گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر


افسانه مرادی:

آهای آدم همیشه گرم بمان:



این روزها آرامش شده خیال شده توهم شایدهم یک رویای شیرین که همه به دنبال آنیم...

انگاری هیچکس آرام نیس هیچکس خیالش تخت نیست از هیچکس و هیچ چیز...

این روزها گذراندنش خیلی سخت شده برای من برای تو و برای همه...

دوستی ها رنگ باخته اند و همه درگیر خودهستند حتی هیچکس به دور و برش نگاه ساده ای نمی اندازد...

آهای آدم آری مخاطبم خود تو هستی!کمی سرت را بالا بگیر کمی نگاه کن به من به اطرافت به آدمیان...آدم هایی که شاید محتاج لحظه ای نگاه پر محبتت هستند.

انقدر مغرور نباش کمی از مهرت را به دیگران ببخش...باور کن روزگار سخت تر از آن است که بتوان تنها و بی پشت وپناه آن را سپری کرد شاید روزی برسد که تو محتاج دیگران شوی و دیگران نگاهشان را از تو دریغ کنند....و آن زمان است که خواهی فهمید تنهایی چه معنایی دارد...

بگذار دیگران هم آرامش را با تو تجربه کنند و باور داشته باش همیشه تنهایی نمیتواند بهتر باشد و گاهی باید باهم بود...

و شیرین ترین خاطرات زمانی خواهد بودکه کنار هم بودن را تجربه کنی...

اهای انسان امروزی آهای تویی که کارت شده گوشه نشینی و انزوا...آهای تویی که صبح تا شب همراه و همدمت شده گوشی موبایلت کمی به خودت بیا...خدا نکند روزی برسد که دیگر خیلی دیر شده باشد...روزی که تو حسرت لحظه ای کنارهم بودن را بخوری!

فکرنکن وقت بسیار است و کار امروز را به فردا می اندازی،شاید دیگر وقتی نباشد وتو میدانی گذشته را هرگز نمیتوان به عقب برگرداند...

و روزی فراخواهد رسید که عزیزترین هایت دیگر در کنارت نیستند و تو غم گذشته رامیخوری.

پس خوب باش و همیشه خوب بمان آنگونه که خوب بودنت ورد زبان ها شود چرا که هرچه خواهد ماند همان خوبی توست...گوشه نشین نباش نگذار غم و غصه خود را بر سرت فرود آورند قدرتمند بجنگ مقاومت کن و بدان تو کوهی محکم هستی در برابر تنهایی...

هرگز دوست نداشته باش تنهایی را...البته گاهی خلوت تنها نیاز تو خواهد بود اما بگذار هم خود لذت ببری هم دیگران...پشیمانی را سودی نخواهد بود.

پس مگذار تیرگی قلب مهربانت را فرا گیرد و گرد و غبار بر دلت بنشیند...قلبت را جایگاه مهر و محبت قرار ده تا دیگران قلبشان را میعادگاهت قرار دهند و محبت را از دیگران گدایی کن که زیباتراز این گدایی در جهان وجود نخواهد داشت...

حرف آخرم:اهای ادم امروزی سرت را بالا بگیر در خود فرو نرو درددل کن و کمی با دیگران گرم باش چرا که سردی حس خوشایندی نبوده و نخواهد بود...


http://nedaesfahan.ir/101262/%D8%A2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D8%AF%D9%85-%D9%87%D9%85%DB%8C%D8%B4%D9%87-%DA%AF%D8%B1%D9%85-%D8%A8%D9%85%D8%A7%D9%86.htm

زهرا ابراهیمی
۲۲ تیر ۹۷ ، ۰۶:۴۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

9


به گذشته فکر نکن چون کابوسی بیش نیست و به آینده نیندیش چرا که رویاییست که شاید هرگز دست یافتنی نباشد!

حال را دریاب چرا که هدیه ای زیباست از طرف خداوند...

درست است که میگویند دنیا ارزش ندارد،اما باید جنگید و باید تلاش کرد چرا که راهی است برای رسیدن به سعادت ابدی...

زندگی گذر زمان است،زمانی که همانند برق و باد میگذرد و ما غافل از این گذر!

زمانی فرا میرسد که چین و چروک صورتت و موهای سپیدت گواهی این گذر خواهد بود،روز به روز پیرتر میشوی و فرتوت تر روز به روز خسته تر میشوی و بی حوصله تر،و اینجاست که میفهمی معنای زندگی را...اینجاست که در میابی نزدیک شدن به پایان را...و چقدر باورش سخت است پایان این زیبای شیرین...

زندگی گاهی شیرین است و گاهی تلخ،گاهی سازش باتو کوک است و گاهی با ساز تو نمیرقصد،گاهی کوله باری از سختی و مشکل پیش رویت صف کشیده است که حتی فکرش هم آزارت میدهد و زمانی انقدر شاد و سرخوشی که غافل میشوی از ثانیه هایی که از پی هم میگذرند....

بعضی اوقات آنقدر تنهایی که غصه تو رو در آغوشش فشار میدهد و بغض امانت را میبرد...کسی تو را درک نخواهد کرد جز خودت...این است زندگی!

دنیا بی رحم و ناجوانمردانه عزیزانت را از چنگت در می آورد و هرانچه دوست داری از میان دستانت می رباید و تو همچنان دل میبندی به دنیا و آدم هایش...آدم هایی که به راحتی از تو میگزرند و تنهایت میگذارند،آدم هایی که از پشت خنجر میزنند و خیالشان هم نیست،آدم هایی که جواب اعتمادت را با بی اعتمادی میدهند و تو چه راحت دل میبندی به همین آدم ها...

و عجیب است که خدایت را میفروشی به همین آدم ها،بدان تنها کسی که از پشت خنجر نمیزند همین خداست،خدایی که در ذهن ها چیزی جز مهربانی و آغوش گرمش نمیگنجد!

حال بنگر...انتخاب کن خدا را یا دنیا را؟عشق را یا پایان و نابودی را؟

دنیا همان زمانی شیرین خواهد بود که خدا باشد که عشق باشد...بهشت همان دنیاییست که خدا را در آن میابی!

و زندگی را میتوان به بهشت مبدل کرد اگر معبود حضور داشته باشد...معبودم من دنیارا برای رسیدن به تو می خواهم

زهرا ابراهیمی
۱۶ تیر ۹۷ ، ۱۱:۲۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

                  قرار بود چه کسی خوشبخت شود؟چه کسی سوار مدل بالاترین ماشین ها شود و بهترین لباس ها را بپوشد...درحالی که گوشه ای دیگر از این سرزمین پدری درمقابل فرزندانش سرافکنده شود،طفلی از گرسنگی بمیرد و زنی از بی خانمانی در کنار خیابان های شهر گدایی کند؟

پس انسانیت کجاست!

چگونه میتوان سیر در جایی گرم و راحت سر بر بالشی نرم گذاشت در حالی که گوشه ای از این خاک کودکی از سرما به خود میلرزد؟

چگونه میتوان سفره هایی رنگین انداخت زمانی که طفلی از گرسنگی راضی به خوردن تکه نانی خشک شده...

پس این انسانیت کجا جایش را خشک کرده زمانی که فقر بیداد میکند و هرکس سرش به کار خودش گرم است،پس انسانیت کجارفته انگاه که کودکی لباس ندارد بپوشد انگاه تو درپی بهترین لذت هایی؟

انصاف است این همه تفاوت؟این همه فاصله؟

به گمانم دل ها از جنس سنگ شده شاید هم از جنس فولاد...

نمیدانم شاید هم دیگر دلی نمانده باشد برای آدم های این زمانه که بخواهم جنسی برایش تعیین کنم...

اینگونه زندگی کردن دیگر دل نمیخواهد بلکه نفسی میخواهد سرکش و دور ازخدا...

اگر خدا را باور داشتیم دنیا بهشت بود دیگر کسی غم زندگی را نمیخورد!

دیگر همه به سهم خود قانع بودند هرکس برای رسیدن به بیشترین نمی جنگید،دیگر حقی ضایع نمیشد،دیگر کودکی سرپناهش سقف آسمان خدا در سرمای زمستان نمیشد و دیگر دلی نمیسوخت...

کاش امیدی بود برای بهتر شدن زندگی آدمیان و کاش انسانیت بازمیگشت... 

اما نه...شنیده بودم که انسان سیری ناپذیر است انگاری درست شنیده بودم،چون میبینم هیچکس قرار نیست سیر شود،خوخواهی شده بارزترین صفت برای آدم ها...فقط خود را میخواهند و بس...مدام در حال جنگ و تلاش برای منافع خود هستند انگار نه انگار روزی زندگی تمام خواهد شد!

و انچه باقی خواهد ماند یک جسم بی جان است و روحی که سرگردان شده،اینان باخته اند تمام زندگی را چرا که باور ندارند روزی باید بار سفر را بست و راهی شد...

راهی مسیری که تنها با کوله باری از حسرت و غصه باید طی شود آن هم تنهای تنها بدون هم سفر

زهرا ابراهیمی
۱۱ تیر ۹۷ ، ۱۲:۱۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



 

در وجود انسان نیازهای متعدد روحی وجود دارد که مستلزم پاسخگویی مناسب می باشد، اما متاسفانه انسان گاهی اصلا به این نیازها توجهی ندارد و به دنبال یافتن پاسخی مناسب برای آنها نیست و گاهی نیز با وجودی که نیاز درونی اش را حس  می کند اما در دریافت پاسخ، مسیری غلط را می پیماید.

از جمله نیازهای مهم روحی انسان، ارتباط انسان با خود است.بشر امروز علیرغم پیشرفتهای متعدد در برقراری ارتباطات، در بازشناسی این نیاز به شدت ضعیف عمل کرده است.

مشکل انسان امروز، در برقراری ارتباط با دیگران نیست بلکه در عدم برقراری ارتباط با خویش است.گم کردن خود و دفن شدن حقیقت وجودی او در لابلای نیازهای مادی، او را از خود بیگانه نموده است و اگر بشریت برنامه ای برای ارتباط انسان با خود، نداشته باشد شاهد فجایع و مصائب بزرگتری خواهد بود.

ارتباط انسان با خود، او را به تفکر در مورد رفتارها و گرایشهایش وا می دارد و همین تأملهاست که صبر او در برابر معصیت و خطا را افزون می کند.

از جمله فواید ارتباط انسان با خود، رفع غفلت است. وقتی انسان از درون خویش بر خویشتن ناظری گماشت، تذکرها و نصایح آن ناظر درونی، او را به خود می آورد و غفلتش را می زداید.دستور به تفکر قبل از شروع هر کاری و مکث قبل از هرگفتاری ناظر به همین موضوع است.

بر ما لازم است که بر میزان ارتباط با خود بیفزاییم و هر روز مدت زمانی را ولو محدود، به فکر کردن و اندیشیدن در خود اختصاص دهیم و به فرزندان خویش نیز از همان دوران کودکی فکر کردن در مورد خود و رفتارهایشان را بیاموزیم.

هرچقدر خلوت انسان با خود بیشتر باشد، بهره گیری اش از نیروی عقل نیز افزون تر خواهد بود. البته منظور از خلوت خود با خود، متارکه ی دنیا نیست چرا که زندگی اجتماعی و بودن در بین دیگران، جزء لاینفک زندگی بشر است اما در عین حال می توان در جمع بود و با خود نیز خلوت نمود و نتیجه ی این خلوتهای درونی برای انسان این است که حلال، او را از شکر باز ندارد و حرام، صبرش را نرباید.


زهرا ابراهیمی

 

 


زهرا ابراهیمی
۱۱ تیر ۹۷ ، ۱۱:۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

پاهایش می لرزید کسی زیر بغلش را گرفته بود و کمک می کرد تا راه برود با این حال چند بار پاهایش ضعف رفت و نزدیک بود سقوط کند که همراهش مانع شد سرش را بالا نمی گرفت تا نبیند لحظه لحظه نزدیک شدنش را به طناب گجنبیند طنابی که قرار بود بر دور گردنش انداخته شود دیگر جانی در بدنش نمانده بود که با طناب از او گرفته شود پیش از جان دادن در حال جان دادن بود که صدایی او را میخکوب کرد بخشیدم. گذشتن از خون یک همخون را می توان  اوج بخشش دانست اما بخشش مختص به این مورد نیست گذشتن از خطای فرزند ،همسر ، دوستان ونزدیکان نیز همانند گذشتن از جان یک شخص گناهکار می تواند زنده کننده  یک فرد بلکه جامعه ای شود زیرا بخشش باعث افزایش سلامت روانی افراد می شود و میزان خشونت و جرم وجنایت به همین میزان کاهش می یابد. 

گذشت از نظر پزشکی نیز تأثیراتش ثابت شده است طبق تحقیقات روانشناسان کسی که از دست دیگران ناراحت وخشمگین می شود تا زمانی که آن شخص را نبخشد مدام در ذهنش خطای او را مورد بررسی  و  مرور قرار داده و درباره اش قضاوت می کند. همین امر خشم و غضب فرد را شعله ور تر می کند و باعث رویش کینه ونفرت در دل فرد می شود. شخص مدام درحال فکردن به این قضیه است که چگونه تلافی کند و انتقام بگیرد. در نتیجه شخص دچار اضطراب وفشارهای عصبی، مشکلات قلبی و عروقی، درد های مزمن  می شود. علاوه براینکه جهان را خصمانه می بینند و نمی توانند ارتباط خوب و مؤثری با اطرافیان برقرار کند. 

در روایات  نیز به این  اثر گذشت اشاره شده است. پیامبرصلى ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله می فرمایند:

" تعافوا یسقط الضّغائن بینکم؛

از یکدیگر گذشت کنید، تا کینه‏ هاى میان شما از بین برود."

 بزرگان دینی گذشت از خطا واشتباه  را در صورتی که همراه با سرزنش و تندی نباشد عامل آرامش روحی، طولانی شدن عمر معرفی. می کنند. همچنین خداوند از خطاهای او می گذرد. در جهان آخرت نیز.  بهشت و دریافت مزد از جانب خدا وعده  داده شده است. البته گذشت در جایی که دین را  در معرض خطر یا ضعف  قرار  دهد و یا حق دیگران ضایع کند، به هیچ عنوان توصیه نشده است. اما چگونه می توان گذشت کرد؛ بهترین راهکار این است که  هنگامی که از خطا واشتباه دیگران رنجیده اید،مکان را ترک کنید بعد در گوشه ای آرام نشسته و  بر روی کاغذ تمام ناراحتی خود و گفت‌وگوهای ذهنی در مورد آن را بنویسید. زیرا به شما فرصت می‌دهد تا احساس فعلی و منفی خود را در مورد آنچه رخ داده دقیقا بیان وبه بیرون منتقل کنید. بدین‌ترتیب احساس خشم و ناراحتی کمتری می‌کنید؛ درنتیجه بهتر می‌توانید گذشت کنید. شاید به این نتیجه برسید که تعبیرتان از موضوع درست نبوده یا شاید طرف مقابل بیشتر نیازمند ترحم است تا تنفر. پس وقتی بتوانید بر خشم خود غلبه کنید بهتر می‌توانید دیگران را ببخشید. 



زهرا ابراهیمی
۱۱ تیر ۹۷ ، ۰۹:۴۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر