گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

 

م

 

صفحه های ساده را مَسطر بود نقش مُراد

وجود هدف و انگیزه در هر کاری لازمه ی پیشرفت و موفقیت در آن کار است.

در واقع اگرانسان بخواهد زودتر و راحت ‌تر به موفقیت دست یابد، باید برای خود هدف و انگیزه ای مشخص داشته باشد.

انسان برای کسب سعادت مجبور است نقاط متعددی را تا رسیدن به اهداف خود نشانه گذاری کند و نقطه به نقطه پیش رود. هدف‌ها گاه کوتاه مدت و گاهی میان مدت هستند،   برخی از هدف ها نیز جزء اهداف بلند مدت به شمار می‌روند.

در سبک زندگی اسلامی نیز کار عبث و بیهوده جایگاهی ندارد و فعل ارزشی فعلی است که دارای هدفی ارزشمند باشد؛ به همین دلیل تمام رفتارها و عملکردهای انسان در سبک و منش اسلامی برای رسیدن به اهداف ارزشمند تنظیم می گردند.

کاغذهای قدیمی خط نداشتند و میرزا بنویس های قدیم، مجبور بودند خودشان کاغذها را خط ‌کشی کنند؛ چراکه اگر خطی روی کاغذ نمی بود،   نوشتن به راحتی انجام نمی گرفت،   نظم در چینش کلمات اتفاق نمی‌افتاد،   کلمات در یک رج کنار هم نمی‌نشستند و ممکن بود کلمات در کاغذ بدون خط،   بالاتر و پایین‌ تر درج شوند.

به همین دلیل میرزا بنویس های قدیم یک وسیله ای  به نام انگ فولادی یا برنجی را بر روی صفحات بدون خط می کوبیدند و با این وسیله جای خط ها روی کاغذ ها فرو می نشست و ردّ خط روی کاغذ باقی می‌ماند و بعد شروع به نوشتن می کردند به این ابزار مَسطر می ‌گفتند یعنی چیزی که سطرها را برایشان تنظیم و معین می نمود.

هدف در زندگی همینگونه است، نقش همان مسطر را دارد. یعنی کارها متناسب با آن تنظیم می شوند.

 خنده ها، گریه ها،   دیدنیها،   شنیدنی ها و حتی ندیدنی ها و نشنیدنی ها همه و همه متناسب با همان خط هایی که هدف زندگی دینی در اختیارمان قرار داده است جهت دهی می شوند.

 زندگی بدون هدف یک تکرار ابدی و از لیست. یک تکرار تلخ و یکنواخت.

 دنیا فی نفسه نه مطلوب است و نه از مذموم؛ بلکه مثل یک کاغذ سفید می ماند و این انسان ها هستند که به آن ارزش اضافه کرده و برای آن هدف خلق می‌کنند. با هدف، ردّ خط های باید و نبایدها روی صفحه زندگی می‌افتد و انسان تکلیفش با خودش مشخص می ‌شود.

 همان گونه که مسطر باعث پاکیزگی کار کتابت می شود هدفمند بودن در زندگی نیز فتح بابیست برای موفقیت.

زهرا ابراهیمی

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

 

زهرا ابراهیمی
۱۱ شهریور ۹۹ ، ۱۹:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ت

 

تبرج و خودنمایی افراد در فضای مجازی

«زهرا ابراهیمی» در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در خصوص فضای مجازی و هنجارها و ناهنجاری‌های آن اظهار داشت: تعبیر مجازی بودن فضای اینترنت یکی از تعابیریست که بشدت بر نحوه ی تعامل افراد با این فضا اثرگذار  است.

 عضو گروه نویسندگی صریر با بیان اینکه دارا بودن حریم شخصی برای انسان امری کاملا طبیعی و عقلی است افزود: انسان، نیازمند حریمی است که قطعا دیگران را اجازه ی ورود به آن نیست، برای ما که متمسک به آموزه های دین هستیم، دستورات دینی حد و مرز این حریم را مشخص نموده اند و توجه ما به این دستورات می تواند ما را از خطرات اشتراک گذاری حریم خصوصی با دیگران در امان بدارد.

این کارشناس مذهبی با اشاره به متضرر شدن افراد از جهات گوناگون در فضای مجازی را شاهدی بر نبود سوادرسانه ای لازم در استفاده از فضای مجازی دانست و تصریح کرد: هرچند کارشناسان و متخصصان این امر  دلسوزانه نیازمندی مردم بر افزایش سواد رسانه ای را بارها متذکر شده اند و اقداماتی نیز در زمینه ی آموزش مردم صورت گرفته است اما هنوز در ابتدای راهیم و برای یادگیری،  مسیر طولانی در پیش داریم.

 ابراهیمی خاطر نشان کرد: نحوه ی عملکرد و برخورد هریک از ما در فضای مجازی می تواند منجر به حفاظت یا عدم حفاظت از حریم خصوصی مان شود اما متاسفانه خلاءآموزش باعث شده که افراد نتوانند به درستی از حریم خصوصی خویش در فضای مجازی محافظت نمایند.

وی با بیان اینکه برخی افراد به طور خودخواسته اطلاعات و اتفاقات زندگی شخصی خویش را  در فضای مجازی بارگذاری می کنند، بدون اینکه به عوارض فردی، اجتماعی، خانوادگی و حیثیتی این مساله توجه لازم را داشته باشند متذکر شد: در واقع گاهی نیزاین خود افراد هستند که به نقض حریم خصوصی خود مبادرت می ورزند.

این نویسنده مذهبی با تاکید بر اینکه اگرچه فضای مجازی، ظاهرا مجازیست اما تبرج و خودنمایی از این فضا دور نیست اضافه کرد: عده ای به دلیل تمرکز زیاد بر نیاز دیده شدن، تلاش می کنند به هر قیمتی، دیده شدن را نیز در این فضا تجربه کنند، به همین دلیل دائما به اشتراک گذاری هرآنچه در فضای حقیقی برایشان رخ می دهد می پردازند، از اشتراک نوع غذا و نوع پوشش گرفته تا تبریک و جشن های شخصی و خانوادگی خویش.

وی با اشاره به اینکه اشتراک شادی ها با دیگران اشکالی ندارد اما مشکل زمانی ایجاد می شود که این نوع اشتراک گذاری ها ممکن است منجر به سوء استفاده ی برخی از افراد در فضای مجازی گردد اظهار داشت: با توجه به اهمیت و جایگاه کانون خانواده، بهتر است انسان از اموری که ولو با درصد پایین امکان تزلزل پایه های خانواده را ایجاد می کند، بشدت بپرهیزد.

 ابراهیمی افزود: گاهی این اشتراک گذاری ها باعث از بین رفتن حریم های محرم و نامحرم شده و جلب توجه می نماید، اینگونه رفتارها  امکان عبور از مرزهای اخلاقی را افزایش داده و حتی گاهی موجب آزرده خاطر شدن برخی از افرادی می گردد که توان تجربه ی چنین شادی هایی را ندارند، گاهی نیز برخی از این رفتارها به طور صریح خلاف شرع است.

وی اضافه کرد: گاهی چشم و هم چشمی ها باعث می شود که افراد حتی قبل از وقوع یک اتفاق خوشایند در زندگی حقیقی، فضای مجازی را ازآن اتفاق پر می کنند.امروزه نوع فرهنگ زیست مجازی افراد بسیار پراِشکال است و اگر این اشکالات رفع نشود و این فرهنگ اصلاح نگردد عواقب خطرناک تری را شاهد خواهیم بود.

عضو گروه نویسندگی صریر خاطرنشان کرد: عده ای از افراد نیز باز به دلیل اینکه از حیث اعتقادی تحت تاثیر همین فضای مجازی قرار گرفته اند اشتراک گذاری امور شخصی خویش را نوعی آزادی عمل دانسته و اعتراض به آن را نگاهی دُگم و همراه با تحجر قلمداد می کنند.

ابراهیمی عنوان کرد: گاهی نیز ممکن است با افرادی روبرو باشیم که دچار بی هویتی و یا بحران هویت شده اند و برای پنهان کردن هویت واقعی خویش به فضای مجازی پناه برده و با ارائه ی تکه های خوش رنگ زندگی خود در این فضا، از واقعیت فرار می کنند.

 وی با بیان اینکه برخی از افراد نیز بقدری در اشتراک گذاری اتفاقات زندگی حقیقی خود افراط می کنند که احتمال وجود بیماری های روحی، روانی و شخصیتی در آن ها بعید به نظر نمی رسد تصریح کرد: مسئولیت اجتماعی هر یک از ما ایجاب می کند که نسبت به یکدیگر احساس وظیفه نموده وحتی درجایی که احتمال عقلایی برای تاثیر سوء وجود دارد از انجام آن کار اجتناب نماییم.بنابراین دقت و تامل ما قبل از هرگونه اشتراک گذاری نوعی پیشگیری محسوب می شود که باید ازآن بهره ببریم.

زهرا ابراهیمی

لینک مطلب درخبرگزاری شبستان

زهرا ابراهیمی
۱۷ مرداد ۹۹ ، ۱۴:۱۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

س

 

سخنی با بدحجابان

از خواب بیدار شد. به ساعت نگاهی انداخت. تا شروع کلاس، زمان زیادی باقی نمانده بود. باید زودتر خودش را به دانشگاه می‌رساند. دست و صورتش را شست و به سمت جالباسی رفت.

وای چه بلایی سر لباسش آمده بود؟ دیروز که به خانه برگشت تمیز و مرتب بود؛ اما الان خاکی و چروک شده بود. یادش افتاد که مانتوی دیگرش هم بین لباس هایی است که باید شسته شود.

ناراحت و در مانده نزد مادر آمد و گفت: «مادر نمی دانی چه کسی این بلا را سر مانتوی من آورده است؟»

مادر نگاهی انداخت و با خونسردی گفت: «خب حالا مگر چه اتفاقی افتاده؟»

او که از بی اعتنایی مادر حسابی کلافه شده بود با عصبانیت گفت من باید تا نیم ساعت دیگر دانشگاه باشم؛ حالا چه کار کنم؟

دوباره مادر با آرامشی که داشت گفت: «خب زودتر بپوش؛ صبحانه را آماده کرده ام اگر قدری عجله کنی به موقع به کلاست می رسی.»

دیگر نمی دانست چه بگوید حسابی گیج شده بود. یعنی مادر از او می‌خواست با همین لباس سر کلاس حاضر شود.

خود را روی صندلی کنار میز انداخت و با چشمان حیرت زده به مادرش خیره شد.

«مادر حواستان هست چه می گویید؟ با همین لباس به دانشگاه بروم؟ دوستانم چه فکری درباره ی من می کنند؟ استاد چه می گوید؟...»

مادر جواب داد: «لباست چه اهمیتی دارد؟ مگر شخصیت تو به ظاهرت وابسته است. همین که در باطن به نظم و آراستگیت اهمیت می دهی کافی است. دیگران هم باید تو را با واقعیت درونیت بسنجند و ارزیابی کنند. »

تازه داشت یادش می آمد. گفت و گوی دیروز با مادرش. ساعت ها بحث می کرد و اصرار داشت که نیازی به داشتن حجاب نیست. ظاهر اهمیتی ندارد، باطنت پاک باشد. اصل، باطن انسان است که باید نجیب باشد؛ حالا ظاهر هر طور که باشد مهم نیست. دیگران هم نباید به خاطر نوع پوشش و ظاهر،   انسان را ارزیابی کنند.

... هر چقدر مادر با استدلال های مختلف می خواست نظرش را تغییر دهد، زیر بار نمی رفت تا این که میهمان ها از راه رسیدند و رشته ی بحث از هم گسسته شد.

همچنان به مادرش خیره شده بود و در افکارش غوطه ور بود تا اینکه با صدای خنده ی مادر به خود آمد. «چه شده دخترم؛ پس عجله کن کلاست دیر شد».

سپس مادر با مهربانی به او نگاهی کرد و گفت: «مانتویی که برای شستشو گذاشته بودی را شسته و اتو کرده ام. داخل کمد لباسهایت است. زودتر صبحانه ات را بخور و آماده شو.»

نمی دانست چه بگوید؟ راستی چرا او که معتقد بود ظاهر اهمیتی ندارد از تصور پوشیدن لباس خاکی و چروک در بین دوستانش این قدر بر آشفته شده بود؟ چرا حاضر نبود با ظاهری نامرتب وارد اجتماع شود.

مادر دستی بر شانه اش زد. بله دختر عزیزم ظاهر مهم است. در واقع وضعیت ظاهری تو گویای شخصیت باطنی توست. برای همین است که در قرآن کریم هرجا سخن از «ایمان» آمده در کنار آن بلافاصله «عمل نیک» نیز آمده است. «وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فیها خالِدُونَ» «و کسانی که ایمان آوردند و کردند کارهای شایسته ایشانند باشندگان بهشت ایشان در آنجا جاویداند» (البقرة/۸)

هر چیزی علامتی دارد و علامت اهمیت به آراستگی، داشتن ظاهری منظم و مرتب است و علامت داشتن دل پاک، عمل و رفتار پاک و زیبا است و گرنه باطن انسان ها قابل ارزیابی نیست.

دل پاک، درون انسان است که تنها با نشانه‌ها و علامت‌های ظاهری می‌توان آن را ارزیابی کرد. گاهی این نشانه ها در صورت انسان است مانند وقتی که از شنیدن خبر موفقیت شخصی خشمگین شده و حسادت می‌ورزی یا خشنود شده و ابراز رضایت می کنی. بعضی دیگر از این علامت‌ها در کارهای شخص مشخص می‌شود مانند اینکه به دیگران کمک می کند یا نماز می خواند. بعضی دیگر هم در نوع پوشش است مانند اینکه خود را شبیه مؤمنین می آراید و یا شبیه افراد بی ایمان. در هر حال ظاهر خیلی مهم است و به همین دلیل ما مقدار زیادی از وقت و مالمان را برایش هزینه می کنیم.

  

آزاده ابراهیمی فخاری

لینک مطلب درخبرگزاری حوزه

 

زهرا ابراهیمی
۱۷ مرداد ۹۹ ، ۱۴:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

انتخاب

 

شفافیت آراء نمایندگان مجلس؛ چرا ؟!

در رابطه با ماهیت نمایندگی نظریه های متفاوتی وجود دارد که یکی از آن ها موضوع وکالت است. یعنی وکیل بودن نماینده از جانب مردم، که امام راحل نیز در تذکرات خویش به این معنا توجه فرموده اند.

در اینکه نماینده، وکیل مردم است حرفی نیست، اما حقیقتاً باید دید منظور از وکالت چیست.

آیا منظور از وکالت، همان وکالت به معنای عقد شرعی است که التزام آور نیز می باشد یا بکاربردن مفهوم وکالت برای نمایندگان تنها به دلیل شباهت و تناسبی است که بین کار نماینده و کار وکیل وجود دارد و منظور واگذاری امری به فرد دیگریست.

اگر وکالت را به معنای عقد شرعی در نظر بگیریم، موکل باید حدود اختیارات و وظایف وکیل خود را معین کند و وکیل نیز همواره باید صلاح موکل خویش را مدنظر بگیرد.

وکالت نوعی عقد جایز است که هریک از طرفین می توانند آن را فسخ کنند در حالی که چنین حق فسخی برای مردم در انتخاب نماینده وجود ندارد.

علاوه بر این در بحث وکالت شرعی، وکیل باید از موکل خود تبعیت کند این در حالی است که در امر نمایندگی،   مردم که در نقش موکلند، تابع وکیل (نمایندگان خود) می باشند.

وکیل در انجام عمل استقلال عمل ندارد و همواره در چارچوب خواست موکل خود است، در حالی که نماینده ازخود استقلال عمل دارد و طبق اظهار نظر و رأی خود عمل می نماید.

بنابراین وکالت در حوزه ی حقوق خصوصی اقتضائات خاص خودش را دارد،   در حالی که همین وکالت در حوزه ی حقوق عمومی متفاوت خواهد بود.

اینکه بخواهیم وکالت را التزام آور تلقی کرده و از این امر نتیجه بگیریم که بحث شفافیت آراء نمایندگان نوعی عدم اعتماد به نمایندگان است و با ماهیت وکالت همخوانی ندارد، برگرفته از این است که ما بر امر وکالت نمایندگان که جزو حوزه ی حقوق عمومی است، ویژگی های حقوق خصوصی را بار می کنیم.

نکته ی دیگر اینکه شفافیت آراء نمایندگان لزوما به معنی عدم اعتماد نیست بلکه نوعی نظارت است.

امام خمینی (ره) می فرمایند: ما اگر نظارت نکنیم، یعنی ملت اگر نظارت نکنند در امور دولت و مجلس و همه چیز، اگر کنار بروند و بسپارند دست این ها و بروند مشغول کارهایشان بشوند، ممکن است یک وقت به تباهی بکشد.

ما باید ناظر باشیم به امور مردم، ملت باید ناظر باشد به اموری که در دولت می گذرد.

علاوه بر این، اصل مطالبه گری که بارها رهبری بر آن تاکید داشتند تنها از طریق شفافیت آراء امکان پذیر خواهد بود.

رهبری در رابطه با شفافیت می فرمایند: "مسئولان جز در موارد نظامی و امنیتی و مواردی که با دشمن مقابله داریم، باید شفاف باشند و هیچ رازی را از مردم پنهان نکنند. "

‌بنابراین شفافیت از یک طرف روح مطالبه گری را در مردم تزریق می کند و از سوی دیگر سبب دقت مضاعف مسئولین در تصمیم‌گیری ها می‌شود.

زهرا ابراهیمی

لینک مطلب درخبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۱۷ مرداد ۹۹ ، ۱۴:۰۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

غ

 

غفلت ممنوع

معمولا وقتی دخترمان با خواهرش یا با خاله و دختر خاله اش به گردش و تفریح می رود و یا با آنها در خانه تنها می‌ماند، خیالمان راحت است و نگران نیستیم.

همین طور وقتی پسرمان با دوستان مدرسه و دانشگاه یا پسر عمو و پسر خاله بیش از اندازه معاشرت می کند حساسیت به خرج نمی دهیم؛ چراکه همجنس هستند؛ اما خیلی وقت‌ها از همان جا که فکرش را نمی کنیم ضربه می خوریم.

مسلما نمی‌توانیم فرزندانمان را در خانه زندانی کنیم و از روابط اجتماعی محروم گردانیم. نمی توانیم همیشه و همه جا در کنار دلبندانمان باشیم و آنها را کنترل کنیم،   ولی باید همه ی جوانب را در نظر بگیریم و از هیچ احتمالی غافل نشویم.

با فرزندانمان دوست باشیم و آنها را غیر مستقیم با خطرات اطرافشان آشنا کنیم.

نسبت به هیچ کس حتی نزدیکترین خویشاوندانمان اعتماد صد در صد نداشته باشیم. حتی معاشرت بیش از حد دایی و عمو با پسرمان باید برایمان حساسیت برانگیز باشد؛ تا زمانی که اطمینان حاصل کنیم خطری حریم خانواده ی ما را تهدید نمی کند.

 به تجربه ثابت شده است که افراط در روابط جنس موافق هم ممکن است عواقب جبران ناپذیری را به همراه داشته باشد.

در حدیثی امام علی علیه السلام می فرماید:

رختخواب بچّه های شش ساله باید از هم جدا باشد. (کتاب من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۳۶؛ وسائل الشیعة، ج ۲۰، ص ۲۳۱)

حضرت در این روایت تنها کنار هم خوابیدن خواهر و برادر بالای شش سال را نهی نمی کند؛ بلکه فرزند را به طور مطلق بیان می کند، حتی دو خواهر و دو برادر هم نباید در رختخواب طوری قرار بگیرند که احتمال انحراف را به همراه داشته باشند.

در سن نوجوانی شرایط به شکل دیگری رقم می خورد. نوجوان به دوستان خود به شکل افراطی اهمیت می دهد. این  زمان پدر و مادر در نقشی جدید ظاهر می شوند؛ لذا والدین باید ضمن احترام به علاقه ی فرزندانشان، بر عدم گرایش او به جنس مخالف حتی در فضای غیر حقیقی نیز توجه نمایند.

علاوه بر این در امر دوستیابی او نظارت غیر مستقیم داشته باشند؛ چراکه نوجوان ممکن است به لحاظ بی تجربگی، در انتخاب دوست خوب دچار مشکل شود.

رفیق ناشایست می تواند شخصیت او را به انحراف کشانده و با گفته ها و کردارهای جنسی خود، وی را از راه راست به بیراهه بکشاند؛ لذا می توان روابط خانوادگی با دوستان فرزندانمان برقرار کنیم و علاوه بر ایجاد شناخت بیشتر درباره شخصیت کسی که با نوجوان ما معاشرت دارد؛ با کمک یکدیگر بر رفتار آن ها نظارت نامحسوس داشته باشیم.

از روش‌های غیرمستقیم کنترل روابط جنسی در فرزندان، آموزش احکام به نوجوانان است. آشنایی با احکام دینی و انتظاراتی که خدا و اولیای الهی از او دارند، باعث می‌شود که شخصیتی متعهد و علاقه‌مند به راهنمایی‌ها و قوانین خداوند بیابد و از مسیر هدایت فطری و الهی منحرف نگردد و به انجام رفتارهای نابهنجار روی نیاورده، نسبت به آنها حیا نموده و حساسیت نشان دهد.

حضرت پیامبر(ص) به بعضی از کودکان نگاه کردند، رفتار آن‌ها حکایت از عدم آشنایی به آداب و احکام دینی بود. ایشان برای توجه دادن اولیاء کودکان فرمودند: وای بر فرزندان آخر الزمان از دست پدرانشان، یکی از اصحاب گفت: ای رسول خدا  از دست پدران مشرکشان؟ فرمودند: نه، بلکه از دست پدران مؤمنشان که هیچ چیز از فرائض و احکام الهی را به آن‌ها نمی‌آموزند و حتی ممکن است اگر کودکان خود یاد بگیرند، والدین مانع آن‌ها شوند.

این اولیاء به اندک کارهای دنیوی از ناحیه کودکان، به آن راضی می‌شوند و هیچ توجهی به اخلاق و معنویت آن‌ها نمی‌کنند. من از این‌ها بیزارم و آن‌ها از من بیزار». (جامع الاخبار، ج۱۰۲؛ مستدرک الوسائل: ۱۵ /۱۶۴، ص ۱۷۸۷۱)

 

آزاده ابراهیمی فخاری

لینک مطلب درخبرگزاری حوزه

 

 

زهرا ابراهیمی
۱۷ مرداد ۹۹ ، ۱۳:۵۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر