گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام حسین(ع)» ثبت شده است

ک

 

عاشقانه از جاده نجف تا کربلا

همگان با چشمانی اشک بار به یک سو می نگرند و به سمت آن گام های کوچک و بزرگ برداشته می شود؛ آری هدف معلوم است، رسیدن به کربلا.

پیاده روی اربعین قبل از آنکه یک همایش عظیم بشری در بعد جهانی باشد، یک بحث عمیق علمی، فلسفی و عقیدتی است. هرکسی با هر سطح از علم و اعتقاد به ادیان و مذاهب مختلف، پس از توفیق شرکت در این کنگره حماسی باید خود را در برابر این پرسش ها بیابد که: آیا این حضور مرا مسئول خواهد کرد؟ پس از بازگشت چه باید بکنم؟ از کجا باید آغاز کنم؟

به خصوص درمورد شیعیان، مسئولیت بسیار جدی تر و سنگین تر است. اصل «اصالت عمل» پس از پذیرش اصول اعتقادی در جهان بینی شیعی، مسئولیت را چیزی بالاتر از انجام تکلیف می داند. «مسئولیت شیعی  تعهدی عاشقانه است که شخص بر اساس ملاک های ارزشی، خود را در قبال عمل به آن متعهد می داند. پیاده روی اربعین آغازیست برای انجام تعهداتی که جا مانده اند؛ چه در پشت مرزهای غفلت و فراموشی و یا لجاجت و تعمد.

آری، قدم های شیفتگان مسیر را می پیمایند تا به نقطه وصال برسند و توشه حرکتی عظیم تر را از مولای خویش دریافت نمایند.

پیاده روی اربعین یک خاطره نیست که پس از گذشت آن تا تقویم سال بعد به فراموشی سپرده شود و زائر آن فقط چند روزی احیاگر شعائر و شور حسینی باشد. زائر اربعین همان گونه که احیاگر روح اسلام است، باید در جهت ثبوت و تحکیم اساسی ترین مبانی اسلامی همواره در حرکت باشد. هدف از پیاده روی اربعین باید حرکتی مداوم باشد؛ نه اینکه در کربلا ایستاد تجلیلی کرد و بازگشت. از شهر کربلا باید به نفس کربلا رسید.

پایان راه نباید همان نقطه آغاز حرکت باشد؛ چرا که اگر چنین شد از زائر آن سلب مسئولیت می کند. حقیقت این حرکت نیابت است؛ یعنی مسئولیتی که زائر به عهده می گیرد تا ادامه دهنده رسالت و نهضت امام (ع) باشد. نفس این همایش عظیم بشری موهبتی ست الهی که پرده از مقابل چشم ها کنار می زند تا برداشت های نادرستی را که بر اذهان مردم چیره شده، از بین ببرد و بگوید که انقلاب امام حسین (ع) برای مبارزه با حکومت امویان بر پا نشد؛  بلکه این انقلاب تبین باوری است که حسین (ع) فدایی همه بشریت شد تا انسان به شکوه و عظمت انسانیت خویش برسد.

آری، اربعین قیام است، قیامی بر علیه غفلت خویش. الهامی است که به پا خیزید؛ اینک وقت یاری حجت خداست. مبادا شما نیز همانند انسان های غافلی باشید که جد غریبش را در صحرای کربلا تنها گذاشتند.

امروز دین می گرید، قرآن می گرید، مومن می گرید، جهان می گرید که مهدی (ع) نیز غریب است؛ هزاران مرتبه غریب تراز جدش حسین (ع). پس باید حرکت کنیم از جنس حرکت حسین(ع)؛ باید انقلاب کنیم از جنس انقلاب حسین (ع)؛ لبیک گوئیم از جنس لبیک یاحسین (ع)؛ اما لبیک به دردانه وجود حسین (ع).

فریاد زنیم لبیک یا مهدی (ع). آقاجان شمشیرهای ما برای توست. آمده ایم با شما عهد و میثاق بندیم که احیاگر اصل «نه» گفتن علوی باشیم؛ «نه» از جنس «نه» گفتن حسین (ع) به تمامی امویان درون و برون، به تمامی آلودگی های فکری و اعتقادی و به تمامی حکومت های غاصب و استبدادی. و بگوئیم که موجی حسینی آمدیم و موجی مهدوی باز می گردیم.

عاشقانه جاده نجف تا کربلا را با همه سختی ها پیمودیم و با تاول هایمان آن را هموار کردیم تا از ارباب بی سر اذن گیریم که با بقیه نفس نفس های عمرمان، بزرگراه ظهورت را صیقل دهیم و در اوج تنهائیت بگوئیم که پدر مهربانی ها دست ما را بگیر تا ما مسافران کربلا از سیره حسین (ع) جا نمانیم.

 

منیرتاج 

لینک مطلب در ندای اصفهان

 

زهرا ابراهیمی
۰۹ آذر ۹۸ ، ۱۸:۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

ع

 

 

عاشورا، اسلام با مسئولیت و تقابل انعطاف و تزلزل!

عاشورا داستان عبدالله بن عمرها است؛ انگار هم می داند و هم نمی داند، انگار هم اهل انعطاف است و هم اهل تزلزل؛ خودش می داند که عزتمندی در گرو یاری حسین (ع) است اما باز به ذلت تن می دهد!

حالا حسین بن علی (ع) با ایمان به انتخاب مسیر خویش، قصد دارد مدینه را به سمت منزلگاه عشق و عطش ترک نماید؛

حالا زمان مناسبی است برای تحلیل واکنش ها و می توان به تبارشناسی شخصیتها پرداخت و  حالا می توان کمیت و کیفیت خلوص داعیه داران دین را رصد نمود.

باید دید چه کسی همراه حضرتش می شود و چه کسی در میانه راه او را رها می کند؟!، کدام گروه در لحظات آخر به او می پیوندند و چه افرادی حسرت حضور در کربلا را تا ابد بر دل خویش می نهند.

عبدالله بن عمر یکی از مشهورترین افراد نسل اول اسلام و یکی از بزرگترین راویان حدیث است که گفته اند در انجام دستورهای دینی نیز بسیار مقید بوده است.

وی هنگام حرکت امام حسین (ع) به سمت کربلا پیش آمد، افسار اسب ایشان را گرفت و این گونه به گفت و گو با حضرتش پرداخت:

«یا اباعبدالله! چون مردم با این مرد (یزید) بیعت کرده‌اند و درهم و دینار در دست اوست، قهراً به او روی خواهند آورد و با سابقه دشمنی که این خاندان با شما دارد، می‌ترسم در صورت مخالفت با وی کشته شوی و گروهی از مسلمانان نیز قربانی این راه شوند.»،

من از رسول‌ خدا(ص) شنیدم که می‌فرمود: «حسین کشته خواهد شد و اگر مردم دست از یاری و نصرت وی بردارند، به ذلت و خواری مبتلا خواهند گردید». و پیشنهاد من بر شما این است که مانند همه مردم راه بیعت و صلح را در پیش بگیری و از ریخته شدن خون مسلمانان بترسی!»

آنچه زشتی این کلام را بر ملا ساخت زیبایی پاسخ حضرت بود آنجا که فرمودند: «أُفٍّ لِهذَا الْکَلامِ أَبَداً ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الاَرْضُ! برای همیشه تا آنگاه که آسمان و زمین پابرجاست، نفرین بر این سخن باد!»

اُف بر این منطق و نفرین بر این استدلال باد! کلام عبدالله بن عمر گویای چه منطقی بود که مستحق اُف و نفرین شد؟!

 عبدالله بن عمر مصلحت امام را در این می بیند که او نیز همانند سایر مردم با یزید سازش کند؛ امام خواهان رفتن است، رفتنی که ثمره اش شهادت است در سایه سار عزت اما عبدالله بن عمر دعوت به ماندن می کند، ماندنی که نتیجه اش سازش است همراه با ذلت.

امام خواهان ترویج اسلام با مسئولیت است و کلام «ابن عمر» مُبلغ اسلام بدون مسئولیت!

اگرچه امروز نیز برخی با مقاصد شوم خویش، اهداف عالیه  سیدالشهدا در قیام را خدشه دار می نمایند اما رصد کردن این گفتگوها به خوبی مبین این امر است که امام ازهمان ابتدا، تصمیم نهایی خود را برای مقابله با حکومت بنی امیّه گرفته بود و حاضر به پذیرش پیشنهاد افرادی چون عبدالله بن عمر نبود؛ قصد نداشت در خانه بنشیند و سکوت اختیار کند چرا که استمرار حیات اسلام را در گرو خون خویش می دید.

و ما نیز وقتی حرکتی را آغاز می کنیم...

 وقتی تلاشی در جهت رسیدن به مقصدی می نماییم...

حتی وقتی تصمیم نهایی خویش را برای رفتن می گیریم...

لاجرم با عبدالله بن عمرهایی روبرو می شویم که ازدرون و بیرون سر بر می آورند و حتی با وجودی که از ارعابشان اثری نمی بینند اما باز حاضر به سکوت نیستند، درست مثل عبدالله بن عمر که از شجاعت امام باخبر است اما باز دست از تلاشهای مذبوحانه خویش بر نمی دارد.

نکته جالبی که در ارتباط با شخصیت عبدالله بن عمر ذکر شده این است که در اواخر عمرش وقتی حجاج بن یوسف به مکه آمد و وی شبانه به قصد بیعت سراغ حجاج می رود.حجاج با دیدن او می‌گوید: «چرا با عجله قصد بیعت داری؟» و او چنین پاسخ می دهد:

از پیامبر شنیدم که «هر کس بمیرد در حالی که امام و پیشوایی نداشته باشد به مرگ جاهلیت مرده است!!»  لذا می‌خواهم از جاهلان نباشیم؛ حجاج‌بن یوسف نیز پای خود را به سوی او دراز می کند و می گوید: «به جای دستم، پایم را ببوس» و او نیز این کار را انجام می دهد.

اینکه ابن عمر، داشتن پیشوا را لازمه  زندگی عاقلانه می داند و با استناد به کلام نبی اکرم نمی خواهد به مرگ جاهلیت بمیرد،  نشان دهنده  نوعی اعتراف درونی است، اما در عین حال عجیب است که او در برهه ای از زمان با حضرت عل (ع) بیعت نمی کند و در برهه ای دیگر با معاویه و یزید بیعت می کند.

انگار هم می داند و هم نمی داند.

انگار هم درک می کند و هم درک نمی کند.

انگار هم می خواهد و هم نمی خواهد.

انگار هم اهل انعطاف است و هم اهل تزلزل.

خودش می داند که عزتمندی در گرو یاری حسین است اما باز به ذلت تن می دهد.

منطبق بر قول رسول الله (ص) و همانگونه که عبدالله بن عمر روایت کرد، اوج ذلت و زبونی برای آنها که حسین (ع) را یاری نکردند رقم خورد.

همانگونه که عبدالله بن عمر در آخر عمر با بوسیدن پای حجاج در صفحه ی تاریخ ذلتی ابدی را برای خود ماندگار نمود و نه تنها عبد الله بن عمر بلکه در طول تاریخ هرکس یاریگر فرزند رسول خدا نباشد چیزی جز خواری در انتظار او نخواهد بود.

 

    زهرا ابراهیمی(  فعال رسانه ای و کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی)

        لینک مطلب درخبرآنلاین

زهرا ابراهیمی
۳۱ شهریور ۹۸ ، ۱۷:۳۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ز

 

 

«زیارت عاشورا» بیانگر تقابل مراحل کفر با مراتب حق است

سلام ها و لعن های زیارت عاشورا در بردارنده درس ها و عبرت های فراوانی است. در ابتدای زیارت عاشورا با سلام دادن بر حسین بن علی، نسب او را به رخ عالم می کشیم و او را نوه پیامبر، فرزند حضرت علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها معرفی می کنیم.

در ادامه علاوه بر ادای احترام به امام، به تبیین عقیده خویش می پردازیم عقیده ای که به ارتباط امام با حق طلبان ختم می شود.

و به دنبال آن با مخاطب قرار دادن کسانی که پایه گذار ظلم و جور بودند دشمنان امام را مورد لعن قرار می دهیم.

از مهمترین گروههایی که در این زیارت مورد لعن قرار می گیرند کسانی هستند که امام را از مقام امامت جدا کرده و نهایتا ایشان را به شهادت رساندند. آنچه در این بخش از زیارت از اهمیت ویژه ای برخوردار است، بیان سلسله مراتب مقابله تمام کفر با تمام حق است؛ چه آنها که ظلم بر امام معصوم (علیه السلام) را روا داشتند و زمینه را برای فراهم شدن این وقایع فراهم کردند و چه آنها که سالها قبل در ماجرای سقیفه غصب خلافت و حکومت را رقم زدند.

آری آن لعن و سلام ها گویی مبیّن تقابل مراحل کفر با مراتب حق است و نیز بازگو کننده استمرار لعن ها در طول زمانهای مختلف و تا روز قیامت….

زیارت عاشورا به وضوح نشان دهنده این امر است که دشمنان امام از هیچ تلاشی برای مقابله با ایشان فروگذار ننموده و از ابزارها و روش های مختلفی برای رسیدن به اهداف شوم خویش بهره بردند. گاهی امام و یارانش را تحت فشار اقتصادی قرار داده، گاهی روش مدیریتی امام را ناکارآمد جلوه می دادند، گاهی نیز با دشنام، توهین و دروغ بستن به امام به خیال خودشان جایگاه معنوی امام را  تنزل می دادند و از همه اینها هدفی جز عزل امام از مقام حکومت و امامت نداشتند و نهایتا وقتی وجهه امام(ع) را در میان مردم از بین بردند به عنوان یک خارجی ایشان را به شهادت رساندند.

شهادت ایشان اگرچه رسوائی سیاست اموی را تا روز قیامت رقم زد، اما همچنان ما را بیش از هزار سال است که از وجود ظاهری امام معصوم(عج) محروم نموده است.

آنچه امروز در جامعه کنونی و در کشورهای مسلمان همچون یمن شاهد هستیم پیش زمینه اش به کربلا و حتی قبل تر از آن به سقیفه باز می گردداینکه می گویند «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» نمایانگر این است که اگر دیروز حضرت زینب(س) با صبر خویش و روشنگری اش مقابل تحریف عاشورا قد علم نمودند، امروز نیز که زنان و کودکان یمنی در حال تجربه جنایت های زورگویان زمانند، بر ماست که زینب گونه به رسوای ظلم بپردازیم.

«زیارت عاشورا» بیانگر تقابل مراحل کفر با مراتب حق است

سلام ها و لعن های زیارت عاشورا در بردارنده درس ها و عبرت های فراوانی است. در ابتدای زیارت عاشورا با سلام دادن بر حسین بن علی، نسب او را به رخ عالم می کشیم و او را نوه پیامبر، فرزند حضرت علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها معرفی می کنیم.

در ادامه علاوه بر ادای احترام به امام، به تبیین عقیده خویش می پردازیم عقیده ای که به ارتباط امام با حق طلبان ختم می شود.

و به دنبال آن با مخاطب قرار دادن کسانی که پایه گذار ظلم و جور بودند دشمنان امام را مورد لعن قرار می دهیم.

از مهمترین گروههایی که در این زیارت مورد لعن قرار می گیرند کسانی هستند که امام را از مقام امامت جدا کرده و نهایتا ایشان را به شهادت رساندند. آنچه در این بخش از زیارت از اهمیت ویژه ای برخوردار است، بیان سلسله مراتب مقابله تمام کفر با تمام حق است؛ چه آنها که ظلم بر امام معصوم (علیه السلام) را روا داشتند و زمینه را برای فراهم شدن این وقایع فراهم کردند و چه آنها که سالها قبل در ماجرای سقیفه غصب خلافت و حکومت را رقم زدند.

آری آن لعن و سلام ها گویی مبیّن تقابل مراحل کفر با مراتب حق است و نیز بازگو کننده استمرار لعن ها در طول زمانهای مختلف و تا روز قیامت….

زیارت عاشورا به وضوح نشان دهنده این امر است که دشمنان امام از هیچ تلاشی برای مقابله با ایشان فروگذار ننموده و از ابزارها و روش های مختلفی برای رسیدن به اهداف شوم خویش بهره بردند. گاهی امام و یارانش را تحت فشار اقتصادی قرار داده، گاهی روش مدیریتی امام را ناکارآمد جلوه می دادند، گاهی نیز با دشنام، توهین و دروغ بستن به امام به خیال خودشان جایگاه معنوی امام را  تنزل می دادند و از همه اینها هدفی جز عزل امام از مقام حکومت و امامت نداشتند و نهایتا وقتی وجهه امام(ع) را در میان مردم از بین بردند به عنوان یک خارجی ایشان را به شهادت رساندند.

شهادت ایشان اگرچه رسوائی سیاست اموی را تا روز قیامت رقم زد، اما همچنان ما را بیش از هزار سال است که از وجود ظاهری امام معصوم(عج) محروم نموده است.

آنچه امروز در جامعه کنونی و در کشورهای مسلمان همچون یمن شاهد هستیم پیش زمینه اش به کربلا و حتی قبل تر از آن به سقیفه باز می گردداینکه می گویند «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» نمایانگر این است که اگر دیروز حضرت زینب(س) با صبر خویش و روشنگری اش مقابل تحریف عاشورا قد علم نمودند، امروز نیز که زنان و کودکان یمنی در حال تجربه جنایت های زورگویان زمانند، بر ماست که زینب گونه به رسوای ظلم بپردازیم.

 

خدیجه محمدجانی 

لینک مطلب در ندای اصفهان

زهرا ابراهیمی
۳۱ شهریور ۹۸ ، ۱۷:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

چ

 

چرا باید برای امام حسین (ع) ‌عزاداری کنیم؟

آنچه می‌تواند منجر به معنا بخشی عزاداری باشد فلسفه و حکمت‌های ظاهری و باطنی عزاداری است.

قطعاً عدم توجه به فواید عزاداری منجر می‌شود که هر ساله در آستانه نزدیک شدن به ماه محرم تبلیغات سوء در جهت تخریب این ماه صورت پذیرد و مخالفان از بحث کمک به فقرا به جای نذری دادن گرفته تا متهم کردن دین و دینداران به حزن و اندوه، از هیچ تلاشی در این مسیر فروگذار نکنند.

تصور عزاداری بدون در نظر گرفتن حکمت‌هاست که منجر می‌شود تمام بخش‌های عزاداری از گریه کردن بر اهل البیت (ع) گرفته تا حضور در مجالس روضه، همه و همه کاری عبث تلقی شود غافل از اینکه فلسفه عزاداری بر امام حسین (ع) با فلسفه قیام ایشان گره خورده است.

زهرا ابراهیمی، کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی در باب این مباحث به خبرنگار تسنیم گفت: تعظیم و تکریم بزرگان در هر مکتبی امری عادی است به گونه‌ای که در زمان حیات با احترام و تبعیت و در زمان ممات با برگزاری مراسم بزرگداشت، این تعظیم نمود عینی می‌یابد و افراد با یادآوری آن شخص همواره خود را پیرو راه او می‌دانند.

وی ادامه داد: در مکتب اسلام و در رابطه با اهل البیت (ع) نیز با توجه به هدف مقدس آنان در دفاع از مظلوم و مبارزه با ظلم، این تعظیم جلوه بیشتری یافته و عزاداری نوعی اعلام طرفداری از ستمدیده و بیزاری از ستمگر تلقی می‌شود.

کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی بیان کرد: وقتی امری برای انسان مهم قلمداد شود و جزء باورهای او گردد با گذشت زمان نفوذ این باور در بُعد فردی و اجتماعی انسان افزون می‌یابد و تاثیرات آن بیشتر می‌شود. واقعه کربلا نیز حادثه‌ای است که بزرگداشت آن سالیان سال به شکل سنتی نیکو در آمده و این سنت اجتماعی هر ساله در رفتارها و هنجارهای فردی و اجتماعی افراد موثر بوده است. بنابراین استمرار بر عزاداری به نوعی کمک در جهت انسان سازی است چرا که باورهای انسان را تقویت می‌نماید.

عزاداری از حیث فردی می‌تواند ارتباط انسان را با امور معنوی افزون کرده و موجب تزکیه و رشد معنوی انسان گردد. همانگونه که بارها شاهد تحول افراد اهل گناه، در دستگاه امام حسین (ع) بوده‌ایم.

ابراهیمی در این باره اظهار داشت: از دیگر آثار عزاداری، زنده ماندن نام و یاد دینداران حقیقی است. عزاداران با یادآوری قیام امام حسین (ع) به انتقال فرهنگ حسینی به نسل‌های بعدی کمک می‌کنند. با تکرار این امر هر ساله فرزندان و کودکان ما در مسیر حسینی شدن و حسینی ماندن گام بر می‌دارند.

وی خاطرنشان کرد: نیازمندی انسان به الگو و نمونه، از جمله اموری است که روانشناسان و جامعه شناسان بر آن اتفاق نظر دارند. وجود الگو در هر کاری منجر به موفقیت بیشتر انسان می‌گردد. الگودهی و معرفی نمونه عینی درجای جای متن واقعه کربلا می‌تواند در دگرگونی انسان نقش بسزایی داشته باشد. وجود پیوند عاطفی میان مردم و الگوها می‌تواند در تبعیت مردم از آنها موثرتر باشد و عزاداری در ایجاد این پیوند اثرگذار است.

از دیگر کارکردهای عزاداری می‌توان به نقش  وعظ و خطابه در مجالس اشاره کرد. این کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی در این زمینه گفت: حضور در مجلس امام حسین (ع) حضوری است بی بدیل که هر ساله بدون نیاز به فراخوان به صورت خودجوش انقلابی معنوی را در کشور ما رقم می‌زند و این مجالس پتانسیل بالایی در جهت آموزش معارف و اخلاق دارند. بنابراین وعاظ و سخنرانان نیز باید در این جهت تلاش وافری کرده و مردم را نسبت به وظایف دینی آگاه کنند.

وی اظهار داشت: عزاداری خط مشی سیاسی انسان را نیز معین می‌کند. عزاداری برای امامی که در برابر سیاست اموی شهادت را بر تسلیم ترجیح داد، تکلیف ما را در برخوردهای سیاسی با قدرت‌های موجود روشن می‌کند.

ابراهیمی تصریح کرد: واژه مظلوم همواره وجود ظلم را در ذهن انسان تداعی می‌کند. وقتی مظلومیت کسی ثابت شود قطعاً ظالمی وجود داشته و ظلمی صورت پذیرفته است. کربلا و عاشورا و عزاداری هر ساله ما برای این وقایع، فریاد مظلومانه حسین (ع) است برای رسوا کردن ظلم در جهان.

«...عزت و غیرت دینی و ذلت ناپذیری امام حسین (ع) نیز از دیگر دروس اخلاقی واقعه کربلاست. غیرت دینی منجر می‌شود که انسان تا پای جان در برابر هتک حرمت به دینش بایستد.» وی با بیان این موضوع ادامه داد: فلسفه قیام امام حسین (ع) را می‌توان در دو بُعد اثباتی (احیاء) و سلبی (اصلاح) خلاصه کرد. امام از یک جهت به زنده سازی و بازپروری دین جدشان همت گماشتند و از طرفی با قیام خویش به اصلاح بینش‌ها و روش‌ها و منش‌ها پرداختند. استمرار ما بر عزاداری هر ساله نیز متوقف بر همین اهداف است.

وی افزود: شهر ما که نه، بلکه فضای تشیع در جای جای جهان شاهد وحدتی است که در سایه سار عزاداری‌ها نصیب مردم می‌شود. همبستگی دینی و اجتماعی با محوریت امام حسین (ع) منجر به وحدت و همدلی مردم شده تا جایی که بی وقفه برای حسین (ع) قدم بر می‌دارند.

به گزارش تسنیم، در گوشه‌های دنج مجالس عزاداری و زیر پرچم اباعبدالله الحسین (ع) چه قلب‌هایی که تلطیف نمی‌شود و چه گناهانی که به برکت حسین (ع) زدوده نمی‌شود. آری عزاداری فتح بابی است برای استغفار از روزمرگی و تکرارهای بی انگیزه هرروزمان.

 

     زهرا ابراهیمی

لینک مطلب در خبرگزاری تسنیم

 

زهرا ابراهیمی
۱۵ شهریور ۹۸ ، ۱۱:۴۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
زهرا ابراهیمی
۱۹ اسفند ۹۷ ، ۱۷:۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر