گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

۱۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

ت

آیا فرزندان مانع پیشرفت پدر و مادر می شوند؟!


وقتی با پدران و مادران درباره محبت به فرزند سخن گفته می شود شاید با پاسخی عجیب رو به رو شویم و آن اینکه آنها میگویند در قدیم که پدر و مادر ما به ما محبت نکردند چه اتفاقی افتاد و چه بلایی سرمان آمد که حالا به سرفرزندمان بیاید؟ حالا فرزندمان هم مثل خودمان! یعنی دقیقا فرزندشان را با گذشته خود مقایسه میکنند و محبت را وسیله لوس شدن و زیاده روی می دانند و اینگونه است که نمی توانند محبت کنند و عاجز از این مهر و محبت می گردنند.
البته طرز تفکر اینگونه انسان ها بسیار اشتباه است زیرا بلایی که قرار است بخاطر این بی مهری بر سر فرزندانمان بیاید همیشه انحراف او به سمت اعتیاد و کارهای خلاف نیست بلکه افسردگی و ناامید شدن از زندگی و همان احساس کردن اینکه خانواده از محبت دریغ میکنند خود بلایی ناگوار و خطرناک است که در آینده ای نه چندان دور خود را نمایان می سازد.
از طرفی نباید وجود فرزند و محبت به او را مانع پیشرفت در زندگی از جمله پیشرفت در کار و تحصیل دانست چرا که در اسلام همیشه خانواده از جمله تربیت فرزند در اولویت قرار داشته است و روایات و آیات فراوانی در این باره موجود است و شاید تنها روایتی که مکرر به گوشمان خورده و شاید کمتر کسی پیدا شود که به گوشش نخورده باشد این است که “بهشت زیر پای مادران است” بهشتی که همه در تلاش اند راه وصول به آن را بیابند و فکر میکنند راه رسیدن به آن تنها انجام عباداتی چون نماز و روزه و حج و است.

البته این عبادات از اهمیت ویژه و وافری برخوردارند که هرگز نمی توان آنها را نادیده گرفت اما همیشه حقیقت عبادت تنها این امور نیست و محدود نمی گردد. همانطور که پیامبر(ص) در مقام مادر چنین فرمودند: ای ام سلمه! زن باردار شد اجری دارد و مانند کسی است که جهاد کرده و وقتی زایمان کرد تمام گناهانش بخشیده می شود (مانند کودک تازه متولد شده)، و زمانی که به فرزند شیر داد به او پاداش کسی را می دهند که برده ای از نسل اسماعیل(ع) آزاد کرده است.
پس با به دنیا آوردن فرزند و نگهداری و تربیت او می توان به بهشت نزدیک شد و اموری ازجمله فرزندداری را باید مکمل سایر عبادات و کنار آن ها قرار داده تا بتوان به هدف اصلی که همان رستگاری و سعادت است رسید.
وظیفه پدری و مادری وظیفه ای است که انسان را به هدفش نزدیک می کند و بلکه لازمه آن می باشد.
باید در پاسخ کسانی که اعتقاد دارند فرزند مانع پیشرفت آنان می گردد و باعث عقب ماندگی است پرسید: آیا وظیفه تربیت و محبت به فرزند که اسلام بر آن تاکید فراوان کرده موجب عقب ماندگی است؟ همان امری که پاداش فراوان اخروی و سعادت در آن است؟ محبت به فرزندی که شادی و شوق و برکت را به همراه خود به خانه می آورد می تواند موجب عقب ماندگی گردد؟

و در آخر: تنها هدف انسان بندگی خداوند متعال است و کسی پیشرفت می کند که خدا را بندگی کند و عقب ماندگی در ترک بندگی خداوند است و محبت به فرزند گونه ای از بندگی خداست….


افسانه مرادی


لینک مطلب در ندای اصفهان


زهرا ابراهیمی
۲۹ خرداد ۹۸ ، ۱۵:۵۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


ع


حضرت عبدالعظیم پناهگاه و مرجع علمی مردم بودند.


شیعه همواره در طول تاریخ و در ادوار مختلف، تحت فشار حکومت های متعدد بوده و گویا این خفقان و سخت گیری نسبت به شیعیان جزء لاینفک زندگی آنها محسوب می شود.

وجود مقدس ائمه معصومین علیهم السلام در زمان حیاتشان، در حیات بخشی و اعتلای شیعه بسیار موثر بوده و در کنار ائمه، وجود یاران، محبان و مدافعان دین نیز در حفظ این عقیده تأثیر فراوانی داشته است.

از جمله چهره های محبوب و مورد اعتماد نزد اهل البیت علیهم السلام، حضرت عبدالعظیم حسنی می باشند. نسب ایشان با چهار واسطه به امام حسن مجتبی علیه‌ السلام می‌رسد.

مؤلف کتاب «جنةالنعیم» می گوید: «شخصی به نام ابا حماد رازی - از شیعیان و موالیان شهر ری - با وجود مشکلات آن زمان به سامراء رفت و خدمت امام زمانش حضرت علی النقی (ع) رسید و مسائلی را پرسید.

امام، ضمن پاسخ به مسائل او، فرمود: «ای ابا حماد! هرگاه مشکلی از امور دینی برایت پیش آمد، جواب مشکل خود را از عبدالعظیم حسنی بخواه و سلام مرا به او برسان.» (1)

از این روایات به خوبی می توان به شخصیت علمی و معنوی حضرت عبدالعظیم حسنی پی برد؛ چراکه امام هادی علیه السلام او را به عنوان مرجع دینی به مردم معرفی می نمایند و از آنها می خواهند که در زمان مواجهه با مسائل شرعی، نزد عبدالعظیم بروند و این خود نشان دهنده ی جایگاه علمی عظیمی است که ایشان دارا بودند.

علاوه بر این، سلام رساندن امام هادی علیه السلام به او، بیانگر مقام معنوی ایشان است.

تلاش در جهت حفظ و انتشار سخنان ائمه،  از جمله وظایف مهم دوستداران تشیع است که این وظیفه خطیر در زمان سختگیری حُکام از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد.

عبدالعظیم حسنی از دانشمندان بزرگ شیعه و راویان حدیث بود که از طریق شخصیت والای علمی و معنوی خویش، به این مهم دست یافت.

علاوه بر این، از جمله توفیقات او درک محضر دو امام بزرگوار یعنی امام جواد و امام هادی علیهم السلام است که این ویژگی او را از سایر دوستداران ممتاز می سازد.

قطعا متوکل عباسی که از تخریب مزار سید الشهداء هم بیم نداشت، تندترین و گستاخانه ترین رفتارها را نسبت به امام هادی علیه السلام و یارانش اعمال می نمود. هجرت حضرت عبدالعظیم حسنی از شهر مدینه به ری، گویای ظلم و جور شدیدی بود که در حق یاران امام هادی علیه السلام روا می داشتند.

در واقع می توان گفت هجرت ایشان از مدینه به ری، از یک طرف گویای شخصیت جهادگری ایشان است که حتی حاضر می شوند در مسیر مبارزه از دیار خویش هجرت نمایند و از طرفی نشان دهنده ی این است که حضور ایشان در نشر معارف اهل البیت بسیار مؤثر بوده است.

با توجه به اینکه در مدینه تعداد راویان کم نبوده و شیعه و محدث هم فراوان بوده اند اما همین که از بین آنان، حضرت عبدالعظیم حسنی تحت فشار خلیفه بودند می تواند بر میزان تأثیر فراوان ایشان در نشر حقایق صحه گذارد.

اگرچه عبدالعظیم با مهاجرتش به ری، غم غربت را تحمل  می نمود،  اما مردم آن دیار توفیقی عظیم یافتند تا از وجود او بهره برده و پاسخ مسائل شرعی و دینی خود را از ایشان دریافت نمایند.

از جمله دستورات تربیتی و ارشادی که در جهت احیای نام و یاد بزرگان دین وارد شده است تشویق به زیارت است.

بنابراین توجه به مقام حضرت عبدالعظیم از طریق زیارت ایشان و همچنین آشنا شدن با شخصیت علمی و معنوی ایشان می تواند در تجلیل مقام این بزرگوار مؤثر باشد.

 

پی نوشت:

اختران فروزان ری، ص 37

 

زهرا ابراهیمی


لینک مطلب در خبرگزاری حوزه


زهرا ابراهیمی
۲۹ خرداد ۹۸ ، ۱۵:۴۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ف



فربهی مناسک، تقویت یا تضعیف؟


از جمله نشانه های بارز تشیع، حب به اهل البیت علیهم السلام است که اگر حقیقتا این حب وجود نداشته باشد تردید در شیعه بودن رواست و از جمله مصادیق حب به اهل البیت علیهم السلام، شادی در شادی آنها و محزون  بودن به حزنشان است.

 همانگونه که در روایت آمده است:

عنِ الامام الصّادِقِ علیهِ السَّلام قالَ: شِیعَتُنا خُلِقُوا مِنْ فاضِلِ طِینَِتِنا وَ عُجِنُوا بِماءِ وَلایَتِنا یَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا ویَفْرَحُونَ لِفَرَحِنا.

امام صادق علیه السلام فرمودند: شیعیان ما از باقیمانده گل ما آفریده شده اند، ولایت ما در سرشت آنان عجین گشته است، آنان با خوشی ما خوشحال و با ناراحتی ما ناراحتند. (۱)

یکی از اموری که می تواند به شادی و حزن شیعه رنگ عینیت ببخشد برگزاری مراسماتی است که به ائمه معصومین علیهم السلام تعلق دارد و منتسب به ایشان می باشد.

از طرفی رعایت اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط از نشانه های عاقل به شمار می رود همانگونه که در روایت آمده است:

امام علی علیه السلام :

لا تَرَى الجاهِلَ إلاّ مُفرِطا أو مُفَرِّطا/ نادان را نمى ‏بینى، مگر در حال زیاده‌روى یا کم گذاردن. (۲)

با توجه به این دو مقدمه به خوبی می‌توان دریافت که برگزاری مراسم و گرامیداشت مناسک مذهبی جزء لاینفک عرض ارادت به اهل بیت علیهم السلام است به شرطی که به افراط گراییده نشود.

افزوده شدن برخی مناسبت‌ها به فهرست عزاداری شیعه، اگرچه در ظاهر مولود برخی هیئت های مذهبی می‌باشد؛ اما با نگاهی دقیق تر و واکاوی عمیق تر می توان آن را ثمره تشیع افراط گرا دانست.

تشیع افراط‌ گرا همواره در طول تاریخ با نگاه افراط گونه اش به فرم و ظاهر امور، حقیقت و باطن آنها را مورد تهدید قرار داده است.

مراسمات و مناسبت های مذهبی نیزاز این نگاه در امان نمانده و پدیده ای به نام فربهی مناسکی، مولود همین دیدگاه می باشد.

عزاداری دهه محرم، مراسم شب های قدر، عزاداری فاطمیه، جشن نیمه شعبان و اعیاد عزیزی که در اسلام وجود دارند از جمله مراسم و مناسکی هستند که در تقویم تاریخ شیعه همواره مورد توجه قرار می گرفته است.

توجه به این مراسم و مناسک برای تشیعی که در مسیر عقلانیت دینی گام بر می دارد اصلیست پذیرفته شده، اما انتقاد اصلی به مناسبت هایی است که اگرچه در تقویم شیعه بوده اما فراگیر و توسعه یافته نبوده و امروزه توسط برخی از افراد، این ایام و مناسبت ها به طور جِد مورد توجه قرار می‌گیرد، تا جایی که از فضای حقیقی و مجازی برای تبلیغ آن مراسم استفاده می گردد.

از تغییر نام پیج ها در صفحات مجازی و بهره مندی از هشتگ ها گرفته تا تبلیغ بر روی بنرها در سطح شهر و این خود می‌تواند عاملی باشد تا از یک طرف فلسفه حقیقی عزاداری از متن به حاشیه رانده شود و از طرف دیگر دین اسلام به دین غم و مخالف شادی متهم گردد.

اگرچه فربهی مناسکی اصطلاحی جامعه‌شناسانه است و برخی از جامعه شناسان مدام از آن انتقاد می کنند، اما نباید به بهانه فربهی مناسک به مخالفت کردن با اصل برگزاری مراسمات مذهبی پرداخت و تمام مراسمات و مناسبت ها را در این دایره محصور نمود.

عده ای از جامعه شناسان بر این معتقدند که برخی از مراسمات و مناسک مذهبی و ایام عزاداری تنها در سال های اخیر به تقویم شیعه افزوده شده و به همین دلیل آنها را تنها واکنش‌هایی افراطی از سوی برخی مذهبیون تلقی می کنند، در حالی که برخی از این مراسمات و مناسبت ها در طول تاریخ مورد نظر شیعه بوده و نباید آنها را از اختراعات امروزه مذهبیون دانست.

بنابراین اگرچه با فربهی مناسک و توسعه ی مناسبت های مذهبی که نتیجه اش جز تضعیف و تخریب چیز دیگری نیست مخالفیم، اما در عین حال نباید همه مراسم و مناسبت ها را به بهانه فربهی مناسکی کنار بگذاریم؛ چراکه نسبت دادن فربهی مناسکی به اکثر مناسبت های شیعی نیز می تواند خطر آفرین باشد.

 

پی نوشت:

۱.شجره طوبی، ج ۱، ص ۳

۲.نهج البلاغه، حکمت ۷۰

 

زهرا ابراهیمی، کارشناس اخلاق مرکز ملی پاسخگویی به سوالات


لینک مطلب در خبرگزاری حوزه


زهرا ابراهیمی
۲۹ خرداد ۹۸ ، ۱۵:۳۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

حوزه



نقش حوزه های علمیه در بروز رسانی و ثمره بخش تر نمودن علوم


شناخت و مطالعه در تاریخ بنا به تصریح قرآن مجید می تواند در ساختن آینده ای روشن راهگشا باشد.

«قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ/ پیش از شما سنت هایی بوده است، پس بر روی زمین بگردید و بنگرید که پایان کار آنها که پیامبران را به دروغگویی نسبت می دادند، چه بوده است». (آل عمران،137)

تأمل در وقایع و اتفاقاتی که در سال های قبل به وقوع پیوسته است می تواند انسان را در ارائه تحلیلی دقیق و موشکافانه، از جریان های در حال وقوع و یا رویدادهایی که در آینده به منصه ظهور میرسد، یاری رساند.

یکی از مطالبی که در تاریخ خلفای عباسی قابل تأمل است، گرایش و علاقه فراوانی است که به گسترش علم و ترویج و تشویق عالمان و برگزاری مجالس و محافل نشان می دانند.

مأمون عباسی از جمله خلفایی است که در شهرتش در این زمینه زبانزد خاص و عام است. او به علم و تحقیق علاقه فراوانی نشان می داد؛ علی الخصوص به ترجمه کتاب های علمی، اهتمام فراوانی داشت تا آنجا که نقل شده است هموزن کتاب های ترجمه شده به مترجمان طلای خالص بذل می نمود که این امر طمع کاتبان این مرقومات را تا بدانجا بر می انگیخت که سعی می کردند کلمات راحتی المقدور در مقیاس بزرگتر به نگارش درآورند تا در ازای افزایش حجم کتاب، طلای بیشتری را از بیت المال و خزانه این دولت مشتاق علم دریافت کنند؛ اما آیا به راستی این تمام ماجراست؟ آیا  با توجه به خُلق و خویی که از این خلیفه ملعون در تاریخ ذکر شده است و ظلم ها و ستم هایی که به شیعیان روا داشته است تا جایی که دستان او به خون عالم آل محمد آغشته گردید، چنین اقداماتی تنها با غرض ترویج و گسترش علم قابل پذیرش است؟

اگر با نگاه دقیق و نقادانه به این مسائل بنگریم، ‌اغراض پشت پرده این همه دست و دلبازی از بیت المال برای رخنه ی بحث ها و مجادلات در بین مسلمین و در نتیجه غفلت از اعمال و جنایات عمال حکومت کاملا هویداست.

آنچه مأمون عباسی را به هدف خود نزدیک می کرد و نسبت به راه زور و اجبار سیاستمندانه تر و زود بازده تر می نمود، غرق کردن جامعه علی الخصوص اهل و علم و تفکر در منازعات بیهوده و بی ثمر بود.

اما اکنون در زمان حال نیز ردپای این گونه سیاست ها را می توان در اقدامات دشمنان و عمال داخلی آن ها یافت.

آنان فرزندان خلف همان حاکمان جابر هستند که عالمان و اندیشمندان و نخبگان علی الخصوص در زمینه علوم انسانی باید هوشمندانه در تحقیقات و مجادلات و مباحثات غور کنند تا در دام تغافل دشمنان اسلام و انقلاب، زمین گیر نشوند.

اهمیت بحث و دقت در مباحث علمی بر هیچکس پوشیده نیست؛ اما آنچه مهم است، تأمل در نتیجه ایست که این بحث و جدل ها در رساندن قافله بشری به سر منزل مقصود، به همراه دارد.

باید مراقب بود که با غوطه ور شدن در مباحث و در نتیجه بروز اختلاف در جامعه، آب را در آسیاب دشمن سرازیر نکنیم.

در این میان، نقش حوزه های علمیه در بروز رسانی و ثمره بخش تر نمودن علوم مورد تعلم و تعلم در این زمانه خطیر بسیار چشمگیر است و این همان دغدغه ایست که در سخنان و رهنمودهای رهبر انقلاب و توصیه های ایشان به طلاب و روحانیون بارها و بارها نمود داشته است.

آری باید از تاریخ عبرت گرفت و از دستان پشت پرده و القائات شیطانی چپاولگران زر و زور در این زمینه غافل نبود، تا علم همچنان تشعشع نوری باشد تا به ظهور هر چه سریع تر آفتاب حقیقت، منجر شود؛ نه این که سلاحی باشد در جهت پیشبرد اهداف دشمنان.

منبع:

تاریخ تمدن اسلام، جرجی زیدان

سیر حکمت در اروپا، محمد علی فروغی



آزاده ابراهیمی

زهرا ابراهیمی
۲۹ خرداد ۹۸ ، ۱۵:۳۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

ح


حلم و کرامت حسنی؛ دو گوهر فراموش شده برخی مسئولان

 مقارن با کامل شدن قرص قمر ماه رمضان، خانواده ی امام علی «علیه السلام» نیز به نور دردانه ی بی همتا، کامل شد.

با حُسن روی امام حسن مجتبی «علیه السلام»، خاندان وحی یکپارچه غرق در سرور و شادی شدند. مولودی پا به جهان گذاشت که با تمام نیکوئی هایش سرآمد شد، آری فرزند ارشد زهرای بتول؛ همان که جلوه ی تمام صفات حق بود. اما صفاتی از ایشان که همچون در موجود در صدف می درخشد، کرامت و حلم دوم امام شیعیان است. صفاتی که اغلب فرزندان اول محکوم به منقش شدن بدان هستند. سنگ صبوری که باید در کوچه های غریبی عصای مادر می شد. کوچک مرد بزرگی که در کودکی مادر ترجیح داد همگام با وی برای احقاق حق به دارالخلافه برود و همان جا بود که پروژه ی صبر کلید خورد و امام حسن «علیه السلام» شاهد جسارت به مادر شد و سنگینی دستی که صورت مادر را نشانه رفت بر گونه هایش نشست و وی از همان جا صبوری را با خود هجی نمود.

کریمی که کریمانه بغض شب هایی که دست در دست مادر، خانه های انصار و مهاجرین را دق الباب می نمود تا به عنوان بخشی از حق، کلام پیامبر در غدیر را احیاء نماید و اندکی از آلام سینه ی رنج دیده ی مادر و درد استخوان در گلو مانده ی پدر را تسکین بخشد.

آن قدر زود بزرگ شد که مادر به عنوان وصی خود، وی را به هواداری از خواهران و برادرش وصیت نمود. غم از دست دادن پدر چشید، جامه ی امامت به تن نمود و خلافت را به دوش گرفت؛ اما باز هم فرصت صبوری رسید.

یاران آن گونه که به نظر می رسیدند، نبودند؛ باید پالایش می شدند و امام بر حسب شرایط موجود، صلح را برگزیدند تا راه را برای مقتدای پس از خویش هموار کند.

 

این خاندان در صلح همراه با استراتژی پس از مذاکره ی پیروزمندانه سابقه ای درخشان داشتند. صلح حدیبیه، خاطره ی شیرین فتح مکه، تلخی زبان منتقدان جاهل را قابل تحمل می نمود. فتح الفتوح کربلا که از خون رنگین حسین بن علی «علیه السلام » رنگین شد. حاصل حلم و کرامت حسن بن علی بود و بس.

فتح الفتوحی که درخت اسلام را همچنان بعد از گذشت قرن ها آبیاری می کند. آری همان شجره ی طیبه ای که اصلش ثابت و فرعش در آسمان هاست (سوره ابراهیم - آیه24). مظلومانه به دست ظالمانه ی دشمن خانگی به شهادت رسید و چه زیبا بر سر عهد صبوری ایستاد و حتی جنازه ی مطهرش تیرها را تحمل نمود و با نهایت کرامت در خاک بقیع آرمید.

حلم و کرامت، دو گوهر فراموش شده ی امروز برخی از مسئولین جامعه ی اسلامی ماست. امروز به صبر نیاز داریم اما نه صبر بر مذاکره های پوچ و تو خالی، بلکه صبر بر عدم مذاکره، صبر بر تحریم ها. اکنون فصل آن است که مسئولین از کرامت امام، اندکی وام بگیرند و همراه با حلم در کنار مردم بایستند. الان وقت سوء استفاده و ثروت اندوزی در شرایط موجود به قیمت خرد شدن مردم نیست. امام روزی صلح را پذیرفتند-البته صلحی عاقبت اندیشانه- چون مردم همراه ایشان نبودند، و لیکن کنون همراهی و صبوری مردم هست اما همیاری برخی از سردمداران نه.

هر چیزی زمان دارد و هر کاری روش دارد و روش امروز ما تحمل و سازندگی از درون است و زمان پیروزی وقت ناامید شدن دشمن از تحمیل شرایط مذاکره های پر از هیچ و نامعلوم.


زهرا صادقی، عضو گروه نویسندگی صریر وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان


 لینک مطلب در خبرگزاری حوزه


زهرا ابراهیمی
۲۰ خرداد ۹۸ ، ۱۶:۴۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر