گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

۳۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آزاده ابراهیمی» ثبت شده است

ا

 

امام صادق (ع)، الگوی مدیریت بحران

زندگی امام صادق (علیه السلام) توام با تغییر سلسله حکومتی و همچنین توام با آشوب و نزاع بر سر قدرت بود. هر از گاهی قیام به خونخواهی سید الشهدا (علیه السلام ) و مقاصد معنوی از این دست درگوشه و کنار ممکلت اسلامی به وقوع می پیوست.

این دوره همراه است با آشفتگی حکومت و بالتبع آشفتگی ممالک وصد البته اضطراب و دلهره در مسلمین. از طرف دیگرعصری است که در میان آشفتگیها مکاتب نو شکل می گیرد ، عقاید تازه منعقد می شود ، علوم جدید معرفی می گردد و مسلمانان دنیای تازه ای را پیش روی خود می بینند،  میتوان گفت که به نوعی زمینه ی تهاجم فرهنگی برای غیر مسلمانان مهیا میشود، این دنیا تازه بوی عطر پیغمبر (صلی الله علیه و اله ) را از یاد برده و عدل علی (علیه السلام ) را به دست فراموشی سپرده است . زمانی اینچنین سپری می شود ، جنگها به ثمر می نشیند و حکومت جور اموی سقوط می کند . منادیان الرضا من آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم ) به لطف نام آل محمد (صلی الله علیه و آله ) و ستم امویان به سر منزل مقصود راه یافته و بر کرسی خلافت تکیه  می زنند و تکیه زدن بر مسند قدرت همان و ظلم به آل محمد (صلی الله علیه و آله ) همان . بنی العباس پایه های حکومت خود را محکم کردند ، آن چنان که قیامهای متعدد تزلزلی بر کارشان وارد نساخت . منصور که بعد از برادرش به تخت خلافت نشسته و دومین خلیفه به شمار می آمد سخت در کار صادق آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم ) در مانده بود،  نه قدرت کشتن وی را داشت و نه تحمل حقیقت وجودش را ، به نا چار و نیز برای مقابله،  به دسیسه ای روی آورد و از راه مکتب سازی قدم به جلو نهاد و از  مکاتب جدید و البته انحرافی استقبال کرد.

در این موقعیت حساس حضرت فوت وقت را جایز نشمرده و یک تنه به مقابله بر میخیزد . انسانهای زبده را شناسایی کرده و دل و عقلشان را به مدد میگیرد ، تعلیمشان می دهد و و در تربیت اسلامی آنها همت میگمارد، به طوری که شمار بسیاری از دانشمندان برجسته و پیشوایان مذاهب اهل سنت نیز از آن حضرت حدیث نقل کرده و از بهره‌ وران دانش آن حضرت محسوب می‌ شدند. حتی در علومی که به طور مستقیم وجهه ی اسلامی ندارند مانند شیمی و طب،  شاگرد میپروراند تا عاملی باشد برای جذب حد اکثری حتی از میان غیر مسلمانان،  سپس آنها را به نقاط دور و نزدیک گسیل میدارد تا او را بشناسانند و معارف حقه‌اش را تعلیم دهند . در واقع امام (علیه السلام ) به همراه شاگردانی که هر یک مقام علمی شان حتی از زبان دشمنان ولایت قابل اغماض نیست، صبورانه به مقابله برخاستند.

هر چند منصور که تاب نوری درخشنده در دنیای ظلمانی خود را نداشت سر انجام با قطراتی زهرآلود شمع وجود امام را خاموش کرد، ولی پرتو انوار قدسیه آن بزرگوار همچنان روشنایی بخش دیده حقجویان و حق باوران و حجتی برای پیروانش در استفاده بهینه از شرایط و مقتضیات زمان می باشد.

 

آزاده ابراهیمی فخاری

 لینک مطلب درخبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۱۹ تیر ۹۹ ، ۱۶:۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ا

افطار یا ابطال؟

خداوند در قرآن روزه را عامل کسب تقوا معرفی می کند.

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (بقره-۱۸۳)

ای افرادی که ایمان آورده اید! روزه بر شما نوشته شده، همان گونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد تا پرهیزکار شوید.

اما سال ها از عمر ما گذشته و رمضان های زیادی را پشت سر گذاشته ایم. تمامی این ماه ها را روزه دار بوده و سحر تا افطار از آب و غذا پرهیز کرده ایم؛ لکن گوهر تقوا را در خود نمی‌یابیم؛ یا حداقل افزایش آن را نسبت به قبل از ماه مبارک در خود احساس نمی کنیم.

شاید شنیده باشید که علت نرسیدن به نتیجه ی مطلوب این است که تنها روزه ی شکم می  گیریم؛ در حالیکه لازم است در کنار آن زبان و گوش و چشم و در مجموع همه ی اعضای ما روزه باشند و از آنجا که در ماه رمضان تلاشی برای پرهیز از گناهان نمی کنیم، روزه تأثیری در تقویت تقوا در نفس ما ندارد و روز عید فطر تفاوتی با روز اول رمضان در خود احساس نمی کنیم.

 درست است که برای حاصل شدن کمال بهره مندی از این ماه مبارک پرهیز از همه ی گناهان لازم است؛ اما آنچه باید مورد توجه قرار گیرد، این است که خداوند روزه را با همان معنای مصطلح خود عامل رسیدن به تقوا دانسته است وگرنه پرهیز از گناهان چیزی نیست که به ایام خاصی از سال اختصاص داشته باشد. ما همیشه و در همه حال با پرهیز از معاصی می توانیم تقوا را در خود نهادینه نماییم. اما روزه ویژگی خاصی دارد که می تواند سرعت سیر ما را افزایش دهد و ما را در سرازیری رسیدن به قرب الهی قرار دهد و آن ویژگی خاص همان تحمل گرسنگی و تشنگی در روز است. بنابراین صحیح آن است که سؤال را این گونه مطرح کنیم که چرا روزه طبق وعده ی الهی باعث سرعت دهی در رسیدن ما به پرهیزگاری نمی‌شود؟ به نظر می رسد نباید از عامل پرهیز از غذا در رشد معنوی انسان غافل بود.

ما احادیث زیادی از معصومین (علیهم السلام) در باب جوع داریم که نمی‌شود نسبت به آن‌ها بی‌توجه بود.

به عنوان مثال، حضرت علی(علیه السلام) می فرمایند: «نِعمَ عَونُ الوَرَعِ التَّجَوُّعُ/گرسنگی کشیدن، چه نیکو یاری ‏ای برای پاک‏دامنی است! » (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص ۳۲۰، ح ۷۴۰۷)

و نیز فرموده اند: « إِنَّ الشَّیْطَانَ لَیَجْرِی مِنِ ابْنِ آدَمَ مَجْرَی الدَّمِ فَضَیِّقُوا مَجَارِیَهُ بِالْجُوعِ وَ الْعَطَش‏»

(شیطان در درون آدمی به سان خون، جریان می‏ یابد. گذرگاه ‏های او را با گرسنگی و تشنگی، تنگ کنید.) (مجموعه ورام ج ۱، ص ۱۰۱)

آری اگر روزه ی ما خاصیت سرعت دهی در رسیدن ما به سرچشمه ی زلال تقوا را از دست داده است، به این دلیل است که، خاصیت تحمل گرسنگی و تشنگی روز را با افراط در خوردن و آشامیدن درفاصله ی بین افطار تا سحر از بین می‌بریم.

اگر تمام روز در فکر تدارک تغذیه ی بعد از افطار باشیم و بعد از آن نیز شکم هایمان را چنان از مواد غذایی و آشامیدنی انباشته کنیم که راهی برای نفس باقی نماند، نه تنها روزه عاملی برای رسیدن و دستیابی سریع تر به تقوا نمی شود؛ بلکه باعث دور شدن از تقوا و به تبع آن نرسیدن به سعادت خواهد بود.

امام باقر (ع) می فرماید:

نزد خدا چیزی مبغوض تر از شکم پر نیست. (الکافی، ج ۶، ص ۲۷۰)

پس باید در مغرب روزه را افطار کرد نه اینکه تمام خواص آن را ابطال کنیم.

آزاده ابراهیمی فخاری

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

 

زهرا ابراهیمی
۲۸ خرداد ۹۹ ، ۱۲:۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ا

 

امام حسین(علیه السلام) الگویی برای خدمت رسانی در ایام قرنطینه

ماه شعبان که می­ رسد عطر و بوی اعیاد ولایت، فضا را عطر آگین می­ کند. با رسیدن هر کدام از این مناسبت­ های مبارک، شایسته است که نهایت تلاش و کوشش خود را به کار گیریم تا خود را حتی الامکان به خلق و خوی این بزرگواران متخلق نماییم و راهکارهای رسیدن به حیات طیبه را از سخنان و سنت ­های رسیده از آنان اتخاذ نماییم.

مشکلات کنونی جامعه بشری از معضلات اقتصادی و اجتماعی گرفته تا انواع بیماری­ها علی الخصوص بیماری مسری کرونا که در این برهه از زمان دامنگیر مردم جهان شده است؛ گذشته از لزوم پیگیری عوامل انسانی و یا طبیعی آن، عذابی الهی است که می ­تواند ریشه در سلوک و روابط انسانی جوامع مختلف داشته باشد. ریشه ­یابی این قهر الهی در لابلای گفتار و سبک زندگی معصوم امکان پذیر است.

سنت­های حسنه ­ای که در پیچیدگی زندگی کنونی نخ نما شده و نزدیک است که به طور کلی به چاه فراموشی فرو رود. از جمله این فضایل می توان به خدمت رسانی و لزوم اشاعه­ فرهنگ کمک به هم­نوعان اشاره کرد.

امام حسین (علیه السلام) نه تنها خود نمونه­ بارز انفاق و خدمت­گزاری در جامعه آن روز بودند، بلکه تلاش داشتند این اندیشه عالی و دیدگاه بلند را به جامعه اسلامی القاء نمایند. برای تحقق همین امر است که فرمودند:

«ای مردم! با ارزشهای والای اخلاقی زندگی کنید و برای به دست آوردن سرمایه­ های سعادت شتاب کنید، کار خوبی را که برای آن شتاب نکردید به حساب نیاورید، ستایش را با کمک کردن به دیگران به دست آورید، با کوتاهی کردن، سرزنش­ ها را به جان نخرید، اگر نیکی به کسی روا داشتید و آن شخص قدردانی نکرد؛ نگران نباشید، زیرا خداوند او را مجازات خواهد کرد، و خدا بهترین پاداش دهنده و بهترین هدیه دهنده است

آن­گاه نیاز دیگران به انسان و برآورده کردن آن را از نعمت­های الهی به شمار آورده و بی ­تفاوتی و چشم فرو بستن در برابر احتیاج بندگان الهی را، از عوامل عذاب معرفی فرمودند:

«واعلموا ان حوائج الناس الیکم من نعم الله علیکم فلا تملوا النعم فتحور نقما» بدانید نیازهای مردم به سوی شما، از نعمت­های پروردگار برای شما است؛ پس نعمتها را [پس نزنید و] از دست ندهید که دچار عذاب الهی می شوید.» (کشف الغمه، ج ۲، ص ۲۹)

سلوک ایشان به نحوی بود که حتی قبل از درخواست نیازمندان جویای احوال آن­ها شده و به استقبال زدودن غبار غم از چهره­ آنان می ­رفتند و همواره در صدد رفع مشکلات مردم بودند. گفته ­اند روزی امام حسین (علیه السلام) برای عیادت «اسامه بن زید» که سخت بیمار بود؛ به خانه او رفت. وقتی نگاه او به امام افتاد آهی کشید و از اندوه خود یاد کرد. حضرت فرمودند: «و ما غمک یا اخی؟ ای برادر! چه اندوهی داری؟»

اسامه عرض کرد: اندوه من قرض فراوان است. من شصت هزار درهم بدهکارم. حضرت فرمودند: «ادای دین تو بر عهده­ من است.» اسامه گفت: می­ ترسم از دنیا بروم و قرض من پرداخت نگردد. حضرت فرمودند: «لن تموت حتی اقضیها عنک; پیش از آن­که مرگ تو فرا برسد من قرض تو را می پردازم» (بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۸۹، حدیث ۲ )

بنابراین آنچه واضح است در راستای رفع مشکلات از جوامع باید هر کس خود را از بند نگاه فردی و خویشتن محوری برهاند و سعادت و سلامت فردی را در نجات و رفع مشکل از جامعه بیابد. اگر این تفکر در بین افراد نهادینه شود، فراهم شدن زمینه­ خدمت‌رسانی را نه تنها وزر و وبال؛ بلکه نعمتی لایق شکر محسوب می­کننددیگر کسی برای سود بیشتر ماسک و لوازم بهداشتی را احتکار نخواهد کرد. دیگر کسی برای گریز از بیماری به نقاط دیگر کوچ نمی ­کند و باعث انتقال ویروس به دیگران نمی ­شود و مسلما دیگر کسی را نمی ­یابی که تنها به رهایی خود از مشکلات بیاندیشد.

آزاده ابراهیمی

لینک مطلب در ندای اصفهان

زهرا ابراهیمی
۱۵ فروردين ۹۹ ، ۱۰:۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ن

 

 

نقش کرونا در ایجاد سبک زندگی معاد محور

سالهاست که وقتی به پایان زمستان و آغاز فصل بهار نزدیک می­ شویم؛ با دیدن شکوفه ­های زیبای درختان و جوانه زدن برگهای سبزی که نشان از برخاستن گیاهان از خواب زمستانی دارد؛ این روایت پیامبر(صلی الله علیه و واله و سلم) در ذهنم تداعی می ­شود که فرمودند:

«اذا رایتم الربیع فاکثروا ذکر النشور» (هر وقت بهار را دیدید بسیار از قیامت یاد کنید».(مفاتیح الغیب، از فخرالدین رازی، جلد ‏۱۷، ص: ۱۹۴)

لکن چیزی که در هیاهوی شب عید بین افراد جامعه مشاهده می­ کردم، تداعی کننده همه چیز بود، جز یاد آخرت و جهان پس از مرگ. همه در حال تدارک بودند برای برپایی جشن. جشنی که سنت­ های حسنه آن در این عصر مد و مدگرایی به یغما رفته است و جز پوسته ای از آن چیزی باقی نماده است.

به دیدن خویشان و نزدیکان دور و نزدیک می­ رویم اما نه برای رفع کدورت­ها و نزدیک شدن دلها؛ نه برای یافتن راهی در زدودن غم از چهره صاحب­خانه؛ بلکه برای به رخ کشیدن هماهنگی لباس­هایمان با هم و حتی به نحوی سِت بودن آن با لباس دیگر اعضای خانواده.

مقدم میهمان را به منزلمان گرامی می ­داریم البته نه برای جلب رضای الهی و نزول برکات در خانه خود و جامعه؛ بلکه از این­ جهت که سفره هفت سینی که ساعت­ ها وقت صرف تزئینش کرده ­ایم و هزینه­ زیادی بابتش پرداخته ایم را نظاره­ گر باشند و دیگر اجزاء دکوراسیون خانه را که گاه با خون جگر به روزرسانی کرده­ ایم مقابل چشمان حسرت­ زده میهمان به نمایش بگذاریم

اما امسال ویروس منحوس کرونا بهارمان را رنگ بوی قیامت داده است. با وجود غمی که از درد و رنج و عزای هموطنان بر دلمان سنگینی می کند؛ اما از الطاف خفیه­ خداوند در ورود این بیماری مهلک نمی ­توان غافل شد. انگار آمده است تا دل­های زنگار گرفته ما را با خدا، آخرت، مرگ و جهان پس از مرگ آشتی دهد. آمده است تا گذرا بودن دنیا و بقای آخرت را به ما یادآوری کند، تا در سایه آن فرهنگ ایثار و گذشت و بی اعتنایی در برابر تجملات دنیایی­، بار دیگر رنگ و بوی تازه ­ای بیابد.

سال­های قبل بنای سبک زندگی را به نحوی قرار می دادیم  که دلبستگی­ مان را به دنیای فانی می ­افزود؛ اما امسال دیگر مهم نیست که مبلمان خانه­ از مد افتاده است. اهمیتی ندارد که رنگ لباسمان رنگ سال نیست. در شرایطی به انتظار سال جدید نشستیم که حفظ یا به دست آوردن گوهر سلامتی و بازگشتن امنیت اجتماعی را برای خود، نزدیکان و جامعه آرزو می­ کنیم و این از الطاف خفیه الهی است که در زمان نزول بلا جلوه ­گر می­شود.

اسلام با شادی مخالف نیست، بلکه اگر از برخی مظاهر شاد زیستن نهی می­ کند؛ به دلیل زود گذر و سطحی بودن آن است. شادی در اسلام باید عمیق و از ته دل باشد و این وقتی حاصل می­ شود که قلب را با یاد معاد جلا داده و آن را مملو از ذکر خدا گردانیم و هیچ وسوسه ای را به حریم وجودمان راه ندهیم و بتوانیم عمیق­ ترین احساس رضایت از خود را در لبخندی تجربه کنیم که بر لب بنده­ ای از بندگان خدا می ­نشانیم نه این­که بزم شادیمان را بر کوله ­بار غم و اندوه دیگران بگسترانیم و از شرایط اضطرار جامعه سوء استفاده کنیم. اسلام شادی را زمانی ممدوح می ­داند که رنگ و بوی خدایی داشته باشد.

آری، در این ایام کرونایی تصمیم بگیریم که سبک زندگی معاد محور را در بهار و پس از آن در سراسر زندگی خویش سریان بخشیم.

 

آزاده ابراهیمی 

لینک مطلب در ندای اصفهان

زهرا ابراهیمی
۰۹ فروردين ۹۹ ، ۱۲:۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ش

 

شجاعت یا حماقت؟

«شجاعت» یکی از فضایل اخلاقیست که بسیار ممدوح و قابل ستایش است. شجاعت یعنی نترسیدن از آنچه لایق ترسیدن نیست.

به عبارت دیگر، شجاعت اطاعت قوه­ی غضب از عقل و اقدام‏ بر کارهای خطیر است. انسان شجاع در آنچه رأی عقل مقتضی آن است، اضطراب ندارد. این صفت، از بالاترین صفات کمال و با فضیلت‌ترین ملکات نفسانیه است و کسی که فاقد این ویژگی باشد، از نیل به کمال انسانیت محروم خواهد ماند.

 همین ویژگی است که در کنار فضایل دیگر، مرد مردان عالم حضرت علی(علیه السلام) را به جهان بشریت تقدیم می­کند؛ که نامش لرزه بر اندام دشمن می­ اندازد و همین خصوصیت است که در زمان ما امثال شهید سپهبد سلیمانی­ها را به تبعیت از مولای خویش وامی دارد  تا تیشه بر ریشه تکفیری­ها زده و در این راه از هیچ تهدیدی خم به ابرو نمی ­آورد و در مقابل هیچ مستکبری زانوی تضرع بر زمین فرود نمی­ آورد.

 نقش کلیدی شجاعت و دلاوری،  برای موفقیت چنین بزرگ­مردانی، غیر قابل انکار است.  

شجاع به کسی می‌گویند که همه ی افعال وی برخاسته از خرد و دانایی و برابر با عقل و اندیشه باشد؛ کسی که هرگز بی‌گدار به آب نمی‌زند و همه ی نیروها و توانایی‌های خود را به صورت کامل و حساب شده در اختیار دارد و هرگز عنان از کف نمی‌دهد.

جانب افراط صفت شجاعت، «تهوّر» است و به معنای اقدام به اموری است که باید از آنها پرهیز کرد؛ یعنی اقدام به کاری که نباید انجام داد و انداختن خود در مهلکه‌‏هایی که در عقل و شرع منع شده است.

 در مذمت این ویژگی همین قدر کافی است که خدای تعالی می‌‏فرماید: «وَ لا تُلقُوا بِأیْدِیَکُمْ إِلَی التَّهْلُکَةِ»؛ (بقره-۱۹۵) ( و خویشتن را به دست خویش به هلاکت میاندازید.) نقل شده است که این آیه درباره ی قومی نازل شد که بدون تدارکات جنگ در جهاد شرکت می‌کردند و در میدان جهاد سربار دیگران می‌شدند.

به عنوان مثال اگر در زمانی که احتمال بهمن زیاد است به کوهنوردی مبادرت بورزی؛ شجاع نیستی متهوری. اگر در رودخانه­ ای که احتمال غرق شدن در آن به دلیل وجود گرداب زیاد است و توسط افراد آشنا به فنون شنا تجربه شده است، شنا کنی شجاع نیستی؛ بلکه تهور به خرج داده­‌ای. اگر در زمان اقدام به این­گونه اعمال به کام مرگ فرو روی به حکم عقل و شریعت، خودکشی کرده‌­ای.

به طور کلی در تفاوت شجاعت و تهور می‌­توان گفت:

شجاعت یعنی مصلحت اندیشی؛ اما تهور یعنی مصلحت را در نظر نگرفتن.

شجاعت یعنی کنترل نفس و کنترل خود؛ ولی تهوریعنی هوی وهوس.

شجاعت یعنی عقب نشینی به وقت ضرورت، تهور یعنی هجوم دائمی همراه با خسارت و ضرر.

شجاعت یعنی عقلانیت؛ ولی تهور یعنی حماقت.

بنابراین زدن به دل بیماری و بی­اهمیت نسبت به هشدار­های پی در پی پزشکان و مسئولان مبنی بر بالا رفتن احتمال درگیر شدن با بیماری مسری هنگام مسافرت، در زمان کنونی، نه تنها نشانه­ی شجاعت و شایسته ی ستایش نیست، که تهور و نشانه­ی حماقت است. اگر در این عمل نسنجیده­، جان را فدا کنی و به دیار باقی بشتابی، نه تنها به گناه انتحار مرتکب شده‌­ای؛ بلکه در ریخته شدن خون هم­‌میهن‌نان خود، سهیم هستی و گناه مشارکت در قتل تعداد نا مشخصی را که با بی‌­توجهی تو به این بیماری دچار شده‌­اند به گردن خواهی داشت.

آزاده ابراهیمی فخاری

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۰۶ فروردين ۹۹ ، ۱۷:۵۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر