفیهان واقعی (منافقان) هستند اما نمی دانند.»

آری، در طول تاریخ کم نبودند عالمان بی بصیرت و منافقانی که یا از روی جهل یا عمد ضرورت های زمانه خود را نشناختند و با فتواهای ناسنجیده و تندروی ها و یا ندانم کاری ها تیشه به ریشه اسلام زدند  و غرامت سنگینی را بر دوش مکتب اسلام قرار دادند. امثال خوارج.

فاطمه فرهادیان  

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۰۶ فروردين ۹۹ ، ۱۷:۳۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 ر

 

راهکارهایی ساده برای مقابله با راحت طلبی در دوران قرنطینه

حکایت اکثریت ما حکایت همان بچه ای است که به مکتبخانه می رفت. استادش به او می گفت: بگو الف؛ اما کودک هیچ نمی گفت. استاد چند بار تکرار کرد؛ ولی کودک یک بار هم دهان باز نکرد تا بگوید الف. استاد از اوپرسید: چرا نمی گویی الف؟ کودک گفت: اگر الف را بگویم باید بقیه را هم بگویم پس از اول، الف را نمی گویم تا مجبور نباشم، بقیه اش را هم بگویم.

انسان ها بالذات راحت طلب و لذت جو هستند، اما اگر بخواهند دائما به این راحت طلبی جامه عمل بپوشانند، این کار برای آنها نتیجه ای جز شکست و عدم پیشرفت نخواهد داشت.

در زندگی امروزی نیز که امکانات به سهولت در اختیار انسان قرار گرفته و رفاه بیشتری نسبت به زمان قدیم ایجاد شده، فرهنگ راحت طلبی هم شیوع بیشتری پیدا کرده است. در حال حاضر هم که با شرایط قرنطیه عمومی روبرو هستیم تنبلی و راحت طلبی ما ممکن است به یک عادت مبدل شود. امام صادق (ع)درباره تنبلی می فرمایند: «دشمن کار، تنبلى و کسالت است.» (ترجمه فروع کافی ؛ ج ۵ , ص ۲۰۲)

راحت طلبی نشان دهنده کاهلی، تن آسایی، طفره رفتن و از کار در رفتن است. این در حالی است که فلسفه زندگی انسان چیزی جز رشد و تعالی روحی و کمال معنوی نیست؛ طبق گفته امام باقر (ع): «تنبلى به دین و دنیا زیان می رساند.» (تحف العقول/ ترجمه کمره ای؛ ج ۱، ص ۳۱۰)

بنابراین اگر انسان بخواهد پیشرفت کند چه از لحاظ روحی و معنوی وچه از لحاظ علمی، اقتصادی و باید بداند که با راحت طلبی و تنبلی هرگز  موفق نخواهد شد. با توجه به اینکه گرایش به راحت طلبی از دوران کودکی شکل می گیرد، بنابراین مبارزه با آن نیز از همین دوران باید آموخته شود. لذا کودکان باید با مفهوم سختی و دست نیافتنی بودن خواسته ها جز با کار و تلاش، آشنا شوند تا در سنین بالاتر بتوانند برای ایجاد تغییر در زندگیشان تلاش کنند.

در این ایام که اوقات فراغت همه افراد خانواده بیشتر شده و زمینه تنبلی افزایش یافته است، با انجام چند کار ساده می توان عادت به راحت طلبی را از اعضای خانواده دور ساخت.

 اولین اقدام کم کردن ساعات خواب از طریق سحرخیزی است. امام صادق(ع) درباره سحرخیزی فرمودند: «خواب صبح شوم است، روزى را دور مى کند و رنگ انسان را زرد و زشت و متغیّر مى کند و آن خواب اشخاص شوم است، خداوند بزرگ روزى ها را بین طلوع صبح تا طلوع خورشید تقسیم مى کند، پس از خواب این زمان دورى کنید.» (مکارم الاخلاق: ۳۰۵٫)

در ایام قرنطینه و تعطیلات نوروزی خانواده ها می توانند با مدیریت خوابشان، ضمن استراحت و خواب کافی، صبح ها زودتر از خواب بیدار شوند، با این کار ضمن بهره مندی از نشاط اول صبح می توانند در کنار هم به ورزش پرداخته و در ادامه نیز صبحانه ای دورهمی نوش جان کنند، تا علاوه بر نشاط جسمی از نشاط روحی به واسطه مصاحبت با اعضاء خانواده بهره مند شوند.

دومین کاری که برای مقابله با راحت طلبی مفید است، داشتن هدف و برنامه روزانه برای رسیدن به آن هدف است. اعضاء خانواده می توانند با همفکری هم، اهداف کوتاه مدت تک نفره و یا مشترک را به همراه برنامه ریزی برای رسیدن به آن طراحی کنند و با تبعیت از برنامه روزانه خود،  گام به گام به هدفشان نزدیک شوند. مثلا مادران می توانند به همراه دخترانشان، یادگیری یک کار هنری همانند عروسک سازی را در این ایام شروع کنند. پدران نیز می توانند امور فنی را به پسرانشان تعلیم دهند، یا می توانند هر روز در ساعتی معینی به  مطالعه کتب مورد علاقه شان به صورت دسته جمعی بپردازند و بدین طریق مانع رسوخ حس تنبلی و راحت طلبی در روح و جسم اعضاء خانواده شوند.

زهرا باغبانان

لینک مطلب در ندای اصفهان

 

 

زهرا ابراهیمی
۰۶ فروردين ۹۹ ، ۱۷:۲۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

در

 

در روزهای کرونایی اینگونه در خانه بمانیم

این روزها کمپین"در خانه بمانیم" ورد زبان همه شده است؛ از وزیر بهداشت و مردم عادی گرفته تا دکتر و پرستارهایی که به گفته ی خودشان دیگر توانی برای اضافه کاری برایشان نمانده است.

هضم پیام هایی از این قبیل، برای من که طاقت در خانه ماندن نداشتم سخت که نه، غیر ممکن بود.

پس با رعایت ایمنی و استفاده از ماسک و دستکش بیرون می‌رفتم؛ بیرون رفتن هایی که بیشترشان ضروری نبود ولی در خانه ماندن،  آن هم در حال و هوای قبل از عید نوروز را نمی توانستم تحمل کنم.

در این هیاهو پیامی به دستم رسید مبنی بر این که شما موظف هستید که در فضای مجازی به تبلیغ این شعار پرداخته و مردم را به ماندن در خانه تشویق کنید.

حتی درک چنین پیامی هم برایم سخت بود.

تصمیم گرفتم تبلیغ مسائل بهداشتی پیگشیری از کرونا را به عهده بگیرم.

این موضوع را پیشنهاد دادم ولی پاسخی که دریافت کردم این بود که موضوعات تقسیم بندی شده و موضوعی که برای شما در نظر گرفته شده همین است.

از طرفی مجبور به قبول چنین درخواستی بودم؛ از طرف دیگر نمی توانستم کاری را از مردم بخواهم که خودم به آن عمل نکرده بودم.

تبلیغ چنین شعاری برای من کار سختی نبود؛ اما می دانستم با گذاشتن هرپستی این آیه جلوی چشمانم جان می گیرد:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ

ای کسانی که ایمان آورده‏ اید چرا چیزی می‏ گویید که انجام نمی‏ دهید. (صف، آیه ۲)

و با هربار دیدن آن، عذاب وجدان رهایم نمی کند.

پس قبول این درخواست را به تعویق انداخته، تا یک هفته در خانه ماندن را تمرین کنم.

کاغذی برداشتم و برنامه ریزی مفصلی را روی آن نوشتم تا حتی وقتی برای وسوسه شدن برای بیرون رفتن نداشته باشم.

 

روز اول برنامه ریزی بدون انعطاف من و بدون موفقیت گذشت. هرچند آن روز در خانه مانده بودم ولی این ماندن، با کلافگی و بطالت همراه بود و وسوسه بیرون رفتن یک لحظه هم من را رها نمی کرد.

می دانستم با این روش، در خانه دوام نمی آورم فاصله ی بین حرف و عمل بسیار بود و این را من عملا آن روز تجربه کرده بودم.

پس بار دیگر کاغذی برداشته و برنامه ریزی واقعی تر و قابل انعطاف تری انجام دادم.

برنامه ای که خواب و استراحت و تفریح هم جزئی از آن بود؛ تفریحی که باید در منزل انجام می شد.

پس لیستی از تفریحات مورد علاقه که قبل از این ماجرا، وقتی برای پرداختن به آن نداشتم را هم به برنامه ریزی اضافه کردم.

نتیجه خیلی بهتر از آن چیزی شد که فکر می کردم؛ هرچند هنوز وسوسه ی بیرون رفتن به طور کامل از بین نرفته بود.

پس دوباره و چندباره برنامه ریزی هایم را تغییر داده و به واقعیت نزدیک کردم.

از طرفی در مورد فواید در خانه ماندن و پرداختن به کارهایی که هیچ گاه تصور نمی کردم وقتی برای انجامش پیدا کنم،  فکر کردم. با این روش عامل انتقال بیماری هم نمی شدم و احیانا خانواده ام را هم به خطر نمی انداختم تا خدایی نکرده بعدا پشیمان شوم.

هرچه فکر می کردم می دیدم که ارزش ندارد که بخواهم بخاطر بیرون رفتن، خود را مدیون مردم کنم؛ مجموع این افکار و عمل کردن به برنامه ریزی و سرگرم شدن، ماندن در خانه را برایم قابل تحمل تر کرده در حالیکه شنیدن وعده خدا کار را برایم لذت بخش نیز کرده بود.

آنجا که خداوند می فرماید:

وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ

 

و آنان که در (راه) ما (به جان و مال) جهد و کوشش کردند محققا آنها را به راه‌های (معرفت و لطف) خویش هدایت می‌کنیم، و همیشه خدا یار نکوکاران است.

تلاشی هرچند کوچک در راه خدا، در راه حفظ جان بندگان خدا و در راه تلاش برای برقراری آرامش، برای من نوعی جهاد بود. جهاد برای تحمل سختی های این راه.

شاید بعض ها جهاد را به حضور در جبهه ی جنگ و مبارزه درخط مقدم بدانند و در خانه ماندن از نظر آنها جهاد به حساب نیاید اما حقیقتا جهاد گاهی ‌به حرکت است گاهی به سکون، گاه به صحبت است و گاهی به سکوت.

آری جهاد حرکتی می خواهد همراه با بصیرت تا در سایه ی آن جانها حفظ گردد.

ریحانه علی عسکری

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۰۶ فروردين ۹۹ ، ۱۷:۲۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر