گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

از لفظ تا معنی

انسان همواره به آرامش نیازمند است و به اقتضای فطرتش طالب آرامش.او هر بار آرامش را در چیزی می بیند و برای رسیدن به آن  تلاشی بی وقفه می نماید. گاهی آرامشش را در یافتن یک وعده غذا می یابد و گاهی در خواندن یک صفحه کتاب . اما همواره بعد از رسیدن به آنچه مقصود نهایی تصورش می کرد، آتش درونی اش سرد شده و دوباره جویای امری دیگر است. گویا این چرخه هر روز و هربار تکرار می شود و انسان در چرخه ی دویدنها و رسیدن ها و باز سیر نشدن ها گرفتار است.

اگر چه انسان با تلاش، خود را به آنچه می خواهد می رساند اما باز دچار دلهره و اضطراب است و کثرت اضطرابها و نگرانیهایش او را آزرده خاطر می سازد.

کمال گرایی انسان بی نهایت است و او همواره می خواهد و هرگز سیر نمی شود ، بنابراین اگر به منبعی نامتناهی متصل نباشد بعد از هر رسیدنی و آرامشی موقت دوباره اسیر اضطراب خواهد شد.

آری تنها راه فائق آمدن بر نابسامانیهای روحی ، برقراری ارتباط با سرچشمه ی پاکیها و خوبیهاست.

بشر امروز به اندازه ای که از خداوند فاصله گرفته به همان اندازه نیز از آرامش جدا شده است.ارتباط با خداوند همسو با نظام تکوین است و قطع ارتباط با اوبر خلاف این نظام .به همین دلیل است که وقتی یاد او در دلها بی رنگ شود هرچقدر هم انسان از سایر جهات بی نیاز شود باز هم انگار چیزی در زندگی کم دارد.

زندگی  و حیات مادی  گاهی کاستی هایی را به دنبال دارد که نتیجه ی آن جز اندوه چیز دیگری نخواهد بود. گاهی نیز انسان در همین زندگی دنیایی غرق در نعمت می شود و  اگر چه کاستی ندارد اما این بار سرمست غرور شده و از شخصیت انسانی اش فاصله می گیرد. یاد خدا از یک طرف اندوههای ناشی از کاستی ها را بر طرف می کند و از سویی دیگر غرور حاصل از سرمستی ها را.

اگر چه عرف مردم ذکر را تنها درگردش زبان و حرکت لبها و شمارش دانه های تسبیح می بینند اما قطعا ذکر و یاد الهی چیزی عمیق تر و فراتر از ذکر لفظیست هر چند ذکر لفظی نیز پیش زمینه ی رسیدن به ذکر قلبیست اما ذکر لفظی مقصد نهایی در یاد خداوند تلقی نمی شود.

بعضی مواقع وقتی از ذکر و یاد خداوند صحبت می شود برخی فکر می کنند همواره به یاد خدا هستند و دلیل این امر را این مطلب می دانند که آنها هرگز خدا را فراموش نمی کنند و دائما چیزی در درون، آنها را متوجه خداوند می نماید. اگر چه این حالت حالتی نیکوست و این ادعا تا حدی صحیح اما در عین حال باید توجه نمود که وجود ذکر و یاد خداوند در زندگی انسان از طریق آثارش ثابت می شود در واقع به یاد "او" بودن باید اثراتی را به دنبال داشته باشد و الا اگر تنها در ذهن خویش به یاد "او" باشیم و در زندگی اثری از یادش وجود نداشته باشد گویا اصلا ذکری و یادی صورت نپذیرفته است.بنابراین باید دقت نمود  از لفظ تا معنا فاصله ایست بسیارکه اگر لطف او نباشد و مهربانی اش ما را در حرکت نگاه ندارد هرآن خطر انحراف و لغزش در کمین ماست

http://nedaesfahan.ir/102327/%D8%A7%D8%B2-%D9%84%D9%81%D8%B8-%D8%AA%D8%A7-%D9%85%D8%B9%D9%86%DB%8C.htm


زهرا ابراهیمی
۱۴ مرداد ۹۷ ، ۱۶:۵۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

🌸🌸بعید قریب🌸🌸

مهم نیست از باب جواد یا باب رضا یا باب دل وارد شوید،مهم این است که با پای دل وارد شوید.از هر بابی که در آیید ایشان نظاره گر زائرانش هست و خوب می داند آنچه را که با او نجوا می کنند ،به هر رنگ و رخت و لباسی که باشی،شاه یا گدا،توانت گوش عالم را کر کرده باشد یا بینوا باشی و صدایت از ته چاه به گوش رسد این ها مقابلش ارزش نیست و تو با هر زبانی که خواهی می توانی عاشقانه و آسوده خاطر برایش بگویی.

نگاهی به اطرافت کنی می بینی که سیاه و سفید،ترک و کرد،عرب و اعجم،هندوا و پاکستانی و اروپایی و توریست ،باهر دین و مذهبی که هستن بدون مترجم او را صدا می کنند.

اندکی درب بارگاهش بایستی اشک های ملتمسانه را می بینی که چه با ا طمینان و با اعتماد به رئوف بودنش دل صاحبانشان را می شویند.

اینجا حرم امن آینه ی تمام نمای الهی است و دل در این مأوا، آرام و قرار می گیرد.

و غصه تو را نگیرد که سفر برایت محیا نیست و او برایت بعید است ،از باب دل قدم به حرم امن الهی اش بگذار و دست ادب بر سینه بگو: 

اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ

اگر مشامت تیز باشد بوی حرم را خواهی شنید . حرم آنجاست که دل بیدارش باشد،بعید باشی یا قریب...

خوشا آن دل که بیدار تو باشد

همی تنها گرفتار تو  باشد

http://nedaesfahan.ir/102009

زهرا ابراهیمی
۱۴ مرداد ۹۷ ، ۱۶:۴۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


خواهر خورشید


برای درک حضورش، لازم نیست به دیاری بعید سفر کنی، بلکه با اندک تأملی به درون خویش،معنویت وجودی ات را وامدار توسل به این بانوی بزرگ خواهی یافت.

فاطمه ی معصومه نه متعلق به شهر قم، که متعلق به سرزمین اسلام می باشد چرا که وجودش در ثمربخشی آموزه های اسلام بسیار تأثیر گذار بوده و هست.

در توصیف منزلت بانوی آب و آفتاب همین بس که ایشان امامزاده ی بلا فصل هستند. از یک طرف دختر امام و از طرفی خواهر امام و سویی دیگر عمه ی امام ...

حرم مطهر و مضجع شریف حضرت معصومه سلام الله علیها بابی است برای توسل علماء و بزرگان، به گونه ای که آنها بهره های علمی و معنوی خویش را نه از آنِ خود، که هدیه ای از سوی این بانو می دانند.

هر کس به فراخور وسعت وجودی اش، از او طلب می کند ، از درخواست برای حل مشکلات مادی گرفته تا توسل برای حل مسأله ای علمی.

بانو، کریمه است و کرامتش ریشه در گذشته های از یاد رفته دارد. کرامتی که باید در بیش از هزار سال پیش جستجویش کرد در همان زمانی که قم بیابانی خشک و غریب و زمینی بلا زرع بود اما به برکت وجود این بانو مرکز تعلیم و تعلم علوم اسلامی شد تا جایی که آموزه های دین از این سرزمین به جهان اسلام صادر گردید.

و اینجاست که می توان به راحتی اذعان نمود که این خاندان حیات و مماتشان هر دو آباد کننده است.

عبادت، خضوع و خشوع، شب زنده داری و روزه داری و همچنین محدثه بودن از جمله ویژگی هایی است که وجود این بانو را از سایر امامزادگان متمایز نموده است.

روایاتی که از این بانوی بزرگوار نقل شده است غالبا در موضوع امامت است و همین امر نشان از تلاش مقدس ایشان برای اثبات امر ولایت دارد.

چرا جای دور می رویم؟! اصلا  حرکتشان از مدینه به سمت خراسان گویای ذوب شدن ایشان در ولایت است.همچون زینبی که عاشقانه به دنبال حسین آمد این بار با تکرار تاریخ فاطمه ی معصومه ، قصد رضا می کند.هجرت با زندگی این خاندان، عجیب عجین شده است!!!

در دنیایی که هیچ وقت به اندازه ی حالا دچار تفرقه نبوده و بالاجبار هر روز با واقعیتهایی تلخ، روزگار ، سپری می کنیم، توجه عمیق و دقیق قلبی به پاره ی تن امامت و ولایت یعنی حضرت معصومه سلام الله علیها می تواند آرامشی عجیب را برای قلبهایمان رقم بزند.

آری ، هرچند خستگی ها حوصله مان را کم کرده اند و به ناچار خود را گرفتار یک لقمه ی نان می بینیم اما گره کردن دستانمان  بر رشته ای از چادر شفیعه ی محشر حلاوتی دارد که به برکتش می توانیم در مسیر صحیح ثابت قدم بمانیم....

وجود خواهر خورشید برای سرزمین ما برکتیست بی بدیل که به یمن قدومش پیشانی بر خاک می ساییم و با هم زمزمه می کنیم این بخش از زیارت نامه ی ایشان را :

یا فاطمه اشفعی لی فی الجنه فان لک عند الله شأنا من الشأن....

http://nedaesfahan.ir/101680/%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%87%d8%b1-%d8%ae%d9%88%d8%b1%d8%b4%db%8c%d8%af.htm

زهرا ابراهیمی

زهرا ابراهیمی
۱۴ مرداد ۹۷ ، ۱۶:۳۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



سردی، ارمغان معماری غربی

قدیم ها در خانه ها دو تا زنگ یا به قول قدیمی ها، کلون داشت یکی حلقه ای، یکی به حالت گوشت کوب.

  وارد خانه های قدیم که می شدی اول باید از یک راهرو بلند و باریک رد می گذشتی  که به آن دالان می گفتند بعد تازه به یک حیاط بزرگ می رسیدی، پذیرایی هم جدا بود.

آشپزخانه یا مطبخ قدیم، آن طرف حیاط بود، دورتر از اتاق ها.

دستشویی را نزدیک در خروجی یا ته ته حیاط می ساختند.

قدیم ها دیوار خانه ها کاهگلی بود. سقف اتاق ها بلند بود.

فرش کف خانه خرسک یا فرش دست بافت بود. زمستان ها کرسی در خانه ها براه بود

قدیم شیشه های اتاق رنگی بود، چند رنگ.

حالا خانه ها را با آجر و بتون می سازند سقف آن ها کوتاه است.

 دیوارها یا گچی اند یا سنگی.

فرش ها ماشینی شده، بجای کلون آیفون و زنگ آمده.

دالان رفته و بالکن آمده.

آشپز خانه کنار پذیرایی است دستشویی و حمام هم کنار آن ها.

چیزی به اسم حیاط وجود ندارد.

شیشه های شفاف با یک پرده زخیم پوشیده شده اند، که مبادا نوری داخل بیاید.

 رنگ دکور خانه ها کرم قهوه ای است، پذیرایی و نشیمن یکیست.

 هرکس اتاق شخصی دارد، شاید سر میز شام 

هم دیگر را ببینند.

شاید برای ما که به خانه های جدید خو گرفته ایم حتی تصور زندگی در خانه های قدیمی هم سخت باشد.

 شاید فکر کنیم که وقتی می توان راحت تر زندگی کرد چرا این سختی را باید تحمل کرد.


قدیم خانه ها دو کلون زنانه و مردانه داشت تا بانوی خانه متوجه شود فرد بیرون از خانه مرد است یا زن.

 دالان داشت تا وقتی نامحرمی می خواهد داخل خانه شود بانوی خانه فرصت  داشته باشد خود را بپوشاند.

بعد از آن هم یک حیاط بزرگ و دل باز پر گل و درخت داشت که بانوی خانه دلش نگیرد.

آشپزخانه را آن طرف حیاط می ساختند که بوی غذا از صبح تا ظهر توی خانه نپیچد و باعث بی اشتهایی خانم خانه نشود.

دستشویی دورترین نقطه نسبت به ساختمان خانه بود تا میکروب آن به داخل ساختمان سرایت نکند.

 سقف اتاق ها بلند بود تا هوای درون اتاق مانده نشود.

فرش ها دست بافت بود و گرمی آن مانع درد دست و پای ساکنانش می شد.

کرسی در زمستان افراد خانواده را دور هم می آورد.

شیشه های اتاق ها رنگی بود تا روح و زیبایی و نشاط در خانه جریان داشته باشد.


حالا خانه ها با یک لایه نازک آجر و بتون ساخته می شود، خیلی راحت صداها و اخبار همسایه کناری را می شنوی.

کف و دیوارش سرامیکی و سنگی است و کف قسمتی از آن را فرش ماشینی پوشانده است. زمستان ها از این همه سردی سرامیک و فرش لرز می کنی و حتما باید پاهایت را با کفش و جوراب محدود کنی.

بوی غذا تا مدتی بعد از طبخ، در خانه می ماند و

گاهی باعث بی اشتهایی و دل زدگی بانوی خانه می شود.

رنگ هایی که درون خانه بکار رفته رنگ های سرد و خنثی است که نهایت هنر دکراتور برای ایجاد تناسب و هارمونی است; غافل از این که یک نواختی ملال آور است و رنگ قهوه ای عامل افسردگی و سردی. 

سقف آن کوتاه است خیلی زود در این خانه ها دلت می گیرد.

چیزی به اسم حیاط هم وجود ندارد که با چرخیدن در آن دلت را سبک کنی.  

هنر معماری امروز یک بالکن کوچک است که بانوی امروزی حتی نمی تواند آزادانه در آن رفت و آمد کند و حتما باید برای استفاده از آن حجاب داشته باشد.

سردی و سردی و سردی ارمغان معماری وارداتی امروز است:

سردی رنگ ها، وسایل و معماری و به تبع آن سردی روح ها.

زهرا ابراهیمی
۲۹ تیر ۹۷ ، ۱۹:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


اینجا فقط من!

ندای اصفهان- زهرا ابراهیمی (کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی)

اینجا همه چیز از من شروع می شود؛ تمام تلاشها برای تغییر من صورت می گیرند و تمام نصایح و اندرزها در جهت ترمیم منِ من خودنمایی می کنند.

اینجا در سبکی که منطبق بر فطرت دست ناخورده من است، دستوراتی ناب وجود دارد که تمرکزش بر انسان سازی بیشتر از هرچیز دیگر است.

در سبک زندگی اسلامی برای تک تک ما در هر مقام و موقعیتی که باشیم وظایف، مسئولیتها و انتظاراتی تعریف شده است که دائما در شرایط مختلف به ما گوشزد می شود.

اینجا خطاها قبل از هر چیز و هرکس متوجه من می شود و این بهترین گام است در جهت اصلاح فرد و اجتماع.

اگر کمی با دقت به اطرافمان نگاه کنیم و یا کمی گوشهایمان را تیزتر کنیم، به وضوح می بینیم و می شنویم آنچه از آگاهی و آشنایی افراد نسبت به حقوقشان بدانها تعلیم داده شده است چه بلایی بر سر جامعه آورده است.

برای زوجهای جوان در کلاسهای آموزشی قبل از ازدواج، بیشتر از اینکه بخواهند تکلیفشان را تبیین نمایند، حقوقشان را بازگو می کنند و آنها را از حقوقشان مطلع می سازند.

به بچه ها نیز در مدرسه حقوقشان را یادآوری می نمایند و در رسانه و روزنامه و هرآنچه مردم ازآن درس می گیرند، کلاس تدریس آشنایی با حقوق به صورت مستقیم و غیر مستقیم، تمام و کمال برپا می شود و همین امر بستر لازم برای جنگ و نزاعی خشن بین گروههای مختلف را فراهم آورده است، تا جایی که گاهی شاهد هستیم که زنان جامعه ما در صدد احقاق حقوق خویش در دادگاهها از این سو به آن سو روانه می شوند و فرزندانمان نیز برای احقاق همان حقوق جسورتر.

قطعا آگاهی نسبت به حقوق، حقی است مسلم که نادیده گرفتن آن از بدترین مصادیق ظلم بشمار می رود، اما نکته اینجاست که آموزش تک بُعدی و یک جانبه در این باب، پرواز با یک بال است.

حلقه مفقوده در کنار آموزش حقوق، آموزش وظایف و تکالیفی است که وجود دارد، چرا که حیات حقوق در گرو انجام وظایف است. اگر شخص وظیفه اش را به خوبی انجام ندهد مستحق حقی نخواهد بود و این نکته ای است که کمتر بدان توجه می شود.

سبک زندگی اسلامی تأکید بر این امر دارد که آنچه درون فرد هست بیرونش را شکل خواهد داد و بر همین اساس خودشناسی به عنوان سودمندترین معارف معرفی شده است چرا که نتیجه خودشناسی چیزی جز خودسازی نخواهد بود. در این سبک توجه به اخلاق و گرایش به اخلاق مداری منجر به تقویت روحیه گذشت و صلح خواهد شد و همین امر باعث می شود تا شخص بیشتر از اینکه بخواهد بر حقوقش پافشاری کند، ذهنش را معطوف وظایف و مسئولیت هایش کند.

سبک زندگی اسلامی با چیزی که امروزه از سبک زندگی می‌شناسیم، فاصله ای بسیار دارد و برماست که با تکیه بر اخلاق مداری و تقدم اخلاق بر حقوق در کاهش این فاصله کوشا باشیم.

http://nedaesfahan.ir/101503/%D8%B3%D8%A8%DA%A9-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%AD%D9%84%D9%82%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%81%D9%82%D9%88%D8%AF%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2.htm



زهرا ابراهیمی
۲۶ تیر ۹۷ ، ۰۸:۰۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر