گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

۳۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آزاده ابراهیمی» ثبت شده است

ت

مسابقه ای علیه رونق تولید!!!

 «وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَی»(نجم-39) مفهومی که در ابتدا از این آیه شریفه برداشت می­شود این است که انسان چیزی را به دست نمی آورد و صاحب و مالک چیزی نمی­ شود، مگر در اثر سعی و تلاش خود.

زمانی که به دنبال تطبیق مفهوم این آیه شریفه با مصادیق خارجی می گردیم به تناقض برمی­خوریم. بارها و بارها دیدیم و شنیده ایم که ثروت های هنگفت از راه های ساده و بی تکلف به دارایی های افراد افزوده می­ شود.

مصادیق اجتماعی انواع ثروت های بادآورده حتی به ندرت از راه حلال (ارث، هدیه و ...) بر کسی پوشیده نیست. هر شخصی می­تواند شاهد موارد زیادی از این قبیل در اطراف خود و یا نهایتا در جامعه ای که در آن زندگی می کند، باشد؛ اما راه رفع این به ظاهر تناقض چیست؟ به راستی مقصود اصلی پروردگار در این آیه چیست؟ چگونه با این مصادیق عینی و غیر قابل انکار قابل جمع است؟

شاید بهتر باشد بگوییم مقصود در این­جا این است که آری؛ ممکن است ثروتی بدون تلاش به دست بیاید، ولیکن آنچه بدون سعی و تلاش به دست می آید موجب بهره و ثمره واقعی در زندگی انسان نمی­ شود و آنچه خیر دنیا و آخرت آدمی را تأمین می ­کند آن مالی است که با تلاش به دست آمده باشد.

به عبارت دیگر شاید بدون تلاش بتوان ثروت­ های هنگفتی را جمع آوری کرد و به ظاهر متمولانه زیست؛ اما آیا ثمره و بهره ای که عامل رستگاری حقیقی انسان است از آن متبلور می­ شود؟ پس حقیقتا باید گفت آنچه بدون سعی به دست بیاید برای انسان و تأمین عاقبت به خیری او نیست.

یکی از نمودهای کنونی این به دست آمدن­ های بدون سعی، طرح ریزی مسابقاتی است که اخیرا صداوسیمای ما به کرات بدان مبتلاست.

از علت گسترش چشمگیر اینگونه مسابقات می گذریم. منبع تأمین هزینه آن­ها هم بماند. وجه تناسب و تشابه این گونه رقابت­ها با «قمار» هم فعلا مورد بحث ما نیست؛ اما آنچه بیشتر از همه آسیب­زا به نظر می­رسد و دغدغه رهبری هم هست، این است که آیا به دست آوردن مال زیاد در مقابل پاسخ صحیح به چند سؤال که گاهی نیز به طور تصادفی اتفاق می افتد شبهه ناک نیست؟ آیا چنین اموالی برای آن شخص و اطرافیانش خیر و برکت به دنبال دارد؟ ما مخالف ترویج علم و اعتلای سطح معلومات عمومی افراد جامعه نیستیم. همچنین منکر تأثیر زیاد چنین تشویقاتی در افزایش انگیزه برای بالابردن معلومات افراد نیز نیستیم؛ اما آیا نباید تناسبی هم در این زمینه مراعات شود؟ آیا راه­های بهتر و پربازده تری برای این امر قابل طرح ریزی نیست؟

باید توجه داشته باشیم که مخاطبان تلویزیون در کشور ما از ضعیف ترین طبقات اجتماع تا بالاترین و مرفه ترین افراد را شامل می شود و برنامه های آن باید تمام جامعه هدف را در نظر بگیرد؛ نه تعداد معدودی از افراد جامعه را.

آیا هیچگاه به این اندیشه­ ایم که این برنامه برای یک کارگر ساده و خانواده­اش با درآمد پایین، چه ره آوردی می­تواند داشته باشد؟ آیا فعالان در عرصه تولید با دیدن اینگونه مسابقات نسبت به کار خود بی­انگیزه نمی شوند؟ فراتر از این ها قصه جوایزی که صرفا از طریق خرید از فروشگاه یا داشتن حساب بانکی و ... در زندگی افراد وارد می­شود، حکایتی بس غم انگیزتر است.

آیا گسترش این امور در راه تحقق بخشیدن به شعار «رونق تولید» مثمرثمر است؟

 

 آزاده ابراهیمی عضو گروه نویسندگی صریر وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه


زهرا ابراهیمی
۲۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۵۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

مهدی


مهدویت و آن طرف بام


دشمن از مدت ها قبل، امام زمان (علیه السلام) را به نحوی خشن و جنگجو معرفی می کرد. همیشه تمثال مبارک ایشان را با شمشیری به نمایش می­گذاشت که خون از آن می چکید.

بچه شیعه ها هم گاها چنین تصویری از امام در ذهن خویش ترسیم می کردند؛ اما امروزه به لطف الهی و با تلاش و کوشش دلسوزان مهدویت این چهره از ذهن ها در حال زدوده شدن است و خُلق خوش ایشان که میراث جد مطهرشان رسول مهربانی و رحمت است، در جهان معرفی می­گردد. چهره­ ای نورانی که قرآن به دست دارد و به همه با نگاه محبت می ­نگرد؛ اما باید به این نکته مهم توجه داشته باشیم که این بار از آن طرف بام به پایین نیفتیم.

آنقدر از زیبایی و موهای مجعد یار نگوییم که هدف اصلی ظهور ایشان از یادها فراموش شود. «یَملَأُ الله بِهِ الاَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً کَما مُلِئَت ظُلماً و جَورا» (کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج ‏۲، ص ۳۷۷)

هدف ایشان برپایی حکومت جهانی است و صد البته دنیا پر است از حاکمانی که با ظلم و جور بر مردم حکومت می کنند و با ظهور ایشان و به خطر افتادن موقعیت خود، اقدام به قیام علیه ایشان می­ نمایند و قطعا در این شرایط شمشیر حیدری توسط ایشان از غلاف بیرون می­آید و گردن طغیانگران از آن در امان نخواهد بود.

باید مراقب باشیم نشان دادن چهره مهربان حضرت باعث نشود که عنوان یاران و زمینه سازان ظهور، تنها به کسانی که بر سر سجاده می نشینند، اهل تهجد و عبادت هستند، دست محبت بر سر مردم می کشند و با سیاست و حکومت کاری ندارند تعلق گیرد.

اصحاب و یاوران واقعی ایشان نمی توانند نسبت به وقایع جهان بی ­توجه بوده و در برابر ظلم و ستم سکوت اختیار کنند و کنج عزلت گزینند.

آنها همانطور که در برابر مظلومان  رحیم و مهربانند «رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ» (فتح-29)، در برابر معاندان محکم و تزلزل ناپذیرند. «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ»(فتح-29)

درست است که در چهره ایشان آثار عبادت مشهود است «سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ»(فتح-29)؛ اما هیبتی دارند که کافران را به خشم می­آورد. «لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ » (فتح-29)

زمامدارن حکومت مهدوی کسانی هستند که از یک طرف، مردم خاک قدم هایشان را برای تبرک برمی دارند و از آن طرف طنین صدایشان لرزه بر پیکر دشمن می ­اندازد.

اگر درصدد این هستیم که برای ایجاد شرایط ظهور قدمی برداریم، باید خود را این­گونه به اخلاق مهدوی متخلق گردانیم.

از یاد نبریم که هدف نهایی قیام مهدوی برقراری عدالت در تمام جهان است. پس شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل شعاری در راستای نهضت مهدوی است.

منتظران منجی برای نجات مظلومان مرز نمی شناسند. هر کجا ظالمی باشد از مقابله کلامی و عملی یار امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در امان نخواهد بود.

اگر کسی خود را معتقد به مهدویت معرفی کند ولی در سیاست دخالت نکند، یا مهدویت را درست نشناخته است و یا اینکه در پی فریب مردم و یاری استکبار است.

برای تقرب به امام زمان(عج) و یاران ایشان،کار سیاسی باید کرد. مهدویت بدون استکبار ستیزی معنا ندارد.


آزاده ابراهیمی


زهرا ابراهیمی
۱۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

هنر


هنرشنیدن خود راتقویت کنید

در جامعه کنونی با توجه به پیشرفت علوم تجربی وتوجه بیشتر به محسوسات هنر جایگاه والای خویش را از دست داده است و به ابزاری صرف برای ایجاد هیجان در مخاطب بدل شده است . امانیسم هم با محوریت انسان و رفتار واعمال آن فقط به بررسی جنبه های وجود جسمانی او می پردازد .هرچند اعمال او صرفا جنبه جسمانی وحتی نزول او از مرتبه انسانی به مرتبه حیوانی باشد.هنرمند در این زمان به هدف تعالی جامعه هنر نمی آفریند وخود را به این امرمتعهد نمی داند .

        در بسیاری از موارد نیز از آنجا که به بعد روحانی انسان توجه نمی شود هنر را حذف می کند. آری اگر نوشین آب فقط برای رفع عطش از جسم باشد فرقی نمی کند از چه لیوانی نوشیده شود.حتی اگر آن لیوان یک بار مصرف باشد مشکلی از لحاظ زندگی جسمانی  او ندارد ولی آنکه آب را به نیت رفع عطش از روح وجسم می نوشد به همه جوانب وسیله توجه می کند.لیوان سفالی که با طینت انسان هماهنگی دارد، با بردن نام پرودگار هنگام نوشیدن آب تشنگی را از روح انسان برطرف می¬سازد.

     وقتی معمار،خانه را صرفا برای استراحت جسم ساکنان آن می سازدو آن را محل نزول روح نمی بیند،فقط وسیله راحتی جسم را فراهم میکند.اما معماری که هنرمند قدسی است،در خشت خشت آن روح انسانی را هم در نظر می گیرد.از بیرونی تا اندرونی از سکوی کنار درورودی گرفته تا هشتی ابتدای منزل که وقتی کسی وارد می شود با قرار گرفتن در آن تمام نا آرامی های بیرون خانه را همان جا فرو می ریزد وبا بساطت خاطر به آن وارد می شود .چنین منزلی محل پرورش روح وجسم انسان واقع می شود.

       اگر انسان فقط همین بدن جسمانی باشد فرقی نمی کند بر روی چه فرشی قدم بگذارد.آنچه اهمیت دارد استقرار و آسیب ندیدن جسم است.ولی وقتی به جنبه روحانی او توجه می شود نقوش روی قالی که با دستان هنرمند دختر بچه روستایی نقش بسته است اهمیت پیدا میکند.

     در این میان رسالت هنرمند خطیر تر از گذشته می نماید چرا که وی بر خلاف سیر جامعه جسم را تنها مرکبی برای روح می داند ودر حد ابزاری برای حرکت به سوی دیار معشوق به تیمار آن می پردازد.در این زمان مبلغ دینی باید بیشتر از پیش به   تهذیب نفس وکسب مقامات عرفانی بپردازد واز طرف دیگر با ممارست در زمینه هنر های مختلف آن را جهت برقراری رابطه بین خالق ومخلوقاتش به کار گیرد.

آزاده ابراهیمی

زهرا ابراهیمی
۱۹ اسفند ۹۷ ، ۱۷:۴۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



عشقعاشقانی که چون شمع سوختند

این سوال بارها و بارها از جانب افراد مختلف مطرح شده و پاسخ های گوناگونی به آن داده شده است.اما بیایید یک بار هم قضیه را منظر اهل البیت اباعبد الله(علیه السلام) نظاگر باشیم.

 تا کنون پای درد دل شهدا و یا در زمان کنونی همسر مدافعان حرم نشسته اید؟ شرح دلدادگی آن ها را شنیده اید؟با اینکه همسر آن¬معصوم نبودند.حتما دجار خطا ها و اشتباهاتی در زندگی و ارتباط با همسر خود بوده اند.ولی اگر از آن ها بپرسیم آیا دوست داشته اند تا آخرین لحظه کنار همسران خود باشند و تا آخرین نفس عشق خود را نثار معشوق  کنند چه پاسخی خواهند داد؟آیا این منتهای آرزوی آن ها نبوده است؟

حال در صحرای کربلا با امامی و مرادی رو برو هستیم که هنوز که هنوز است بعد از گذشت 1400 سال، میلیون ها دلداده در هر گوشه از جهان مشتاق جان بازی در حریم عشق او هستند.عشق بازانی که حتی برای یک لحظه با او نبودند ودر کنارش زندگی نکردند؛ولی تنها با شنیدن وصف او ندای «یالیتنا کنا معک »آنها گوش فلک را کر کرده است.

 حال باید پرسید،همسری همچون رباب که تاریخ از او به عنوان عارفه ای یاد می کند دوست داشت امامش،ولی زمانش و همسر ومعشوقش را تا پای جان همراهی کند یا نه؟آیا از دست دادن علی اصغر برای او سخت تر بود یا دوری از محبوبی که سال ها طمع زندگی بهشتی را در کنارش تجربه کرده بود؟  این همه وصف لحظات قبل و بعد از شهادت امام و یارانش را شنیده اید اما تاکنون شنیده اید که تاریخ لحظه ای پشیمانی و اظهار عجز از طرف نه تنها همسران و نزدیکان امام(علیه السلام) بلکه حتی همسر یاران امام نقل کرده باشد؟ بزرگوارانی چون ام البنین (نا مادری امام (علیه السلام))که به دلایلی شرایط حضور در صحرای کربلا را نداشتند موقع بازگشت کاروان تنها سراغ عزیز زهرا(سلام الله علیها) را می گیرند و به این طریق عشق بی بدیل خود به حسین(علیه السلام) را در تاریخ ثبت می کنند.

در این میان وضع و حال دلدادگی خواهرش زینب (سلام الله علیها) که بر همگان مکشوف است. همراهی او با برادرش در همه سفر ها شرط ضمن عقد او بود چرا که طاقت دوری نداشت. این سوال تنها از جانب ما آینده گان مطرح شد ولی در آن زمان شاید همسران و فرزندان ایشان برای بودن کنار حضرتشان با یکدیگر نرد عشق می باختند و از فکر دوری از محبوب  چون شمع می سوختد.


آزاده ابراهیمی


زهرا ابراهیمی
۱۹ اسفند ۹۷ ، ۱۷:۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

رسالت

رسالت هنر

در جامعه کنونی با توجه به پیشرفت علوم تجربی وتوجه بیشتر به محسوسات هنر جایگاه والای خویش را از دست داده است و به ابزاری صرف برای ایجاد هیجان در مخاطب بدل شده است . امانیسم هم با محوریت انسان و رفتار واعمال آن فقط به بررسی جنبه های وجود جسمانی او می پردازد .هرچند اعمال او صرفا جنبه جسمانی وحتی نزول او از مرتبه انسانی به مرتبه حیوانی باشد.هنرمند در این زمان به هدف تعالی جامعه هنر نمی آفریند وخود را به این امرمتعهد نمی داند .

   در بسیاری از موارد نیز از آنجا که به بعد روحانی انسان توجه نمی شود هنر را حذف می کند. آری اگر نوشین آب فقط برای رفع عطش از جسم باشد فرقی نمی کند از چه لیوانی نوشیده شود.حتی اگر آن لیوان یک بار مصرف باشد مشکلی از لحاظ زندگی جسمانی  او ندارد ولی آنکه آب را به نیت رفع عطش از روح وجسم می نوشد به همه جوانب وسیله توجه می کند.لیوان سفالی که با طینت انسان هماهنگی دارد، با بردن نام پرودگار هنگام نوشیدن آب تشنگی را از روح انسان برطرف می¬سازد.

     وقتی معمار،خانه را صرفا برای استراحت جسم ساکنان آن می سازدو آن را محل نزول روح نمی بیند،فقط وسیله راحتی جسم را فراهم میکند.اما معماری که هنرمند قدسی است،در خشت خشت آن روح انسانی را هم در نظر می گیرد.از بیرونی تا اندرونی از سکوی کنار درورودی گرفته تا هشتی ابتدای منزل که وقتی کسی وارد می شود با قرار گرفتن در آن تمام نا آرامی های بیرون خانه را همان¬جا فرو می ریزد وبا بساطت خاطر به آن وارد می-شود .چنین منزلی محل پرورش روح وجسم انسان واقع می شود.

       اگر انسان فقط همین بدن جسمانی باشد فرقی نمی کند بر روی چه فرشی قدم بگذارد.آنچه اهمیت دارد استقرار و آسیب ندیدن جسم است.ولی وقتی به جنبه روحانی او توجه میشود نقوش روی قالی که با دستان هنرمند دختر بچه روستایی نقش بسته است اهمیت پیدا میکند.

  در این میان رسالت هنرمند خطیر تر از گذشته می نماید چرا که وی بر خلاف سیر جامعه جسم را تنها مرکبی برای روح می داند ودر حد ابزاری برای حرکت به سوی دیار معشوق به تیمار آن می پردازد.در این زمان مبلغ دینی باید بیشتر از پیش به   تهذیب نفس وکسب مقامات عرفانی بپردازد واز طرف دیگر با ممارست در زمینه هنر های مختلف آن را جهت برقراری رابطه بین خالق ومخلوقاتش به کار گیرد.

 

آزاده ابراهیمی
زهرا ابراهیمی
۰۲ اسفند ۹۷ ، ۲۳:۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر