گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر
زهرا ابراهیمی
۱۹ اسفند ۹۷ ، ۱۷:۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



عشقعاشقانی که چون شمع سوختند

این سوال بارها و بارها از جانب افراد مختلف مطرح شده و پاسخ های گوناگونی به آن داده شده است.اما بیایید یک بار هم قضیه را منظر اهل البیت اباعبد الله(علیه السلام) نظاگر باشیم.

 تا کنون پای درد دل شهدا و یا در زمان کنونی همسر مدافعان حرم نشسته اید؟ شرح دلدادگی آن ها را شنیده اید؟با اینکه همسر آن¬معصوم نبودند.حتما دجار خطا ها و اشتباهاتی در زندگی و ارتباط با همسر خود بوده اند.ولی اگر از آن ها بپرسیم آیا دوست داشته اند تا آخرین لحظه کنار همسران خود باشند و تا آخرین نفس عشق خود را نثار معشوق  کنند چه پاسخی خواهند داد؟آیا این منتهای آرزوی آن ها نبوده است؟

حال در صحرای کربلا با امامی و مرادی رو برو هستیم که هنوز که هنوز است بعد از گذشت 1400 سال، میلیون ها دلداده در هر گوشه از جهان مشتاق جان بازی در حریم عشق او هستند.عشق بازانی که حتی برای یک لحظه با او نبودند ودر کنارش زندگی نکردند؛ولی تنها با شنیدن وصف او ندای «یالیتنا کنا معک »آنها گوش فلک را کر کرده است.

 حال باید پرسید،همسری همچون رباب که تاریخ از او به عنوان عارفه ای یاد می کند دوست داشت امامش،ولی زمانش و همسر ومعشوقش را تا پای جان همراهی کند یا نه؟آیا از دست دادن علی اصغر برای او سخت تر بود یا دوری از محبوبی که سال ها طمع زندگی بهشتی را در کنارش تجربه کرده بود؟  این همه وصف لحظات قبل و بعد از شهادت امام و یارانش را شنیده اید اما تاکنون شنیده اید که تاریخ لحظه ای پشیمانی و اظهار عجز از طرف نه تنها همسران و نزدیکان امام(علیه السلام) بلکه حتی همسر یاران امام نقل کرده باشد؟ بزرگوارانی چون ام البنین (نا مادری امام (علیه السلام))که به دلایلی شرایط حضور در صحرای کربلا را نداشتند موقع بازگشت کاروان تنها سراغ عزیز زهرا(سلام الله علیها) را می گیرند و به این طریق عشق بی بدیل خود به حسین(علیه السلام) را در تاریخ ثبت می کنند.

در این میان وضع و حال دلدادگی خواهرش زینب (سلام الله علیها) که بر همگان مکشوف است. همراهی او با برادرش در همه سفر ها شرط ضمن عقد او بود چرا که طاقت دوری نداشت. این سوال تنها از جانب ما آینده گان مطرح شد ولی در آن زمان شاید همسران و فرزندان ایشان برای بودن کنار حضرتشان با یکدیگر نرد عشق می باختند و از فکر دوری از محبوب  چون شمع می سوختد.


آزاده ابراهیمی


زهرا ابراهیمی
۱۹ اسفند ۹۷ ، ۱۷:۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

رسالت

رسالت هنر

در جامعه کنونی با توجه به پیشرفت علوم تجربی وتوجه بیشتر به محسوسات هنر جایگاه والای خویش را از دست داده است و به ابزاری صرف برای ایجاد هیجان در مخاطب بدل شده است . امانیسم هم با محوریت انسان و رفتار واعمال آن فقط به بررسی جنبه های وجود جسمانی او می پردازد .هرچند اعمال او صرفا جنبه جسمانی وحتی نزول او از مرتبه انسانی به مرتبه حیوانی باشد.هنرمند در این زمان به هدف تعالی جامعه هنر نمی آفریند وخود را به این امرمتعهد نمی داند .

   در بسیاری از موارد نیز از آنجا که به بعد روحانی انسان توجه نمی شود هنر را حذف می کند. آری اگر نوشین آب فقط برای رفع عطش از جسم باشد فرقی نمی کند از چه لیوانی نوشیده شود.حتی اگر آن لیوان یک بار مصرف باشد مشکلی از لحاظ زندگی جسمانی  او ندارد ولی آنکه آب را به نیت رفع عطش از روح وجسم می نوشد به همه جوانب وسیله توجه می کند.لیوان سفالی که با طینت انسان هماهنگی دارد، با بردن نام پرودگار هنگام نوشیدن آب تشنگی را از روح انسان برطرف می¬سازد.

     وقتی معمار،خانه را صرفا برای استراحت جسم ساکنان آن می سازدو آن را محل نزول روح نمی بیند،فقط وسیله راحتی جسم را فراهم میکند.اما معماری که هنرمند قدسی است،در خشت خشت آن روح انسانی را هم در نظر می گیرد.از بیرونی تا اندرونی از سکوی کنار درورودی گرفته تا هشتی ابتدای منزل که وقتی کسی وارد می شود با قرار گرفتن در آن تمام نا آرامی های بیرون خانه را همان¬جا فرو می ریزد وبا بساطت خاطر به آن وارد می-شود .چنین منزلی محل پرورش روح وجسم انسان واقع می شود.

       اگر انسان فقط همین بدن جسمانی باشد فرقی نمی کند بر روی چه فرشی قدم بگذارد.آنچه اهمیت دارد استقرار و آسیب ندیدن جسم است.ولی وقتی به جنبه روحانی او توجه میشود نقوش روی قالی که با دستان هنرمند دختر بچه روستایی نقش بسته است اهمیت پیدا میکند.

  در این میان رسالت هنرمند خطیر تر از گذشته می نماید چرا که وی بر خلاف سیر جامعه جسم را تنها مرکبی برای روح می داند ودر حد ابزاری برای حرکت به سوی دیار معشوق به تیمار آن می پردازد.در این زمان مبلغ دینی باید بیشتر از پیش به   تهذیب نفس وکسب مقامات عرفانی بپردازد واز طرف دیگر با ممارست در زمینه هنر های مختلف آن را جهت برقراری رابطه بین خالق ومخلوقاتش به کار گیرد.

 

آزاده ابراهیمی
زهرا ابراهیمی
۰۲ اسفند ۹۷ ، ۲۳:۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

ف

اشک های فاطمه (س)

     آه از این بغض گلوگیر که امانم را بریده . دو باره ایام فاطمیه از راه رسید و من صدای گریه های مادرم زهرای مرضیه را بعد از قرن ها از کوچه های مدینه می شنوم و می گویم :

     فاطمه جان : گفته اند مثل پدر راه می رفتی ، مثل پدر سخن می گفتی ، حالا مثل پدر بر هدایت این قوم حریصی ، و بیراهه رفتنشان برایت سخت است . نمی دانم آیه   ... عزیز علیه ما عنتم ، حریص علیکم ... (1) در وصف توست یا در وصف پدرت رسول خدا ؟

       آرس دوست داشتی بعد از رحلت پدر بزرگوارت رسول الله صلی الله علیه و آله  ، همه مسلمانان زیر لوای توحید ، به رهبری حیدر کرار امیر المومنین علیه السلام جمع شوند و او هم قانون خدا را اجراء کند  و روی زمین بهشتی از نور بسازد و دست همه را بگیرد و تا خدا ببرد .

 اما صد افسوس مردم ، اهل بیت پیامبرشان را رها کرده ، باب شهر علم ، مولی الموحدین را خانه نشین نمودند و راه نادانی را پیش گرفته و به جاهلیت باز گشتند .

    و اکنون با این تن خسته و مجروحت هنوز به فکر هدایت این امتی و با سلاح اشک برای اثبات حقانیت ولایت می کوشی ...

    اما فاطمه جان به گمانم این بار خدا با " لعلک باخع نفسک علی آثارهم " ( 2 ) ترا تسلیت دهد .

 

1-    لقد جاء کم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمومنین روف رحیم . توبه ، 128

2-    گویا از شدت غم ، قالب تهی می کنی که اینان ایمان نیاوردند { با خع به کسی می گویند که از شدت غم مشرف به مرگ است }

 سادات اصفهانی


زهرا ابراهیمی
۳۰ دی ۹۷ ، ۱۶:۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ذ

ذکر؛ نیازی فطری

یکی از اموری که لازم است در خواندن ادعیه و قرآن و نماز بدان توجه نمود این است که به تمام آنچه از معصومین علیهم السلام به دست ما رسیده عنایت و توجه ویژه ای داشته باشیم.

برخی از ادعیه و سوره ها به دلیل کثرت استفاده ، در بین مردم بسیار معروفند و این در حالیست که سایر ادعیه که آنها نیز از همان معصومین علیهم السلام نقل شده اند مهجور مانده اند.

در واقع ما اکثر مواقع متناسب با مناسبت ها و یا همسو با ویژگی های روحی و حال درونی خود دعا و ذکری را برای خواندن انتخاب می نماییم اگر چه این امر بسیار پسندیده است اما لازم است خود را از خواندن سایر ادعیه و سورها و نمازها نیز محروم ننماییم.

هر کدام از اسماء الهی تاثیری خاص و ویژگی منحصر بفردی  دارند و توجه به حق از مسیر هزاران اسم از اسماء الهی قطعا موثرتر است از توجه به حق از طریق تنها دو یا چند اسم.همانگونه که در دعای جوشن کبیر با ذکر هزار اسم از نامهای خداوند متعال توسل خویش را کامل می نماییم.

نکته ی دیگری که می توان در باب ذکر بدان اشاره نمود این است که نباید ذکر گویی و توجه به مستحبات ما را از عمل به واجب بازدارد، برخی از افراد در برنامه ریزی خود به گونه ای عمل می کنند که حتی در وقت فریضه ی نماز، به امور مستحب مشغول شده و خود را ازفضیلت نماز اول وقت محروم می نمایند.

ذکر الهی به معنی یاد خداوند بودن است و وقتی یاد خداوند در دل انسان باشد، گناه و معصیت جایی ندارد پس اگر ذکر می گوییم و همچنان اهل گناهیم باید بدانیم که ذکر ما ذکری حقیقی نیست و تنها در حد لقلقه ی زبان می باشد.البته این گفتار نباید فضا را برای عده ای فرصت طلب باز نگه دارد و به این بهانه ها گفتن ذکر را به طور مطلق خالی از فایده بدانند بلکه همین اذکار زبانی می تواند پله ای برای رسیدن و درک اذکار حقیقی شود.

از جمله لوازم اعتقاد به خداوند، باورمند بودن نسبت به عبادت و دعا و ذکر است. انسان مسلمان و خداباور نسبت به تاثیر امور معنوی در زندگی،  اعتقادی عمیق دارد و حاضر نمی شود به بهانه های واهی  از اینگونه امور دست بکشد.بالاترین هدف برای انسان مومن، رسیدن به کمال است ورسیدن به کمال با ابزار روح امکان پذیر است و آنچه در تسریع این حرکت برای روح موثر است،  میزان توجهات روح است یعنی هرچقدر روح متوجه تر باشد نسبت به خداوند، تقرب او و رسیدن به کمالش سهل تر خواهد شد و آنچه در توجهات روح موثر است، ذکر و یادخداوند است. نتیجه این که رسیدن به کمال بدون ذکر و یاد او امکان پذیر نمی باشد.

نیازمندی انسان به ذکر و یاد خداوند نیازی فطری و درونی است. وجود انسان همواره با خلأهایی همراه بوده و حسی درونی، او را به سمت پرکردن خلأها و رفع نواقصش می کشاند. این حس همان حس خداخواهی یا گرایش به خداوند است که نیاز به پرستش را ثابت می نماید وذکر و یاد خداوند بهترین راه برای رفع این نیاز است.

در کنار نیازهای معنوی و روحی، نیازهای مادی نیز می تواند انگیزه ای برای رو آوردن به سوی خداوند و یاد او باشد.به همین دلیل است که در روایات به ما توصیه شده نمک غذای خویش را هم از خداوند بخواهید. در واقع توسل و یادخداوند برای رفع نیازهای مادی نیز دارای ارزش است و عبادت تلقی می شود و می تواند نردبام رسیدن به مراتب بالاتر باشد چون همین انگیزه های مادی هم می تواند پیوند و ارتباط انسان را با خداوند زیاد نماید اگرچه پایین ترین مرتبه ی ذکر محسوب می شود.

 

زهرا ابراهیمی کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات شعبه اصفهان



لینک مطلب در خبرگزاری رسمی حوزه

زهرا ابراهیمی
۳۰ دی ۹۷ ، ۱۵:۴۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر