گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

م

 

 

آیا فرزندان مانع پیشرفت پدر و مادر می شوند؟!

محبت را از فرزندان خود دریغ نکنیم

وقتی با پدران و مادران درباره محبت به فرزند سخن گفته می شود شاید با پاسخی عجیب رو به رو شویم و آن اینکه آنها میگویند در قدیم که پدر و مادر ما به ما محبت نکردند چه اتفاقی افتاد و چه بلایی سرمان آمد که حالا به سرفرزندمان بیاید؟ حالا فرزندمان هم مثل خودمان! یعنی دقیقا فرزندشان را با گذشته خود مقایسه میکنند و محبت را وسیله لوس شدن و زیاده روی می دانند و اینگونه است که نمی توانند محبت کنند و عاجز از این مهر و محبت می گردنند.
البته طرز تفکر اینگونه انسان ها بسیار اشتباه است زیرا بلایی که قرار است بخاطر این بی مهری بر سر فرزندانمان بیاید همیشه انحراف او به سمت اعتیاد و کارهای خلاف نیست بلکه افسردگی و ناامید شدن از زندگی و همان احساس کردن اینکه خانواده از محبت دریغ میکنند خود بلایی ناگوار و خطرناک است که در آینده ای نه چندان دور خود را نمایان می سازد.

 از طرفی نباید وجود فرزند و محبت به او را مانع پیشرفت در زندگی از جمله پیشرفت در کار و تحصیل دانست چرا که در اسلام همیشه خانواده از جمله تربیت فرزند در اولویت قرار داشته است و روایات و آیات فراوانی در این باره موجود است و شاید تنها روایتی که مکرر به گوشمان خورده و شاید کمتر کسی پیدا شود که به گوشش نخورده باشد این است که “بهشت زیر پای مادران است” بهشتی که همه در تلاش اند راه وصول به آن را بیابند و فکر میکنند راه رسیدن به آن تنها انجام عباداتی چون نماز و روزه و حج و است.

البته این عبادات از اهمیت ویژه و وافری برخوردارند که هرگز نمی توان آنها را نادیده گرفت اما همیشه حقیقت عبادت تنها این امور نیست و محدود نمی گردد. همانطور که پیامبر(ص) در مقام مادر چنین فرمودند: ای ام سلمه! زن باردار شد اجری دارد و مانند کسی است که جهاد کرده و وقتی زایمان کرد تمام گناهانش بخشیده می شود (مانند کودک تازه متولد شده)، و زمانی که به فرزند شیر داد به او پاداش کسی را می دهند که برده ای از نسل اسماعیل(ع) آزاد کرده است.

 پس با به دنیا آوردن فرزند و نگهداری و تربیت او می توان به بهشت نزدیک شد و اموری ازجمله فرزندداری را باید مکمل سایر عبادات و کنار آن ها قرار داده تا بتوان به هدف اصلی که همان رستگاری و سعادت است رسید.
وظیفه پدری و مادری وظیفه ای است که انسان را به هدفش نزدیک می کند و بلکه لازمه آن می باشد.
باید در پاسخ کسانی که اعتقاد دارند فرزند مانع پیشرفت آنان می گردد و باعث عقب ماندگی است پرسید: آیا وظیفه تربیت و محبت به فرزند که اسلام بر آن تاکید فراوان کرده موجب عقب ماندگی است؟ همان امری که پاداش فراوان اخروی و سعادت در آن است؟ محبت به فرزندی که شادی و شوق و برکت را به همراه خود به خانه می آورد می تواند موجب عقب ماندگی گردد؟

و در آخر: تنها هدف انسان بندگی خداوند متعال است و کسی پیشرفت می کند که خدا را بندگی کند و عقب ماندگی در ترک بندگی خداوند است و محبت به فرزند گونه ای از بندگی خداست….

افسانه مرادی

لینک مطلب در ندای اصفهان

زهرا ابراهیمی
۰۵ بهمن ۹۹ ، ۱۵:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

د

دانشجوی متعهد

آیا به عنوان یک دانشجو، به وظیفه‌ی خود به درستی عمل می‌نماییم؟

به راستی چگونه عمل کنیم تا نتیجه‌ی دعای «خدایا چنان کن سرانجام کار، تو خشنود باشی و ما رستگار» در حق‌مان به استجابت برسد؟

 خداوند در قرآن چه زیبا اشاره می‌فرماید:

«وَمَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْرًا کَثِیرًا»

به هر کسی که حکمت داده شد، به تحقیق خیر فراوانی یافته است. (بقره/۲۶۹)

یک دانشجوی موفق در پی خوب درس خواندن و تلاش در جهت ارتقای علمی خویش است. او باید تمام توان و همت خویش را در جهت تحصیل علم و معرفت به کار گیرد. دانشجو اگر تلاش کند و لحظه لحظه‌ی زندگی‌اش را همزمان با شناختی که به دست آورده،   برای رسیدن به کمال به کار بندد، در این صورت، تحصیل علم زمینه‌ی رشد او را فراهم می‌آورد؛ پس برنامه‌ریزی و تنظیم کارهای روزانه عاملی است تا او زمان را به تسخیر خویش در آورد؛ در این صورت آمادگی لازم برای ارائه‌ی خدمات بیشتر و بهتر ایجاد می‌شود.

ضمن این‌که دانشجو می‌تواند به همراه جهت‌دهی هدف برای قدم گذاشتن در مسیر آنچه به آن علاقه دارد،   مطابق با نیاز اجتماع عمل نماید. این هدف به مرحله‌ی عمل نمی‌رسد مگر با تقویت بنیه‌ی علمی هر دانشجو.

 صرف آموختن علم به تنهایی، نمی‌تواند تحولی در ساختار جامعه ایجاد کند؛ بلکه ما علاوه بر علم،   نیازمند بینش روشن و به روز هم هستیم. طرح‌های جدید و تئوری‌های نو، ثمره‌ی بینش روشن و به روز یک دانشجو است.  

یکی از آسیب‌هایی که در مسیر علم آموزی وجود دارد، آسیب مدرک‌گرایی، رسیدن به شغل و دلبستگی‌های مادی است.

از دیگر آسیب‌های علم آموزی این است که متأسفانه دانشجویان به دلیل شرایط موجود در کشور با اصطلاحی به‌نام فرار مغزها روبرو هستند که دائما این تفکر، دانشجو را تشویق می‌کند به خارج از کشور رفته و در آنجا ادامه‌ی تحصیل دهد.

یک دانشجوی متعهد سعی می‌کند در شرایط ضروری در کشور خویش بماند و حتی اگر  برای ادامه‌ی تحصیل خارج از کشور را انتخاب کرد در عین حال مجددا برای خدمت‌رسانی به کشورش بازمی‌گردد.

حضرت علی(علیه‌السلام) می‌فرمایند:

«الْحِکْمَةُ ضالَّةُ المُؤْمِنِ، فخُذِ الحِکْمَةَ و لَو مِن أهلِ النِّفاقِ»

حکمت گمشده‌ی مومن است پس، آن را اگر چه از منافقان فرا گیرید. (نهج البلاغه حکمت ۸۰ )

لازمه‌ی رسیدن به این حجم از بینش این است که دانشجو سطح معنویت خویش را ارتقاء بخشد، در غیر این‌صورت ممکن است نتواند در برابر این آسیب‌ها دوام بیاورد.

 یک دانشجوی متعهد با هوشیاری و تیزبینی و دارا بودن تحلیل سیاسی و آگاهی صحیح می‌تواند در شرایط بحرانی، به پشتوانه‌ی علم و ایمان خود یک موضع آگاهانه و مناسب برخاسته از مبانی اسلامی را  اتخاذ کند.

علاوه بر مواردی که در بالا اشاره کردیم موفقیت‌های یک دانشجو در گرو امور دیگری نیز می‌باشد از جمله: تلاش و تحرک و نشاط علمی، آگاه بودن به زمان، درک و بینش عمیق سیاسی اجتماعی در شناخت مسائل، شعور و احساس جمعی، صلابت و استواری در برابر تهاجمات فرهنگی، صریح و مقاوم در برابر انحرافات و کجروی‌ها.

شاید بتوان چنین نتیجه گرفت که رسیدن به اهداف ذکر شده تنها در گرو سعی و تلاش است، چرا که انسان به واسطه‌ی تنبلی و اتلاف وقت هرگز رنگ موفقیت را نخواهد دید.

 یک دانشجوی خوب لحظه‌های ناب را شکار می‌کند و به واسطه‌ی تلاش و سعی، موفقیت خویش را رقم می‌زند. همان‌گونه که قرآن می‌فرماید :

«وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَی»

 نیست برای انسان مگر ثمر و تلاش‌ او. (نجم/۳۹)

مریم کبائریان

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۲۰ دی ۹۹ ، ۱۳:۱۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ن

 

ناامیدی خود را به دیگران منتقل نکن، یکی از راههای معالجه روح

خداوند متعال برای ایجاد اعتماد بین بندگان و همچنین برای تفهیم انحصار نداشتن تدبیر امور به ابزارها و اسباب مادی، گاهی تاثیر علل و اسباب را از موجودات می‌گیرد و گاهی بدون وجود علت‌های ظاهری شیئی را موجود می‌کند، مانند: نسوختن حضرت ابراهیم (علیه السلام) در آتش و صاحب فرزند شدن ایشان در پیری، همچنین شکافتن دریا برای حضرت موسی (علیه السلام) و نیز عدم ‌موفقیت ابرهه، در طرح تخریب کعبه.

آری، اگر مصلحت خدا در ایجاد یا سلب امری باشد، حتی با وجود اسباب و علل ظاهری کاری از آنها برنمی‌آید.

 در برخی از مواقع ممکن است انسان، از اسباب و علل مادی به جایی نرسد. افرادی که از ضعف اعتقاد برخوردار هستند به محض روبرو شدن با چنین شرایطی نا‌امید می‌شوند. اما آیا به راستی انسان در چنین مواقعی چاره‌ای جز ناامیدی ندارد؟ به راستی معنای ناامیدی چیست؟

نا‌امیدی، در فرهنگ قرآنی حالتی است که بر انسان عارض می‌شود و از دریچه‌ی نگاه قرآن به این حالت، قنوط گفته می‌شود. قنوط نوعی ناامیدی از رحمت خداست. هنگامی که این رذیله‌ی اخلاقی در دل انسان رسوخ کند و علائم آن در ظاهر فرد آشکار شود، گویا یکی از بدترین خصلت‌ها در وجود او شکل گرفته است. تثبیت حالت قنوط در وجود انسان باعث می‌شود که نا‌امیدی خود را به دیگران منتقل کند. نکته‌ای که باید به آن دقت کنیم این است، که ویژگی نا‌امیدی بیشتر مربوط به شرایطی است که انسان با سختی‌ها و گرفتاری‌ها در زندگی روبرو می‌شود. در این زمان بر انسان لازم است که تمام هم و غم خویش را برای تلاش بیشتر به کار گیرد و اجازه ندهد این خصلت در وجودش رشد کند.

به عنوان مثال، شرایط کرونا شرایط سختی است که برای مردم ما ایجاد شده است. عده‌ای امیدوار هستند به رحمت خدا و برخی با نا‌امیدی هم به خودشان ضربه می‌زنند و هم موجب نا‌امیدی دیگران می‌شوند. بنا‌براین بر ما لازم است به جای افکار منفی و صحبتهایی که در دل اطرافیان رعب و وحشت ایجاد می‌کند، مثل دادن آمار فوتی ها و صحبت کردن در مورد مشکلات بسیار سخت بعضی از بیماران،  پروتکل‌ها را رعایت کرده و در حد توان خویش کمک فکری، مالی، معنوی و به یکدیگر بدهیم. به داشته‌های خود توجه کرده و سعی کنیم از آنها لذت ببریم. با دلجویی از یکدیگر و به اشتراک گذاشتن ایده‌های جالب که باعث شادی در زندگی می‌شود، زندگی خود و اطرافیانمان را متحول کنیم.

یکی از مصادیق نا‌امیدی این است که انسان چهره‌اش غمگین است و در صحبت کردن با دیگران گله و شکایت می‌کند و حتی ترس دارد. و بالعکس از مصادیق انسان امیدوار این است که شکر می کند، به جنبه‌های مثبت موضوع می‌نگرد و در واقع زندگی می‌کند و برای داشته‌هایش از خدا سپاسگزاری می‌نماید.

امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: امیدواری باید متعادل و سازنده باشد. از وجود مقدس پیامبر اکرم(صلوات الله علیه) نیز نقل شده است، که فرمودند: شخصی را در روز قیامت داخل آتشی می‌اندازند و پیوسته صدا می‌زند: یا حنان یا منان، خدا به جبرئیل می‌گوید: برو آن بنده‌ام را بیاور. جبرئیل او را می‌آورد، خدا می‌فرماید: جایگاهت را چگونه یافتی؟ می‌گوید بدترین مکان‌ها بود. خدا می‌فرماید: او را به همان جا برگردانید. چند قدمی که می‌رود، به پشت سرش نگاه می‌کند. خدا می‌فرماید: به چه چیزی می‌نگری؟ آن بنده می‌گوید: من امیدوار بودم که دیگر مرا به آن جایگاه باز نگردانی! خداوند خطاب می‌کند او را به سوی بهشت ببرید. (از کتاب محجه البیضاء، ج‌۷ ص۲۵۴)

خدا به مقدار گمان نیک بندگان به او، به آنها عنایت می‌کند. امیدواری یکی از راههای معالجه‌ی روح و از صفات برجسته‌ی اولیاء خدا می‌باشد. همچنان که خداوند در قرآن می‌فرمایند:

«لا تقنطوا من رحمةالله»

از رحمت و عنایات خداوندی هیچ گاه ناامید نگردید.(سوره زمره/۵۳)

دقت داشته باشید که بین امید و آرزوهای بی پایان تفاوت‌هایی است. همیشه آرزو همراه با کسالت است و فرد آرزومند برای رسیدن به هدف، جدیت ندارد. بنابراین چنین انسانی برنامه‌ریزی مناسب نیز برای رسیدن به هدف خویش ندارد. همچنین، آرزو معمولاً متعلق به امور محال و نشدنی است که خلاف امید و رجاء می‌باشد.

 حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: همانا شما اگر به خدا امیدوار باشید به خواسته‌های خود نائل خواهید شد. (غررالحکم، ۶۸/۳)

بنابراین امید در زندگی یعنی گمان نیکو نسبت به اموری که حضورشان برایمان مسرت بخش است

.

مریم کبائریان

لینک مطلب در ندای اصفهان

زهرا ابراهیمی
۲۰ دی ۹۹ ، ۱۳:۱۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ب

 

بهشت، اقتباس کوچکی است از حضور مادر در خانه

امروزه بیشتر خانم‌ها خود را به هر آب و آتشی می‌زنند تا بیرون از منزل برای خود شغلی داشته‌باشند، بدون توجه به این موضوع که خانه‌داری خود یکی از پر درآمدترین شغل‌های دنیاست. ممکن است تعجب کنید و بپرسید چگونه!؟

کافیست بدانیم چطور با پول، سرمایه و امکاناتی که در اختیار داریم، زندگی خوبی بسازیم. خانه‌داری را از دریچه‌ دیگری نگاه کنیم. با توجه به کلام رهبر عزیزمان: «خانه‌داری یک شغل است، شغل بزرگ، شغل مهم، شغل حساس و شغل آینده ساز

پس از انجام پژوهشی در سال 90، دریافتند هر زن خانه‌دار فقط با انجام امور خانه‌اش در هر ماه 640 هزار تومان به اقتصاد خانه کمک می‌نماید، نکته‌ مهم دیگر این است که در همین سال، حداقل دستمزد قانون کار 330 هزار تومان در ماه بوده است.

بنابراین، اگر یک بانوی‌خانه وظایف معمولی‌اش را در خانه انجام ندهد، هزینه ای را به خانواده‌اش تحمیل می‌کند که این هزینه باید از جیب مبارک خود یا همسرش کسر شود. برای روشن شدن موضوع به چند نمونه کارهای خانگی اشاره می‌شود. کارهای ساده و معمولی که همه‌ خانم ها در طول روز و به صورت روزمره انجام می دهند.

بانوی‌خانه می‌تواند با پخت غذاهای خانگی علاوه بر اینکه به اقتصاد خانواده کمک می‌نماید، سلامتی را نیز به اعضای خانواده‌اش هدیه دهد. به جای خرید لباس‌های گران‌قیمت و بی‌کیفیت، پارچه های مرغوب تهیه نماید و با دستان خودش، برای فرزندش لباس بدوزد. در نتیجه لذت یک کار هنری را نیز، تجربه خواهد کرد. با حضور مادر در خانه، هم مهر و عشق مادرانه‌ خود را نثار فرزند دلبندش می‌نماید، هم در تربیت صحیح فرزندش می‌کوشد، هم هزینه‌های بالای پرستار بچه در جیب خودش باقی می‌ماند. خانم‌های عزیز خانه، حتی می‌توانند خانه‌ای زیبا با گل‌های طبیعی و مصنوعی داشته‌باشند و علاوه بر ایجاد فضایی چشم‌گیر در خانه، یک پیج یا وب‌سایت برای فروش این گل‌ها راه اندازی نمایند. خانم خانه بهترین حسابدار و مراقب دخل و خرج خانه نیز هست.

اما از همه مهم‌تر پرستاری است. فردی این‌چنین تعریف می‌‌کرد: کرونا به خانه‌ ما هجوم آورد، خودم، شوهرم و فرزندانم. با حال بدی که داشتم، به خاطر نجات خانواده، بر بیماری غلبه کردم، ایستادم تا پرستار و محافظ خانواده‌ام باشم. این شیر زنان ایرانی همیشه و تا ابد محافظ خانواده‌ خود هستند. آنچه بیان شد تنها گوشه‌ای از فعالیت‌های مادرخانه بود، کارها‌ی فراوان و متنوع دیگری نیز وجود دارد.

بنابراین با کمی تامل متوجه می‌شویم که این کارهای به ظاهر پیش پا افتاده و سنتی به تحکیم بنیان خانواده از لحاظ اقتصادی و روانی می‌انجامد.

پس به جرات می توان گفت خانه‌داری یکی از باارزش‌ترین و مقدس‌ترین شغل‌های دنیاست به شرط اینکه تمام کارهای آن با عشق و علاقه مادرانه و همسرانه آمیخته شود، در این‌صورت، هر کدام از بانوان‌خانه با حضور پر رنگشان می‌توانند خانه‌ے خود را به بهشتی کوچک مبدل نمایند.

 

فاطمه صفری

لینک مطلب درندای اصفهان

زهرا ابراهیمی
۱۶ دی ۹۹ ، ۱۲:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

ق

 

تربیت کم هزینه، پرورش گلهای بهشتی در باغ قرآن

انسان به سبب داشتن تعقل، تفکر و منطق، دارای استعداد ویژه‌ای است که می‌تواند توسط خانواده و اجتماع تربیت شود. آغاز امر تربیت از دوران کودکی شروع می‌گردد؛ زیرا کودکان در این دوران دارای ویژگی‌هایی هستند که بزرگسالان از آن بی‌بهره‌اند و آن، آمادگی پذیرش بسیار زیاد برای یادگیری است که در قلب و ذهن آنان وجود دارد. پیامبر اکرم(ص) نیز، به این مهم تاکید ویژه ای داشته و فرموده‌اند: مَثَل آن کس که در کودکی به فراگیری مطالب پردازد، همانند «حکاکی بر سنگ» است.

حال چرا حکاکی بر سنگ؟

در گذشته های دور برای ثبت و ذخیره‌ے اطّلاعات از نوشتن روی سنگ، روی دیوار غارها استفاده می‌کردند. سنگ از جمله موادی بود که به فراوانی در طبیعت یافت می‌شد و ماندگاری خوبی داشت. کودکی نیز، دورانی است که مادران بیشترین زمان را با کودکشان سپری می‌کنند. عالی خواهد شد اگر این زمان به پوچی نرود. در این زمان مادر، به تربیت فرزند بپردازد.

البته تربیتی مهم و باارزش است که بر پایه و اساس دین و فرهنگ قرآنی باشد. برای آشنایی کودکان با چنین فرهنگ و تربیتی باید ابزار و وسایل تأثیرگذار و جذابی داشته باشیم. لازم نیست هزینه‌های زیادی پرداخت کنیم. یکی از وسایل موثر در تربیت کودک، قصه و داستان است. قصه می‌تواند ریشه بسیاری از انحرافات را در کودک و نوجوان از بین ببرد و تأثیرات شگرف تربیتی بر آنها‌ داشته‌باشد.

قصه های قرآنی در خدمت تربیت فرزند

قرآن کریم، اولین کتابی است که نقل داستان‌ها و سرگذشت‌های واقعی پیشینیان را در راه تربیت به ‌کار گرفته و از این میل طبیعی، در راه تربیت بهره‌برداری کرده است. قصه‌های قرآن به عنوان یکی از مصادیق هنر و ادبیات کودکان نقش مهمی نیز، در تربیت دینی آنان دارد. از قصه های قرآنی که منجر به بالارفتن اعتماد به نفس فرزند می گردد می توان به قصه ی مقابله داوود با جالوت، موسی با فرعون، ابراهیم با آذر و نمرود اشاره کرد. قصه حضرت یوسف، حضرت عیسی و از جمله قصه‌هایی است که امید به آینده در آنها موج می‌زند.

تنها کافی است والدین عزیز با مطالعه‌ے قصه های قرآنی و بیان آن به شیوه‌های جذاب برای فرزندان، بسیاری از نکات تربیتی، اخلاقی، اعتقادی واجتماعی را به فرزندان خود آموزش دهند. میزان علاقه‌مندی کودک را نسبت به این کتاب آسمانی، با بیان داستان‌های قرآنی از همان کودکی، تقویت نمایند.

بنابراین، بیان داستان بسیار اهمیت دارد. هنر یا حرفه نقل داستان به صورت شعر یا نثر برترین شیوه‌ےداستان‌گویی است. قصه‌های قرآنی می‌توانند به صورت غیر مستقیم، شخصیت‌های مذهبی و دینی را  به کودکان معرفی نمایند. کودک به قصه، علاقه‌ زیادی دارد؛ حال اگر قصه‌ها متناسب با سن کودک بیان شود، موجب علاقه‌مندی او به قرآن نیز خواهد شد.

چون فطرت کودک پاک است از شنیدن این قصه ها لذت می‌برد و به‌طور غیرمستقیم، جوهر وجودش شکل می‌گیرد. از آنجا که قرآن احسن القصص است، بدون شک فرزندی که از کودکی این چنین با قصه های قرآنی و آیه های آن آشنا گردد، آن ها را از نزدیک و با شیوه ای کودکانه درک نماید، تربیت قرآنی با پوست و گوشتش عجین می شود  و سعادت دنیا و آخرتش در سایه قرآن، تضمین شده است.

 

ملیحه نبی

لینک مطلب در ندای اصفهان

زهرا ابراهیمی
۱۶ دی ۹۹ ، ۱۱:۵۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر