گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

۱۴ مطلب در دی ۱۳۹۹ ثبت شده است

 

ح

 

 

اتحاد حوزه و دانشگاه چگونه تحقق می یابد؟

به گزارش خبرگزاری«حوزه» از اصفهان؛ نامگذاری روزی بعنوان وحدت حوزه و دانشگاه توسط امام خمینی پس از واقعه‌ی ترور دکتر مفتح توسط گروه فرقان، امری است که دلیل و پشتوانه‌ی فلسفی دارد. ایشان با اشاره به این دو پایگاه فکری جامعه یعنی حوزه و دانشگاه، بحث وحدت بین این دو را مطرح می‌کنند. چیزی که سالها دکتر مفتح بخاطر رسیدن به آن تلاش کرد.

 لزوم این اتحاد را این‌گونه می‌توان تبیین کرد که انسان با داشتن اعتقاداتی محکم و صحیح می‌تواند مبنای یک تفکر عقلائی را پایه‌ریزی کند. برهمین اساس برای علوم مختلفی که زائیده‌ی مکانیسم تفکر و تعقل و در ادامه مستلزم تجربه هستند نیز، وجودچارچوبی اصولی و بنیادی لازم است تا شالکه‌ی آن علوم بر آن استوار گردد.

بنابراین آنچه که برای رسیدن به جامعه‌ای با اهداف دینی و اسلامی نیازاست، منابعی غنی مطابق با قوانین الهی است. هرچند همیشه افرادی مانند سکولارها و کسانی‌ که در تقابل با این فلسفه هستند، موانعی در این راه ایجاد کرده‌اند.

 با اندک تاملی می‌توان چنین نتیجه گرفت که مطالبه‌گران دانشگاه که درگذشته فقط ساختارهای کلان اجتماعی و حکومتی بودند اما امروزه به دلیل گسترش علوم توسط رسانه‌ها، مردم  نیز به جمع مطالبه گران دانشگاه افزوده شدند. لذا اگر تولیدات دانشگاه مبنای دینی اصیل نداشته باشد، هم در مسیرحکومت انحراف ایجاد می‌کند و هم در تفکر مردم، و در ادامه کار به جائی می‌رسد که علوم دیگر توانائی حل مشکلات جامعه را نخواهند داشت،.

بنابراین ایجاد وحدت بین حوزه و دانشگاه باعث به حداقل رساندن انحرافات موجود در جامعه می‌شود، چراکه  وظیفه‌ی حوزه، تبیین چارچوب حاکمیت و زندگی اسلامی است و در همین راستا دانشگاه‌ها نیز باید به تبیین مسائل کاربردی زندگی بپردازند لذا این دو می‌توانند مکمل هم  باشند و در طول هم عمل کنند. این نگرش باعث می‌شود که شعار یا حوزه یا دانشگاه بی اثر گردد.

نکته‌ای که باید توجه کرد این‌است که منظور از وحدت بین حوزه و دانشگاه یکی شدن ساختارها و یا رویه‌ها و روش‌های تحقیق و پژوهش نیست، بلکه در معنائی عمیق تر، این وحدت را باید یک راهبرد تلقی کرد. همانطور که حضرت امام (ره) با تاکید بر لزوم وجود دانشگاه‌ها فرمودند، دانشگاه مبدأ همه‌ی تحولات است و مدیران جامعه قرار است از همین نهاد تربیت شوند و رشد کنند.

آنچه که از دانشجویان انتظار می‌رود حرکت در مسیر برقراری پیوند میان دین و تولیدات علمی و نیازهای انسان‌ها است. دانشجویان لازم است تلاش کنند تا زبان علوم را برای مردم سطح جامعه فهم پذیرتر کنند. لذا نیاز به ایجاد ادبیاتی مشترک میان حوزه و دانشگاه به خوبی احساس می‌شود. همچنین لزوم ورود نیروهای با کیفیت اگرچه محدود،از روحانیت به دانشگاه‌ها و آوردن دانشجویان به محیط‌های حوزوی و همچنین آشنایی نزدیک با کسانی که حضورشان برای حوزه نوعی تبلیغ است، از جمله راهکارهای تحقق این  اتحادخواهد بود.

روحانیون لازم است در این راستا کوشش کنند که نمونه‌های کامل عالم دین و طلبه‌ی علوم دینی را به دانشجویان و دانشگاهیان معرفی کنند تا این دو قشر باعلاقه، در کنار یکدیگر، همکاری نمایند.

درعین حال جلوگیری از دامن زدن به اختلافات وتنش‌ها برای ایجاد همبستگی امری است ‌که باید هردو به آن اهتمام ورزند.

 تقویت پل ارتباطی مناسب میان حوزه و دانشگاه  تلاش متصدیان امورفرهنگی را می‌طلبد تا با استفاده از ابزارهای مناسب، امکان انتقال متقابل دست آوردهای علمی و فقهی بین حوزه و دانشگاه را فراهم نمایند.

صداوسیما، مطبوعات و نشریات تخصصی که مهم‌ترین ابزار ارتباطات عمومی هستند نیز باید برای تقویت جایگاه دانشگاه و حوزه نسبت به جامعه  از هیچ تلاشی فروگذار ننمایند.

    

مریم اختریان

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۰۳ دی ۹۹ ، ۱۷:۱۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

سس

 

 

سرمه‌ی سعادت/ تقوا راه کسب هدایت ثانویه

انسان، موجود‌‌ی دوبعدی است. یکی بعد جسمی او و دیگری بعد روحی. ابعاد وجودی انسان اعم از بعد جسمی و روحی، دراثر مواجه‌ شدن با ویروس‌ها دچار اختلال می‌گردد. به عنوان مثال زمانی که جسم در معرض ویروس منحوسی قرار می‌گیرد، اختلال‌هایی در سیستم دفاعی انسان ایجاد می‌شود، و به همین ترتیب نیز روح انسان زمانی که مرتکب گناه می‌شود آسیب‌هایی را متحمل می‌گردد. خداوند برای اینکه روح انسان در مقابل ویروس‌های مهلک ‌‌‌‌‌‌محفوظ بماند، ابزارهای ایمن کننده‌ای برای انسان قرار داده که یکی از آن ابزارها هدایت است. هدایت بر دو گونه است. نوعی از هدایت، هدایت فراگیر است که این هدایت شامل حال همه‌ی موجودات می‌گردد و به آن هدایت تشریعی اولیه می‌گویند.

پس هدایت تشریعی اولیه یعنی قوانینی که خداوند به عنوان پله‌های صعود برای رسیدن به لذت‌های معنوی بی‌نهایت، رشد، موفقیت و عاقبت‌به‌خیری انسان قرار داده است. در اصل انسانها با عمل به این قوانین‌ الهی استعدادهای خود را از حالت بالقوه خارج و به حالت بالفعل در می‌آورند، و پله‌های نردبان را یکی پس از دیگری بالا می‌روند.

یکی دیگر از هدایت‌های الهی، هدایت پاداشی تشریعی ثانویه است که خداوند به خاطر تلاش و کوشش مضاعفی که بندگان در مسیر بندگی خدا به جان می‌خرند آن را نصیب انسان می‌گرداند. این هدایت ویژه‌ی تقوامداران است. خداوند در سوره‌ی بقره آیه‌ی دوم می‌فرماید: «هُدیً لِلْمُتَّقینَ» هدایت برای متقین است و در آیه‌ی سوم سوره‌ی طلاق نیز می‌فرماید: «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا» و هر کسی خداترس و پرهیزگار شود خدا راه بیرون بر او می‌گشاید.

و این‌گونه خداوند هدایت ثانویه را نصیب بندگان خود می‌کند. به نظر می‌ر‌سد راه کسب هدایت ثانویه دریافت تقوا است. از بارزترین و مشهورترین تقوامداران حضرت یوسف علیه‌السلام است. به گفته‌ی قرآن در داستان حضرت یوسف علیه‌السلام یکی از زیباترین و متشخص‌ترین زنان مصر از ایشان درخواست کام‌جویی می‌کند، اما او با جسارت تمام دست رد به سینه‌ی نامحرم می‌زند و به سمت درب‌های بسته حرکت می‌کند و به اذن الهی راه خروج گشوده می‌گردد. پس کسی که تقوا و صبر در مسیر بندگی خدا داشته باشد خدا هم پشتیبان و محافظ او خواهد بود و طبق گفته‌ی قرآن خداوند‌ اجر محسنین را ضایع نمی‌کند.

در واقع حضرت یوسف علیه‌السلام نیز قوانین الهی را بر لذت های مقرون به آلودگی، ترجیح داد و خداوند نیز اجر این تقواپیشگی را به او هدیه کرد و او را عزیز مصر گردانید؛ پس طبق گفته قرآن سوره‌ی بقره آیه  ۲۱ که خداوند می فرماید: یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ اى مردم! پروردگارتان را که شما، و کسانى را که پیش از شما بودند آفرید پرستش کنید، تا پرهیزگار شوید.

کسانی از هدایت خاص الهی برخوردار خواهند بود که تقوای الهی را سرلوحه‌ی زندگی خویش قرار دهند و عاقبت‌به‌خیری و سعادتمندی از آن تقوامداران خواهد گردید. آری دوری از گناه یعنی کسب تقوا و کسب تقوا پیش زمینه‌ی دریافت هدایت تشریعی ثانویه است

سلاله اخلاقی

لینک مطلب در ندای اصفهان

 

زهرا ابراهیمی
۰۳ دی ۹۹ ، ۱۷:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ب

 

چگونه خودمحوری مانع فرزندآوری در جامعه می شود؟

به گزارش صاحب نیوز؛ اومانیسم، شالوده‌ی فرهنگ و فلسفه‌ بعد از دوران رنسانس در غرب است که بر اساس آن، خود انسان میزان و معیار کلیه‌ی ارزش‌ها و فضایل است. این جنبش، سرشت انسانی و علایق طبیعی او را معیار همه‌چیز قرار داده است. یعنی اصل، اراده‌ و خواست انسان است (خودمحوری، انسان مرکزی). در این تفکر، گاهی انسان در برابر خدا قرار می‌گیرد، یعنی خواسته و میل انسان، برتر از خواسته‌ی خداوند است.

متأسفانه با نفوذ فرهنگ غرب در سبک زندگی جامعه‌ی ما، در سال‌های اخیر مشاهده می‌شود که زوج‌های جوان تمایلی به فرزند‌‌آوری ندارند. البته دلیل این موضوع در افراد مختلف، متفاوت است. برخی از آنان مشکلات اقتصادی و فقر و نداری خود را دلیل این مسئله ذکر می‌کنند. درحالی‌که اگر بخواهیم با نگاه دین به این موضوع بنگریم، خداوند  خود ضامن روزی همه‌ی موجودات است، انسان که دیگر جای خود دارد. همانگونه که خداوند می‌فرماید:«نَحنُ نَرزُقُکُم وَ اِیّاهُم. ما شما و آنان را روزی می‌دهیم»(انعام، 151).

برخی دیگر نیز ممکن است نسبت به مسائل اقتصادی نگرانی کمتری داشته باشند، اما عدم‌آمادگی خود، ترس از تربیت و عدم اعتمادبه‌نفس و توانمندی در تربیت فرزند را به‌عنوان دلایل عدم فرزند‌‌آوری خود مطرح می‌کنند.

عده‌ای نیز ممکن است به دلیل مشکلات جسمی و روحی، بر این باور باشند که آمادگی فرزندآوری را ندارند، درحالیکه چه بسا وجود فرزند سبب برطرف شدن این مشکلات و باعث نشاط در خانواده شود.

اما روی سخن با کسانی است که نه با دلایل واقعی بلکه به بهانه‌های واهی از پذیرش این مسئولیت سرباز می‌‌زنند. با دقت در این مسئله متوجه خواهیم شد که دلیل اصلی این موضوع، راحت‌طلبی این زوج‌ها است؛ زیرا آنان، فرزند را مخل آسایش و راحتی خود دانسته و خود را آماده‌ی پذیرش این مسئولیت نمی‌دانند. متأسفانه برخی از این افراد، نیاز خود به فرزند را با رو آوردن به سرگرمی‌های کاذب تأمین می‌کنند. به‌عنوان مثال،  عده‌ای، برای سرگرم کردن خود، به پرسه‌زنی در فضای مجازی و وب‌گردی ‌می‌پردازند و به دنبال فالوو کردن و لایک کردن سلبریتی‌ها و یا شاخ‌های مجازی هستند، درحالی‌که این کار هیچ سودی برای آنان ندارد. آن‌ها تنها، گوهر ارزشمند عمر خود را بیهوده صرف می‌کنند.

انسان بعد از ازدواج از منیّت خود جدا می‌شود و به ما بودن می‌رسد. اگر تا به حال تنها به خودش می‌اندیشیده است، از آن به بعد به همسرش و نیازهای او نیز فکر می‌کند. به همین ترتیب با تولد فرزند، پدر و مادر باز هم فاصله‌ی بیشتری از منیّت خود گرفته و به تربیت و پروش فرزند خود و رفع نیازهای او فکر می‌کنند. بنابراین زندگی آنان نظم می‌گیرد و هدفمند می‌شود. آنان دیگر نیازی به پرداختن به امور بیهوده ندارند.

آفت دیگر عدم فرزندآوری که ریشه‌ی آن همان اومانیسم (خودمحوری) است، پرداختن به خود و توجه بیش‌ازحد به‌ ظاهر است. امروزه همان‌طور که ملاحظه می‌شود، جوانان به‌ویژه بانوان جوان به عمل‌های زیبایی رو آورده‌اند. هرروز عمل‌ها و شیوه‌های جدید زیبایی به بازار عرضه می‌شود و جوانانی که موضوع دیگری (فرزندی) برای اندیشیدن به آن ندارند، خود را گرفتار آن می‌کنند. صرف‌نظر از آسیب‌های اجتماعی این عمل‌ها، عوارض آن ممکن است تا سال‌ها گریبان‌گیر فرد شود.

نکته‌ی قابل‌تأمل دیگر، این است که عدم وجود فرزند، ممکن است باعث سردی و یکنواختی زندگی و بروز اختلافاتی شود که سرانجام بنیان خانواده را سست کرده و منجر به طلاق گردد. درحالی‌که وجود فرزندان در خانواده باعث نشاط و گرمی کانون خانواده می‌گردد.

برخی از زوج‌ها نیز، با فرزندآوری موافق هستند ولی آن را به یک فرزند محدود می‌کنند. می‌توان گفت که حتی تک‌فرزندی نیز خود، منجر به تربیت انسان خودمحور دیگری خواهد شد، زیرا شخصی که سال‌ها، محور توجهات خانواده بوده است، چگونه می‌تواند در آینده از راحتی و رفاه خود چشم‌پوشی کند و مسئولیت تربیت فرزند را بپذیرد.

اضافه شدن فرزند به جمع خانواده، سبب می‌شود، والدین وقت خود را صرف تربیت فرزندان نموده و برای پر کردن اوقات خود به کارهای بیهوده نپردازند. همچنین باعث می‌گردد زندگی والدین، هدفمند باشد، زیرا آنان برای تربیت انسانی سالم و صالح که می‌تواند در آینده برای جامعه مفید باشد، تلاش خواهند کرد.  آنان  همچنین با تربیت فرزند، سرمایه‌ای معنوی برای آخرت خود فراهم می‌کنند، زیرا پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: فرزند صالح دسته‌گلی ازگل‌های بهشت است.

الهه دهقانی

لینک مطلب  در صاحب نیوز

 

زهرا ابراهیمی
۰۳ دی ۹۹ ، ۱۷:۰۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

دوربین مدار بسته الهی

داشتم آلبوم عکس های قدیمی و کودکی‌ام را می‌دیدم، یادش بخیر! روزهایی که یک نگاتیو ۲۴ یا ۳۲ تایی می خریدیم و روی دوربین می انداختیم. چقدر دقت می کردیم که نور به نگاتیوها برخورد نکند.

با دوربین عکس می گرفتیم و بعد آن را برای چاپ به عکاسی می‌بردیم.

لحظه شماری می کردیم تا عکس ها چاپ شود؛ بالاخره لحظه ی موعود فرا می رسید؛   با ذوق و شوق هر چه تمام، عکس های ظاهرشده را داخل آلبوم عکس می گذاشتیم.

گاهی اوقات آمدن مهمان، بهانه ای می شد تا آلبوم ها را بیاوریم و با دیدن عکس ها تجدید خاطره کنیم.

امروزه با پیشرفت تکنولوژی و ورود گوشی های لمسی، هرکجا و هرزمان به راحتی عکس می گیریم؛ اما افسوس که فرصت چاپ کردن عکس ها را نداریم.

مدتی که می گذرد با پیغامی مواجه می شویم که حافظه ی گوشی پُر شده و برای گرفتن عکس جدید فضای کافی موجود نیست.

این وضعیت زمانی غم انگیز است که در مسافرت بوده و دسترسی به جایی نداشته باشیم تا عکس ها را به فلش یا سی دی منتقل کنیم؛ در این شرایط مجبور می شویم یا عکسهای قبلی را با ناراحتی حذف کنیم و یا از عکس گرفتن جدید منصرف شویم.

دیروز به یاد قدیم‌ها داشتم عکس‌ها را نگاه می‌کردم. همانطور که در حال ورق زدن صفحات آلبوم بودم یاد یکی از آیات الهی که در قرآن آمده است افتادم:

 أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَری‌ / آیا انسان نمی داند که خداوند همه چیز را می بیند.   (۱۴ علق)      

آری، این جهان مجهز به دوربین مدار بسته ی الهی است.

شناخت و توجه به هر یک از اوصاف الهی، آثار تربیتی فراوانی را با خود به همراه دارد. از جمله ی این اوصاف، علم خداوند و احاطه دقیق پروردگار به اعمال بندگان است.

توجه به این حقیقت، سبب می‌شود تا انسان همواره خود را در محضر خالق خویش حاضر ببیند و از عملی که موجب ناخشنودی او می‌شود، دوری کند.

اگر انسان متوجه باشد که خداوند همه‌جا وجود دارد و در هر حالی (پنهان یا آشکارا) شاهد و ناظر اعمال اوست، دائماً مراقب رفتار خویش خواهد بود.

چنین نگرشی، نه‌ تنها مانع انجام گناه می‌شود؛ بلکه تحمّل انسان را در سختی ها و مصیبت‌ها نیز بالا می‌ برد.

بسیاری از افراد هنگام گرفتن عکس یا فیلمِ چند لحظه‌ای، حواسشان را جمع خودشان می کنند. به عنوان مثال اگر در محیطی که دوربین مداربسته وجود دارد، قرار بگیرند، مواظب رفتار و حالات خود هستند، لباس خود را مرتب می کنند، چرا که می دانند هر لحظه رفتار آنها ثبت و ضبط می شود و این یک امر طبیعی است.

براستی! آیا ما به همین میزان که در مقابل دوربین های معمولی مواظب (حساس) هستیم، در مقابل دوربین مدار بسته الهی نیز حساسیت نشان می دهیم و مواظب اعمال و رفتارمان هستیم؟

آیا دوربین مدار بسته ی الهی همچون دوربین های معمولی حافظه اش پُر می شود؟

همانطوری که اگر حافظه ی دوربین مدار بسته ی معمولی پُر شود آن را پاک می کنند تا دوباره از آن استفاده کنند؛ آیا بعد از مدتی در دوربین مدار بسته ی الهی عکس ها و فیلم های قبلی پاک و عکس و فیلم های جدید جایگزین آن می شود؟

بنابراین باید همواره به یاد داشته باشیم از لحظه‌لحظه زندگی‌مان فیلم‌برداری می‌شود، آن هم با بالاترین کیفیت و وضوح تصویر، اما هیچگاه پیغام فضای خالی برای ذخیره کردن موجود نیست، روی دوربین خداوند نمی آید.

مهمتر از همه این که بعدا این فیلم برای ما پخش می شود و مجبوریم آن را ببینیم و برای تک تک رفتارهای خود پاسخی مناسب ارائه دهیم.

قرآن نیز بر این مطلب صحه گذاشته و این گونه می فرماید:

فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ. وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ

پس هر کس به قدر ذره‌ای کار نیک کرده باشد (پاداش) آن را خواهد دید. و هر کس به قدر ذره‌ای کار زشتی مرتکب شده آن هم به کیفرش خواهد رسید.   «زلزال آیه ۷ و۸»

آری! وظیفه ی ما این است در سکانس‌هایی که می‌دانیم با پیام و دستور خدا هماهنگ نیست حضور نیابیم. اگر میزان صحنه‌های خوب در زندگی ما افزایش پیدا کند به شکلی که بخش خوب فیلم‌ها غلبه پیدا کند و روند داستان زندگی‌مان خیر باشد، خداوند-صاحب مهم‌ترین دوربین- خودش صحنه‌های بد را پاک کرده و نادیده می‌گیرد. همانگونه که خداوند در قرآن می فرماید:

إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ / حسنات و نیکوکاری ها، سیّئات و بدکاری ها را نابود می‌سازد.   (۱۱۴ هود)

    

زهرا اسحاقیان

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۰۳ دی ۹۹ ، ۱۶:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ط

 

روز طلبه

به گزارش خبرگزاری حوزه، سرکار خانم زهرا ابراهیمی در یادداشتی به موضوع نبود روز طلبه در تقویم جمهوری اسلامی ایران پرداخته است که متن این یادداشت بدین شرح است:

با نگاهی به تقویم در می‌یابیم که امروز یعنی شانزدهم آذر را روز دانشجو نام نهاده‌اند. اگرچه دانشجو به کسی اطلاق می‌شود که درصدد دریافت علم و دانش باشد، اما دانشجوی مصطلح همان است که دانشگاه را برای آموزش انتخاب کرده است.

با توجه به این تعریف،  به این نتیجه می‌رسیم که این روز، تنها متعلق به دانشجویان است و سایر کسانی که اهل علم و علم آموزی‌اند از این دایره مستثنی خواهند بود.

 یکی از گروه‌هایی که در مسیر علم‌آموزی، همواره با تلاش خویش در جهت تثبیت عقاید گام برداشته‌اند طلاب و حوزویان‌اند.

تحصیل و دریافت علوم در نگاه اسلام امری ارزشمند است و از میان علوم، علم نافع مورد سفارش قرار گرفته است؛  گویا رسالت اهل علم این است که به واسطه‌ی علمشان نفعی به اجتماع برسانند.

با تعقیب ردّ پای علوم حوزوی به راحتی می‌توان به نافع بودنشان حکم کرد؛ زیرا دروسی که در حوزه تدریس می شود برمبنای معارف الهی است .

طلاب هویت حقیقی خویش را نه از روزهای تقویم،  بلکه از عقیده‌ای که به پای آن جان می‌دهند می‌گیرند؛  اما این امر نباید بستر بی‌توجهی به آنان را فراهم نماید.

چه نیکوست همان‌گونه که نام دانشجو در تقویم حداقل سالی یک بار مسئولان را متوجه مشکلات دانشجویان می‌کند، روزی هم به نام طلاب اختصاص داده شود تا لااقل سالی یکبار نیز توجه مسئولان به مشکلات طلاب معطوف گردد.

لحن ما در بیان درخواست نه لحنی طلبکارانه، بلکه تنها تذکری عامدانه است تا شاید آنها که  صددرصد (و نه حتی نودونه‌درصد) با روان و زبان خویش در اندیشه‌ی به حاشیه کشاندن طلابند، به خود آیند.

 اختصاص دادن یک روز از تقویم به هر امری نشان‌دهنده‌ی اهمیت آن مسئله است؛ با توجه به اهمیتی که کسب معارف الهی در نگاه دین دارد در نظر گرفتن روزی به عنوان روز طلبه هر ساله می‌تواند ارزش تحصیل علوم و معارف اسلامی را یادآور شده و این امر حتی می‌تواند بستر تکثیر اندیشه‌ی دینی را فراهم نماید.

با توجه به نقشی که حوزه‌های علمیه در معماری تاریخ انقلاب دارند اختصاص دادن یک روز به نام طلاب به عنوان نمایندگان حوزه‌ی علمیه توقعی غیر منطقی به نظر نمی‌رسد. 

اگرچه حوزه‌های علمیه نیز مانند هر نهاد دیگری ممکن است دارای وصله‌های ناجور باشد، اما منش طلبگی قطعا مَنشی است که با روش نان به نرخ روز خوردن تومانی صد تومان فاصله دارد.

از نگاه طلبه‌ی واقعی، جمع بین دیانت و معصیت هرگز موجه نیست؛ چراکه رفتارش استوار بر پایه‌های اعتقادی است و روز طلبه در تقویم می‌تواند فضا را برای بازتاب چنین مَنِشی فراهم نماید .

سالهاست که ما طلبه‌ها متهمیم که از شدت وفور نعمت، توان نفس کشیدن هم نداریم، پس نعمت را بر ما تمام نمایید و روزی را در تقویم به نام‌مان بزنید؛ تا ابد مدت سپاسگزارتان خواهیم بود.

زهرا ابراهیمی

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

 

زهرا ابراهیمی
۰۳ دی ۹۹ ، ۱۶:۴۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر