گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

۹ مطلب در مهر ۱۳۹۸ ثبت شده است

 

ط

طیف گسترده اخبار و آفتی که تب تحلیل به جان جامعه می اندازد

 اتفاقات گوناگون در زندگی،  انسان را به تجزیه و تحلیل وا می دارد. هر کس متناسب با میزان دغدغه مندی اش به تحلیل شرایط می پردازد. سبک و سنگین کردن شرایط و بررسی داده ها انسان را به قضاوت نزدیک می‌کند،  اما قطعاً قضاوت‌هایی که منبع تغذیه ی آن اطلاعات ناقص و نادرست است نمی‌توانند راهگشا باشند.

تب اتفاقات در کشور ما آنی و لحظه ایست. نمونه های مختلفی از آن را شاهد بودیم که کمتر از دو روز ساعت موجی به راه می افتد و قلم ها و قدم ها را به واکنش وا می دارد. انگار هر اتفاقی وسوسه  نوشتن را به جان نویسنده‌ها می‌اندازد با وجودی که حتی چیزی برای نوشتن ندارند درست مثل زمانی که وسوسه پرواز به جان پنگوئن می افتد.

اگر چه اظهار نظر دلسوزانه در رابطه با شرایط اجتماعی، نوعی احساس مسئولیت محسوب می شود اما تعجیل در تحلیل، آفت این حس مسئولیت پذیریست و همین امر باعث می‌شود که فرد در ابتدا نظری در رابطه با جریانی ارائه دهد و بعد از روشن شدن زوایای موضوع مجبور شود کلام خود را با دلایل واهی توجیه نماید و از موضع خود انصراف دهد.

تب تحلیل در جامعه چه بسا تخریب کننده تر از تب اتفاقات است. انگار این اتفاقات اثر بدی روی گویش و نگارش انسان می‌گذارد و انسان را تنها به حرف وا می دارد فارغ از درستی یا نادرستی کلام.

تشریح موضوعات بدون پشتوانه قوی علمی تنها به گمانه‌ زنی‌هایی ختم می‌شود که فقط مسئولیت فقهی و اخلاقی انسان را زیادتر می کند و برداشت های گوناگون و انتشار آنها با این شرایط، نه اجر دنیایی و نه ثواب عقبایی دارد.

به نظر می‌رسد رویکرد افراد نسبت به اتفاقات همسو با تمایلات عقیدتی آن هاست؛ گویا هر کس قضایا را هر آن گونه که می‌خواهد، برداشت می‌کند و این رویکرد سم مهلکی است برای یک اجتماع، چرا که این تحلیل ها بعد از روشن شدن حقیقت موضوع منجر به بی اعتمادی و سرخوردگی مردم جامعه شده و مردم نسبت به نظرات صاحبنظران بی اعتنا می شوند.

ربط دادن قضایای نامربوط به یکدیگر و یا جدا کردن خط و ربط آن چه به هم متصل است از عوارض تحلیل های زودهنگام است. تعجیل در تحلیل گاهی با هدف مصادره به مطلوب انجام می‌شود تا طیف های گوناگون ازشرایط پیش آمده به نفع فواید سیاسی و اجتماعی خویش بهره ببرند.

علاوه بر این بستر شایعه پراکنی،  پرداختن به حواشی و انصراف از اصل قضیه را فراهم نموده و شکاف و بحران را در جامعه تشدید می کند .

حروف از اول بسم الله تا تای تمت (تمام شد) ابزاری است در دست انسان.چه زمانی که این حروف،  کلماتی باشند و بر زبان جاری شوند و چه آن هنگام که به شکل واژه بر روی کاغذ ها و صفحه ها بیایند، اما ممکن است همین حروف ابزار کار شیطان قرار گیرند.

این که تحلیلگران سریع و بدون هیچ وقفه‌ای به تحلیل بپردازند و بدانند کلام خود را چگونه شروع کنند، چگونه ختم کنند و مطلب را به چه شکل بپرورانند که به هیچ جا بر نخورد لزوماً به معنی درستی تحلیل آن ها نیست بلکه از لوازم مهم تحلیل، صبر و فرصت دادن به خود، جامعه و اتفاقات است تا در سایه گذشت زمان ابعاد گوناگون مسئله روشن تر شود.

                                                                                   زهرا ابراهیمی

                  لینک  مطلب در  صاحب نیوز

زهرا ابراهیمی
۳۰ مهر ۹۸ ، ۱۷:۵۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

 

 

ی

بلایی که بر سر حقیقت زیباشناختی جامعه جوان آمده است

نوع فهم و برداشت انسان از زیبایی می تواند بینش زیبایی شناسی او را رقم بزند. هر مکتبی متناسب با نگرشی که نسبت به خدا، انسان، جهان و جامعه دارد زیبایی را به شیوه خود تفسیر می کند.
در نگاه اسلام زیبایی ها چه محسوس باشند و چه معقول، مادی باشند یا معنوی، از جمله نیازهای فطری انسان محسوب شده و نیازمند پاسخگویی اند.
اگرچه گرایش به زیبایی ها،  فطری است و فصل مشترک انسان در این موضوع فطرت اوست، اما در عین حال جهت بخشی به مصادیق زیبایی از جمله اموری است که باید مورد توجه قرار گیرد، چرا که انسان ها درک واحدی از زیبایی ندارند.
طبیعت و آنچه در آن است نیاز زیباگرایی انسان را تامین می کند اما در نگاه اسلام این نیاز فقط به زیبایی های محسوس ختم نمی شود و اسلام نیازمندی روح به دریافت زیبایی های معنوی را نیز مدنظر قرار می دهد. همانگونه که خداوند در قرآن می فرماید: وَلَٰکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ(خداوند ایمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دلهایتان زینت بخشید).

در این آیه ایمان، از جمله زینت های معنوی معرفی شده است؛ اگر بخواهیم از دریچه دین اسلام به این موضوع بنگریم، ناگزیر باید بپذیریم که هرآنچه در متن خلقت موجود است، بهره ای از زیبایی دارد چرا که از ناحیه‌ی خدای زیبا آفرین خلق شده است.
در آیه ای دیگر چنین می خوانیم: الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیءٍ خَلَقَه(او کسی است که هر چیزی را آفریده به نیکوترین وجه آفریده است)
فهم انسان از زیبایی دارای مراتب است و هرکس متناسب با ویژگیهای روحی و پتانسیل درونی خود زیبایی را درک می کند. روح انسان در هر مرتبه و جایگاهی که باشد مجذوب زیبایی موجود در همان مرتبه می‌شود و تا هنگامی که مرتبه روح پایبن است قادر نخواهد بود زیبایی موجود در مرتبه بالا را درک کند‌.
از نگاه دین، زیبایی هایی که انسان را از مرتبه ی پایین تر به درجات بالاتر روحی برساند ارزشمند است و چنانچه امری را زیبا تصور کنیم اما موجبات تنزل روحی ما را فراهم آورد، زیبا و ارزشمند محسوب نمی شود حتی اگر تمام فاکتورهای ظاهری زیبایی را داشته باشد.
زیباییِ ارزشمند، انسان را از ابتذال، غفلت، سهل انگاری، پوچی و رذالت دور می سازد و احساس مسئولیت انسان را در برابر جهان بالا می برد.
انحراف در زیبایی شناسی موقعی اتفاق می افتد که امری اعم از شخص و شعر و نوشته و موسیقی و هرآنچه هنر نامیده می شود، انسان را از انسانیتش دور نموده و او را به ورطه سقوط از ارزش‌های انسانی کشاند.
اسلام با هنر و زیبایی مخالف نیست اما اینکه عده ای بخواهند بر هر ابتذالی نام هنر بگذارند و زیبایی امور نازیبا را فریاد بزنند قابل پذیرش نیست. به نام شعر و موسیقی و فیلم و تاتر، جوان‌های پاک و معصوم این سرزمین را به بند کشیدن و تهی ساختن وجودشان از معنویت و اخلاق،  گناهیست نابخشودنی که آرامش آدم‌های اهل انصاف را بهم می ریزد.
چه بلایی بر سر جوان ایرانی آمده که فحاشی در لابلای خوانندگی اش ارزش محسوب می شود و درخواست کامنت برای تکرار این زشتی‌ها برای او مایه ی افتخار است؟!
و بدتر از آن چه بلایی بر سر حقیقت زیباشناختی جامعه ما آمده، که جوان ما برای شنیدن سبک ترین و سخیف ترین ادبیات، میل و رغبتش را با رساندن کامنت های یک خواننده به بیش از هفده میلیون کامنت، نشان می دهد؟!
به نظر می رسد در جامعه امروز حس زیباشناختی و قدرت تشخیص زیبایی در بین مردم تحلیل رفته است و جوانان ما توانایی تشخیص امور زیبا از زشت را ندارند، چرا که نه در آموزش و پرورش تعالیم زیباشناسی را دریافته اند و نه از طریق خانواده به این نیاز پاسخ مناسب داده شده است.
آیا وقت آن نرسیده که به این ویژگی روحی انسان همچون سایر نیازهای جسمی توجه شود؟؟؟

 

زهرا ابراهیمی

لینک مطلب در خبرگزاری شبستان

 

زهرا ابراهیمی
۳۰ مهر ۹۸ ، ۱۷:۵۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

خ

 

اگر خدا نخواهد

همه ما آدم ها اهل دغدغه ایم، اگر چه کمیت و کیفیت این دغدغه ها و نگرانی ها متفاوت است. برخی از ما دغدغه های دینی، فرهنگی، تربیتی و اجتماعی داریم و نمی‌توانیم نسبت به آنچه پیرامون ما رخ می‌دهد بی تفاوت باشیم.

یکی از اموری که به عنوان عامل بازدارنده مانع از حرکت ما می شود ترس از ضرر رساندن دیگران است. زیاد اتفاق می افتد که به دلیل وجود چنین ترسی حاضر به حرکت و فعالیت نیستیم و زندگی آرام و بدون دغدغه را بر ناآرامی‌های دغدغه مندی ترجیح می دهیم، گویا کسب آرامش از این راه عادت همیشگی است.این ترس باعث می شود که همواره خود را مغبون بدانیم و برای فرار از شکست به تکرارهای یکنواخت رضایت دهیم.

ترس از ضررهای جانی و مالی و آبرویی در مسیر حق، ناشی از ضعف ایمان است. انسان مومن از هیچ چیز ترسی به دل راه نمی دهد، چرا که معتقد است اگر همه دنیا هم جمع شوند و دست به دست یکدیگر دهند تا ضرری را متوجه او کنند که خدا آن ضرر را برای او نخواهد، نمی توانند کاری انجام دهند.

انسان معتقد دلش را دست خدا می سپارد و اینگونه از بگومگوهای نفس رهایی می یابد.

انسان اهل اعتقاد می داند که اگر خدا نخواهد هیچ برگی از هیچ درختی نمی افتد و آن زمانی که خداوند چیزی را بخواهد، اگر تمام دنیا و امکاناتش دست به دست هم دهند نمی توانند مانعی در برابر خواست او باشند.

آنچه امروز بیش از هر چیز دیگری به آن نیازمندیم، کمی باور است. باور به اینکه نقش خداوند در نظام خلقت را بی بدیل تصور کرده و همچون بندگان خالص خدا، یدالله را فوق ایدیهم بدانیم.

بین ما و آنها که حقیقتا خداوند را پذیرفته اند یک درّه ی بزرگ عقیدتی وجود دارد و شاید تنها مَلاتی که بتوان این درّه را با آن پُر کرد شناخت نقش خداوند در نظام آفرینش است چرا که پذیرش خداوند یک مرتبه و ایمان به نقش او مرتبه ای بالاتر است.

اگر تیغ عالم بجنبد زجای

نبرد رگی تا نخواهد خدای

 

زهرا ابراهیمی 

لینک مطلب در صاحب نیوز

زهرا ابراهیمی
۱۵ مهر ۹۸ ، ۱۵:۴۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

ا

 

الگو بودن زنان مجاهد دفاع مقدس واقعیت‌ زنانه انکارناپذیر کشور

 

اگرچه واژه جنگ همواره تداعی کننده خاطراتی تلخ است، اما واژه دفاع، امریست مقدس که با یادآوری آن لذتی عمیق در جانمان رسوخ می کند.

در شرایطی که تمام دنیا بر تعدی و ظلم توافق کرده و مستقیم و غیر مستقیم از دشمن ما حمایت می کردند، سپرشدن زنان و مردان این سرزمین در برابر دشمن، دفاعی بود مقدس که در طول تاریخ نمونه های عینی آن کمتر به چشم می خورد.

با وجودی که از صحنه های مملو از عشق و فداکاری مردان این سرزمین در میدان جنگ به راحتی نمی توان گذشت اما در عین حال نقش زنان در پشت صحنه را نیز نباید فراموش کرد.

اینکه جوانی بخواهد برای دفاع برود یک سوی مسئله است و اینکه مادرش بتواند از او بگذرد سوی دیگر؛ تحمل هجرت فرزند، تحمل شهادت او و بالاتر از آن افتخار کردن به این شهادت کاری است که از هر کسی بر نمی آید.

ارزش حمایت‌های عاطفی مادران و همسران شهدا در تاثیرگذاری این دفاع مثال زدنیست؛ جایی که زنان ما چه در نقش مادری و چه در نقش خواهری و یا همسری به بهترین شکل آمادگی خویش را با گذشتن از احساسات پاک زنانه خود اعلام و با بدرقه نیمه جان خویش، رسالتشان را زینب گونه ایفا می کردند.

اینکه یک زن با این حجم از احساسات بتواند دل کندن از تمام زندگی اش را تجربه کند نیازمند شجاعتی است که تنها در سایه ایمان نصیب انسان می شود.

تلفیق روح احساس با روح جهاد و شهادت، مخلوقی است که زنان ما در عرصه جهاد آفریدند.

از دیگر ویژگی های زنان در این دفاع ۸ ساله، صبر از دست دادن عزیزان است. صبر، شکوفه ایست ارزشمند که از درخت تقوا جوانه می زند. زنان آن زمان، از چنان اعتقادی برخوردار بودند که با میل خویش فرزندان و عزیزان خود را به جبهه می فرستادند و بعد از شهادتشان با صبری جمیل بر عزت خویش می افزودند.

حق حیات را نه فقط شهدا که خانواده های آنها نیز بر گردن جامعه ما دارند. آنجا که مادر شهید با دست خویش فرزند اولش را به خاک می سپارد و دوباره با عزمی راسخ فرزند دوم را برای دفاع می فرستاد و بخشی از شگفتی های تاریخ ساز این انقلاب را رقم می زند.

نقش زنان در دفاع مقدس تنها به آن زمان منحصر نیست بلکه برخی از زنان همواره سالهاست که با وجود تمام شدن جنگ، درگیر بلاها و مصائبی هستند که به واسطه جنگ گریبانگیر خانواده های آنها شد.

عده ای از زنان بعد از جنگ با مردان مجروح و آسیب دیده ای روبرو شدند که جانبازان این جنگ بودند و هنوز که هنوز است بعد از گذشت سالها، آسیب های روحی و جسمی این افراد در سایه پرستاری زنانشان التیام می یابد.

دفاع مقدس عرصه ای بود برای ظهور و بروز اسطوره های تاریخی، به گونه ای که زن ایرانی هویت و شخصیت مستقل خویش را در عرصه این مجاهدت‌ها به رخ جهان کشاند و تعریف غرب و شرق از زن را دستخوش تغییر کرد و الگوی جدیدی را به جهان معرفی کرد.

اگرچه امروزه برخی از زنان با نبود توجه به آموزه های اسلام، خود را از مقام زن بودن تنزل داده و تسلیم ستم های مدرن شده اند، اما الگو بودن زنان مجاهد دفاع مقدس جزو واقعیت‌های زنانه انکارناپذیر و افتخارآمیز جامعه ماست.

باید بشارت داد هم به آن زن مسلمان و ایرانی که آن روزدر مقام دفاع توانست سرباز دشمن را اسیر کند وهم به زنان پاک و عفیفی که امروز با حضور خویش در عرصه های گوناگون به دفاعی مقدس مشغولند. آری باید به آنان و به اینان مژده داد: «فاستبشروا ببیعکم الّذی بایعتم به»؛ بشارت باد به شما، با این معامله‌ای که با خدا کردید.

زهرا ابراهیمی

لینک مطلب در خبرگزاری ایمنا

 

زهرا ابراهیمی
۱۵ مهر ۹۸ ، ۱۵:۳۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر