گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

۹ مطلب در اسفند ۱۳۹۷ ثبت شده است

هنر


هنرشنیدن خود راتقویت کنید

در جامعه کنونی با توجه به پیشرفت علوم تجربی وتوجه بیشتر به محسوسات هنر جایگاه والای خویش را از دست داده است و به ابزاری صرف برای ایجاد هیجان در مخاطب بدل شده است . امانیسم هم با محوریت انسان و رفتار واعمال آن فقط به بررسی جنبه های وجود جسمانی او می پردازد .هرچند اعمال او صرفا جنبه جسمانی وحتی نزول او از مرتبه انسانی به مرتبه حیوانی باشد.هنرمند در این زمان به هدف تعالی جامعه هنر نمی آفریند وخود را به این امرمتعهد نمی داند .

        در بسیاری از موارد نیز از آنجا که به بعد روحانی انسان توجه نمی شود هنر را حذف می کند. آری اگر نوشین آب فقط برای رفع عطش از جسم باشد فرقی نمی کند از چه لیوانی نوشیده شود.حتی اگر آن لیوان یک بار مصرف باشد مشکلی از لحاظ زندگی جسمانی  او ندارد ولی آنکه آب را به نیت رفع عطش از روح وجسم می نوشد به همه جوانب وسیله توجه می کند.لیوان سفالی که با طینت انسان هماهنگی دارد، با بردن نام پرودگار هنگام نوشیدن آب تشنگی را از روح انسان برطرف می¬سازد.

     وقتی معمار،خانه را صرفا برای استراحت جسم ساکنان آن می سازدو آن را محل نزول روح نمی بیند،فقط وسیله راحتی جسم را فراهم میکند.اما معماری که هنرمند قدسی است،در خشت خشت آن روح انسانی را هم در نظر می گیرد.از بیرونی تا اندرونی از سکوی کنار درورودی گرفته تا هشتی ابتدای منزل که وقتی کسی وارد می شود با قرار گرفتن در آن تمام نا آرامی های بیرون خانه را همان جا فرو می ریزد وبا بساطت خاطر به آن وارد می شود .چنین منزلی محل پرورش روح وجسم انسان واقع می شود.

       اگر انسان فقط همین بدن جسمانی باشد فرقی نمی کند بر روی چه فرشی قدم بگذارد.آنچه اهمیت دارد استقرار و آسیب ندیدن جسم است.ولی وقتی به جنبه روحانی او توجه می شود نقوش روی قالی که با دستان هنرمند دختر بچه روستایی نقش بسته است اهمیت پیدا میکند.

     در این میان رسالت هنرمند خطیر تر از گذشته می نماید چرا که وی بر خلاف سیر جامعه جسم را تنها مرکبی برای روح می داند ودر حد ابزاری برای حرکت به سوی دیار معشوق به تیمار آن می پردازد.در این زمان مبلغ دینی باید بیشتر از پیش به   تهذیب نفس وکسب مقامات عرفانی بپردازد واز طرف دیگر با ممارست در زمینه هنر های مختلف آن را جهت برقراری رابطه بین خالق ومخلوقاتش به کار گیرد.

آزاده ابراهیمی

زهرا ابراهیمی
۱۹ اسفند ۹۷ ، ۱۷:۴۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
زهرا ابراهیمی
۱۹ اسفند ۹۷ ، ۱۷:۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



عشقعاشقانی که چون شمع سوختند

این سوال بارها و بارها از جانب افراد مختلف مطرح شده و پاسخ های گوناگونی به آن داده شده است.اما بیایید یک بار هم قضیه را منظر اهل البیت اباعبد الله(علیه السلام) نظاگر باشیم.

 تا کنون پای درد دل شهدا و یا در زمان کنونی همسر مدافعان حرم نشسته اید؟ شرح دلدادگی آن ها را شنیده اید؟با اینکه همسر آن¬معصوم نبودند.حتما دجار خطا ها و اشتباهاتی در زندگی و ارتباط با همسر خود بوده اند.ولی اگر از آن ها بپرسیم آیا دوست داشته اند تا آخرین لحظه کنار همسران خود باشند و تا آخرین نفس عشق خود را نثار معشوق  کنند چه پاسخی خواهند داد؟آیا این منتهای آرزوی آن ها نبوده است؟

حال در صحرای کربلا با امامی و مرادی رو برو هستیم که هنوز که هنوز است بعد از گذشت 1400 سال، میلیون ها دلداده در هر گوشه از جهان مشتاق جان بازی در حریم عشق او هستند.عشق بازانی که حتی برای یک لحظه با او نبودند ودر کنارش زندگی نکردند؛ولی تنها با شنیدن وصف او ندای «یالیتنا کنا معک »آنها گوش فلک را کر کرده است.

 حال باید پرسید،همسری همچون رباب که تاریخ از او به عنوان عارفه ای یاد می کند دوست داشت امامش،ولی زمانش و همسر ومعشوقش را تا پای جان همراهی کند یا نه؟آیا از دست دادن علی اصغر برای او سخت تر بود یا دوری از محبوبی که سال ها طمع زندگی بهشتی را در کنارش تجربه کرده بود؟  این همه وصف لحظات قبل و بعد از شهادت امام و یارانش را شنیده اید اما تاکنون شنیده اید که تاریخ لحظه ای پشیمانی و اظهار عجز از طرف نه تنها همسران و نزدیکان امام(علیه السلام) بلکه حتی همسر یاران امام نقل کرده باشد؟ بزرگوارانی چون ام البنین (نا مادری امام (علیه السلام))که به دلایلی شرایط حضور در صحرای کربلا را نداشتند موقع بازگشت کاروان تنها سراغ عزیز زهرا(سلام الله علیها) را می گیرند و به این طریق عشق بی بدیل خود به حسین(علیه السلام) را در تاریخ ثبت می کنند.

در این میان وضع و حال دلدادگی خواهرش زینب (سلام الله علیها) که بر همگان مکشوف است. همراهی او با برادرش در همه سفر ها شرط ضمن عقد او بود چرا که طاقت دوری نداشت. این سوال تنها از جانب ما آینده گان مطرح شد ولی در آن زمان شاید همسران و فرزندان ایشان برای بودن کنار حضرتشان با یکدیگر نرد عشق می باختند و از فکر دوری از محبوب  چون شمع می سوختد.


آزاده ابراهیمی


زهرا ابراهیمی
۱۹ اسفند ۹۷ ، ۱۷:۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

رسالت

رسالت هنر

در جامعه کنونی با توجه به پیشرفت علوم تجربی وتوجه بیشتر به محسوسات هنر جایگاه والای خویش را از دست داده است و به ابزاری صرف برای ایجاد هیجان در مخاطب بدل شده است . امانیسم هم با محوریت انسان و رفتار واعمال آن فقط به بررسی جنبه های وجود جسمانی او می پردازد .هرچند اعمال او صرفا جنبه جسمانی وحتی نزول او از مرتبه انسانی به مرتبه حیوانی باشد.هنرمند در این زمان به هدف تعالی جامعه هنر نمی آفریند وخود را به این امرمتعهد نمی داند .

   در بسیاری از موارد نیز از آنجا که به بعد روحانی انسان توجه نمی شود هنر را حذف می کند. آری اگر نوشین آب فقط برای رفع عطش از جسم باشد فرقی نمی کند از چه لیوانی نوشیده شود.حتی اگر آن لیوان یک بار مصرف باشد مشکلی از لحاظ زندگی جسمانی  او ندارد ولی آنکه آب را به نیت رفع عطش از روح وجسم می نوشد به همه جوانب وسیله توجه می کند.لیوان سفالی که با طینت انسان هماهنگی دارد، با بردن نام پرودگار هنگام نوشیدن آب تشنگی را از روح انسان برطرف می¬سازد.

     وقتی معمار،خانه را صرفا برای استراحت جسم ساکنان آن می سازدو آن را محل نزول روح نمی بیند،فقط وسیله راحتی جسم را فراهم میکند.اما معماری که هنرمند قدسی است،در خشت خشت آن روح انسانی را هم در نظر می گیرد.از بیرونی تا اندرونی از سکوی کنار درورودی گرفته تا هشتی ابتدای منزل که وقتی کسی وارد می شود با قرار گرفتن در آن تمام نا آرامی های بیرون خانه را همان¬جا فرو می ریزد وبا بساطت خاطر به آن وارد می-شود .چنین منزلی محل پرورش روح وجسم انسان واقع می شود.

       اگر انسان فقط همین بدن جسمانی باشد فرقی نمی کند بر روی چه فرشی قدم بگذارد.آنچه اهمیت دارد استقرار و آسیب ندیدن جسم است.ولی وقتی به جنبه روحانی او توجه میشود نقوش روی قالی که با دستان هنرمند دختر بچه روستایی نقش بسته است اهمیت پیدا میکند.

  در این میان رسالت هنرمند خطیر تر از گذشته می نماید چرا که وی بر خلاف سیر جامعه جسم را تنها مرکبی برای روح می داند ودر حد ابزاری برای حرکت به سوی دیار معشوق به تیمار آن می پردازد.در این زمان مبلغ دینی باید بیشتر از پیش به   تهذیب نفس وکسب مقامات عرفانی بپردازد واز طرف دیگر با ممارست در زمینه هنر های مختلف آن را جهت برقراری رابطه بین خالق ومخلوقاتش به کار گیرد.

 

آزاده ابراهیمی
زهرا ابراهیمی
۰۲ اسفند ۹۷ ، ۲۳:۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر