گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

۱۴ مطلب در دی ۱۳۹۹ ثبت شده است

م

 

 

معلولیت موجب نقص کمال نیست/دیدگاه سالم‌سالاری جامعه تصحیح شود

زهرا ابراهیمی در گفت و گو با خبرنگار مهر، با بیان اینکه معلولیت در نگاه دین، نوعی نقص در کمال محسوب نمی‌شود، اظهار داشت: انسان در نگاه دین، موجودی است که خداوند به او قدرت و توان رسیدن به کمال را بخشیده است، اظهار داشت: آنچه در این دیدگاه، ارزشمندی انسان را اثبات می‌کند، میزان تلاش انسان در راستای رسیدن به کمال است، بنابراین معیار ارزش، نه تفاوت‌های فردی و اجتماعی و نه امتیازات جسمی و مادی، بلکه تعبد و تسلیم انسان در برابر خداوند است.

وی با اشاره به اینکه از سوی دیگر، انسان موجودی دوبعدی است که بعد روحی او بر بعد جسمی‌اش اولویت دارد و جسم، تنها مَرکب و ابزاری در خدمت روح است، بیان داشت: بر این اساس آنچه اصالت دارد و باید موردسنجش قرار گیرد ویژگی‌های روحی انسان و نه خصوصیات جسمی اوست؛ با توجه به این دو مقدمه، هدف آفرینش این است که همه انسان‌ها با امکان تکامل اختیاری که دارند این مسیر را بپیمایند و رسیدن به این هدف برای فرد سالم و معلول امکان‌پذیر است.

مبلغ تخصصی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان تاکید کرد: وقتی خداوند مهربان تبعیضی میان بندگانش قائل نیست و همه را به یک‌چشم می‌نگرد ما نیز باید در روابط اجتماعی خویش افراد دارای معلولیت را نیز همچون افراد سالم تلقی کرده و با همان دید به آن‌ها بنگریم، بدین ترتیب اولین گام برای تصحیح رفتار با معلولان، تصحیح و ترمیم نگرش ما نسبت به آن‌هاست.

وی با بیان اینکه اگر دیدگاه ما نسبت به نقص ظاهری آن‌ها تغییر کند رفتار ما نیز سنجیده‌تر خواهد شد، گفت: در وهله نخست باید بپذیریم که افراد معلول جزئی از جامعه ما هستند و از نگاه حداقلی به آن‌ها بپرهیزیم، درواقع مشکل اصلی معلولان، معلولیت آن‌ها نیست بلکه روش برخورد اجتماع با آن‌هاست.

ابراهیمی گفت: پیش‌فرض ذهنی اکثر افراد در رابطه با معلولان، پیش‌فرض‌های صحیحی نیست. بنابراین در ارتباط با افراد معلول باید پیش‌فرض‌های نامناسب ذهنی را حذف نمود.

وی یکی از ویژگی‌های غلط و نهادینه‌شده در میان مردم ما را ویژگی تجسس برشمرد و ابراز داشت: اکثر ما به‌محض برخورد با افراد معلول فقط ذهنمان حول این موضوع می‌چرخد که علت معلولیت او چیست؟! و گاهی این پرسش ذهنی را به سوال لفظی تبدیل کرده و در رابطه با علت معلولیتش از او می‌پرسیم. این‌گونه رفتارها از نگاه دین مذموم است علاوه بر اینکه این نوع تجسس منجر به ایذای مؤمن نیز می‌شود و گناهش مضاعف خواهد بود.

کارشناس اخلاق و تربیت و مبلغ تخصصی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان اضافه کرد: اگرچه وجود احساسات و عواطف برای انسان نعمتی زیبا از ناحیه خداوند مهربان است اما گاهی روش به‌کارگیری این احساسات نادرست است بارها برخی از افراد به دلیل شدت احساسات در برابر افراد معلول چشمشان از اشک، تَر شده و این مسئله منجر به ترحم بر معلول گشده است.

وی تاکید کرد: معلولان نیاز به ترحم ما ندارند و درک شرایط آن‌ها لزوماً به معنی دلسوزی بیجا برای آن‌ها نیست بلکه هنگام مواجهه با معلولان اگر بنای کمک هم داریم باید این کمک با کمال ادب و احترام و با اجازه گرفتن از خود آن‌ها باشد.

ابراهیمی با تاکید بر اینکه هنگام صحبت با معلولان باید در گزینش کلمات و واژه‌ها دقت کنیم، گفت: به برخی از نقص‌های ظاهری در عرف و ادبیات گفتاری مردم عناوین زشتی اطلاق می‌شود، اما انسان مؤمن در برخورد با افراد معلول هرگز از این عناوین استفاده نمی‌کند. چراکه استفاده از الفاظ تحقیرآمیز آثار بشدت مخرب روانی در پی خواهد داشت و برای خود شخص هم گناه و مجازاتی ثبت خواهد شد.

وی ادامه داد: پرهیز از زل زدن و نگاه‌های تکراری، دوری از اشاره کردن به آن‌ها هنگام صحبت با دیگران، عادی برخورد کردن با آن‌ها، حفظ عزت‌نفس و کرامت آن‌ها، تغییر نگرش‌های منفی نسبت به ازدواج آن‌ها، پرهیز از نگاه‌های تبعیض‌آمیز، مشارکت دادن معلولان در فعالیت‌های گوناگون، تحویل گرفتن آن‌ها در جمع، مشورت با معلولان و بهره بردن از دیدگاه‌ها و نظرات آن‌ها از دیگر بایدها و نبایدهای لازم در این مسئله است.

کارشناس اخلاق و تربیت و مبلغ تخصصی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان تاکید کرد: در روایتی آمده است که حضرت عیسی (ع) از خداوند درخواست کرد که هم‌نشین او را در بهشت نشانش دهد؛ خداوند این خواسته او را مستجاب کرد و به او گفته شد که زنی در جزیره‌ای زندگی می‌کند که هم‌نشین تو در بهشت است. حضرت عیسی با سختی زیاد خود را به آن جزیره رساند و دید آنجا زنی فلج تنها در کلبه‌ای خرابه زندگی می‌کند. حضرت عیسی جریان را برای آن زن تعریف کرد و گفت علت اینکه تو در بهشت هم‌نشین من هستی چیست؟ آن زن شروع کرد به شکرگزاری از خداوند و بیان این نکات که خداوند مرا خلق کرده و به من حیات و روزی رسانده و هرگز مرا رها نکرده و الآن هم پیامبر خودش را به‌سوی من فرستاده است.

وی گفت: حضرت عیسی (ع) وقتی با این حجم از شکرگزاری آن زن مواجه شد گفت همین ایمان و عبادت و رضایت به تقدیر خداوند منجر به هم‌نشینی تو با من در بهشت شده است؛ بنابراین در نگاه دین اگر سلامتی نعمت الهی است اما خودبه‌خود فضیلت محسوب نمی‌شود همان‌گونه که معلولیت و نقص نمی‌تواند رذیلت تلقی شود پس دیدگاه سالم سالاری در جامعه باید تصحیح شود.

زهرا ابراهیمی

لینک مطلب در خبرگزاری مهر

زهرا ابراهیمی
۰۳ دی ۹۹ ، ۱۶:۴۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

حذف عکس قرآن یا عمل به عکس قرآن، کدام شنیع تر است؟

حذف شدن عکس قرآن کریم از کتاب دانش ­آموزان، قلب هر مسلمان معتقدی را به درد میر­آورد. مسلما وجود هر آنچه که دین و مذهب را در ذهن، تداعی می­کند؛ در تربیت دینی فرزندان ما مؤثر است و اگر در چنین اعمالی تعمد وجود داشته باشد؛ باید با فرد خاطی برخورد نمود و با اعتراض همگانی از تکرار این­گونه موارد جلوگیری کرد.

اما با دیدن انواع کیلیپ­ ها و پیام­هایی که این قبیل کارها را مورد شماتت قرار می­دهند؛ تأسفی عمیق همه­ی وجودم را فرا می­گیرد. سال­ها و سال­های متمادی است که سبک زندگی قرآنی آرام آرام از صفحه ­ی وجودمان پاک می­شود؛ ولی دریغ از یک عکس العمل همگانی. نمی­گویم بی­ تفاوت، ولی بسیار ساده از کنار آن می­گذریم و گاهی به اندک تذکری قناعت می­نماییم.

وقتی تجملات به گونه ­ای وارد زندگی ما می­شود که حتی گریبان قشر مذهبی را می­گیرد و گلوی طبقه ­ی ضعیف جامعه را می ­فشارد؛ آیه شریفه «أَهلَکت‌ُ مالًا لُبَداً: ‌(بلد-6) (هلاک‌ کردم ‌‌‌ ‌در‌ دنیا مالی‌ انبوه‌ و بسیار)را از زندگی محو کرده ­ایم. اما کسی غیرتش به جوش نمی ­آید و فریاد وا قرآنا سر نمی­دهد.

وقتی از کوچکترین خیری در حق دیگران دریغ کردیم آیه شریفه‌ی «وَ یَمْنَعُونَ‌ الْمَاعُونَ‌«(ماعون-7)(و از دادن وسائل کمکی ناچیز (منزل که معمولاً همسایگان به یکدیگر به عاریه و امانت می‌دهند) خودداری می‌کنند و (از یاری و کمک به مردمان) دریغ می‌ورزند.) را نادیده گرفته­ایم. در هر کمکی به دیگران در وهله‌ی اول میزان بازدهی برای خودمان را می­سنجیم و اگر سودی عایدمان نشود کار را عبث و بیهوده می ­پنداریم و از انجام آن دریغ می­ورزیم. صدقه دادن ما و حتی احداث مراکز خیریه هم رنگ و بوی تجارت به خود گرفته است.

وقتی در خرید و فروشمان و در کارهایی که بر عهده گرفتیم؛ کم­کاری کردیم به عتاب خدا درقرآن که می­فرماید:« ویل للمطففین الذین إ ذا اکتالوا على الناس یستوفون و إ ذا کالوهم اءو وزنوهم یخسرون»  (مطففین-1تا3) (واى بر کمفروشان .2 آنـهـا کـه وقـتـى بـراى خـود کـیـل مـى کـنـنـد حـق خـود را بـه طـور کامل مى گیرند.  اما هنگامى که مى­خواهند براى دیگران کیل یا وزن کنند کم مى­ گذارند!) بی ­توجهی کرده ­ایم و وجدان­مان هم به درد نمی ­آید. به راحتی حق الناس را وارد معاش خود و خانواد­ه ­مان می­کنیم اما دریغ از یک اظهار تأسف همگانی.

وقتی بی­ محابا اسراف می­کنیم و مواد قابل استفاده را به راحتی از بین می­ بریم، وقتی مسخره کردن دیگران و غیبت پشت سر هم ­نوعانمان، نقل مجالس­مان می­ شود؛ وقتی در نمازمان سهل­ انگاریم و در پرداخت زکات و خمس بی­ مبالات؛ وقتی ریا و تبرج راهی برای ارتزاقمان می­شود؛ وقتی تکاثر و فخر فروشی و غرور و تکبر را سرلوحه­ زندگی قرار می­دهیم و….

و هزاران نمونه از این اعمال که وارد سبک زندگی­مان شده و با قرآن بیگانه است و ذکر همه‌ی آن­ها مثنوی هفت من کاغذ می­شود؛ اما فریاد اعتراضمان گوش فلک را کر نکرده است. حذف عکس قرآن و نام شهدا از مقابل دیدگان، عملی غیر قابل اغماض است اما حذف مفهوم قرآن و تبدیل سبک زندگی  به عکس آنچه در معارف این کتاب آسمانی آمده، به مراتب شنیع ­تر و قابل تأمل ­تر است.

 

آزاده ابراهیمی فخاری

لینک مطلب در ندای اصفهان

زهرا ابراهیمی
۰۳ دی ۹۹ ، ۱۶:۳۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

ش

 

شکار لحظه‌ها و صله رحم مجازی

یکی از جالب‌ترین آداب و رسوم مردم سرزمین‌ ما، رسم شب یلدا است. به نظر شما این شب چه فرقی با سایر شب‌ها دارد؟

شاید بگویید: یک دقیقه از شب قبلش طولانی‌تر است. اما افرادی هم هستند که تفاوتی برای شب یلدا با شب‌های دیگر قائل نیستند. آنها در حقیقت یک دقیقه را اصلاً به حساب نمی‌آورند.

آیا واقعا این یک دقیقه زمان ارزشی ندارد؟ آیا ما در این دقیقه‌های کم و لحظه‌های کوتاه نمی‌توانیم کار مفیدی انجام دهیم؟ به راستی در نگاه دین ارزش زمان چه قدر است؟ آیا با از دست دادن آن‌ها دچار خسران می‌شویم؟ حتما این آیه‌ی شریفه از قرآن را زیاد شنیده‌اید:

«إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ.إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»

بی تردید انسان در زیان‌کاری بزرگی است.مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند و یکدیگر را به حق توصیه نموده و به شکیبایی سفارش کرده‌اند. (سوره والعصر ۲/ ۳)

در آموزه‌های دینی ما از واژه‌ای به نام تسویف استفاده شده است. تسویف یعنی نداشتن برنامه برای انجام امور در وقت مناسب خود و به تاخیر انداختن کارها و امروز و فردا کردن برای انجام عمل (سوف سوف کردن) و در یک کلام از دست دادن زمان و کار را به آینده سپردن. اما چرا خداوند در قرآن می‌فرماید: انسان در خسران به سر می‌برد و این ضرر چگونه به‌وجود می‌آید؟

به نظر می‌رسد یکی از مصادیق این آیه از دست دادن با ارزش‌ترین سرمایه‌ی زندگی یعنی وقت و زمان است. همان سنتی که در شب یلدا برای طولانی شدن یک‌دقیقه‌ای آن جشن می‌گیریم. آری لحظه‌ها و ثانیه‌ها در نگاه دین دارای ارزش هستند. باید توجه داشته باشیم که یک دقیقه زمان، آن‌‌ وقتی به چشم می‌آید که چندین دقیقه در کنار هم قرار گرفته و دقایق را می‌سازند. یکی از بزرگان در مورد شکار لحظه‌ها می‌گوید: از فرصت‌‌هایی که کسی به آن توجهی نمی‌کرد، استفاده نمودم و حالا مرا آدم خوش اقبالی می‌دانند.

اگر انسان بخواهد اهل زیان و خسران نباشد و مصداق این آیه قرار نگیرد، موظف است از دقیقه‌ها و لحظه‌های خویش به بهترین نحو استفاده نماید؛ چرا که مرگ ناگهان انسان را غافلگیر می‌کند و فرصت توبه را از او می‌گیرد، اما شخص عاقل توبه را به تاخیر نمی‌اندازد و به گفته‌ی پروردگار عالم که می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا» الا ای مؤمنان، به درگاه خدا توبه نصوح (با خلوص و دوام) کنید.(سوره تحریم، آیه 8) سعی و تلاش می‌کند تا شرایط لازم را برای توبه‌ی خویش فراهم نماید.

شب یلدا برای ما ایرانیان جایگاه ویژه‌ای دارد و سنت‌ دیرینه‌ای است. از جمله اموری که می‌تواند در این شب در بهره‌گیری ما از وقت و زمان موثر باشد،  موضوع صله‌ی رحم است. انسان مومن بخشی از وقت خویش را به صله‌ی رحم و دید و باز‌دید از دیگران اختصاص می‌دهد. حضرت علی(علیه السلام) می‌فرمایند: «صله رحم کنید، اگرچه به یک سلام باشد»

امسال به دلیل شرایط خاص کرونایی و با توجه به اهمیتی که صله‌ی رحم دارد، ما می‌توانیم همان دید‌ و‌ باز‌دیدهای خودمان را از فضای حقیقی به فضای مجازی منتقل کنیم. پس چه شایسته است که در این شب از طریق فضای مجازی به گفتگوهای فامیلی مشغول شویم و با یک سلام یا ارتباط در فضای مجازی این امر مستحب را به نحو احسن انجام دهیم.

مریم کبائریان

لینک مطلب در ندای اصفهان

زهرا ابراهیمی
۰۳ دی ۹۹ ، ۱۵:۵۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ص

 

صلابت در مقابل ترور شهید محسن فخری زاده/ تأمین امنیت ملی در پرتو جدیت در مجازات دشمن

با توجه به حادثه تروریستی عصر جمعه 7 آذر 99 ، که در آن دانشمند هسته‌ای و نظامی برجسته کشورمان آقای محسن فخری‌زاده، توسط عوامل مزدور موساد و رژیم کودک کش صهیونیستی در آبسرد دماوند ترور شده و به شهادت رسید، طرح برخی نکات بمنظور روشن شدن افکار عمومی ضروری به نظر میرسد که به توفیق الهی به عرض میرسانیم:

1-قاطعیت دولت سعودی در اعمال قانون مجازات  

شهید مطهری در کتاب «انسان کامل» مطلب جالب و مستندی در رابطه با اقدام تحسین برانگیز دولت سعودی نسبت به قاطعیت برای اجرای قانون مجازات اسلامی دارد، و در آنجا توضیح میدهد که قصاص و تنبیه مجرمان چه نقش فوق العاده ای در کاهش آمار سرقت و دزدی در شبه جزیره عربستان داشته است، و امنیت مالی و جانی مسافرانی که به قصد حج وارد عربستان می شده اند را فراهم نموده است

شهید مطهری می فرمایند:حاجی هایى که در حدود صد سال پیش به مکه رفته‏ اند مى‏ دانند و کسانى که خودشان در آن موقع نرفته‏ اند شاید از اجداد خود شنیده باشند یا در کتابهای مربوطه خوانده باشند که در عربستان صد سال پیش، که هنوز قانون قطع دست دزد اجرا نمیشد، وضعیت دزدى و سرقت به چه صورت فجیعی بوده است و چقدر ناامنی و سرقت و شبیخون زدن به کاروان حجاج در آنجا رواج داشته است. در آن زمان که اتومبیل و هواپیما نبود، قافله‏ هاى حجاج با شتر و امثال آن حرکت مى‏کردند و با اینکه مسلّح مى‏ شدند و افراد نظامى بعنوان بادیگارد و محافظ همراه خود مى ‏بردند، باز هم چندان مفید فایده نبود، و عده قلیلی جرأت مى‏کردند که این راههای ناامن و پر از سارق عربستان را طى کنند تا به مکه برسند. اوضاع ناامنی آنقدر وخیم بود که سالى نبود که شنیده نشود که حرامیها و سارقان سر گردنه به قافله‏ هاى حجاج شبیخون زدند و چقدر آدم کشتند و چقدر اموال مردم را بردند و چقدر از خود سارقین کشته شدند. ولى این‏جور کشته شدن‏ها چون روى حساب احتمالات بود، جلو دزدى و تجاوزگری کسى را نمى‏ گرفت و قدرت بازدارندگی نداشت. شاید سالى صدها دزد و صدها حاجى کشته مى‏شدند، ولى باز هم چون قانون قطع دست دزد به اجرا در نمی آمد، اثر بازدارندگی و پیشگیری نداشت.

دولت سعودى علی رغم انحرافات و جنایتهای بسیاری که انجام داده است و هزاران تباهی در کارنامه سیاه خود دارند، لااقل همین یک کارشان در دنیا خوب بود که تصمیم گرفتند قانون مجازات اسلامی مبنی بر ضرورت قطع دست را به اجرا گذارند، و یکى دو سال این کار خوب و شایسته را انجام دادند و انگشت دزدها را در ملأ عام می بریدند. دزدى را به عرفات یا منى و یا جاى دیگرى که همه حجاج بودند آوردند، تا درس عبرتی برای دیگران گردد، طبق آیه شریفه قرآن (وَ لْیَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ) در پیش چشم مردم دست سارق را بریدند، و بارها این مجازات به ظاهر خشن و بی رحمانه را در حضور مردم تکرار کردند.

یک ‏دفعه با کمال تعجب دیدند که چه اثرات مثبتی داشت، و آن حرامیان سارق و عده دیگرى که به علت گرسنگى زیاد دست به دزدى و تجاوزگری و سرقت مى ‏زدند، از ترس بریده شدن انگشتشان، سرقت را ترک کردند و اساساً دزدى از بین رفت. اثر نیکوی پایبندی به قوانین مجازات اسلامی و قصاص تبهکاران آنقدر جالب و شیرین و کاربردی و پرفایده بود که قابل توصیف نبود. بگونه ای که مردم دیدند که در همان سرزمین، بار و چمدان و کیسه پول حاجى مى ‏افتد و چندین روز مى‏ گذرد و احدى جرأت نمى‏ کند به آن دست بزند یا با پایش آن را تکان دهد و در آخر کار، صاحبش پیدا مى‏ شود. مسلما این نتایج شیرین و این امنیت حاصله براى آن بود که مجازاتى که قرآن گفته بود در جاى خودش با قاطعیت و صلابت به اجرا درآمد، و قانون قصاص در جامعه تحقق پیدا کرد.

قرآن‏ کریم درباره لزوم مجازات متعرضان به جان و مال و ناموس انسانها میفرماید:«وَ لا تَأْخُذْکُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ» یعنی مراقب باشید که با توجیهات سطحی و با تحریک و تهییج حساسات بشر دوستانه، قانون مجازات و قصاص را به تعویق نیندازید.

پس این نوع اعتراض های شبه روشنفکرانه که به قوانین جزایی اسلام میشود، و این نوع «رأفتها، دل سوختن‏ها و ترحمها» که برای تبهکاران و اختلاسگران و جانیان و قاتلین انجام میگیرد، در حقیقت ترحمهایى غیر منطقى، کوته بینانه، نابخردانه، کودکانه و احمقانه است؛ و حکایتگر اشک تمساح ریختن است، یعنى قساوتهایى است به صورت ترحم و به عبارت دیگر این نوع ترحم، ترحم در یک مورد و قساوت در موارد دیگر است. بنابراین این نوع ترحمها را نباید به حساب بزرگواری روحی و انسانیت و طرفداری از حقوق بشر قلمداد کرد.

2-تجمیع «قاطعیت» با «ترحم» در مکتب اسلام

متاسفانه باید گفت که گاهى برخی افراد سطحی بین و ناآگاه از عمق معارف اسلامی، بدون آنکه بدانند و بخواهند، (و البته برخی نیز به عمد و دانسته و از روی خیانت) با مواضع غلط خویش نقشه پازل دشمن را تکمیل نموده، و با تحلیلهای غلط و موهوم خویش هم خود و هم افکار عمومی جامعه را دچارخطای محاسباتی کرده، و آنچه را که امری نبایستنی است، بایسته و مطلوب قلمداد میکنند.

در پاسخ به این افراد ناآگاه (و بعضا مغرض) باید چنین گفت که از دیدگاه اسلامی مسلما صفاتی همچون «ترحم، دلسوزی، عطوفت، مهربانی، رافت، شفقت، دل رحمی، گذشت، تغافل، چشم پوشی از گنه کار، عفو و بخشش دشمن، حلم، مدارا، صبر استراتژیک داشتن و » علی رغم آنکه امری مطلوب و ممدوح به شمار رفته، و از نشانه های «انسانیت، کمال و قدرت نفس» تلقی میگردد، اما باید دقت نمود که استثنائاتی هم در کار است، و برخی مواقع اتفاقا صفاتی نظیر «مجازات نمودن خطاکار، اعمال جدیت، قاطعیت، صلابت در برابر دشمنان، تنبیه به قصد پشیمان ساختن تبه کاران» بر «ترحم و عطوفت و صبر استراتژیک داشتن» ترجیح دارد.

به بیان واضح تر چنین نیست که همیشه اغماض و چشم پوشی از گنه کار نشانه کمال و بزرگواری و اقتدار روحی یک فرد یا یک ملت عزتمند باشد، بلکه اتفاقا گاهی ترحم و بخشش و صبر استراتژیک داشتن در برابر قاتلین سفاک و تروریستهای جانی میتواند نشانه ضعف عقلانیت، بی خردی، بی تدبیری، سفاهت و حماقت یک ملت به حساب آید، و موجب ارسال پالس ضعف و ذلت و انفعال به عاملان جنایت گردد. به عنوان مثال بکارگیری قانون حیات بخش «قصاص»، جدیت در مجازات آمران و عاملان حوادث تروریستی، اعمال «خشونت، صلابت و قاطعیت» با دشمنان قسم خورده یک ملت، تلافی بازدارنده در برابر گروهک های تروریستی، مجرمان، تبه کاران، بر هم زننده نظم و امنیت جامعه، و امثال آنها به اذعان تمام عاقلان و منصفان عالم، امری ضروی و اجتناب ناپذیر و خردمندانه است که برای حفظ امنیت جامعه چاره ای جز قبول و تن دادن به آن نیست.

بنابراین ساده اندیشانی که تصور میکنند اسلام یک دین «صلح کل» است و همیشه باید از صلح و صفا و رافت و مهربانی و کوتاه آمدن و دم بزند، و در مکتب اسلام هیچگاه توصیه به جهاد، شمشیر، مجازات، مکافات، صلابت، قاطعیت، اعمال خشونت، اقتداردر برابر دشمن، و نیست! باید بدانند که واقعیت هرگز اینگونه نیست و مکتب جامع و جهان شمول اسلام هرگز بصورت تک بعدی به قضایا نگاه نمیکند، بلکه استفاده از ابزار قهریه و قاطعیت توام با صلابت را نه تنها بد نمیداند، بلکه برای ادب کردن دشمن و گوشمالی دادن متجاوزین، و بمنظور تامین امنیت مردم و جامعه امری ضروی و مفید فایده میداند. قرآن کریم درباره لزوم جامع الاضداد بودن مومنین، و ضرورت تجمیع «قاطعیت» با «ترحم» میفرماید: (و الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ). مومنان حقیقی و تابعین رسول الله ص افرادی هستند که در برابر دشمنان قاطعیت و شدت دارند، اما در میان خودشان اهل ترحم و مهربانی و ایثار و غفو و گذشت هستند.

سعدی شاعر بلند آوازه کشورمان نیز با الهام از تعالیم اسلام به  ضرورت توامانی «عطوفت» و «صلابت» پی برده است و در یکی از اشعار خویش میفرماید:

درشتی و نرمی به هم در به است     چو رگ زن که جراح و مرهم نه است

علاوه بر آموزه های دینی و روایی، روانشناسان و جامعه شناسان و علماى اخلاق نیز بر این مطلب صحه میگذارند و مى‏ گویند «عطوفت، ترحم، بخشش، عفو، رافت و دلسوزی» می بایست توأم با «عقلانیت و رعایت مصالح فرد و جامعه» باشد، و الا خسارات و عواقب سهمگینی به دنبال خواهد داشت. انسانها و جوامع نباید همه جا و نسبت به همه کس، به احساسات و عواطف ترحم بار خویش پاسخ گویند، و نباید همه جا اصل «ترحم و عطوفت و چشم پوشی» را به اجرا گذارند.

از دیدگاه اسلام صرف اینکه عواطف و هیجانات بشر دوستانه انسان در یک جا تحریک و  برانگیخته شد کافى نیست که عجولانه اقدام به «عفو و بخشش و اغماض و چشم پوشی و ترحم و عطوفت» کرد، بلکه باید با عینک عقلانیت به حوادث پیرامونمان نگریست و با مقیاس حسابگری و آینده اندیشی امورات را  سنجید که اقدام برای نرمش قهرمانانه، مدارا کردن با متجاوز، صبر کردن در برابر گستاخی دشمن، پرهیز از اقدامات تنش زا، اعمال اصل «عاطفه، ترحم، عفو و بخشش» و آیا بجا و منطقى است، یا اینکه امری ابلهانه،حماقت آمیز، سفیهانه، نابخردانه و غیرمنطقى است، چرا که موجب گستاخی هر چه بیشتر و جری شدن دشمنان متجاوز در تداوم ستمکاری و ظلم میگردد؟!

تجربه تاریخی و مطالعه تاریخ سیاسی جهان نشان داده که انفعال، نرمش و عطوفت در برابر زورگویان بین المللی و و اتخاذ سیاست ذلیلانه «تنش زدایی» در برابر سلطه گران بین المللی، و پرهیز از مکافات متجاوزین ظالم، نه تنها از میزان خصومت ورزی و کینه جویی و شیطنت های دشمن نمیکاهد، بلکه اتفاقا موجب جری شدن و جسارت بیشتر دشمن گشته، عزم او بر استمرار سلطه جویی و ستمگری را دو صد چندان میگرداند.

3- «آرامشان نگذارید که آرامتان نمیگذارند»؛ رویکرد امام خمینی در برابر دشمنان

مروری بر وصیتنامه و خط مشی مرحوم امام خمینی -رضوان‌الله تعالی علیه- حاکی از آنست که ایشان بعنوان یک فقیه و کارشناس برجسته اسلامی، و به عنوان یک سیاستمدار کاردان و خردمند آینده نگر، همیشه تاکید و سفارش زیادی بر ضرورت اجرای قانون حیات بخش قصاص، و لزوم مجازات نمودن دشمن و متجاوزین و متعرضین به آب و خاک و ناموس این کشور داشتند. میتوان چنین استنباط نمود که امام خمینی ره بمنظور حفظ و حراست انقلاب اسلامی از توطئه دشمنان، و برای صیانت کشور از شر استکبار جهانی و تروریستهای مزدور دشمن فرمولی مطمئن را ارائه نمودند به نام «آرامشان نگذارید که آرامتان نمیگذارند».

ایشان ضمن برحذر داشتن ملت از خوش بینی و اعتماد به متمدن نمایان خبیث غربی، راهکار حفظ و تامین امنیت مردم و نظام اسلامی در برابر خدعه ها و شیطنتها و تحرکات ایذایی و اقدامات تروریستی استکبار جهانی را تمسک به اصل حیات بخش «قصاص» و مکافات سخت و شدید دشمن معرفی کرده، و در یکی از بیانات حکیمانه شان اینچنین می‌فرمایند:

«امروز خدا ما را مسئول کرده است. نباید غفلت نمود. امروز با جمود و سکون باید مبارزه کرد و شور و حال حرکت انقلاب را پابرجا داشت. من باز می‌گویم همه مسئولان نظام و مردم ایران باید بدانند که غرب و شرق تا شما را از هویت اسلامی‌تان-‌به خیال خودشان- بیرون نبرند، آرام نخواهند نشست. نه از ارتباط با متجاوزان خشنود شوید و نه از قطع ارتباط با آنان رنجور، همیشه با بصیرت و با چشمانی باز به دشمنان خیره شوید و آنان را آرام نگذارید که اگر لحظه‌ای آرام گذارید، لحظه‌ای آرامتان نمی‌گذارند».  (صحیفه امام، ج ۱۲ ص ۹۳۲)

نگاهی به تاریخ 42 ساله انقلاب اسلامی بیانگر این است که هر کجا به مجازات سخت و شدید دشمن مبادرت کرده، و فرمول کارساز امام خمینی مبنی بر اینکه «آرامشان نگذارید که آرامتان نمیگذارند» را به اجرا درآورده ایم، از میزان اقدامات تروریستی و جنگ افروزانه دشمنان کاسته شده، و قاطعیت انقلابی و غیورمندانه ما سبب گردیده که آمریکا و متحدانش آنچنان به ترس و اضطراب و وحشت ‌انداخته شوند، که خیال جنگ و حمله نظامی و رودررویی مستقیم تسلیحاتی و دست یازیدن به اقدامات تروریستی را از دستور کار خارج کرده، و به گزینه های دیگری روی آورند.

4- فهرست اجمالی ثمرات «صلابت داشتن در تنبیه دشمن»

موشکباران پایگاه آمریکایی عین‌الاسد در عراق،  سرنگون کردن پهپاد متجاوز و مدرن آمریکا در خلیج فارس، توقیف کشتی انگلیس در مقابل توقیف کشتی ایرانی، موشکباران محل استقرار داعشی‌ها در سوریه به تلافی حمله تروریست داعش به مجلس شورای اسلامی،  تاکید بر انتقام سخت از آمریکا در قبال شهادت سرداران بزرگوار اسلام، سلیمانی و ابو‌مهدی و فهرستی اجمالی از نمونه‌های موفق و کارساز بودن پایبندی به قانون حیات بخش «قصاص» و اعمال «قاطعیت در مجازات دشمن» است، که با الهام از فرمول حیات بخش امام راحل «آرامشان نگذارید که آرامتان نمیگذارند» به اجرا درآمده است.

مطمئنا اگر این قاطعیت و صلابت در مجازات کشورهای خبیث و سلطه جوی غربی نبود ، و اگر شجاعت تحسین برانگیز نیروهای سپاه در مجازات و قصاص دشمن نبود، دیگر کشتی های نفتکش ما قادر نبودند که سرتاسر اقیانوس اطلس را در امنیت کامل طی کنند و محموله بنزینی خود را به سلامت به کشور ونزوئلا (که در همسایگی آمریکا است) برسانند. کما اینکه به اعتراف سیاستمداران آمریکایی اگر ترس از انتقام سخت و بازدارنده ایران مقتدر نبود، دونالد ترامپ هرگز موشکباران پایگاه عین الاسد را به آسانی به نظاره نمی نشست و حتما دست به اقدام متقابل میزد، اما ترس از واکنش مجدد ایران او را به این حد از انفعال و سکوت ذلیلانه واداشت.

علاوه بر جدیت و اصرار امام خمینی بر لزوم آرام نگذاشتن دشمن، رهبر معظم انقلاب نیز بارها بر ضرورت برخورد پیشگیرانه با دشمن تاکید داشته، و لزوم مجازات سخت تروریستها و گرفتن انتقام جانانه از مزدوران تبه کار جبهه «غربی، عبری، عربی»، به گونه ای که درسی فراموش نشدنی برای آنها گردد و موجب بازدارندگی از تکرار اقدامات تروریستی گردد، اصرار دارند. مقام معظم رهبری درباره ترور شهید سلیمانی از کلید واژه «انتقام سخت» پرده برداری نمودند، و حمله موشکی به پایگاه آمریکایی عین الاسد را تنها یک سیلی کوچک به دشمن توصیف کردند که هرگز جای انتقام سخت را نمیگیرد.

در حادثه تروریستی اخیر نیز که منجر به شهادت دکتر «فخری زاده» دانشمند هسته ای کشورمان گردید، رهبر معظم انقلاب در پیام تسلیتشان اشاره داشتند که علاوه بر عاملان، «آمران» این عملیات تروریستی نیز باید مشمول عقاب و مجازات سریع و قاطعانه قرار گیرند، که نشان دهنده پیروی ایشان از فرمول امام خمینی است، مبنی بر اینکه «آرامشان نگذارید که آرامتان نمی گذارند

5-جدیت در مجازات دشمن، توقع مردم از دولتمردان

از این رو انتظار ملت انقلابی، شجاع و غیور ایران اسلامی از دولتمردان و مسئولین کشور اینست که در حادثه تروریستی منجر به شهادت «دکتر محسن فخری زاده» بگونه ای عمل نمایند که مجازات قاطعانه آمران و عاملان ‌ترور، اگر احیانا دیر و زود داشته باشد، اما به هیچ عنوان با سوخت و سوز همراه نگردد.

ضربت متقابل و اقدام واکنشی ایران اسلامی اگر هوشمند، دقیق، قاطعانه، با توکل بر خدا، و بدون ملاحظه تحلیلهای مرعوبانه و غلط انداز شبه روشنفکران غربزده وطنی انجام گیرد، قطعاً نظام اسلامی را به نقطه بازدارندگی فوق العاده ای در برابر جبهه استکبار جهانی می‌رساند، و دشمن دیگر جرات کمترین تعرض به دانشمندان هسته ای ما را به مخیله خود راه نخواهد داد؛ چرا که آمریکای بحران زده و رو به افول، و رژیم اسرائیل بی حیثیت رو به زوال، و  کشورهای وابسته عربی (بخوانید گاوهای شیرده ترامپ) و سایر مزدورهای استکبار جهانی، آنچنان دچار مشکلات داخلی و بحرانهای متعدد اقتصادی و امنیتی و هستند، که به هیچ وجه آمادگی شرکت در یک جنگ تمام عیار سخت افزاری و مواجهه نظامی کوبنده با ایران مقتدر و رو به پیشرفت را ندارند، و لذا امید است که این اقدام تلافی جویانه ایران به معنای واقعی کلمه بر پرونده جنگ و ترور و شرارت جبهه «غربی، عبری، عربی» نقطه پایان ‌گذارد.

فاطمه هاشمیان

لینک مطلب در ندای اصفهان

 

زهرا ابراهیمی
۰۳ دی ۹۹ ، ۱۵:۴۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر