گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

۳۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آزاده ابراهیمی» ثبت شده است

سردار

از صلابت سردار اشک ها تا غربت همرزمان حاج قاسم

غربت همرزمان حاج قاسم نمودی ویژه دارد. اگر هرکدام از این لاله های عاشق در حادثه ای جداگانه به شهادت رسیده بودند، نامشان آوازه ای بلند می یافت و یادشان تمام کشور را پر می کرد، اما نمی دانم در خلوت مستانه شان از خدا چه خواسته بودند که حتی پیکرهای شان هم مظلومانه و در رکاب فرمانده پیش می رود و در پرتوی عظمت سردار اشک ها قد علم نمی کند؛ ولی...

خبرگزاری حوزه | اشک ها مجالی به قلم نمی دهند تا نقشی بر کاغذ بگمارد. اشک نه، خون است که به سرخی شهادت از چشم ها می جوشد و سفیدی کاغذ را به سرخی شقایق بدل می کند.

اشک مدت هاست که با شهادت پیوندی عمیق و جدایی ناپذیر بر قرار کرده است و این بار برای بزرگ مردی دیگر از سلاله پاکان بی اختیار نقش آفرینی می کند.

سرداری که رشادت و رحمت را با هم گره زده بود. چشمانش در درگاه خدا و برای محرومان و مستضعفان خاضعانه می گریست و صلابتش در میدان لرزه بر اندام دشمن می افکند.

آری او مجمع اضداد بود و این برای ما تازگی ندارد؛ چرا که چنین انسان ها امتدادی به بلندای تاریخ دارند. سلیمانی ها درس دلدادگی را در مکتب اربابشان آموخته اند که توانسته اند تولی و تبری را به هم گره زده و از تلفیق آن شخصیتی را بسازند که با جاذبه و دافعه ای پر قدرت دنیا را به تکاپو در آورد.

به همین دلیل است که اشک بر حاج قاسم ها با اشک بر حسین(علیه السلام) تناسبی غریب دارد. برای همین است که نه تنها سستی و رخوت را به ارمغان نمی آورد بلکه، قطره قطره این اشک ها ما را غیورتر و قدرتمند تر می سازد. همان طور که اشک بر حسین (علیه السلام) درخت اسلام را آبیاری کرده و می کند اشک بر سردار دل ها هم درخت تنومند مقاومت را پر صلابت می سازد.

اما در این میان غربت همرزمان حاج قاسم نمودی ویژه دارد. اگر هرکدام از این لاله های عاشق در حادثه ای جداگانه به شهادت رسیده بودند، نامشان آوازه ای بلند می یافت و یادشان تمام کشور را پر می کرد، اما نمی دانم در خلوت مستانه شان از خدا چه خواسته بودند که حتی پیکرهای شان هم مظلومانه و در رکاب فرمانده پیش می رود و در پرتوی عظمت سردار اشک ها قد علم نمی کند؛ ولی به سعادتی نائل شدند که امام خوبان بر جنازه ی شان نماز می گذارد و بر دوش میلیون ها عاشق تشییع می شوند.

حکایت همرزمان این سردار معادله چند مجهولیست که تلاش برای حل آن جز بر حیرت چون منی دور افتاده از وادی عشاق نمی افزاید.

 

 آزاده ابراهیمی فخاری

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۲۷ دی ۹۸ ، ۱۶:۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

ت

تبلیغ به سبک قرآنی

خبرگزاری حوزه / قرآن کریم همه ی جنبه های هدایتی انسان را مورد توجه قرار داده و تحت عناوین  مختلف به بیان و ارئه ی راهکار برای دست یابی به سعادت پرداخته است.

حتی ممکن است این راهکار در قالب یک داستان در فضای به ظاهر متفاوت بیان شده باشد. یکی از شئونی که مبتلا به زندگی انسان ها علی الخصوص طلاب علوم دینی است امر تبلیغ می باشد.

قرآن کریم برای تأثیر گذاری این امر مهم در مخاطب و نحوه ارائه ی شکیل و منسجم آن به افراد،   ضمن بیان روش مبلغان مطرح در این کتاب آسمانی، مطالب مهم و ارزشمندی را نیز به مبلغان گوشزد کرده است.

البته این مطلب را باید به خاطر داشته باشیم که تبلیغ لزوما به معنی ارائه ی سخنرانی به نحو رسمی و در یک جمع نظامند نیست؛ بلکه می تواند مصادیق فراوانی را شامل شود تا جایی که حتی ارائه ی مفاهیم دینی توسط والدین به فرزندان را نیز در بر می گیرد.

یکی از مضامینی که در قرآن کریم دراین باره می توان سرلوحه کار قرار داد، داستان مؤمن سوره یس است.

وی که از او با نام «حبیب نجار»یاد شده است بعد از این که  متوجه طغیان و شورش علیه پیامبر زمان در مرکز شهر می شود با اینکه فردی عامی و ساده در جامعه است، خود را ملزم می داند که با عجله خود را در میان قوم خویش قرار داده و با اندرز و مؤعظه آنان را از افتادن در ورطه ی هلاکت و نابودی نجات دهد.

وی در آغاز با ادای کلمات محبت آمیز به انذار می پردازد و این نشان دهنده اهمیت مهرورزی نسبت به مخاطب برای دریافت پیام مبلغ است.

بعد در قالب چند جمله به هشدار قوم خود می پردازد. محتوای خیرخواهانه دعوت او خود راهکاری فرا روی مبلغان جامعه است ولی این نکته حائز اهمیت این است که ایشان بعد از دلسوزی فراوانی که برای هدایت قوم خویش ابراز می دارد و با اینکه بی هیچ چشمداشتی خود را از محل دوری به نیازمندان هدایت می رساند، به قتل رسانده می شود.

سخنان پر شور و هیجان‏انگیز او که با استدلالاتی قوی و نیرومند و نکاتی جالب و دلنشین همراه بود در آن قلبهای سیاه و سرهای پر از مکر و غرور نه تنها اثر مثبتی نگذاشت بلکه چنان آتش کینه و عداوت را در دل های آنان برافروخت که از جا برخاستند و با نهایت قساوت و بی رحمی او را به شهادت رساندند.

به روایتی او را سنگباران کردند و پیکرش را چنان آماج سنگها ساختند که بر زمین افتاد و جان به جان آفرین تسلیم کرد و به روایت دیگری او را زیر پاها چنان لگدمال کردند که روحش به آسمان پرواز کرد.

اما نکته جالب، بیانی است که خداوند بعد از این چنین شهادتی و بعد از خطاب «قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّة/ به او گفته شد وارد بهشت شو» (یس-۲۶) از وی نقل می کند.

«قالَ یا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُون/ گفت ای کاش قوم من می‏دانستند» (یس-۲۶) در این جمله هنوز هم محبت عمیق نسبت به مخاطب جلوه گر است.

عبارت «ای کاش» در مواقع حسرت عمیق به کار می رود و همین طور کلمه «قوم من» نشان از محبت و عشق به مخلوقات الهی دارد.

او بعد از رسیدن به نعمات الهی و مشاهده جایگاه خود در بهشت نه تنها از عملی که مردم در حق او مرتکب شده بودند اظهار شکایت نمی کند؛ بلکه هنوز هم آرزوی هدایت آن ها را دارد.

این نمونه یک مبلغ دین و پیغام رسان الهی در میان مردم است که قرآن کریم ماجرای تبلیغ او را در ضمن بیان داستانی گنجانده است تا هر کس در هر زمان و مکانی که دغدغه ی هدایت سایرانسان ها را دارد، وی را الگوی خویش قرار داده و به او تأسی جوید.

آزاده ابراهیمی فخاری

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۲۱ آذر ۹۸ ، ۱۷:۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

پی

پیامبر با مهربانی وحدت را جاری کرد

فلسفه بزرگداشت میلاد و شهادت معصومین(ع) شناخت صفات و خلقیات آن بزرگواران و سعی در متخلق شدن به آن ویژگی هاست. مسلم است که برای ما مقدور نیست به شناخت عمیقی ازآن بزرگواران دست یابیم چرا که ظلمت گناه،  لوح سفید قلبمان را مکدر کرده است؛ اما در حد توان باید کوشش کنیم که آیینه قلب خویش را جلا داده تا بتوانیم جلوه‌ای از صفات ایشان را در آن متبلور سازیم.

در رابطه با وجود مقدس پیامبر اسلام (ص) نقل شده است: هر کس به حضور ایشان شرفیاب می‌شد هنگام برگشتن چنان از جام محبتشان سیراب شده بود که می گفت«من محبوب ترین فرد نزد پیامبر اکرم (ص) هستم.» با کمی تامل درباره این ویژگی به خوبی در می یابیم که مسلما ایشان اهل تظاهر و ریا نبودند و وقتی با کسی اینگونه رفتار می کردند حتما محبت قلبیشان را نثار او می کردند. اما چرا ما قادر نیستیم حتی درباره نزدیک ترین دوستان و یا حتی اقوام خود این طور رفتار کنیم؟ چرا حتی فرزندانمان چنین پیام آکنده از محبتی را از طرف ما در وجود خویش دریافت نمی‌کنند؟ چرا نمی‌توانیم با شریک زندگیمان که سالها در کنار او زندگی کرده ایم و حداقل بنده‌ای از بندگان الهی است، این گونه با عشق رفتار کنیم؟
برای پاسخ به این سوال از مثالی ملموس استفاده می‌کنیم. آیا شده عزیزی مثل فرزند و یا خواهر و یا دوستی داشته باشید که به او بسیار وابسته بوده و با تمام وجود دوستش بدارید؟ تقریبا می‌توان گفت هر کسی در زندگی محبوبی دارد که تا حدی به او وابسته است. اما سوال دیگر اینکه آیا پیش آمده که از آن فرد دوست داشتنی و محبوب، مدتی دور باشید یا مثلا ساعتی فرزندتان در خانه خواب باشد و نتوانید او را درآغوش پر مهر و محبتتان جای دهید؟ آیا پیش آمده که در شرایط فراق،  وسیله مورد علاقه او مثل یک اسباب بازی و یا حتی لباسش را ببینید و دلتان برای محبوبتان بلرزد و احساس کنید حتی این وسیله مورد علاقه او را هم به دلیل وابستگی شدیدش به معشوق، دوست دارید؟ آیا در این لحظه عروسک محبوب او را با محبت بر نمی‌دارید و لباسش را نمی‌بویید و با عشق مرتب نمی‌کنید؟ اگر جوابتان به این سوال هم مثبت باشد می توانیم راز دوری قلبهایمان را از یکدیگر را در یابیم. می‌توانیم به علت تفاوت نگاه پیامبر(ص) نسبت به اطرافیانمان پی ببریم.
اگر ما چنین مهری به مخلوقات خدا در خود نمی‌بینیم،  اگر آفریده‌های معشوق را که تمام هستی شان از اوست و مسلما محبوب خالقشان هستند غرق در محبتمان نمی‌کنیم و حتی با نزدیکترین افراد به خود چنین ابراز علاقه‌ای را نداریم باید در رابطه خود با خالق مان تجدید نظر کنیم.
وجود نازنین پیام آور مهربانی‌ها به هر کدام از بندگان خدا می‌نگریستند از این جهت که آن شخص  نیزمخلوق همان خالق است و بدین وسیله وابستگی با حضرت محبوب دارند؛ خالصانه به او عشق می‌ورزیدند و با تمام وجود او را مورد تفقد خویش قرار می‌دادند. در واقع وجود نازنین او تمام هستی را از آن جهت که جلوه‌ای از نور خداست نظاره‌گر بوده و همه را شایسته محبتی عمیق می‌بینند.
اگر عاشق حضرت معبود باشیم به محبوبان درگاهش نیزعشق می‌ورزیم. آری باید با تمسک به عبادت و خلوت‌های شبانه با پروردگار و انجام واجبات و ترک محرمات ریشه محبت حضرت حق را در خود مستحکم تر از پیش سازیم تا قلبمان حرم امن الهی گردد و وسعتی به وسعت عالم وجود یابد تا هر آنچه به او مرتبط است و پرتویی از وجود اوست در آن جای گیرد.

آزاده ابراهیمی 

لینک مطلب در خبرگزاری ایمنا

زهرا ابراهیمی
۰۵ آذر ۹۸ ، ۱۸:۲۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ح

 

 فلسفه حضور زنان و فرزندان در راهپیمایی اربعین

عده ای عقیده دارند، سفر اربعین جای زن­ها و بچه­ها نیست. مردها بروند کفایت می­کند، دیگر بردن خانواده با این سختی در کشوری غریب چه لزومی دارد؟ با این استدلال که زن­ها بیشتراز این­که ثواب ببرند گناه می­کنند. از طرفی هم معمولا موفق به زیارت نمی­شوند، پس چه فایده ای دارد جز این­که ممکن است با مردان تلاقی داشته باشند و چشم نامحرم به آن­ها بیفتند!؟ برای بچه­ها هم سخت و طاقت فرساست و احتمال مریضی و حتی مرگ وجود دارد.

باید گفت کسانی که به این نحو تحلیل می­کنند، احتمالا فلسفه اصلی زیارت اربعین را درک نکرده اند. اگر ما اربعین را میعادگاهی بدانیم که شیعیان بنا بر تأکید اهل بیت(علیه السلام) به تجمع در آن فراخوانده شده­اند تا نمایشگر عظمت راه حسین (علیه السلام) و ادامه دهنده­گان آن باشند و اگر ثمره ی این اجتماع عظیم را زمینه سازی برای قیام مهدی زهرا (عج) بدانیم تحلیلمان شکل دیگری به خود خواهد گرفت. وجود مردها به تنهایی در این مسیر مسلما توجه جهانیان را به این قطعه از زمین معطوف می دارد. ولی وجود زن­ها و بچه­ها وحتی نوزادان در این مسیر چیزی نیست که از نگاه مردم جهان مغفول بماند. کمتر کسی است که این خبر­ها را بشنود و این صحنه­ها را ببیند و به تامل وتفکر فرو نرود. چرا در عصر تکنولوژی و سرعت، تعداد زیادی از انسان­ها با پای پیاده رهسپار این سرزمین هستند؟ چرا بی اعتنا به وسایل نقلیه ­ای که با سرعت از کنار آن­ها می­گذرد، قدم قدم مسیر نهایتا دو ساعتی را چند روزه می­پیمایند؟ حال خودشان می­روند و درد و تاول پا و گرما و سرما را به جان می­خرند، چرا زنان را و حتی بچه­های خود را که مسلما از نیروی جسمی کمتری برخوردارند در این مسیر همراه می­برند؟ اینجاست که مطمئن می­شوند حرفی مهم و عظیم برای گفتن دارند. تنها عمل به یک وظیفه شخصی نیست،  تنها زیارت یک بزرگ نیست؛ بلکه در این رفتن و رسیدن و برقراری همایشی به این عظمت، قصد رساندن پیامی جهانی و همگانی را دارند.

این­جا دیگر مهم نیست که می­توانی دستت را به ضریح مولا برسانی یا نه! مهم نیست روز اربعین در کربلا باشی یا نه، مهم نیست بتوانی تمام راه را پیاده بروی یا نه؟ می­توانی در این همایش شرکت کنی بدون آن که حرمت محرم و نامحرمی را بشکنی! می­توانی باشی فقط به این اندازه که حضورت را عزیز زهرا(س) امضا کند و حجتی باشی برای دل­های آماده هدایت.

اگر به این مهم وقوف پیدا کنی دیگر مطمئن هستی که رسیدن به این هدف عظیم که مورد نظر ائمه بوده است و زمینه سازی برای برقراری عدالت جهانی و نجات کودکانی که زیر بار ظلم و جنایت مستکبران جان می­بازند ارزش دارد که کودکت اذیت شود و یا حتی بیمار گردد و یا حتی خودت و یا او به زمره شهدای  راه حق، ملحق گردید.

شاید فلسفه حضور زن­ها و فرزندان را در این اجتماع عظیم بتوان به حکمت حضور آن­ها در روز عاشورا و واقعه کربلا با وجود نهی بعضی از مصلحت اندیشان، گره زد.

 

آزاده ابراهیمی فخاری

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۳۰ مهر ۹۸ ، ۱۸:۳۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

م

 

 

هنر مداحی نقش تاثیرگذاری در تعمیق باورهای دینی دارد

بسیاری از مواقع تصور می کنیم در مراسم عزاداری سخنرانی اصل است و از تاثیر مداحی غافل می شویم در حالیکه این هنر دینی در تعمیق باورهای دینی نقش بسیار تاثیرگذاری دارد.

آزاده ابراهیمی فخاری در گفت و گو با خبرنگار مهر، اظهار داشت: ممکن است با نظر روشن فکرانه به مجالس عزاداری امام حسین(ع) که این روزها برگزار می­ شود ، تصور کنیم که اهمیت سخنرانی و انتخاب یک سخنران خوب رکن اصلی است چرا که اطلاعات مستمعین را بالا برده و آن­ها را با محتوای دینی و انقلابی آشنا می­ کند.

وی افزود: در واقع برخی این تصور را دارند که سخنرانی اصل است و مداحی چندان اهمیت ندارد و فقط به عنوان یک رسم و برای بخشش گناهان و جمع آوری ثوابی که در روایات برای قطرات اشک بر اباعبدالله ذکر شده است انجام می شود.

استاد حوزه و پژوهشگر علوم دینی بیان داشت: بر عکس این تصور باید بدانیم که نقش یک مداح و یک مداحی خوب در بالا بردن شعور حسینی در کنار شور حسینی اگر که  بیشتر از سخنرانی نباشد کمتر نیست.

وی ابراز داشت: احساس و عاطفه قابل دسترس ترین، گسترده ترین و تاثیر گذارترین راه انتقال یک پیام مذهبی و دینی به مخاطبین است و مداحی یک هنر است که اگر از این هنر درست استفاده شود، می­ تواند عامل گرایش جوانان و  نوجوانان که سرشار از احساسات هستند به دین و درک درست آن­ها از مبانی دینی گردد.

ابراهیمی ادامه داد: به یقین استفاده از دلیل و برهان در ایجاد فهم دینی جای خود را دارد ولی یکی از عواملی که می تواند در گرایش مردم به هر عقیده ای موثر باشد بهره بردن از احساس است

وی اضافه کرد: در واقع در عقاید دینی، احساس مذهبی نقش موثری دارد و اگر این احساس و شور جهت مند و هم سو با شعور و فهم دینی باشد می ­تواند در تقویت عقیده اثری عمیق باقی بگذارد.

این استاد حوزه ابراز داشت: البته باید دقت کنیم که در این امر تنها داشتن صدای خوب و توانایی اداره مجلس به نحو شایسته ملاک نیست.

وی افزود: در واقع بر دوش کشیدن کشیدن چنین رسالت بزرگی پاکی درون و صفای ضمیر می طلبدو خالق این اثر هنری باید در درجه اول با تهذیب و تعالی نفس، روح قدرت­مندی یافته باشد تا هنرش روح و جان مخاطب را جلا بخشد و بر اعماق جانش تاثیر گذارد.

ابراهیمی اظهار داشت:  در واقع تا طهارت در قلب حاصل نشود، شراب طهور لایق آن نگردد و در نتیجه فرد معارف را به نحو اتم و اکمل دریافت نمی کند چه رسد به این­که توانایی ارائه به مخاطبان را داشته باشد؛ بر این اساس زمانی­که مداح خود لایق وصل شد دیگر اثری از اشاعه خرافات و ارائه محتوای غلط در اثر هنری اش نیز دیده نخواهد شد.

وی گفت: ازاین پس شعر و شور تمثیل حقایق متأثر از روح قدسی است که از عالم ملکوت سرچشمه می گیرد و مداح دیگر نیازی ندارد برای تحریک احساسات و به قول معروف گرم کردن مجلس از ابزار ناصحیح بهره ببرد چراکه سخنش پس از تحقیق و تفحص در روایات صحیح، از سویدای دل بر می ­آ­ید وچاره ­­ای جز نشستن بر قلب مخاطب ندارد.

این پژوهشگر علوم دینی با تاکید بر اینکه بهتر است این هنرمندان  در ایفای نقش خطیرشان به جای سبک آفرینی در پی سبک کردن روح و جان از تعلقات دنیایی باشند، تصریح کرد:  برگزار کنندگان و مستمعین این مجالس نیز قبل از آن­که صورت و صدای خوش را ملاک گزینش قرار بدهند باید ذاکری خوش سیرت را طلب کنند که در غیر این صورت شاید این نوع مداحی  برای عده زیادی جذاب و دلنشین باشد اما در دستیابی آن به اهداف حسینی(ع) جای تردید وجود دارد.

 

آزاده ابراهیمی

لینک مطلب در خبرگزاری مهر

زهرا ابراهیمی
۳۰ مهر ۹۸ ، ۱۸:۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر