گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

۲ مطلب در تیر ۱۴۰۱ ثبت شده است

رهایی

 

 

خداوند در قرآن کریم، هدف از خلقت انسان را عبودیت معرفی کرده است. عبودیت و بندگی چیزی نیست مگر اطاعت و فرمان‌برداری محض از دستورات الهی. قربان از ریشه‌ قرب و به معنای نزدیکی جستن است. انسان با قربانی کردن، قصد تقرب به خداوند دارد. هرچه این قربانی ارزشمندتر و تعلق به آن بیشتر باشد، گذشتن از آن و فدا کردنش سخت‌تر است. عید قربان، عید بندگی و اطاعت خداوند است؛ روز فدا کردن و ذبح خواسته‌های نفسانی. روزی که ابراهیم خلیل بزرگ‌ترین امتحان الهی را به اتمام رساند؛ زیرا فرزند انسان عزیزترین دارایی اوست، چون از گوشت و خون او به وجود آمده و عصاره‌ وجودی فرد است، شاید گذشتن از جان خود، برای انسان آسان‌تر از فدا کردن فرزند باشد.

آزمون بزرگ ابراهیم خلیل الله

آری خداوند، ابراهیم خلیل را با عزیزترین دارائی‌اش آزمود تا میزان اخلاص و پایداری او را در ایمانش بیازماید و هنگامی‌ که او صداقت و ایمان خود را به اثبات رساند، گوسفندی را برای ذبح به‌ جای اسماعیل فرستاد تا نشان دهد، او از این آزمایش سربلند بیرون آمده است. آری او از همه‌ چیز آگاه است، تلاش و مجاهدت انسان را می‌بیند و آن را بدون پاسخ نمی‌گذارد.

همه‌ ما همواره در حال امتحان الهی هستیم. خداوند در قرآن می‌فرماید: «اَلَذی خَلَقَ المَوتَ و الحَیوهَ لِیَبلُوَکُم اَیُّکُم اَحسَنَُ عَمَلاً. آن‌ کسی که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدام‌ یک نیکوکارترید» (سوره‌ی ملک، 2).

برای قرب الهی و رهایی اسارت نفس باید از تعلقات مادی و تمایلات نفسانی گذشت

آزمون‌های الهی، گاه کوچک و گاهی بزرگ است. بعضی‌ اوقات خداوند انسان را با مال، آزمایش می‌کند و زمانی با نقص و بیماری او را می‌آزماید. ابراهیم خلیل الله با ایثار بزرگ خود، فرهنگ عبودیت و از خودگذشتگی را به جهانیان آموخت. او نشان داد که برای رسیدن به قرب الهی ابتدا باید از تعلقات مادی گذشت و بر روی تمایلات نفسانی پا گذاشت. تا وقتی‌ که انسان اسیر نفس خود است نمی‌تواند قدمی در راه خداوند بردارد. جهاد اکبر که همواره مورد سفارش اهل‌بیت (ع) بوده، با راحت‌ طلبی و آسودگی امکان‌ پذیر نیست.

انسان ابتدا باید در وجود خود، بذر معرفت بکارد و با شناخت نفس خویش به شناخت معبود حقیقی نائل شود، سپس در راه اطاعت او گام بردارد. سختی‌های مسیر را بپذیرد و از گردنه‌های هوای نفس بگذرد. در هنگام مواجهه با مشکلات به ریسمان الهی چنگ زند و از او استمداد جوید. گوهر نفس برای صیقل یافتن و درخشیدن سختی‌های زیادی را تحمل می‌کند. به همین دلیل خداوند متعال در قرآن کریم، حضرت ابراهیم(ع) و پیامبر اکرم (ص) را به‌ عنوان اسوه‌ برای انسان‌ها معرفی کرده است. اهل‌ بیت (ع) نیز با تأسی به ایشان راه آنان را پیمودند.

درس عید قربان برای انسان ها

امام حسین (ع) در حالی‌ که عازم سفر حج شده بود، برای اطاعت خداوند و حفظ اسلام، حج خود را به عمره تبدیل کرد و عازم کربلا شد. او برای ایستادگی در برابر ظلم و ستم یزید، با او بیعت نکرد و همان‌طور که خود فرمود برای احیای دین جدش و امر به‌ معروف و نهی از منکر قیام نمود. او در این راه نه‌ تنها از جان و مال خود گذشت بلکه به‌ جای یک اسماعیل‌، ده‌ها اسماعیل را فدا کرد.

عید قربان روز ذبح خواسته‌های نفسانی و عبور از منیت و وصول به معبود است. درسی که این روز به انسان می‌دهد این است که باید هر روز و هر لحظه خود را در معرض آزمایش الهی ببیند و هوای نفس خود را به قربانگاه عشق ببرد و به‌ پای معبود خود فدا کند تا بندگی خود را به اثبات برساند.

 

الهه دهقانی

لینک مطلب در پایگاه  خبری صاحب نیوز

زهرا ابراهیمی
۱۶ تیر ۰۱ ، ۱۸:۴۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

sel

 

یکی از معضلات بزرگ فرهنگی‌ امروز،  فضای آلوده‌یسلبریتی‌سازی جامعه و بی سر و سامانی آن است.

معضلی که منجر به بزرگ شدن و خلق شخصیت‌های پوچ و توخالی شده است.شخصیت‌هایی که از اندکی فرهیختگی و بعضا حتی تحصیلات خاصی برخوردار نیستند و به صِرف داشتن چهره‌ و بازی مقبول، نامشان روی زبان‌هامی‌افتد.

کسانی که با بیشترین آزادی فرهنگی و بالاترین حقوق، به کارگیری می‌شوند. سلبریتی‌هایی که در ظاهر پر محتوا به نظر می‌آیند، اما مثل بادکنک توخالی‌اند‌.

عده‌ای که به صِرف نام آشنابودنشان، خود را از همه اعلم می‌دانند و بعضا گاهی در هیچ چارچوب اجتماعی، شرعی و فرهنگی نمی‌گنجند.

این قصه به همین‌جا ختم نمی‌شود؛ بلکه این آشفتگی و بی‌بندوباری همچون شجره‌یخبیثه‌ای بین مردم رشد می‌نماید و نسل آینده‌ی ما را تهدید می‌کند؛ نسلی که به سبب خواب و خیانت بعضی مسئولین، نسلی ولنگار، پوچ، عاری از اهداف و انگیزه‌های بلند معنوی و انسانی بار می‌آیند.

علت آن هم پیچیده نیست. وقتی در یک جامعه الگوها مغفول بمانند یا دستکاری شوند، طبیعی است فرهنگ سطوح پایین‌تر جامعه نیز افول می‌کند.

در جامعه‌ای که ملاک، تنها زیبایی، شهرت، خالکوبی‌های عجیب و غریب، تیپ‌هایهیپیواز این قبیل مسایل است، شخصیت‌هایی رشد می‌کنند که از فرهیختگی بویی نبرده‌اند؛ بلکه به‌صِرف قیافه، رنگ به رنگ پوشیدن و صرفا در یکی دو فیلم دیده شدن به شخصیت‌هایی محبوب و الگو تبدیل شده‌اند. موضوعی که اخیرا از سوی بعضی هنرمندان نیز به حق به چالش کشیده شده است.

اینکه بخواهیم این موضوع را فقط در محدوده‌ی رفتاری بازیگری خرد بررسی کنیم، نگاهی ناقص است، بلکه باید به این موضوع نگاهی کلان و جدی‌تر داشته باشیم.

گاهی برخی بازیگران به موازات بازی در فیلم‌های ارزشی، در اولین فرصت در پیج شخصی دست به سیاه‌نماییمی‌زنند و بی محابا از تریبون‌هایبی‌ساماناینستاگرام و توییتر، چنگ در گلوی جامعه می‌اندازند و سیاهی و تلخی القا کرده، فجایعی شبیه قتل روحانی کازرونی را رقم می‌زنند. این بدان معناست که سالهاست آژیر خطر به صدا درآمده و باید در مقابل پدیده‌یسلبریتی موضع گرفته شود.

اخیرا نیز افرادی از این قشر، با بهانه‌ی فوت دو نفر از سلبریتی‌ها، چنان جنجال، واهمه و سیاه‌نمایی به راه انداختند که گویی در هیچ جای دنیا، کرونا قدم نگذاشته و تنها در ایران و تنها دراین قشر، خطر مرگ وجود دارد.

این‌ها همه موضوعاتی غیر از مواضع ضد نظام و فرهنگ در فیلم‌ها ،جشنواره‌ها، پشت تریبون‌ها یا در مصاحبه‌های داخلی و خارجی این جماعت هست.

این درحالی است که در دنیا، سلبریتیدرقالبارزش‌های کشور و ملت، ارزش‌گذاریمی‌شود. در کارهای نمایشی هالیوود، اگر تخریبی هم برای اوضاع کشورصورت بگیرد، به شکلی توجیه می‌شود؛ اما غالبا موضع ضدکشورونظامشان از فیلم‌هایشان برداشت نمی‌شود.

بازیگران آمریکایی و خارجی هم به محض ورود در مسائل غیرهنری، با موضع‌گیری‌های صریح، عزل از خدمت و حتی درمواردی، جریمه و زندانی مواجه می‌شوند. بنابراین طبیعی است که در چارچوب قانون‌های کشوری وصرفا گاهی ارائه‌ی نگاه انتقادی فعالیت می‌کنند. به‌عنوان مثال اخیرا دراستنداپی خارجی با انتقاد جدی از بازیگران در قالب طنز و استنداپ، از مواضع بی ربط بازیگران راجع به مسایل روز و سیاسی انتقاد شد. البته کسی جرات نداشت علیه استنداپ موضعی بگیرد.

 درحالی که در کشورما، حتی در فیلم‌های طنز خود هنرمندان، درصورت پرداخت به این موضوع،چالشی بزرگ ساخته می‌شود و این یعنی ما و مسئولین فرهنگی کشور، با غفلت، برای عرصه‌ی فرهنگی تهدید می‌سازیم.  موضوعی که همین حالا هم، مارا با چالش‌های جدی مواجه کرده است. مثلا مجری‌ای که بصورت یک‌روزدرمیان، آنتن زنده در اختیار دارد و سالها با حجاب مانتو و مقنعه، در برابر مردم ظاهرشده، یکباره مهاجرت و کشف حجاب می‌کند.

بلی این طبیعی است که جامعه نیاز به الگو دارد، اما نیاز به الگوسازی از الگو مهم‌تر است. اگر قرار است شخصیت‌هایی برای الگو به مردم معرفی شوند، بهتر آن است که شخصیت‌های علمی و فرهیخته نه‌صرفا براساس معیارهای نه‌چندان انسانی معرفی شوند.

و حتی اگر چاره‌ای از سلبریتی‌سازی اقشار هنرمند نیست، بهتر آن است که برای آنان چهارچوب، آموزش و قانون‌هایی‌ مثل مالیات و جریمه‌های سنگین متناسب با درآمد وضع شود تا چنان خود را بی حد و حصر نبینند که آهنگ سنگ مفت گنجشک مفت، بنوازند.

 

زهرا نجاتی

لینک مطلب درخبرگزاری رسا

زهرا ابراهیمی
۱۶ تیر ۰۱ ، ۱۸:۳۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر