گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

ا

 

اختلاس و عدم کنش های اخلاقی

یکی از پدیده های نامبارک در همه ی جوامع و کشورها از جمله کشور ما پدیده ی اختلاس و فساد مالی است و سیاستگذاران همواره در تلاش برای کاهش این پدیده و اثرات نامطلوب آن برای جامعه هستند.

چندی پیش از طریق رسانه ی ملی دربخش خبری گزارشی از صدور حکم مفسدان اقتصادی، پخش و در آن گزارش به این مسأله اشاره شد که برای قضاتی که در ضمن بررسی پرونده های اختلاس مالی رشوه دریافت نموده اند احکامی شامل حبس، انفصال از خدمت و جریمه ی مالی صادر شده است.  

 شخصیت مطلوب و ایده آل در مورد قضات رسیدگی کننده به پرونده های جرایم اقتصادی این است که آنها رفتاری شرافتمندانه داشته و از پذیرفتن رشوه برای قضاوت به ناحق خودداری کنند.

 پارسونز معتقد است که  باید جامعه را به مثابه ی پدیده ای با نیروی اخلاقی نگریست. او می گوید همه ی کنش ها بر پایه ی عقلانیت اقتصادی صورت نمی گیرد و در مواردی افراد فراتر از منفعت اقتصادی خود بر مبنای اخلاق کنشهای خود را صورت بندی می کنند.

 اما اختلاس نشان می دهد که در این بخش از سازمان جامعه کنش های اخلاقی صورت نگرفته است. علت رخ دادن این امر پارادوکسیکال را می توان مرتبط با موارد زیر دانست:

- ایجاد فضای آنمیک

یکی از عواملی که تعادل و توازن را در جامعه ایجاد کرده و از مفاسد جلوگیری می کند همبستگی اجتماعی است. در فضای آنمیک همبستگی میان اعضای جامعه تضعیف شده و آمار رشوه خواری و مفاسد افزایش می یابد.

بر اساس دیدگاه ساختارگرایی، افراد جامعه از تاثیر فضای ایجاد شده مصون نیستند. قضات مورد نظر نیز بر اثر قرار گرفتن در فضای آنمیک در بررسی پرونده های فساد اقتصادی خودشان مرتکب رفتارهای مجرمانه می شوند.

- تضعیف وجدان جمعی

دورکیم معتقد است در ذات جامعه یک نظم اخلاقی وجود دارد وافراد جامعه در کنار هم به پاره ای از هنجارها معتقد هستند که همان ارزشهای اخلاقی است.

وجدان جمعی باعث می شود افراد به الزامات اجتماعی پایبند باشند و این نظم اجتماعی از طریق  آیین های مختلف به صورت اتوماتیک به نسلها منتقل می شود. بر اثر کمرنگ شدن نقش دین در جامعه و تضعیف آیین های مرتبط با آن،   اخلاقیات تضعیف می شود و مفاسد و ناهنجاری های اجتماعی افزون می گردد.

- ارگانیکی شدن جامعه

از نتایج حرکت جوامع از جامعه ی مکانیکی به جامعه ی ارگانیک،   توسعه فرد گرایی است. فرد گرایی باعث می شود اولا میزان مفاسد اقصادی روز به روز افزوده شود و ثانیا فردگرایی به خود مسئولین قضایی نیز سرایت کرده و هر کس به دنبال منفعت مالی بیشتر برای خود باشد. همانگونه که زیمل در کتاب فلسفه ی پول می گوید: پول نظام ارتباطات اجتماعی را تبدیل به یک نظام محاسبه گر می کند و دگرگونی در تعاملات اجتماعی به وجود می آید.

- ازخودبیگانگی

مفهوم از خود بیگانگی مارکسیسم نیز اینجا صادق است. افراد هر چه بیشتر در نظامهای کاری قرار بگیرند تبدیل به شیء می شوند و این شی وارگی باعث می شود انسانها معیارشان فقط اقتصاد باشد و نظام های ارزشی و اخلاقی جامعه نادیده انگاشته شوند.

- راه حل از منظر سکولاریسم

سلزنیک با نظریه ی رفتار شهروندی سازمانی(OCB) راه حلی سکولار برای حل این معضل در جامعه ارایه می دهد. او می گوید افراد وقتی در یک سیستم  قرار می گیرند تحت تاثیر نظام ساختاری آن سازمان قرار گرفته و رفتارشان فقط بر مبنای عقلانیت اقتصادی شکل می گیرد که سازمان به آنها تحمیل کرده است، هرچند اگر از نظر شخصیتی فرد دغدغه مندی برای جامعه باشد. نتیجه اش این است که یک قاضی پاکدست وقتی در یک سیستم اداری بیمار قرار بگیرد که همگی اهل رشوه خواری باشند، او نیز در مواردی (حتی اگر رسیدگی به پرونده ی مفاسد اقتصادی باشد) دچار لغزش می شود. سلزنیک چاره مشکل را در ایجاد رفتار شهروندی سازمانی می داند، به این صورت که از کودکی به افراد بیاموزند که هر فرد قبل از اینکه عضوی از یک سازمان باشد، یک شهروند است و درمقابل هموطنان خویش مسئولیت دارد و نباید به طور مثال با پذیرفتن رشوه حق عده ای را پایمال کند. به این ترتیب فرد فقط به فکر منفعت اقتصادی خودش نیست و خود را در برابر جامعه نیز مسئول می داند. این مسئله از کژکارکردهای سازمان محسوب می شود که درصورتی که آن را تبدیل به نهاد کنیم عقلانیت اقتصادی و پیامدهای مرتبط با آن را تاحدودی تعدیل کرده ایم.

- راه حل از منظر دینی

در دین اسلام مفاهیم غنی و والایی وجود دارد که به وسیله ی آنها می توان معضلات جامعه را حل و فصل و مدیریت نمود. مفاهیمی مانند اعتقاد به معاد، درک حضور خدا در همه ی زمانها و مکانها، الهی بودن جزا و پاداش، پرهیزکاری و ... یک فرد مسلمان در رفتار اجتماعی خویش پا را از یک شهروند خوب فراتر گذاشته و خود را عضو یک امت اسلامی می داند. در امت اسلامی ایمان افراد باعث می شود همه ی افراد جامعه نه تنها شهروند، بلکه با هم برادر باشند. همانگونه که در قرآن کریم آیه ۱۰ سوره حجرات آمده است : إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ/ در حقیقت مؤمنان با هم برادرند پس میان برادرانتان را سازش دهید و از خدا پروا بدارید امید که مورد رحمت خدا قرار گیرید.

 اگر جوامع به این سمت بروند عقلانیت اقتصادی کمرنگ می شود و خطر سازمان و ساختار آن از بین می رود و افراد خود را ملزم به رعایت نظم و اخلاق دانسته و روح جمعی حکمفرما خواهد بود.

  

مریم غازی اصفهانی

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

 

زهرا ابراهیمی
۱۷ مرداد ۹۹ ، ۱۳:۵۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

م

سخنی که کرونا بی منطق بودن آن را ثابت کرد

بر روی بینی و دهانش ماسک زده بود و با فاصله از بقیه ی صندلی ها نشسته بود. خانمی ماسک زده از راه رسید. نگاهی به صندلی های پر انداخت و کنار او نشست. مینا  خودش را جمع کرد. صدای سرفه ای غر و لند مینا را به خاطر رعایت نکردن فاصله یک متری  قطع کرد.

سرفه های مجدد باعث شد که سرش را برگرداند. خانمی بدون ماسک به شیشه ی اتوبوس تکیه داده بود و سرفه می کرد. خانم کناری مینا بلند شد و گفت: «تا همه را مریض نکنه دست بردار نیست.» به سمت در اتوبوس رفت. مینا دوباره به آن خانم نگاه کرد و خواست حرفی بزند که  آن خانم، ماسکش را از کیفش در آورد و آن را  بر روی صورتش زد.

بیماری کرونا به همه ثابت کرد که رفتار هر کسی تنها به خودش مربوط نیست و تک تک  انسان ها با رفتارشان خواسته یا ناخواسته بر زندگی انسان های بی شماری تأثیر می گذارند.

سالیان سال دغدغه مندان فرهنگی تأثیرات اجتماعی رفتارها را فریاد زدند، ولی کسی گوشش بدهکار نبود.

زن و مرد به خودشان این اجازه  را می دادند تا در جامعه به هر شکلی که دوست دارند حضور یابند و روابطشان را تنها بر مبنای تمایلات شخصی تنظیم نمایند.

در توجیه رفتارشان هم همواره از آزادی دم می زدند و می گفتند هر کس خودش تصمیم گیرنده ی روابط خودش هست. این درحالیست که حیوانات هم در زندگی جمعی خودشان قوانینی را رعایت می کنند تا جامعه  و جمعشان از گزند حوادث حفظ شود.

بنابراین جمله ی بدن و زندگی خودم است و به هیچ کسی ربط ندارد، بی معناترین صحبتی است که یک فرد در این رابطه می تواند داشته باشد.

بی منطق بودن این توجیه بعد از اثبات و اعلام جهانی کرونا و تاثیر رفتارهای افراد بر یکدیگر تا جایی که حتی عدم رعایت بهداشت توسط شخصی می توانست به مرگ دیگری منجر گردد، بسیار مشهود شد.

 خانم هایی که در کوچه و خیابان با پوشش های مورد علاقه ی خود و برخلاف مصالح جامعه و اجتماع می گردند با تأمل در تأثیرات اجتماعی ویروس کرونا باید به این سؤالات پاسخ دهند که حقیقتا زن بودن به چه معناست؟

آیا ظاهر یک خانم و دیده شدنش توسط مردان هویت انسانی او را می سازد؟ آیا استعداد و توانمندی های زن در  ظاهرش خلاصه می شود؟ آیا خانم ها باید از روی آرایش و ظاهرشان برای همسری یا کار کردن در هر ارگانی انتخاب شوند؟

آیا می توانند تضمین کنند که خانواده ای به خاطر آنها از هم نپاشیده و جوانی به انحراف کشیده نشده است؟ آیا شأن و شخصیت خانم ها در این خلاصه می شود که خود را بیارایند تا مردان کوچه و خیابان بپسندند؟ و هزاران سوال بی جواب دیگر ...

 زهرا باغبانان

لینک مطلب درخبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۱۷ مرداد ۹۹ ، ۱۳:۴۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

چ

چادرانه

سکانس اول:

دختر نوجوان همراه پدر و مادر و برادرش راهی شمال شدند. یکی از شهرهای ساحلی دریا را برای تفریح انتخاب کردند و وسایل خود را آماده نمودند تا در کنار دریا اطراق کنند.

دختر نوجوان روی ماسه های ساحل مشغول قدم زدن شد. طبق عادت همیشگی اش، با دقت به اطراف نگاه می کرد. پوشش ناهنجار و نیمه برهنه ی دختران و زنان در ساحل دریا، این اندیشه را به ذهن او متبادر می کرد که شاید این نقاط ساحلی جزو محدوده ی جغرافیایی ایران نیست.

او اما مقید بود مبادا چادر از سرش کنار برود. غرق در همین افکار بود که صدای اتومبیلی توجه او را به خود جلب کرد. چند تن از دختران و زنان نیمه برهنه از ماشین بیرون آمدند تا برای شنا به دریا بروند. در این حین یکی از آن ها توجهش به دخترک جلب شد. نزدیک او آمد و با حالت تمسخر رو به او کرد و گفت: وای تو این گرما و لب ساحل این کیسه خواب چیه پیچیدی دور خودت؟ گرمت نیست دخترجون!؟

 دخترک نگاهی معصومانه به آن ها کرد و با سکوت به فکر فرو رفت و همان جا یادش آمد که معلمش در رابطه با فلسفه ی حجاب گفته بود: حجاب نشانه ی تعبد و بندگی خداست و باعث می شود که زنان از نگاه های ناامن در امان بمانند.

سکانس دوم:

دخترک در ماشین منتظر پدر نشسته بود. پارک جنگلی شهر شمالی دارای درختان بسیار بلند و برگ های پهنی بود. اسم درختان را نمی دانست اما درختان با سایه ی خنکی که داشتند آرامش را به او هدیه می دادند. پیرمردی پاکبان در حال جارو کردن در همان حوالی بود. دخترک نیز در حال گوش کردن به کتاب صوتی بود که تازگی ها بر روی موبایلش نصب کرده بود. پیرمرد پاکبان نزدیک ماشین آمد و رو به دخترک گفت: «ماشاالله به این حجاب، بارک الله دخترم... . خدا از تو راضی باشه ...آفرین به  چنین پدر و مادری با چنین دختری که با وجود گرما چادر از سر برنداشته ...»

در همین حین دست برد در جیب خود و یک ده هزار تومنی به دخترک داد. دخترک ابتدا از گرفتن پول امتناع می کرد اما پیرمرد گفت: «دخترم من به احترام بانو حضرت زهرا(سلام الله علیها) این را به شما هدیه می دهم. این هدیه را از من قبول کن و مرا نیز دعا کن».

 با این چند کلمه ای که پیرمرد گفت گویا قوه ی تعقلش زنده شد. دوست داشت بیشتر فکرکند به چرایی حجاب و به فلسفه اش واین حس خوشایند با احساس رضایت گره خورد و باعث شد او چادرش را محکم تر کند و روسری خود را جلوتر بکشد.

 و پیرمرد در حال جارو زدن از آن جا دور شد ...

  

این روزها دلیل و بهانه های زیادی برای برداشتن چادر وجود دارد؛ از گرانی چادر گرفته تا دست و پاگیر بودن آن؛ از حساس بودن روحیه ی جوان ها تا رنگ تکراری و سیاه بودنش، به همه ی این بهانه ها، هوای گرم تابستان هم اضافه شده.  

اینها بخشی از بهانه های به اصطلاح روشنفکرانه ای! است که وجود دارند و  قشر روشنفکر جامعه دست در دست دشمنان خارجی درصددند حجاب و عفاف را به بهانه ی آزادی از زنان جامعه بگیرند.

نوع نگاه و برخورد و ابراز احساسات ما به نوجوانی که چادر را انتخاب کرده، بسیار مهم است.

ما می توانیم با تأیید و تشویق وی به تثبیت دیدگاه او کمک کنیم و او را در این انتخاب ثابت قدم تر از قبل همراهی نماییم.

  

فاطمه فرهادیان

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

 

زهرا ابراهیمی
۱۷ مرداد ۹۹ ، ۱۳:۳۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ک

 

کرونا و پروانگی

همه پروانه‌ها برای بالغ شدن و رسیدن به تکامل، مراحلی را طی می‌کنند. ابتدا به‌صورت تخم هستند و پس از مدتی، ‌تخم‌ها تبدیل به کرم شده و سپس کرم ها مقدار زیادی برگ می‌خورند تا خود را برای مرحله ی بعد آماده کنند.

در مرحله بعد، کرم، تاری به نام پیله به‌ دور خود می‌تند و مدتی بدون هیچ غذایی در آن زندگی می‌کند. دوران پیلگی مقدمه‌ای برای ورود او به مرحله چهارم است.

در نهایت، پروانه که جانداری بالغ و دارای بال است، از پیله بیرون می‌آید. گویا مهم‌ترین مرحله از زندگی پروانه، در پیله ماندن است که باعث می‌شود او بتواند با استفاده از غذایی که در مرحله قبل مصرف نموده، تحولاتی را در خود ایجاد نماید و به بلوغ و پروانگی برسد.

اکنون انسان محصور در کرونا و محبوس در قرنطینه را تصور کنید. او سال‌ها در حال گردآوری بوده است.

او سالهاست از طریق کار، تجربه‌اندوزی، تحصیل و ... در خانواده و جامعه در حال اندوختن است. گردآوری دانش، تجربه، اطلاعات، انواع و اقسام شناخت و معرفت...؛ همچون پروانه ای که در دوران قبل از پیلگی تا آنجا که می‌تواند مواد غذایی برای دوره ی بعد خود می اندوزد.

آری، دوران قرنطینه و دوری از جامعه دوران پیلگی انسان است. می‌تواند با خود خلوت کند، به اندوخته‌هایش بیندیشد، اعمال و رفتار گذشته اش را سبک سنگین کند، در گذشته اش  سیر کند و  برای آینده اش برنامه ریزی نماید. و یا نه! حتی بهتر از آن، به مبدأش بیندیشد، اینکه از کجا آمده و چرا آمده است؟

اصلا چه رسالتی در این دنیا دارد؟ باید چه‌کارهایی را به انجام برساند؟ درنهایت به کجا خواهد رفت؟ سرنوشتش چه خواهد شد؟ در این فرصت با استفاده از این اندوخته‌ها می‌تواند روح خود را پرورش دهد، تکمیل کند و به بلوغ برساند.

 حقیقتا تنهایی و دوری از جامعه شرایط این بهره‌مندی و بلوغ را برای روح انسان فراهم می‌کند.

 فوائد دوران پیلگی، برای رسیدن به بلوغ را می‌توان از دو جنبه ی فردی و اجتماعی  بررسی نمود. اگر از دریچه ی نگاه فردی به این موضوع بنگریم، پیلگی شرایط تفکر درباره ی انسان و رسیدن به خودشناسی را فراهم می کند.

او را به حق تعالی نزدیک و محاسبه ی نفس را به یاد او می‌آورد. پیلگی انسان را صبور و امیدوار به آینده می‌سازد و حس کنجکاوی را در او تقویت می‌کند.

در قرنطینه ماندن از بعد اجتماعی نیز  می تواند برکاتی برای انسان به ارمغان بیاورد، از جمله اینکه از طریق افزایش مهر و محبت، همدلی و همدردی، موجب تحکیم روابط اجتماعی انسان می گردد.

همان‌طور که با پایان یافتن دوران پیلگی پروانه بالغ از پیله بیرون می‌آید و بال‌های چروکیده ی خود را بازکرده و حیات تازه‌ای را آغاز می‌کند، با پایان یافتن دوره ی شیوع کرونا، بشر محبوس در قرنطینه نیز، بالغ شده و تکامل‌یافته از پیله خود خارج می‌شود و اکنون به گونه دیگری به زندگی می‌نگرد. انسان پسا کرونا دیدگاه متفاوتی به انسان، خداوند و هستی پیدا می کند و به‌عنوان موجودی بالغ حیات معنادارتری را آغاز خواهد نمود.

  

مریم غازی اصفهانی

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۱۷ مرداد ۹۹ ، ۱۳:۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ح

 

بی حجابی نتیجه خودمحوری و ظاهرنگری

انسان ذاتاً موجودی کمال گرا و مختار است و لازمه ی این اختیار، انتخابات صحیح و ناصحیح اوست. ملاک تمیز انتخاب درست از نادرست، پذیرش تبعیت از فرامین پیغمبر رحمت صلی الله علیه و آله و سلم است؛ اما متأسفانه انتخاب اکثر افراد بر اساس تمایلات نفسانی شان شکل می گیرد.

قرآن کریم در این باره می فرماید: «اَفَرَءَیتَ مَنِ اتَّخَذَهُ اِلَهَهُ هَوَاهُ وَ اَضَلَّهُ اللهُ عَلَی عِلمٍ وَ خَتَمَ عَلَی سَمعِهِ وَ قَلبِهِ وَ جَعَلَ عَلَی بَصَرِهِ غِشَاوَهً فَمَن یَهدِیهِ مِن بَعدِ اللهِ اَفَلَا تَذَکَّرُونَ/ پس آیا کسی که معبودش را خواسته های نامشروعش قرار داده دیدی؟ خدا او را از روی آگاهی خود (بر اینکه شایسته ی هدایت نیست) گمراه کرد و بر گوش و دلش مهر(تیره بختی) نهاد و بر چشم(دلش) پرده ای قرار داده است؛ پس بعد از خدا چه کسی است که او را هدایت کند. » ۱

انتخاب خواه درست یا نادرست، بر پایه ی اصولی استوار است. اگر از دریچه ی آموزه های دین به این موضوع بنگریم به این نتیجه می رسیم که پایه های انتخاب صحیح بر این مبناست:

اولاً فرد تنها به دیدن خود بسنده نکند؛ بلکه غیر از خود، به دیگران نیز توجه داشته باشد؛ ثانیاً تمرکز خود را تنها معطوف به نیازهای مادی ننماید و نکته آخر اینکه دنیا نگری صرف، او را از زندگی ابدی غافل نکند.

اگرچه ظاهربینان، زندگی دنیا را فقط خوشگذرانی و لذت می پندارند؛ اما تلقی انسان های ژرف نگر و عاقبت اندیش از دنیا، امری فراتر از لذت و خوش گذرانی مادی است.  

انسان های سطحی نگر تلاششان در جهت رفع نیازهای مادی خلاصه می شود؛ اما انسان  ژرف اندیش به هر وسیله ای برای رفع نیازهایش متوسل نمی شود؛ بلکه با استفاده از عنصر حیا که یکی از ابزار مدیریت احساسات و کنترل تمایلات نفسانی است، خواسته هایش را توسط عقل مهار می نماید.

کمال گرایی انسان موجب می شود هر آنچه در خود کمال می پندارد را به دیگران اظهار نماید. میل به اظهار کمالات بدون ابزار حیا، گاهی انسان را تا مرز خودنمایی و خود فروشی سقوط می دهد.

از جمله عواملی که باعث می شود فضای جامعه به سمت بی حجابی سوق داده شده و بی حجابی در جامعه حکمفرما شود و به حیا و عفت و پاکدامنی برچسب های ناروا زده شود، خودمحوری و ظاهرنگری است.

خودمحوری در انتخاب ها  و تصمیمات، مادر تمام مشکلات اعم از جسمی و روحی، فکری و رفتاری است؛ آفتی که همانند آتش به جسم و روح انسان افتاده و جهنم دنیوی و اخری را برای او رقم می زند.

ظاهر نگری عامل دیگری است که در بروز بسیاری از مشکلات نقش دارد؛ پر کردن چشم از دیدنی های محدود، بی نصیب شدن از دیدنی های نامحدود را به دنبال خواهد داشت.

بی حجابی انسان را به وادی سهل انگاری وارد کرده و نگاه جنسیتی را به جامعه تزریق می کند و در جامعه ای که باید نگاه انسانی حاکم باشد، بی حجابی زمینه نگاه جنسیتی را فراهم می نماید.

جامعه ای موفق است که در آن، نگاه افراد به یکدیگر نگاه انسانی باشد؛ نه جنسیتی.

خداوند در قرآن کریم می فرماید: «وَ لَقَد کَرَّمنَا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلنَاهُم فیِ اَلبَرِّ وَ اَلبَحرِ وَ  رَزَقنَاهُم مِن اَلطَیِّباتِ و فَضَّلناهُم مِن اَلطَیِّبَاتِ وَ فَضَّلنَاهُم عَلَی کَثیِرٍ مِّمَّن خَلَقنَا تَفضِیلاً/ به یقین فرزندان آدم را کرامت دادیم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکب هایی که در اختیارشان گذاشتیم) سوار کردیم و به آنان از نعمت های پاکیزه روزی بخشیدیم و آنان را بر بسیاری از آفریده های خود برتری کامل دادیم. »۲

این آیه اشاره به خلقت کریمانه ی انسان دارد و یادآور فلسفه ی خلقت اوست.

انسان ها باید به این امر نیز توجه کنند که تمام زندگی دنیایی در بعد مادی خلاصه نمی گردد؛ بلکه باید، به فراتر از  بعد مادی هم نگریست و به چیزی بالاتر از آن اندیشید.

 

پی نوشت ها:

۱) جاثیه /۲۳

۲) اسراء/70

مرضیه رمضان قاسم

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۱۷ مرداد ۹۹ ، ۱۳:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر