گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

۱۲۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زهرا ابراهیمی» ثبت شده است

 

رزق حلال

زهرا ابراهیمی با بیان اینکه با حرص بیشتر و تلاش های افراطی، رزق بیشتری به دست نمی آید، گفت: می توان رد پای حریص بودن انسان را در تجمیع حساب های بانکی، سپرده گذاری های متعدد و تلاش در جهت کسب راه های یک شبه ثروتمند شدن، شاهد بود.

«زهرا ابراهیمی» در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در اصفهان درخصوص رابطه رزق و درآمد و در پاسخ به چیستی رزق گفت: رزق از جمله اموریست که خداوند نسبت به بندگان، بر خود واجب کرده است؛ هرآنچه در زندگی، از ناحیه خداوند، مقدر و به صورت مستمر به انسان برسد و مورد انتفاع و بهره حقیقی انسان قرار گیرد، رزق او محسوب می شود، خواه مادی باشد یا معنوی.

 کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی در پاسخ به تفاوت رزق با درآمد اظهار داشت: رزق چهار ویژگی اصلی دارد که یکی از ناحیه خداوند بودن، دوم مقدر شدن آن، سوم مورد انتفاع و بهره مندی قرار گرفتن و چهارم استمرار آن می باشد، درحالیکه درآمد آن چیزی است که انسان در قبال انجام کاری اعم از خوب یا بد دریافت می کند لذا کم یا زیاد بودن درآمد برای انسان به عوامل متعددی از جمله میزان تلاش، شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... بستگی دارد اما رزق آن نعمتی است که از ناحیه خداوند معین شده است

ابراهیمی با اشاره به اینکه درآمد کم ممکن است منجر به فقر و درآمد زیاد باعث ثروت گردد، افزودرزق ربطی به فقیر بودن و ثروتمند بودن ندارد و از ناحیه خدا بر بندگان مقدر شده است.

 وی گفت: گاهی زیرکی و فریبکاری انسان منجر به درآمد بیشتر می شود و سادگی او، درآمد او را کاهش می دهد؛ در حالی که رزق ربطی به زیرکی و سادگی انسان ندارد و برای هر کس مقدار معین و مشخصی دارد.
این محقق حوزوی خاطر نشان کرد: در آمد مستند به بندگان خداست، چرا که انسان متناسب با امور اعتباری و قراردادی با سایر بندگان، درآمد معینی دارد؛ اما رزق مستند به خداوند است و جزء امور حقیقی است نه اعتباری و قرادادی.

وی با بیان اینکه درآمد ممکن است مستمر نباشد، اما رزق حقیقی همواره مستمر و همیشگی است، متذکر شد: خداوند برای بندگانش رزقِ حلال و مستمر و مقدر قرار داده است، پس انسان باید از طریق صبر، تلاش، گام برداشتن در مسیرهای صحیح و قناعت آن رزق را از آنِ خود کند و الا اگر عجله نماید و از طریق مسیرهای ناصحیح اقدام کند، همان رزقی که می توانست برایش حلال باشد، حرام می شود

 کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی یادآور شد: با حرص بیشتر و تلاش های افراطی رزق بیشتری به دست نمی آید، اگر چه ممکن است درآمد انسان افزون گردد، ولی معلوم نیست انسان از آن مال به خوبی بهره ببرد یا خیر، چون مسئولیتش دوچندان خواهد شد.

این پژوهشگر دینی اظهارداشت: عدم بینش صحیح انسان نسبت به رزاق بودن خداوند، منجر به حرص و طمع بیشتر، جمع آوری مال و نگرانی از آینده می شود، در حالی که اگر انسان خداوند را رزاق حقیقی بداند، هرگز دچار زیاده خواهی نمی گردد.

وی ادامه داد: در دیدگاه الهی، رزق هر انسانی در دست خداوند است و کفیل واقعی هر انسان کسی جز خدا نیست، بنابراین دغدغه مندی نسبت به درآمد و کسب پولِ بیشتر، در این نگاه اصالت ندارد.


کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی اضافه کرد: اگرچه مشکلات اقتصادی منجر به شغل های چندگانه در جامعه شده است، اما با نگاه دقیق تر به این موضوع می توان رد پای حریص بودن انسان را در تجمیع حساب های بانکی، سپرده گذاری های متعدد و تلاش در جهت کسب راه های یک شبه ثروتمند شدن، شاهد بود.

زهرا ابراهیمی

لینک مطلب در خبرگزاری شبستان

 

 

زهرا ابراهیمی
۰۸ آذر ۹۹ ، ۰۹:۳۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

نقش اخلاق اعجازگونه‌ پیامبر در هدایت انسان‌ها

به گزارش ایمنا، اگرچه قرآن نقش هدایت مردم را بر عهده گرفت؛ اما تجلّی آیات الهی در وجود پیامبر نمود پیدا کرد. لذا کسانی که هنوز فطرت پاکشان زیر خاک دنیاگرایی و تمامیت‌خواهی مدفون نشده‌بود، تحت تأثیر این اخلاق قرار می‌گرفتند.

نحوه زیست پیامبر بین مردم، و خود را جز آن‌ها دانستن و شبیه آن‌ها زندگی‌کردن، تأثیر عجیبی در دگرگون شدن قلوب داشت. اینکه پیامبر با آن همه مقام و جایگاه والای معنوی که داشتند، در جمع مردم عادی قرار می‌گیرند و با آن‌ها هم‌غذا شده و معاشرت می‌نمایند و طبق روایت ««وَ لَقَدْ کَانَ صلی‌الله‌علیه‌وآله یَأْکُلُ عَلَی الاَرْض»، روی زمین می‌نشستند و غذا می‌خوردند؛ «وَیَجْلِسُ جِلْسَةَ الْعَبْد»، مانند بردگان می‌نشستند؛ «وَ یَخْصِفُ بِیَدِهِ نَعْلَه»، با دست خودشان کفششان را وصله می‌زدند؛ «وَ یَرْقَعُ بِیَدِهِ ثَوْبَه»، لباس پاره‏اشان را با دست خودشان وصله می‌زدند؛ «وَ یَرْکَبُ الْحِمَارَ الْعَارِی وَ یُرْدِفُ خَلْفَهُ»، بر الاغ بدون پالان سوار می‌شدند در حالی که دیگری را نیز سوار کرده بودند. همه این‌ها و توصیفات دیگر، نشانه‌هایی از مهرورزی پیامبر نسبت به خلق خداست و به همین دلیل بود که اتفاقاً افراد ضعیف و فقیر جامعه بیشتر به ایشان متمایل بودند؛ چرا که وجود او را منجی دانسته و تعبیر رؤیای تولد عدالت و ختم تبعیض و تفاخر و تکبر را با او می‌دیدند.

انسان‌ها، فطرتاً گرایش به محبت دارند و اصولاً بین محبت‌نمودن و جذب‌کردن همچون براده‌های آهن و آهن‌ربا کششی دوسویه وجود دارد. اخلاق پیامبر مخصوصاً آن جا که از حق شخصی خویش می‌گذشتند و عفو و مدارا و مهربانی را مبنای دعوت خویش قرار می‌دادند عامل مؤثری در تحول جامعه جاهلی آن روزگار بود.

ایشان نسبت به کسانی که حتی موجبات آزار و اذیت را برای او فراهم آورده بودند محبت می‌کردند و همین محبت باعث شرمساری و در نهایت هدایتِ خطاکاران می‌شد. نکته‌ای که باید دقت کنیم این است که پیامبر نه در جامعه‌ای معتدل، بلکه در جامعه‌ای پرخشونت حضور داشت و این حجم از مهربانی در برابر آن میزان از خشن بودن می‌تواند درسی برای ما باشد تا در رفتار خویش نسبت به دیگران و حتی کسانی که با ما هم‌عقیده نیستند پیامبر را الگوی خویش قرار دهیم.

در برهوت بی‌اخلاقی‌ها خداوند آیه‌ای بر پیامبرش نازل می‌کند و می‌فرماید: «فَبِمَا رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ؛ به برکت رحمت الهی، در برابر آنان (مردم)، نرم و مهربان شدی! و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراکنده می‌شدند.» قرآن نقش اخلاق را در هدایت انسان‌ها اینگونه بیان می‌کند. بنابراین اگر خواهان تغییر وضعیت فردی و اجتماعی خویش هستیم و اگر خواهان تحول اخلاق در زندگی حقیقی و فضای مجازی هستیم تمسک به اخلاق را نباید فراموش نمائیم، چرا که تحول اخلاقی، ثمره‌ی تمسّک اخلاقی است.

آنچه بشریت از آن رنج می‌برد تثبیت بی‌اخلاقی در نهاد بشر است. نمونه‌اش همین هتک حرمتی است که اخیراً نسبت به وجود مقدس پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله صورت گرفت. آنچه وظیفه‌ی اصلی ما در برابر این هتک حرمت‌ها است؛ نه بی‌اخلاقی، بلکه معرفی اخلاق پیامبر به جهانیان است. هر یک از ما به عنوان پیرو آن وجود گرامی می‌توانیم با اخلاق و رفتار و قدم و قلم خویش در شناساندن این گوهر گرانبها مؤثر باشیم. وقتی شناخت جهان از شخصیت پیامبر کافی باشد، و ندای مهربانی، و اخلاق ایشان در اقطاب عالم طنین اندازد، دیگر کسی زوزه‌یِ گرگ‌ها را نخواهد شنید.

خداوند در جای دیگری از قرآن خطاب به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرماید: «لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ؛ گویی می‌خواهی خودت را از شدت اندوه برای اینکه اینان ایمان نمی‌آورند و نجات پیدا نمی‌کنند به کشتن دهی!» این آیه نیز اوج مسئولیت پذیری پیامبر و حریص بر هدایت بودن او را نشان می‌دهد.

بی‌تردید آنچه می‌تواند منجر به گرایش جوانان به دین گردد اخلاق‌مداریست، ولی ما تنها با فَربه‌نمودن برخی از مظاهر دینداری از سویی و عدم رعایت اولویت‌ها قصد دعوت دیگران را به دین داریم و این مساله باعث شده که آنچه دین باید در خدمتش قرار گیرد یعنی همان اخلاق، به حاشیه رفته و امور دیگر جایگزین شوند. در واقع می‌توان گفت جابه‌جایی متن و حاشیه، بلایی است که برخی از مدعیان دینداری بر سر جامعه آورده‌اند. لذا توجه به اخلاق اصل است و نباید به بهانه‌ی توجه به فروع، این اصل را فراموش کرد.

از دیگر ویژگی‌های اخلاقی پیامبر که بسیار در تألیف قلوب مؤثر بود شناخت شرایط و موقعیت‌ها بود. اینکه پیامبر در برخورد با افراد از یک روش مشابه بهره نمی‌بردند بلکه همان مهرورزی و عطوفت خویش را در قالب‌ها و ظرف‌های متعددی ریخته و متناسب با شرایط مخاطب و زمان و مکان، این جرعه‌ی هدایت را به کام تشنگان می‌ریختند. در مسیر نُصح، گاهی از موعظه و پند دادن بهره می‌بردند، اما با مهربانی، و گاهی نیز داستان‌ها و عبرت‌های تاریخی را برای مردم تبیین می‌کردند باز هم دلسوزانه و همراه با عطوفت؛ گاهی هم تذکر می‌دادند و گاهی اخم می‌کردند اما در پس همان اخم پیامبر هم تفسیری از لطف و مهربانی به مخاطب بود و هرگز از مدار اخلاق خارج نمی‌شد.

از دیگر خصوصیات رفتاری پیامبر این بود که رحمت و مهرورزی ایشان عام بود و شامل حال همه حتی دشمنانشان می‌شد. در واقع محبت ایشان محبتی گزینشی یا فقط برای عده‌ای خاص نبود؛ بلکه همه را در دایره‌ی این رحمت واسعه جا می‌دادند و همین منجر به تأثیر پذیری از ایشان می‌شد. البته این صحبت به معنی تسلیم در برابر ظلم و یا بی‌تفاوتی نسبت به آن نیست. بلکه منظور این است که بنای نبی مکرم اسلام بر سلوک عاطفی بوده‌است. تعبیر «رَحمَةٌ لِلعَالَمین» شاهدی بر این مدعاست.

از دیگر ویژگی‌های اخلاقی پیامبر که در تثبیت عقیده‌ی مردم مؤثر بود استقامت والای ایشان بود. پیامبر شخصیتی خستگی‌ناپذیر بودند که یک لحظه از هدایت خلق غافل نمی‌شدند. در واقع بی‌مهری‌ها، دشمنی‌ها، سختی‌ها، تبعیدها، تحریم‌ها، کمبودها و هرگز ایشان را تسلیم نکرد.

وقتی شهر مکه فتح شد بهترین موقعیت بود تا پیامبر انتقام سال‌ها زجر و قتل و غارت را از دشمنان اسلام بگیرند؛ اما ایشان با فرمان عفو عمومی اعلام کردند که امروز روز رحمت و گذشت است و از این طریق دل‌ها را به سمت خویش مجذوب نمودند.

زهرا ابراهیمی

لینک مطلب در خبرگزاری ایمنا

 

زهرا ابراهیمی
۰۶ آذر ۹۹ ، ۲۳:۴۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

بررسی تأثیرات مخرب فردی و اجتماعی سقط جنین

زهرا ابراهیمی در گفت و گو با  خبرنگار مهر، با بیان اینکه در نظام ارزشی اسلام سقط جنین یکی از مصادیق ظلم محسوب می‌شود، اظهار داشت: اکثر افرادی که تن به این گناه می‌دهند نسبت به عوارض مادی و معنوی آن غافل‌اند؛ بر این اساس تبیین این عوارض می‌تواند در کاهش این معضل اجتماعی مؤثر باشد.

وی افزود: در جریان سقط، جنین را به شکل عمدی از رحم مادر خارج می‌کنند و از این طریق، حق حیات را از او می‌گیرند، در حالی که جنین از ابتدای انعقاد نطفه به لطف پروردگار، از حق زندگی برخوردار می‌شود.

کارشناس اخلاق و تربیت و مبلغ تخصصی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان با اشاره به اینکه بسیاری از خانم‌ها ممکن است شرایط لازم جسمی و روحی را برای بارداری و فرزندآوری نداشته باشند اما به طور ناخواسته باردار شوند و همین عدم آمادگی منجر می‌شود تا تصمیم به انجام این عمل بگیرند، تاکید کرد: بر این اساس توجه دادن زنان جوان نسبت به کسب آمادگی همه جانبه قبل از بارداری و اهتمام بر این مسئله می‌تواند در کم شدن آمار نگران کننده کنونی اثرگذار باشد.

وعده پروردگار بر تأمین روزی فرزندان / «از بیم تنگدستی فرزندان خود را نکُشید»

وی با اشاره به اینکه گاهی ریشه این مسئله ترس از شرایط اقتصادی است، گفت: حالی که اگر نگرش والدین نسبت به رزق و روزی فرزندان تغییر کند و حقیقتاً خداوند را رزاق خود و فرزندانشان بدانند هرگز دستان خویش را به چنین گناهی آلوده نخواهند کرد؛ چنانکه خداوند در قرآن می‌فرماید: «از بیم تنگدستی فرزندان خود را نکُشید؛ ماییم که به آن‌ها و شما روزی می‌‏بخشیم، آری کشتن آنان همواره خطایی بزرگ است».

ابر اهیمی تاکید کرد: برخی افراد نیز از حیث اقتصادی دلیلی برای سقط نمی‌بینند اما خود را در امر تربیت فرزند ناتوان دیده و ترس از آینده فرزند، آنها را وادار به این گناه می‌کند؛ در حالی که اگر والدین توجه کنند که تربیت فرزند در سایه تعلیمات آنها شکل خواهد گرفت و از این طریق به تقویت اخلاق نیک در وجود خود مبادرت ورزند، طبیعتاً در امر تربیت فرزند نیز با مشکلات کمتری مواجه خواهند شد.

ترس زوجین از برخوردهای نادرست اطرافیان

کارشناس اخلاق و تربیت و مبلغ تخصصی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان با بیان اینکه گاهی ترس زوجین از برخورد نادرست اطرافیان با امری که عرف نیست اما از لحاظ شرعی مشکلی ندارد ممکن است آنها را به انجام این گناه تشویق کند، تصریح کرد: در نگاه دین بارداری پس از جاری شدن خطبه عقد برخلاف دیدگاه نادرست عموم، ناپسند نیست و بر این اساس آگاهی دادن به دختران و پسران در کلاس‌های آموزشی قبل از ازدواج می‌تواند تا حدودی بر تغییر این روند مؤثر باشد.

وی اظهار داشت: علاوه بر این در این شرایط اطرافیان اعم از خانواده و آشنایان باید حامی زن باشند و از این حیث به او اطمینان دهند؛ وقتی انسان دیگران را به عنوان حامی عاطفی و روحی و مادی کنار خود ببیند، رغبتش به انجام گناه کمتر خواهد شد.

ابراهیمی با اشاره به اینکه گاهی ترس از آبرو افراد را به سمت انجام این گناه متقاعد می‌کند، ابراز داشت: قطعاً افرادی که در ایجاد وضعیت آشفته ازدواج برای جوانان مقصرند در این گناه شریک و سهیم خواهند بود؛ چه آنها که با تجمل گرایی و ازدواج‌های پرهزینه راه را بر ازدواج‌های آسان می‌بندند و چه مسئولانی که شرایط شغل و کار و وضعیت مطلوب اقتصادی را برای جوانان فراهم نکرده‌اند همه و همه در انجام این گناه شریک خواهند بود.

توجه به پوسته و ظاهر دین و بی پروایی در سقط جنین

وی از دیگر دلایل مؤثر در سقط جنین را بی توجهی به امور دینی در میان مردم دانست و گفت: در واقع توجه به پوسته و ظاهر دین منجر می‌شود که افراد در شرایط بحرانی نتوانند آنگونه که شایسته یک انسان معتقد است خود را نشان دهند؛ دینداری در شرایطی که همه چیز بر وفق مراد است کار سختی نیست بلکه دینداری زمانی محک می‌خورد که انسان در شرایط سخت واقع شود و راه فرار از این شرایط سخت، تنها تکیه کردن بر خداوند و توکل بر او و نگرفتن حق حیات از یک موجود زنده است.

کارشناس اخلاق و تربیت و مبلغ تخصصی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان از دیگر ریشه‌های افزایش سقط می‌توان به نفوذ فرهنگ غربی در بطن زندگی مردم برشمرد و بیان داشت: جهان‌بینی غربی مبتنی بر اومانیسم یا انسان‌گرایی است و همین بینش، راحت طلبی، تمامیت خواهی، توجه به زیبایی‌های ظاهری، کم رنگ شدن قداست مادرانه و در یک کلام خودخواهی را تبلیغ می‌کند و بر این اساس برخی از افراد با تاسی به جهان‌بینی غربی به سقط جنین اقدام می‌کنند.

انباشت احساسات منفی در وجود زن پس از سقط جنین و ایجاد مشکلات روحی

وی با بیان اینکه ایجاد احساسات منفی در وجود زن بعد از سقط و انباشت این احساسات منفی می‌تواند منجر به مشکلات روحی شود، تاکید کرد: به‌هرحال این زن به عنوان مادر، علقه‌ای فطری و طبیعی به جنین خود دارد و حتی اگر خودخواسته دست به چنین اقدامی بزند باز هم نمی‌توان احساسات مادرانه او را نادیده گرفت؛ بر این اساس بعد از سقط دچار سرگردانی احساسات خواهد شد.

ابراهیمی ادامه داد: علاوه بر این، احساس گناه و عذاب وجدان باعث می‌شود تا روند معمولی زندگی زن به خطر بیافتد و چه بسا این حالات در روابط او با همسرش و دیگران نیز آثار منفی به جای بگذارد به نوعی که حتی اضطراب ناشی از سقط می‌تواند برای بارداری‌های بعدی هم خطرناک باشد.

وی گفت: در برخی از موارد نیز بعد از سقط جنین شاهد درگیری‌ها و تنش‌های متعدد بین زن و مرد هستیم چرا که خشونت حاصل از این سقط ممکن است زن و مرد را به جان یکدیگر بیاندازد و هر کدام برای فرار از عذاب وجدان تقصیر را بر گردن دیگری بیندازد و این چنین کانون خانواده و تربیت سایر فرزندان متزلزل شود.

زنده به گور کردن مدرن در قالب نفوذ فرهنگ غرب

کارشناس اخلاق و تربیت و مبلغ تخصصی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان با بیان اینکه سقط جنین را شاید بتوان زنده به گور کردن مدرن نامید، گفت: کسانی که به سقط جنین اقدام می‌کنند موجبات از بین بردن برکت الهی را در زندگی خویش فراهم می‌کنند و چه بسا وجود آن کودک همراه با خیر و برکت فراوانی بوده اما والدین این برکات را از خویشتن دریغ می‌نمایند.

وی با اشاره به اینکه بنابراین باید دقت کرد که اگر چه عمل سقط در مدت زمان بسیار کوتاهی انجام می‌گیرد ولی گاهی عوارض آن تا پایان عمر گریبانگیر خانواده‌ها خواهد شد، تصریح کرد: برخی افراد فکر می‌کنند اگر دیه این گناه را پرداخت کنند از عوارضش نیز در امان خواهند ماند در حالی که موضوع پرداخت دیه فقط افراد را از حیث فقهی بریء‌الذمه می‌کند اما اثرات آن گناه ممکن است تا مدت‌ها و حتی برای همیشه باقی بماند، بر این اساس باید مردم را نسبت به عمق این فاجعه و عوارض اجتماعی و فردی آن با روش‌های مختلف آگاه کرد.

زهرا ابراهیمی

لینک مطلب در خبرگزاری مهر

زهرا ابراهیمی
۰۶ آذر ۹۹ ، ۲۳:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

پزشکی که تمام ایام سال روزه می گیرد

خبرگزاری«حوزه» گاهی پیش خودت تصور می کنی که برای یافتن انسانهای نجیب باید به دیاری بعید سفر کنی ، اما گویا تصورت نادرست است؛ چرا که در روزگاری که کمتر بوی انسانیت را استشمام می کنی مردی را می بینی که وجودش مملو از انسانیت است.

اینجا محله ای قدیمی در شهر اصفهان، فلکه ی ارتش، خیابان وحید.

هرچند بافت سنتی محله زیرساختمانها و نماهای بلند مدفون شده است اما حضور یک پزشک متعهد، باورهای ذهنی ات را دستکاری می کند.گویا هرآنچه نسبت به تغییر منش انسانها به سمت دنیاگرایی در ذهنت تجمیع شده بود، به یکباره زیر و رو می شود.

مردی شریف و شریف زاده، دکتر عباسعلی نوری متخصص داخلی و قلب و عروق مردی لاغراندام با صورتی نحیف، قدی نسبتا خمیده و موهایی سپید که هرچه تلاش می کنی تا ردپایی از سیاهی لا به لای آنها بیابی بی فایده است.

 دکترنوری در سال 1319 در روز اول شهریور که اتفاقا روز پزشک هم هست، در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد.پدرش مردی متدین بود و مادرش زنی مومن.مادری که حافظ قرآن بودنش تاثیر بسزایی در اعتقاد راسخ فرزندان داشته است این اولین کلامی بود که آقای دکتر به آن اشاره کرد.

از بین هفت فرزند این خانواده، تنها عباسعلی موفق به ادامه ی تحصیل در رشته ی پزشکی می شود.او دوران ابتدایی را در مدرسه کشاورزان حسین آباد و دوره راهنمایی را در مدرسه ی پیشوا می گذراند و در نهایت دیپلم خود را در دبیرستان ادب می گیرد.

دکتردر سال 1338 با قبولی در رشته ی پزشکی وارد دانشگاه اصفهان می شود و در سال 1345 پزشکی عمومی رابا موفقیت پشت سر گذاشته و خود را برای آزمون تخصصی آماده می کند.

دکتر نوری در سال 1348 در رشته ی تخصصی داخلی از دانشگاه اصفهان فارغ التحصیل می شود و در همان زمان با اخترالسادات منافی که از خانواده ی سادات معروف اصفهان بود ازدواج می کند.

حاصل این ازدواج سه پسر به نامهای شهروز، شهاب الدین و امیر سعید است. شهروز و شهاب الدین هر دو همانند پدر از پزشکان موفقی هستند که در خارج از ایران طبابت می کنندو امیر سعید اما، در رشته ی تربیت بدنی در ایران مشغول فعالیت است.

آقای دکتر بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه در بیمارستان ذوب آهن اصفهان به مداوای بیماران مشغول می شود و تا زمان بازنشستگی همواره درآن بیمارستان خالصانه به مردم خدمت می کند.

وامروز امابعد از بازنشستگی از بیمارستان همچنان در مطب ساده ی خود به صورت شبانه روزی طبابت را دنبال می کند.طبابت برای او یعنی خدمت به خلق، تنها دلیلی که می تواند تو را نسبت به این حجم از گذشت قانع کند.

همسر سیده ی آقای دکتر در سال 1380 از دنیا می رود و همان سال نقطه ی عطفی می شود تا او تصمیم بگیرد که تمام ایام سال را روزه بگیرد. سالهاست که دکتربر تصمیم خود ثابت قدم مانده و تمام ایام سال روزه است. وقتی از فلسفه ی روزه گرفتن پرسیدم،تسکین معنوی و پناه بردن به خداوند برای آرامش را دلیل آن بیان کرد.

باورت نمی شود نه خودش شبیه پزشکهای امروزیست و نه تیپ و لباسش.

نه از مُنشی بَزک کرده و چیدمان خاص امروزی خبری هست و نه از ساختمان شیک و مجلل.

نه مطب بزرگی و نه حتی اتومبیل لاکچری.

اینجا تنها یک رنوی سبز رنگ را پشت در یک ساختمان معمولی می بینی، ماشینی که اگر می خواستی بخری حتما فروشنده می گفت:این ماشین سالهاست شاهد دکتری بوده که تنها مسیر خانه و بیمارستان را طی نموده است؛ و حقیقتا همین است.اتومبیلی که اگر زبان برای سخن گفتن داشت حتما راوی خوبی برای عیادتهای شبانه ی پزشک متعهد بود.

 همه ی ما امروزه در صدد هستیم که مالکیت چیزی را ازآنِ خود کنیم، هرچه مالک تر، شادتر.اما دکتر نوری مالکیت را نه در داشته های مادی بلکه در اندوخته های معنوی می داند.او می گوید:مهمترین ارزش برای من خدمت به مردم است و آنچه در تمام کارهایم مدنظر می گیرم این است که عاقبتی ختم به خیر را در دنیا وآخرت تجربه نمایم به گونه ای که پاک از دنیا بروم و در قیامت گرفتار نباشم. چه دیدگاه عجیبی!!!

آنقدر غرق در افکارت می شوی که گویا از حرکت بازمانده ای اما کافیست یک لحظه خوب تأمل کنی.برق نگاه پر از معنویت دکتر، تو را به خودت می آورد و این نگاه البته نه به معنای چشم ظاهر، که این دیدگاه می تواند،  نگاه تو را به زندگی عوض کند می توانی باور کنی که می شود با ماشین مدل 61 هم زندگی کرد اما انسان بود.

عینک ذره بینی بر روی چشمانش خودنمایی میکرد اما دکتر نوری از پشت شیشه های همین عینک به خوبی می توانست واقعیتها را ببیند بدون هیچ تقلیلی در ابعادش، این را زمانی فهمیدم که از او پرسیدم چرا اتومبیلت را عوض نمی کنی و او در جواب گفت:این ماشین کار ما را راه می اندازد برای من مهم است که به موقع بر سر بالین بیماران حاضر شوم و این خودرو این نیاز را تأمین می کند نیازی به ماشین بهتری نیست.

اگر ساعتها با او به گفتگو بنشینی حوصله ات سر نخواهد رفت فقط هر لحظه بر اعجابت افزوده می شود.نمی توانی خیلی ازحرفهایش را باور کنی اما خلوص در کلامش موج می زند.

اینجا خبری از طی کردن هفت خوان رستم برای رسیدن به میز دکتر نیست.او با روی باز و با تمام وجود، نه در ساعتی معین، که در همه اوقات شبانه روز برای خدمت آماده است.نگران هزینه هم نباش هرچقدر که توان داری کافیست.

کافیست پولت را زیر دفترچه بیمه بگذاری و به او بدهی. مقدار پولت شاید برای خودت مهم باشد اما حقیقتا برای او مهم نیست نه از این باب که نیاز ندارد بلکه از این حیث که هدفش چیز دیگریست.

اگر به مطبش بیایی بارها با چشمانت خواهی دید آدمهایی که حتی بدون پرداخت ویزیت مداوا می شوند. این منش آقای دکتر است !!!

او هر روز قبل از اذان صبح از خواب بیدار می شود و به مطالعه می پردازد البته نه فقط مطالعات پزشکی بلکه  علاوه بر پزشکی به تاریخ نیز علاقمند است، اصلا عاشق تاریخ است او کتابهای تاریخی را خوب می خواند و مخصوصا تاریخ اسلام را خوب می داند این را از چند داستان تاریخی که لابه لای گفتگوهایمان تعریف کرد متوجه شدم.

تفسیر قرآن را هم دوست دارد و گاه، از طریق کتاب و گاهی نیز از طریق برنامه های رادیویی دنبال می کند.

سحری هم یک سحری مختصر و بعد هم نماز و عبادت.

و دوباره روز از نو و روزی از نو، دغدغه خدمت به خلق.

هنوز درِ مطب باز نشده، اما مردم منتظرند. دکتر به صورت شبانه روزی خود را وقف مردم کرده و حتی اگر لازم باشد در منزل بیمار، به مداوا می پردازد.

برای بیماران دارو می نویسد اما نگران داروهایشان نیز هست این را زمانی فهمیدم که ساعت 10:30 شب وقتی برای دیدنش به مطب رفته بودم مجبور شدم کمی منتظر بمانم چرا که برای تهیه ی داروی یک بیمار به داروخانه رفته بود.

هرچند برای ورزش فرصتش کم است اما پیاده روی را دوست دارد و غذایش نیز هرچه سبک تر ،بهتر.

و توصیه ی او ، به من، به تو و به همه ی ما این بود که کار را سرسری نگیریم و با حوصله و دقت انجام دهیم و در هررشته ای که هستیم خدمت به خلق را فراموش نکنیم که امری ماندگار است.

راستی یادم رفت بگویم صندلی مطبش هم چرخ دار نبود و تو مجبور نبودی نگاهت را مدام با چرخیدنش بچرخانی.

 حالا و در اتمام گفتگو می توانی باور کنی آنچه او را حفاظت کرده و در منجلاب مادیگرایی فرو نبرده، اعتقادی عمیق به خداوند است چیزی که ما تنها در زبان اقرار می کنیم اما دکتر نوری...

هرچقدر که بیشتر گفتگو می کنی بیشتر می فهمی که اینجا چیز دیگری در جریان است، اینجا دنیا جنس دیگری دارد، گویا حضور نیروهای نامرئی در جهان مرئی را حس می کنی، اینجا حس خدمت بیداد می کند او دنیا را نه در هشتاد روز که در هشتاد سال دور زده است.

 

زهرا ابراهیمی

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۰۶ آذر ۹۹ ، ۲۳:۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

نقش وحدت در عزت‌پذیری یا ذلت‌گزینی یک جامعه

به گزارش خبرگزاری «حوزه» از اصفهان، زهرا ابراهیمی از مبلغین تخصصی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان پیش از ظهر امروز در جمع خبرنگاران اصفهان اظهار کرد: موضوع وحدت از جمله موضوعات مهمی است که در فرهنگ دینی ما بسیار بدان پرداخته شده است، حضرت امام خمینی(ره) نیز در جریان انقلاب بسیار به این مفهوم تمسک جسته و با احیاء هویت وحدت در بین مردم پیروزی انقلاب را رقم زدند.

وی گفت: آنگاه می توان وحدت را امری ارزشی تلقی کرد که انسان در جهت رسیدن به اهداف مقدس از آن بهره گیرد و الا دشمنان نیز برای نیل به اهداف شوم خود از این ابزار بهره‌های فراوان برده اند.

این مبلغ دینی افزود: وحدت، زمانی شکل می گیرد که همه رفتارها و واکنش ها حول یک محور واحد انجام پذیرد. پس وجود یک محور و پایه اصلی برای ایجاد وحدت الزامی است. هر چقدر عقیده انسان نسبت به آن محور اصلی محکم تر باشد تلاش او برای حفظ وحدت نیز بیش تر خواهد شد.

ابراهیمی خاطرنشان کرد: آنچه امروزه بیش از همه در باب وحدت مطرح می شود، وحدت میان اهل تشیع و اهل تسنن است، دلیل این توصیه به وحدت نیز امری عقلائی است چرا که وجه اشتراک این دو گروه، مسلمان بودن است.

وی ادامه داد: بنابراین رفتارهای منطبق بر وحدت از سوی این دو گروه، حول محور مسلمانی می چرخد، ما با اهل تسنن وحدت داریم، در مقابل دشمنی که مشترک است و توجه به این مسئله می تواند عزت مسلمانان را در جامعه حفظ نماید، هر چقدر ملاک های اشتراکی را بیشتر تقویت کنیم دشمنی و اختلاف نیز به همان نسبت رنگ می بازد.

مبلغ دینی عنوان کرد: برخی تصور می کنند دعوت به وحدت به معنی کنارکذاشتن و یا کوتاه آمدن از اصول است، در حالی که منظور از حفظ وحدت در اجتماع، تقویت وجوه اشتراک است.

وی افزود: خواه ناخواه مسلمانان دارای دشمنانی واحد هستند که شیعه یا سنی بودن ما مانع دشمنی آن ها نمی گردد، هدف آن ها استثمار ملت های مسلمان است و برای رسیدن به این هدف از هیچ تلاشی دریغ نمی کنند، لذا تنها فایده و سود اختلاف ما به جیب دشمن می رود چرا که بدین واسطه به هدف استثمار و ذلت پذیری ما نزدیک تر می شود.

ابراهیمی بیان کرد: بنابراین آن دسته از اختلافاتی که باعث می شود مسلمانان رودرروی یکدیگر قرار بگیرند و به یکدیگر بی احترامی کنند زمینه را برای نفوذ دشمن فراهم می کند و باید از آن ها اجتناب نمود.

وی گفت: حضرت علی علیه السلام در خطبه ۱۹۲ نهج البلاغه ما را متوجه تامل در احوال گذشتگان می کنند و به اموری که موجب ترقی و سعادت و عزت یک جامعه و یا بالعکس موجب سقوط و ذلت یک اجتماع می گردد اشاره می کنند، ایشان در این خطبه به فرزندان اسحاق، یعقوب و اسماعیل اشاره می کنند و می فرمایند «فِی حَالِ تَشَتُّتِهِمْ وَ تَفَرُّقِهِمْ»؛  ببینید وقتی دچار تشتت شدند چه بلایی بر سرشان آمد.

این مبلغ دینی بیان کرد: امام علی(ع) در ادامه، نکات اعجاب انگیزی را مطرح می کنند و آثار تفرقه را متذکر می گردند. ایشان نتایج تفرقه را چنین بیان می کنند: «فَتَرَکُوهُمْ عَالَةً مَسَاکِینَ إِخْوَانَ دَبَرٍ وَ وَبَرٍ»؛ و آنها را از سرزمین های آباد و مناطق سرسبز به مناطق سخت تبعید کردند. «أَذَلَّ الْأُمَمِ دَاراً وَ أَجْدَبَهُمْ قَرَاراً؛ آنها را ذلیل ترین امت ها از نظر محل سکنا قرار دادند و در بی حاصل ترین زمین ها ساکن کردند».

وی ادامه داد: در واقع تفرقه و اختلاف بین این گروه، باعث شد تا هم از نعمات الهی محروم گردند و هم عزت و اقتدارشان خدشه دار گردد و این مسئله تا جایی پیش رفت که جهلی فراگیر بر آن ها حاکم گشت به گونه ای که حتی دختران خود را زنده به گور می کردند و به پرستش بت ها رو آوردند و جنگ و غارت بخشی از عادات زندگی روزمره آن ها شده بود، بنابراین اختلاف و تفرقه اگر کنترل نشود هم بینش ها و نگرش ها را تخریب می نماید و هم رفتارها  را دچار انحطاط می کند.

ابراهیمی تصریح کرد: اما وقتی نعمت پیامبر به آن ها بخشیده شد و در سایه وجود پیامبر وحدت یافتند باب نعمات الهی نیز برایشان باز شد. «قَدْ تَرَبَّعَتِ الْأُمُورُ بِهِمْ فِی ظِلِّ سُلْطَانٍ قَاهِرٍ وَ آوَتْهُمُ الْحَالُ إِلَی کَنَفِ عِزٍّ غَالِبٍ، امور آنها در سایه حکومت قدرتمندی استوار شد و تحت حمایت عزّت پیروزمندی قرار گرفتند».

وی در پایان گفت: به برکت حفظ وحدت، موهبت های الهی به سمت آن ها سرازیر شد و توانستند از نعمات مادی و ظاهری بهره مند گردند و هم چنین در سایه حفظ وحدت به عزت رسیده و قدرتی بی نظیر پیدا کردند.

زهرا ابراهیمی

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

 

زهرا ابراهیمی
۰۶ آذر ۹۹ ، ۲۳:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر