گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

۵ مطلب در دی ۱۳۹۸ ثبت شده است

کاندید

 نامه ای به یک کاندیدا

سلام؛ می دانم که نه از حالا بلکه از سال پیش و یا شاید پیش‌تر از آن، تبلیغت را آن هم به شکلی نامحسوس شروع کرده ای. می دانم که در سر سودای نماینده شدن داری. شبها با رویای تصرف صندلی مجلس به خواب می روی و هر روز در صدد راهی تازه برای نفوذ در قلب مردمی.

آری باید از هر آنچه می توانی بهره بگیری تا دلها را ولو در حد یک رای تصرف نمایی. احساسات، مذهب، انسانیت و قلم نیز می‌توانند ابزارهایی باشند در خدمت اهدافت.  

شاید از این طریق بتوانی آرزوی "برای خود کسی شدن" را به واقعیت تبدیل کنی؛ البته که راهش هم زیاد سخت نیست.

راستی، می بایست مدارک علمی ات را هم ارائه دهی. می دانم که از این حیث هیچ مشکلی نداری. اصولاً در کشور ما هیچ کس از این حیث مشکلی ندارد. تا دلت بخواهد مدرک هست و تا چشم کار می‌کند دانشگاه و تا جایی که فکرش را هم نمی کنی کارچاق کن ...

هرچند با انتخابات زودهنگام مخالف بوده ای، اما فضای انتخابات را با تبلیغ های زودهنگامت بسیار به ما نزدیک کرده ای. فقط مانده بوسیدن دست های پاکبانان و سرزدن مصلحتی به محله های فقیرنشین که حتماً برای آنها هم برنامه‌ریزی کرده‌ای.

اگرچه نسخه ی دوربین ما اسلحه ماست؛ از آن طرف آب برای این طرفی ها تجویز شده،   اما به نظر می رسد عمل کردن به این شعار برای ثبت کردن لحظه هایی که می خواهی از انسانیتت سلفی بگیری، بسیار کارگشاست.

 کاندیدای محترم،   تو خود می دانی که سخت محتاج حمایتی و ما نیز می دانیم که بازار ریاکاری داغ است.

تو می دانی که برای موفقیتت باید هرطور که شده حمایت مردم را بخری و ما می دانیم که نزدیکترین نتیجه ریاکاری، فریب است.

ما دست فریبکاران را خوب خوانده ایم و این بار اجازه نمی‌دهیم کسی فریبمان دهد.

ما سری به گذشته ات می زنیم، به نوشته هایت و اگر داری به کتابهایت 

ما شغلت، میزان درآمدت و نوع زندگی ات را رصد می کنیم.

ما شعارهایی که به گروه خونی ات نمی خورد را بر ملا خواهیم کرد.

ما اجازه نخواهیم داد که رونق کسبت را در بیچارگی مردم بدانی.

ما تلاش می کنیم این بار کسی را انتخاب کنیم که کارش در مجلس،   نشخوار کردن متن های دیکته شده نباشد.

کسی که از لجبازی های انتقام گیرانه بپرهیزد.

کِرکِره ی وضع قانون ظلم را در مجلس پایین بکشد.

و عقلِ عدالت خواهی اش در برابر نفسِ تطمیع،   دچار تردید نگردد.

ونیز مصلحت اندیشی عافیت طلبانه اش منجربه قورت دادن حرفش نگردد.

مجلس، نمایند ای جسور می خواهد تا با صراحت و قاطعیت، بر سربی کفایتی ها فریاد بزند. نه ترسویی بزدل که خود را در پسِ مصلحت ها پنهان سازد.

کاندیدای محترم، لطفا از دین نردبان مساز. سالهاست که برخی از ما بهتران دین را نردبانی کردند تا به واسطه آن میوه های درخت اعتماد مردم را بچینند. بدان که سقوط سرنوشت اهل نفاق است.

ما رأی می دهیم  اما نه به هر کس؛

ما به نماینده ای رأی می دهیم که شاعر نباشد تا مجبور نشود در تبلیغاتش از اغراق های شاعرانه بهره گیرد؛ چراکه فاصله بسیار است میان اغراق و حقیقت.

ملاک ما برای انتخاب، تنها گزاره ی خدمت به خلق است. پس لطفا از همسان سازی خویش بانمونه های تاریخی بشدت بپرهیز و ازمالک اشتر دانستن خویش و عمروعاص خواندن رقیب دوری کن.

آری، ما رأی خواهیم داد تنها به آنان که خدمت به خلق را نه نزدیک انتخابات، بلکه سال هاست تجربه می کنند.

                                                     

زهرا ابراهیمی

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

 

زهرا ابراهیمی
۲۷ دی ۹۸ ، ۱۶:۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سردار

از صلابت سردار اشک ها تا غربت همرزمان حاج قاسم

غربت همرزمان حاج قاسم نمودی ویژه دارد. اگر هرکدام از این لاله های عاشق در حادثه ای جداگانه به شهادت رسیده بودند، نامشان آوازه ای بلند می یافت و یادشان تمام کشور را پر می کرد، اما نمی دانم در خلوت مستانه شان از خدا چه خواسته بودند که حتی پیکرهای شان هم مظلومانه و در رکاب فرمانده پیش می رود و در پرتوی عظمت سردار اشک ها قد علم نمی کند؛ ولی...

خبرگزاری حوزه | اشک ها مجالی به قلم نمی دهند تا نقشی بر کاغذ بگمارد. اشک نه، خون است که به سرخی شهادت از چشم ها می جوشد و سفیدی کاغذ را به سرخی شقایق بدل می کند.

اشک مدت هاست که با شهادت پیوندی عمیق و جدایی ناپذیر بر قرار کرده است و این بار برای بزرگ مردی دیگر از سلاله پاکان بی اختیار نقش آفرینی می کند.

سرداری که رشادت و رحمت را با هم گره زده بود. چشمانش در درگاه خدا و برای محرومان و مستضعفان خاضعانه می گریست و صلابتش در میدان لرزه بر اندام دشمن می افکند.

آری او مجمع اضداد بود و این برای ما تازگی ندارد؛ چرا که چنین انسان ها امتدادی به بلندای تاریخ دارند. سلیمانی ها درس دلدادگی را در مکتب اربابشان آموخته اند که توانسته اند تولی و تبری را به هم گره زده و از تلفیق آن شخصیتی را بسازند که با جاذبه و دافعه ای پر قدرت دنیا را به تکاپو در آورد.

به همین دلیل است که اشک بر حاج قاسم ها با اشک بر حسین(علیه السلام) تناسبی غریب دارد. برای همین است که نه تنها سستی و رخوت را به ارمغان نمی آورد بلکه، قطره قطره این اشک ها ما را غیورتر و قدرتمند تر می سازد. همان طور که اشک بر حسین (علیه السلام) درخت اسلام را آبیاری کرده و می کند اشک بر سردار دل ها هم درخت تنومند مقاومت را پر صلابت می سازد.

اما در این میان غربت همرزمان حاج قاسم نمودی ویژه دارد. اگر هرکدام از این لاله های عاشق در حادثه ای جداگانه به شهادت رسیده بودند، نامشان آوازه ای بلند می یافت و یادشان تمام کشور را پر می کرد، اما نمی دانم در خلوت مستانه شان از خدا چه خواسته بودند که حتی پیکرهای شان هم مظلومانه و در رکاب فرمانده پیش می رود و در پرتوی عظمت سردار اشک ها قد علم نمی کند؛ ولی به سعادتی نائل شدند که امام خوبان بر جنازه ی شان نماز می گذارد و بر دوش میلیون ها عاشق تشییع می شوند.

حکایت همرزمان این سردار معادله چند مجهولیست که تلاش برای حل آن جز بر حیرت چون منی دور افتاده از وادی عشاق نمی افزاید.

 

 آزاده ابراهیمی فخاری

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۲۷ دی ۹۸ ، ۱۶:۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

تکدی

نگاه اسلام به پدیده تکدی‌گری؛ در مواجه با متکدیان چه برخوردی باید داشت؟

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، متکدیان چه از نوع سنتی و قدیمی و چه آنها که با روش‌های جدید و همگام با پیشرفت تکنولوژی گدایی می‌کنند دارای یک وجه اشتراک هستند و آن اعلام نیازمندی است. حال ممکن است حقیقتا نیازمند باشند و یا به دروغ تظاهر به نیازمندی کنند.

البته اگرچه فقر و نیاز مالی، برخی از متکدیان را مجاب به گدایی می‌کند؛  اما گاهی برخی از افراد بدون نیاز واقعی دست به گدایی می‌زنند و چون به شکل ناشناس در شهرهای دیگر گدایی کرده و پول‌های هنگفتی ازاین راه به جیب می‌زنند بر استمرار این کار اصرار دارند.

حال باید دید از نگاه دین، وظیفه ما در برابر متکدیان چیست؟ زهرا ابراهیمی کارشناس اخلاق مرکز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم در اصفهان می‌گوید: بخشش‌های مالی به دیگران از آموزه‌های مهم اسلام است. دین مبین اسلام، انفاق به دیگران را امری اثرگذار در سلامت جامعه دانسته و تاکید بر رفع نیازهای مادی یکدیگر را از دستورات مهم اخلاقی_اجتماعی خود معرفی کرده است. البته برای بخشش نیز شرایط و ضوابطی در نظر گرفته شده که اگر این شرایط رعایت شود تعداد متکدیان نیز در سطح جامعه کمتر و کمتر خواهد شد.

وی ادامه می‌دهد: ازجمله توصیه‌های اسلام برای بخشش، توجه به نزدیکان و افراد فامیل و دوستان و آشنایان است. اگر هرکس خود را نسبت به وضعیت بد مالی اطرافیان خویش موظف بداند و افراد فامیل را در اولویت قرار داده و کمی از نیازهای مالی آنها را برطرف سازد روزانه شاهد این حجم از متکدیان در سطح جامعه نخواهیم بود.

کارشناس اخلاق مرکز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی بیان می‌کند: از دیگر ضوابطی که برای بخشش مطرح می‌شود این است که انفاق‌ها بهتر است مخفیانه و دور از چشم دیگران و با رعایت احترام و شأن افراد انجام گیرد، این در حالی است که کمک به متکدیان علنا و مقابل چشم همه و بعضا به دلیل اصرار و التماس‌های فراوان انجام می‌پذیرد و موجبات خدشه‌دار شدن کرامت انسانی آنها را فراهم می کند.

«خداوند در قرآن در رابطه با بخشش به دیگران می‌فرماید:  إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِیَ ۖ وَإِنْ تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ؛ اگر (به مستحقان) آشکارا صدقه دهید کاری نیکوست، لیکن اگر در پنهانی به فقیران (آبرومند) رسانید برای شما نیکوتر است (1)»

ابراهیمی با اشاره به این آیه از قرآن کریم می‌گوید: نکته دیگر در رابطه با متکدیان این است که اکثراً از سلامت جسمی برخوردارند و توان کار کردن دارند بنابراین کمک ما به آنها تنها موجب تن پروری بیشتر آنها شده و آنها را بی مسئولیت‌تر خواهد کرد.

وی ادامه می‌دهد: در دین اسلام همانگونه که گدایی کردن مذموم شمرده شده، گداپروری نیز امری مذموم است، چرا که نتایج مفیدی برای اجتماع نخواهد داشت. اگرچه وضعیت شغل در کشور ما وضعیتی نابسامان است اما وقتی شخص از عزت نفس بالایی برخوردار باشد حاضر است به کار زیاد و درآمد کم هم رضایت دهد اما هرگز دست نیاز به سمت مردم دراز نکند.

در آیه 273 سوره مبارکه بقره آمده است: «لِلْفُقَرَاءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ لَا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْبًا فِی الْأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِیمَاهُمْ لَا یَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ؛ ((این صدقات‏) براى آن (دسته از) نیازمندانى است که در راه خدا فرومانده‏‌اند، و نمى‏‌توانند (براى تأمین هزینه زندگى‏) در زمین سفر کنند. از شدت خویشتنداری، فرد بی اطلاع، آنان را توانگر می‌پندارد. آنها را از سیمایشان مى‌شناسى‏. با اصرار، (چیزى‏) از مردم نمى‏‌خواهند. و هر مالى (به آنان‏) انفاق کنید، قطعاً خدا از آن آگاه است».(2)

کارشناس اخلاق مرکز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی با اشاره به این آیه بیان می‌کند: در واقع این آیات نیز بیانگر این امر است که صدقات باید به افرادی داده شود که خودشان با اصرار از مردم درخواستی ندارند و به قول معروف صورتشان را با سیلی سرخ نگه داشته‌اند. پس بهتر است صدقات را به کسانی بدهیم که آبرومندند و حاضر نیستند دست به گدایی بزنند. اگرچه کمک کردن به هردرخواست کننده‌ای ارزشمند است اما به دلیل محدودیت مالی از یک طرف و دوری از گداپروری از سوی دیگر باید اولاً اولویت را به نزدیکان و خویشاوندان دهیم و ثانیاً از طریق موسسات معتبری که عهده دار این امر هستند کمکی منطقی ارائه دهیم تا کمک‌های مالی به دست صاحب واقعی‌اش برسد.

وی تصریح می‌کند: متکدیانی که در کوچه و خیابان گدایی می‌کنند را می‌توان به چند گروه تقسیم نمود. برخی از آنها افرادی هستند که به صورت گروهی و تحت نظارت باندهای خاصی به کار گدایی مشغولند. اکثر این افراد از سلامت کامل جسمی برخوردارند و  روزها و ماه‌ها در مکان‌هایی معین به صورت چرخشی گدایی می‌کنند. در مواجهه با این افراد بهتر است از کمک مالی اجتناب نموده و پول خود را به این افراد ندهیم،  چرا که این کار موجب گداپروری در جامعه می‌شود.

در این راستا می‌تواند به حدیثی نبوی اشاره کرد. الإمام الباقر (ع): قال رسول اللَّه (ص): لا تحلّ‏ الصّدقة لغنیّ‏، و لا لذى مرّة سویّ، و لا لمحترف، و لا لقویّ. قلنا: ما معنى هذا؟ قال: لا یحلّ له أن یأخذها و هو یقدر على أن یکفّ نفسه عنها». امام باقر(ع) می‌فرمایند: پیامبر خدا (ص) فرمودند: صدقه دادن به ثروتمند روا نیست، همچنین به نیرومند تندرست، صاحب حرفه، و به انسان قادر بر کار. اصحاب پرسیدند: مقصود از این سخن چیست؟ فرمود: بر کسى که مى‌‏تواند از گرفتن صدقه خوددارى کند، گرفتن آن حلال نیست.(3)

ابراهیمی با ذکر این حدیث ادامه می‌دهد: عده‌ای از گدایان نیز وابسته به گروه خاصی نیستند و به شکل انفرادی کار می‌کنند. آنها نیز اگرچه نیازمندند اما از توانایی جسمی برخوردارند و می‌توانند مشغول کار شوند، بنابراین به این گروه نیز نباید کمک کرد. اما برخی از متکدیان از سلامت جسمی برخوردار نیستند و این معلولیت را می‌توان به شکل واضح در وجود آنها مشاهده کرد (به شرطی که تظاهر به نقص عضو نباشد) با توجه به مشکلات جسمی که اینگونه افراد دارند کمک کردن به آنها مانعی ندارد. البته بهتر است این نوع کمک‌ها نیز از طریق موسسات معتبر و خیریه‌ها انجام پذیرد.

وی با بیان اینکه علاوه بر این پیرامون ما افراد زیادی وجود دارند که از طریق تلاش و کوشش در پی کسب روزی حلال هستند اما همواره نیازمندند و به اصطلاح دخلشان به خرجشان نمی‌خورد، می‌گوید: کمک‌های مالی به اینگونه افراد بسیار ارزشمند است.

خداوند در قرآن کریم بر این نوع کمک‌ها صحه گذاشته و می‌فرماید: «وَ فی‏ أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ»؛ و در اموالشان براى سائل و محروم حقى بود.(4)

کارشناس اخلاق مرکز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی می‌گوید: اگر حقیقتا نیازمندی افراد درخواست کننده برای ما روشن است می‌توانیم به آنها کمک کنیم و اگر در این مساله شک داریم بهتر است کمک خود را از طرق دیگر به انجام رسانیم. در عین حال همه ما باید در برخورد خود با متکدیان دقت لازم را بخرج دهیم و در برابر کسانی که قصد کمک کردن به آنها را نداریم نیز از رفتارهای به دور از احترام بپرهیزیم و با شیوه‌ای محترمانه جواب منفی دهیم چرا که خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَر»؛ و سؤال کننده را از خود مران(5)

به گزارش تسنیم، در نگاه اسلام صرف نیاز داشتن مجوزی برای درخواست کردن نیست و انسان به خودنگهداری و حفظ عزت نفس دعوت شده است. از طرفی طرد سائل مذموم است اما این بدان معنا نیست که به طور مطلق باید به تمام درخواست کنندگان پاسخ مثبت داد. در برخی روایات آمده که  وقتی درخواست کننده‌ای به معصوم علیه السلام مراجعه می‌کرد ایشان او را به کارکردن و تجارت سفارش می‌کردند. اینگونه روایات به ما می‌آموزد که نه به طور مطلق و به هر کسی کمک کردن رواست و نه به طور مطلق دست رد زدن به سینه دیگران سزاوار است بلکه باید متناسب با شرایط به بررسی موضوع پرداخت و به کمک‌ها جهتی منطقی بخشید.

پی نوشت ها:

1.سوره بقره/ 271

2.سوره بقره/273

3.حر عاملی، وسائل الشیعة، ج ‏9، ص 233، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1409ق

4.سوره ذاریات/ 19

5.سوره ضحی/10

 

 

زهرا ابراهیمی 

لینک مطلب درخبرگزاری تسنیم

 

زهرا ابراهیمی
۲۷ دی ۹۸ ، ۱۵:۵۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

صنعت

 

صنعتی که نقشه حذفمان را لا به لای عاشقانه‌هایش می‌کشد

کافی است به اطرافمان نگاه کنیم و نه حتی با دقت، بلکه اگر تیزبین هم نباشیم، باز نمی‌توانیم بُروز تغییرات گسترده و عمیق را نادیده بگیریم، آری شیوه زندگی تغییر کرده و ما همچنان تحت تأثیر این تغییرات روزگار می‌گذرانیم.

روشی جدید که دیگران لایف استایلش می‌نامند و ما از آن با عنوان سبک زندگی یاد می‌کنیم. از دنیای غرب سبکی جدید به جهان ارائه می‌شود که انسان در آن، رأس همه امور قرار گرفته است، گویا انسان پادشاه جهان شده و حالا بخشیدن حس پادشاهانه به انسان در مکتبی به نام اومانیسم یا انسان‌محوری پای صنعت مد را هم به میان کشیده است.

هدف صنعت مد ایجاد حالت شادابی و نشاط و وقار و ابهت است، این صنعت قرار است آدم‌ها را از طریق مدها از یکدیگر متمایز کند، وجه تمایز و تفاوت انسان‌ها در این صنعت تنها انتخاب‌های بروز آن‌هاست و نه عقل، ارزش‌ها و فضیلت‌های اخلاقی.

 جوان ایرانی به دنبال هویت می‌گردد و صنعت مد خیلی دقیق و عمیق و قبل‌تر از همه ما به این خواسته او پاسخ مثبت می‌دهد، او هر آنچه را که خود صلاح بداند به‌عنوان مصادیق انتخابی در اختیار جوان قرار می‌دهد.

موسیقی‌های جدید، خواننده‌های جدید، لباس‌های متنوع، مدل‌های متفاوت آرایش و پوشش و ... حالا جوان ایرانی با انتخاب هر کدام از این مصادیق خودش را متمایز از دیگران می‌بیند چراکه او اهل مد شده و مدها این‌گونه نیازش را پاسخ می‌دهند.

وقتی بعد از مدت کوتاهی سرش را می‌چرخاند به هر طرف که نگاه می‌کند می‌بیند دیگران هم مثل او شده‌اند، آن‌ها هم به نیت متمایز شدن تابع همان مدها بوده‌اند و حالا دیگر همه شبیه هم‌اند. دوباره سر و کله احساس نیاز برای متمایز بودن پیدا می‌شود.

اینجاست که تقاضا برای دریافت مدهای جدیدتر بالا رفته و خواه ناخواه عرضه نیز افزون می‌گردد و نظام سرمایه‌داری چه خوب اوضاع را مدیریت می‌کند. او با تبلیغ‌های تجاری‌اش مدهای جدیدتر را وارد بازار می‌کند.

حالا جوان ما در حال تجربه کردن هویت‌های کاذبی است که به همت مدگرایی نصیبش شده است، هویت‌هایی آنی، لحظه‌ای، ناپایدار و کوتاه‌مدت که نتیجه‌اش چیزی جز بحران هویت و تلون شخصیت نیست. صنعت مد قرار بود نشاط را برای جامعه به ارمغان بیاورد اما حالا همین مد عاملی شد برای بحران هویت و به دنبال آن افسردگی و رنجی تازه‌تر.

طبق این نسخه‌ای که غربی‌ها برای ما پیچیده‌اند راه رهایی از رنج در پناه آوردن به مدهای جدیدتر خلاصه می‌شود. حالا دوباره استفاده از مدل‌های جدیدتر و تجربه هویتی تازه‌تر و این چرخه بارها و بارها تکرار می‌گردد. چرخه‌ای که ریشه‌اش به قبل از جنگ جهانی دوم برمی‌گردد همان زمانی که سردمداران ثروت و قدرت برای رفع رکود اقتصادی خود، نقشه‌ها کشیدند.

جوان امروز خودش را وامدار صنعت مد می‌داند، گویا مدگرایی به او حق انتخاب داده و آزادی‌اش را تأمین نموده است، در صنعت مد همه آزادند هر چه را که دوست دارند انتخاب کنند، هر چه که دوست دارند بخورند یا بپوشند، به هر شکلی که دوست دارند آرایش کنند و به موسیقی دلخواهشان گوش دهند.

تبلیغات تجاری نیز این آزادی را فریاد می‌کشد. اما حقیقتاً در این صنعت آدم‌ها در چه چیزی آزادند؟ آری آنچه کارخانه‌ها برایشان تولید می‌کنند، اینجا آزادی تنها وقتی معنا دارد که ما مصرف‌کننده باشیم. مصرف کننده کالاهایی که از کارخانه‌ها می‌آید بنابراین چنین انسانی به همان اندازه که در انتخاب مد آزاد است به همان اندازه نیز در بند است.

اگرچه صنعت مد ما را در انتخاب مصادیق آزاد می‌گذارد و گزینه‌های زیادی را برای انتخاب در اختیارمان قرار می‌دهد اما سؤال اصلی اینجاست که چه کسی آن‌ها را به‌ عنوان گزینه‌های انتخابی، انتخاب کرده است؟ چه کسی این مصادیق را به‌عنوان فاکتورهای قابل ارائه، ارائه کرده است. متأسفانه ما عاشق صنعتی شده‌ایم که نقشه حذفمان را لا به لای عاشقانه‌هایش می‌کشد.

      زهرا ابراهیمی

لینک مطلب در خبرگزاری فارس

زهرا ابراهیمی
۲۷ دی ۹۸ ، ۱۵:۴۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

خشونت

 

نگاهی بر خشونت و بی اخلاقی اخیر؛ مقصر کیست؟!

اعتراض ها همواره بخشی غیر قابل تفکیک از جوامعند. در هر جامعه‌ ای خواه ناخواه نسبت به تصمیمات تصمیم ‌گیرندگان، مخالفان و معترضانی (فارغ از کمیت و کیفیت اعتراض) وجود داشته و دارد. بنابراین نه اعتراض، مختص جامعه ی ماست و نه مخالف بودن نسبت به برخی مواضع لزوماً به معنای مخالفت با کل سیستم است. اما چه می شود که اعتراض در جامعه ی دینی سر از خشونت در می آورد!؟ با وجودی که دینداری باید مانعی در برابر برخی از رفتارها باشد اما چرا همواره شاهد رفتارهای ناشایست هستیم!؟

هر جامعه‌ای برای تأمین امنیت و آرامش خود نیازمند خطوط قرمز است. دارا بودن خط قرمزها برای جوامع،  آنها را از گرفتار شدن در قانون جنگل مصون می‌دارد. علاوه بر این، هر جامعه ای متناسب با هویت خود منبعی برای تعیین خط قرمزهایش دارد.

آنچه خط قرمزها را در جامعه ی اسلامی ما معین و مشخص کرده، اخلاق، دین و قانون است.

این سه فاکتور اصلی در جامعه ی ما نقش مهمی در ترسیم خط قرمزها دارند. وقتی جامعه ی ما دچار خشونت گردد، نشان از این دارد که تعهد به دین،  اخلاق و قانون کمرنگ شده است. گویا سست شدن پایه‌های اصلی،  منجر به رد کردن خط قرمزها می‌شود.

با دقت به نقش دین،  اخلاق و قانون،  به خوبی در می یابیم که از بین این سه معیار، گرایش به اخلاق، فطری ترین ویژگی انسان است و اگر انسان گرایش به دین و آموزه های اسلام نیز دارد به دلیل گرایش فطری است که به اخلاق دارد؛ چراکه دین در خدمت اخلاق است.

گویا اخلاق در بین هر سه عامل ذکر شده،  از قدرت بالاتری برخوردار است و قانون و دین هر دو، اخلاق را منضبط تر می نمایند؛ اما در عین حال اخلاق خود نیز تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار می‌گیرد و کمیت و کیفیت آن قابل تغییر است.

از جمله اموری که می‌تواند در پررنگ شدن و یا کم رنگ شدن اخلاق در جامعه اثر گذارد دینداری است. هر چقدر توجه انسان به آموزه‌های دین بیشتر شود انسان اخلاقی تر عمل خواهد کرد و اتفاقاً قانونمندتر هم خواهد شد و هرچقدر افرادی که اهل دین هستند از توجه به آموزه‌های دین فاصله بگیرند به همان نسبت هم خود بی اخلاق تر می شوند و هم دیگران را از دین گریزان کرده و زمینه ی بی اخلاقی آنها را هم فراهم می آورند.

گویا اخلاق موتور محرکیست برای عمل به دین و عمل کردن به آموزه‌های دین نیز می تواند اخلاق را بهتر و یا بدتر نماید.

حال اگر در جامعه ای از دین استفاده ابزاری شود و عقربه ی آموزه هایش در جهت مصالح شخصی دچار چرخش گردند اخلاق در آن جامعه رنگ می بازد. به نظر می‌رسد بهره بردن از دین در جهت تأمین مصالح شخصی توسط برخی از افراد اثرگذار در جامعه منجر به بی اخلاقی و یا کم اخلاقی سایر افراد می گردد.

در واقع تضعیف پایه های دین در جامعه به واسطه ی مدعیان دینداری باعث تضعیف پایه های اخلاق نیز می گردد و آن را دچار تزلزل می کند.

اگرچه هر از گاهی اعتراض‌های خشونت‌آمیز اتفاق می‌افتد و به قول معروف فتنه در نطفه خفه می شود، اما باید به بررسی دقیق ریشه این فتنه ها پرداخت. قطعا آسیب دیدن از ناحیه دشمنان داخلی و خارجی مورد قبول ماست و نقش بیگانگان و تبلیغات آنها را نادیده نمی گیریم؛ اما خشونت ها، منهای نقش دشمنان داخلی و خارجی، خودش می تواند نشان از حرکت یک جامعه به سمت بی اخلاقی باشد که دلیل آن عملکرد مدعیان دینداری است.

اگرچه توجه به وجود دشمنان داخلی و خارجی مهم است؛ اما مهمتر از آن چرایی تحت تاثیر قرار گرفتن مردم از دشمنان داخلی و خارجی است. شاید اگر دینداری با ظرافت هرچه تمام تر از سوی صاحبان دین به منصه ی ظهور می نشست شاهد این حجم از بی اخلاقی و خشونت نبودیم.

   زهرا ابراهیمی

لینک مطلب درخبرگزاری حوزه

 

زهرا ابراهیمی
۲۷ دی ۹۸ ، ۱۵:۴۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر