گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

۲ مطلب در مهر ۱۴۰۰ ثبت شده است

س

 

 

ساسان حیدری‌یافته معروف به ساسی مانکن، کسی است که پس از دیدن اسکن جنین شش ماهه‌ای که در شکم همسرش است، با درآوردن ادای حرکات آن جنین، خوشحالی وصف‌ناپذیر خود را ابراز می‌کند؛ اما مدتی پس از گرفتن اقامت انگلیس و کنسرت لس آنجلس روابط خانوادگی به سردی گراییده و زمزمه‌ی سقط جنین از سمت او به گوش می‌رسد.

به راستی چرا چنین فردی با چنین پیشینه‌ی تاریکی در زمینه‌ی حقوق کودک، برای کودک و نوجوان آهنگ می‌سازد؟ آیا او این کار را از روی علاقه و عشق به این قشر انجام می‌دهد یا نه، دست‌های دیگری در کار است و او سودای به قهقرا کشاندن نسل جوان یک کشور و در نتیجه منحط کردن کل آن جامعه را در سر می‌پروراند؟

جای بسی تامل و تاسف است که چرا جامعه‌ی جوان و نوجوان و حتی کودک یک کشور اشتیاق زیادی به چنین حد از ابتذال دارد؟ چرا فرزندان این مملکت بایستی در چنین فضای مسمومی تنفس کنند؟ ‌ آیا خود ما علت این اعمال جلف و ناپسند ساسی مانکن نیستیم؟ شاید خود ما باعث شدیم او، تتلو و امثال آنها بی‌تربیت و بی‌اخلاق شوند؟

پورنوگرافی و ابتذال در موسیقی هر دو کارکردی یکسان دارند؛ شاید بتوان گفت ساختن سوژه‌های مصرف‌گرا و مکانیکی که از «انسان» به «ماشین‌های پول‌ساز» تنزل پیدا کرده‌اند هدف هر دو صنعت است؛ بنابراین در این دیدگاه محصولات فرهنگی نیز باید تنزل یابند تا به سطح «انسان‌های تک ساحتی» برسند.

موسیقی‌ای که قصه‌ی رنج و درد مردم را به فضای برهنگی و توحش آلوده کند دیگر موسیقی نیست؛ این موسیقی از «هنری عمیق و متفکرانه» به سطح «خالتور» و «شیش و هشت» تنزل پیدا کرده و در این موسیقی روابط عاشقانه هم به پورنوگرافی تبدیل شده‌اند.

برخی معتقدند سانسورها و محدودیت‌های بیش از حد در ایران باعث شده تا سلیقه‌ی موسیقی تنزل یابد. این بخشی از ماجراست و واقعیت دارد اما همه‌ی ماجرا نیست، چنانچه در همه جای این کره‌ی خاکی که چنین محدودیتهایی نیز وجود ندارد، این وضعیت دیده می‌شود و خواننده‌هایی همچون «نیکی مینانژ» یا «کاردی بی» همان کارکرد جنسی ساسی مانکن در ایران را دارند و اتفاقا جایزه‌های معتبر هم می‌گیرند یا خواننده‌ای مثل بیلی آیلیش جایزه گرمی می‌گیرد. اگرچه گاهی مرزبندی ها مشکل‌آفرین می‌شود ولی بایستی  از میان علل به وجود آورنده‌ی این فضا دنبال دلیل معتبرتری گشت.

 گروهی در ایران معتقدند که سیاست‌های فرهنگی موجب بروز چنین اتفاقاتی شده است.

مصداق بارز این نابسامانی فرهنگی، مدارس ما هستند؛ همین ساسی مانکن چند وقت پیش آهنگی را به نام جنتلمن خواند. این آهنگ در مدارس ما پخش شد و بچه‌ها با این آهنگ خواندند و رقصیدند و نهایتا چند مدیر و مسئول جابه‌جا شدند. آیا چنین واکنش‌هایی منطقی و راه علاج است؟

در عرصه‌ی فرهنگ و هنر، بدترین شیوه، حذف موضوع است؛ اینکه یک وزیر، یک معلم، یک مدیر یا غیره تغییر کند، مسئله حل نمی‌شود؛ فقط اینها مقصر نیستند بلکه مقصر، بسیاری از موسسات و نهادهای فرهنگی هستند که بودجه‌های کلان دریافت می‌کنند، ولی تاکنون هیچ قدمی برنداشته‌اند. اگر هم قدمی برداشته‌شده، ناکارآمد بوده است. ما هیچ‌گاه آسیب‌شناسی نمی‌کنیم ببینیم چه نهادهایی را باید حذف کنیم  و بودجه‌ها را باید بیشتر کجا خرج کنیم و کجا کمتر خرج کنیم و به چه جشنواره‌هایی نیاز داشته و به کدام‌یک نیاز نداریم. در مدارس چه موسیقی‌هایی را به بچه‌ها بدهیم که «جنتلمن» وارد نشود.

 اقدام مستهجن جدید ‫ساسی‌مانکن، هم خلاف عقلانیت است، هم خلاف انسانیت و هم خلاف قانون تمام کشورهای جهان.

وظیفه‌ی ما که در کشوری اسلامی با تمدنی چند هزار ساله زندگی  می‌کنیم این است که به شدت در امر پرورش قشر جوان کشور حساس و کوشا باشیم و به دنبال علل و عوامل ساخت این‌گونه موسیقی‌های خلاف عرف، خلاف اخلاق و علل بازدیدهای پرشمار افراد باشیم.

پرسش اینجاست:

آیا بررسی کرده‌ایم که چرا این آهنگها بارها و بارها توسط افراد و به ویژه نوجوانان ایرانی دانلودشده است؟ آیا امکان گفت‌وگو را با نوجوان امروز ایران که به‌سادگی به‌محتوای این‌گونه ویدئوها دسترسی پیدا می‌کند، فراهم کرده‌ایم؟ آیا فضای مجازی را به خوبی مدیریت کرده‌ایم؟ یا  این جوان را بدون آگاهی در مقابل چنین پدیده‌های شومی رها کرده‌ایم؟ یا به‌جای انکار کامل چنین محصولاتی که امکان درجه‌بندی سنی آن‌ها در این فضا وجود ندارد، به نیازهای آنان توجه کرده‌ایم، چشمان خود را نبسته‌ایم، و شرایطی ایجاد کرده‌ایم که این نسل در خفا و بی‌دفاع، خود را در برابر چنین محصولاتی تنهای‌تنها نبیند؟

 در همه جای دنیا، ارائه‌ی هرزه‌نگاری (پورنوگرافی) به کودکان ممنوع است و اگر کسی کودکان را به تماشای پورنوگرافی تشویق کند، با واکنش منفی مردم و دولت مواجه خواهد شد.

آینده‌ی ایران اسلامی در دستان همین کودکان و نوجوانانی است که در معرض انواع خطرات و آفات قرار دارند. دولت و مجموعه عوامل وابسته از قبیل وزارت اطلاعات، پلیس فتا و... بایستی به شدت با این‌گونه موارد برخورد کرده و کسانی که فضای مجازی را(ساسی مانکن) آلوده به این امور مستهجن می‌کنند سخت مواخذه کرده و بر اساس بند ۶ ماده ۱۰ قانون حمایت از اطفال و نوجوانان آنها را مورد پیگرد قانونی قرار دهند. قوه‌ی قضائیه به عنوان مدعی‌العموم، لازم است به جرم ترویج عامدانه فساد، در بین نوجوانان ایرانی" علیه او اعلام جرم کند. ایرانی هایی که در خارج از کشور ساکن هستند، بر اساس بند الف ماده ۳۴ کنوانسیون حقوق کودک می توانند مستقیما یا از طریق انجمن های حمایت از حقوق کودکان از این خواننده‌ی بی‌بندوبار شکایت کنند.

آهنگ، کلیپ ودابسمش جنتملن پخش شد، مدتی هم از اقبال خوبی برخوردار بود ولی به دلیل تکنولوژی پیشرفته، انفجار اطلاعات و اخبار، به زودی فراموش شد و هم اکنون با موج جدیدی از هجمه‌ی فرهنگی [آهنگ، کلیپ و دابسمش تهران توکیو] روبرو هستیم؛ آیا اگر زمانی که موزیک ویدئوی جنتملن پخش می‌شد، همه و همه، از مسئولین تا خانواده‌ها اقدامی در راستای مبارزه با ابتذال نهفته در این نوع موسیقی انجام می‌دادند، با پدیده‌ی فجیع‌تری روبرو می‌شدیم؟ تهران‌توکیو هم که فراموش شود فاجعه‌ای دیگر رخ خواهد داد. بایستی حقیقت موضوع که تهاجم گسترده‌ی فرهنگی نسبت به فرزندان این مرز و بوم است مورد بحث و تبادل نظر جدی مسئولان و متولیان امر قرار گیرد  و به شدت با آن مقابله شود.

 معلمان و خانواده‌ها دو بال آموزش و پرورش  هستند؛ آنها بایستی بسیار توجه کنند که چه آهنگهایی در مدرسه نواخته می‌شود؛ خانواده‌ها تبعات مخرب این آهنگها را به همدیگر گوشزد کنند، فضای شادی در خانواده برای فرزندان دلبند خود فراهم آورند؛ در واقع  اجازه ندهند که آثار تهی جای آثار غنی را در ذهن و تفکر عزیزانشان بگیرد.

 

طاهره کنگازیان کنگازی

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

 

زهرا ابراهیمی
۲۴ مهر ۰۰ ، ۲۳:۰۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ل

زهرا ابراهیمی در گفت و گو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: واژه جنگ همواره تداعی کننده زخم و رنج و درد است. به محض نقش بستن تصویر جنگ در خیالمان، ویرانی ها یکی یکی مقابل چشمانمان رژه می روند. اگر چه جنگ نظامی یادآور تلخ ترین زجرها است، اما فارغ از جنگ های بیرونی نفس جنگیدن و مبارزه برای رسیدن به هدف امری ارزشمند است.

کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی با بیان اینکه انسان به واسطه انسان بودن همواره درگیر جنگ‌های درونیست ادامه داد: درگیری‌هایی میان شرع و شیطان، نزاع هایی میان عقل و عشق و کشمکش های میان خواطر الهی ونفسانی از جنگ های درونی انسان است.

وی افزود: برخی برای رهایی از جنگ، به تسلیم شدن می اندیشند چرا که تسلیم شدن سختی های جنگ را در نظرشان بیرنگ می کند. غافل از این که درد نجنگیدن بسیار عمیق تر از زخم‌های جنگیدن است.

 ابراهیمی با بیان اینکه آنها که با تلاش و همواره با روحیه ای جنگنده به فتح قله ها می اندیشند وآنها که جنگ را حتی با وجود زخم و ترس و طعنه انتخاب می‌کنند، زخم‌های جنگیدنشان دیر یا زود التیام می یابد و نتیجه ای جز آرامش نخواهند داشت، گفت: نقشِ جنگیدن بر روح انسان نقشیست زیبا و ردّیست پر افتخار که به محض یادآوری اش سرِ انسان به نشانِ سربلندی بالا می‌رود.

کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی افزود: جنگنده بودن اثر خاصی روی انسان می گذارد، حتی گویش و نگارش انسان نیز به واسطه ی آن تغییر می کند تا جایی که انسان اهل جنگ، موسی وار به کلمات جان می بخشد و جانِ کلامش در روح مخاطب به یادگار می ماند و در پرتو این اعجاز، امتی را پیرو خود می کند.

وی با اشاره به اینکه نجنگیدن اما، اگرچه در ظاهر زخمی ندارد، ولی دردش عمیق و تا ابد بر قلب انسان ماندگار است، خاطرنشان کرد: زخم نجنگیدن هرگز خوب نمی شود، خونش هیچ وقت بند نمی آید و جای ردّش تا آخر عمر انسان را رسوا نگه می دارد.

 

زهرا ابراهیمی

لینک مطلب در خبرگزاری ایمنا

 

زهرا ابراهیمی
۲۴ مهر ۰۰ ، ۲۲:۴۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر