ناامیدی خود را به دیگران منتقل نکن، یکی از راههای معالجه روح
ناامیدی خود را به دیگران منتقل نکن، یکی از راههای معالجه روح
خداوند متعال برای ایجاد اعتماد بین بندگان و همچنین برای تفهیم انحصار نداشتن تدبیر امور به ابزارها و اسباب مادی، گاهی تاثیر علل و اسباب را از موجودات میگیرد و گاهی بدون وجود علتهای ظاهری شیئی را موجود میکند، مانند: نسوختن حضرت ابراهیم (علیه السلام) در آتش و صاحب فرزند شدن ایشان در پیری، همچنین شکافتن دریا برای حضرت موسی (علیه السلام) و نیز عدم موفقیت ابرهه، در طرح تخریب کعبه.
آری، اگر مصلحت خدا در ایجاد یا سلب امری باشد، حتی با وجود اسباب و علل ظاهری کاری از آنها برنمیآید.
در برخی از مواقع ممکن است انسان، از اسباب و علل مادی به جایی نرسد. افرادی که از ضعف اعتقاد برخوردار هستند به محض روبرو شدن با چنین شرایطی ناامید میشوند. اما آیا به راستی انسان در چنین مواقعی چارهای جز ناامیدی ندارد؟ به راستی معنای ناامیدی چیست؟
ناامیدی، در فرهنگ قرآنی حالتی است که بر انسان عارض میشود و از دریچهی نگاه قرآن به این حالت، قنوط گفته میشود. قنوط نوعی ناامیدی از رحمت خداست. هنگامی که این رذیلهی اخلاقی در دل انسان رسوخ کند و علائم آن در ظاهر فرد آشکار شود، گویا یکی از بدترین خصلتها در وجود او شکل گرفته است. تثبیت حالت قنوط در وجود انسان باعث میشود که ناامیدی خود را به دیگران منتقل کند. نکتهای که باید به آن دقت کنیم این است، که ویژگی ناامیدی بیشتر مربوط به شرایطی است که انسان با سختیها و گرفتاریها در زندگی روبرو میشود. در این زمان بر انسان لازم است که تمام هم و غم خویش را برای تلاش بیشتر به کار گیرد و اجازه ندهد این خصلت در وجودش رشد کند.
به عنوان مثال، شرایط کرونا شرایط سختی است که برای مردم ما ایجاد شده است. عدهای امیدوار هستند به رحمت خدا و برخی با ناامیدی هم به خودشان ضربه میزنند و هم موجب ناامیدی دیگران میشوند. بنابراین بر ما لازم است به جای افکار منفی و صحبتهایی که در دل اطرافیان رعب و وحشت ایجاد میکند، مثل دادن آمار فوتی ها و صحبت کردن در مورد مشکلات بسیار سخت بعضی از بیماران، پروتکلها را رعایت کرده و در حد توان خویش کمک فکری، مالی، معنوی و… به یکدیگر بدهیم. به داشتههای خود توجه کرده و سعی کنیم از آنها لذت ببریم. با دلجویی از یکدیگر و به اشتراک گذاشتن ایدههای جالب که باعث شادی در زندگی میشود، زندگی خود و اطرافیانمان را متحول کنیم.
یکی از مصادیق ناامیدی این است که انسان چهرهاش غمگین است و در صحبت کردن با دیگران گله و شکایت میکند و حتی ترس دارد. و بالعکس از مصادیق انسان امیدوار این است که شکر می کند، به جنبههای مثبت موضوع مینگرد و در واقع زندگی میکند و برای داشتههایش از خدا سپاسگزاری مینماید.
امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: امیدواری باید متعادل و سازنده باشد. از وجود مقدس پیامبر اکرم(صلوات الله علیه) نیز نقل شده است، که فرمودند: شخصی را در روز قیامت داخل آتشی میاندازند و پیوسته صدا میزند: یا حنان یا منان، خدا به جبرئیل میگوید: برو آن بندهام را بیاور. جبرئیل او را میآورد، خدا میفرماید: جایگاهت را چگونه یافتی؟ میگوید بدترین مکانها بود. خدا میفرماید: او را به همان جا برگردانید. چند قدمی که میرود، به پشت سرش نگاه میکند. خدا میفرماید: به چه چیزی مینگری؟ آن بنده میگوید: من امیدوار بودم که دیگر مرا به آن جایگاه باز نگردانی! خداوند خطاب میکند او را به سوی بهشت ببرید. (از کتاب محجه البیضاء، ج۷ ص۲۵۴)
خدا به مقدار گمان نیک بندگان به او، به آنها عنایت میکند. امیدواری یکی از راههای معالجهی روح و از صفات برجستهی اولیاء خدا میباشد. همچنان که خداوند در قرآن میفرمایند:
«لا تقنطوا من رحمةالله»
از رحمت و عنایات خداوندی هیچ گاه ناامید نگردید.(سوره زمره/۵۳)
دقت داشته باشید که بین امید و آرزوهای بی پایان تفاوتهایی است. همیشه آرزو همراه با کسالت است و فرد آرزومند برای رسیدن به هدف، جدیت ندارد. بنابراین چنین انسانی برنامهریزی مناسب نیز برای رسیدن به هدف خویش ندارد. همچنین، آرزو معمولاً متعلق به امور محال و نشدنی است که خلاف امید و رجاء میباشد.
حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: همانا شما اگر به خدا امیدوار باشید به خواستههای خود نائل خواهید شد. (غررالحکم، ۶۸/۳)
بنابراین امید در زندگی یعنی گمان نیکو نسبت به اموری که حضورشان برایمان مسرت بخش است
.