گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

۲۰ مطلب در بهمن ۱۳۹۹ ثبت شده است

ف

 

حجتی که با شهادت شهید فخری زاده بر همگان تمام شد

در پایان هفته‌ی بسیج و در آستانه‌ی سالروز شهادت شهید مجید شهریاری، دشمن دست به جنایتی دیگر زد. ترور دانشمند و استاد فیزیک هسته‌ای -همو که رسانه‌های غربی او را پدر برنامه‌های هسته‌ای لقب دادند- اما چرا برخی این پدر را نشناختند؟ به راستی چرا دشمن نخبه‌ها را بهتر از ما می‌شناسد و چه عاملی باعث شد تا او دست به ترور چنین شخصیتی بزند؟

برای پاسخ به این سوال شاید بتوان از میان اوصاف شهید محسن فخری زاده به ویژگی دشمن شناسی و دشمن ستیزی او اشاره کرد.

وجود این شهید والا مقام همچون خار در چشم دشمنان بود؛ چراکه دشمن توان تحمل شخصیت‌های علمی با مدیریت انقلابی را ندارد و برای ضربه زدن به انقلاب، درصدد از میان برداشتن عوامل موثر در پیشبرد کشور است؛ غافل از اینکه‌ مردم ایران تازه شهید محسن فخری زاده را بدست آوردند.

حقیقتاً هنری که شهادت دارد این است که مردان الهی را از صدف غربت بیرون می‌آورد تا دیگران نظاره‌گرش شوند؛ آنگاه او را چونان گوهری شب چراغ، هدایت‌گر مسیر انا الیه راجعون قرار می‌دهد.

آری، تا بوده همین بوده است که ‌دشمنان، دلیرمردان را بهتر از دوستان می‌شناسند؛ اما متاسفانه ما بعد از پرپر شدن آنان پی به وجود چنین اختران مخلصی خواهیم برد.

دشمن بزدل راهی جز ترور ندارد و کینه‌توزی خود را با ترور شخصیت‌های مهم نشان می‌دهد و آنگاه که موفق به این امر نشود، دست به ترور شخصیت غیور مردان می‌زند.

   

 با کمی تأمل به این نتیجه می‌رسیم که در برخی مواقع، تاکتیک دشمن اینگونه است که دلاوران نام آشنا را ترور شخصیت و افراد گمنام را ترور شخصی می‌کند. لذا بر هر فردی لازم و ضروری است، با بهره‌گیری از آیات، روایات و کلام بزرگان دین، در جهت تشخیص ملاکهای دشمن‌شناسی تلاش کند، تا از این طریق پیوسته در مقابل دشمن همیشه بیدار، آگاهانه وارد عمل شود.

دشمن هیچ‌گاه به خواب نمی‌رود و در همه حال در فکر نقشه کشیدن برای جمهوری اسلامی ایران است؛ بنابراین شناخت دشمن بهترین راه برای خنثی کردن توطئه‌ی اوست. با توجه به اینکه دشمنان بارها دشمنی خود را علناً نسبت به کشور ایران اعلام داشته‌اند؛ بنابراین ساده‌لوحانه است که باز دست دوستی به سمت دشمنان قسم خورده دراز و از آنان طلب مساعدت و یاری کنیم؛ چرا که دشمن هیچ‌گاه خیرخواه نبوده و نخواهد بود بلکه برعکس هر چه توان دارد در راه نابودی ملت عزیز ایران خرج می‌کند.

   

بحمدالله خداوند دشمنان ما را از حمقاء قرار داده است، بنابراین هر چه تلاش می‌کنند تا هر آنچه کینه دارند مخفی کنند، اما با رفتارهای متناقضانه، نقشه‌های خود را برملا می‌سازند، با این وجود چه خسران زده‌اند کسانی که چشم خود را بر این توطئه‌ها می‌بندند و خود را به خواب غفلت زده‌ و از دشمن کینه توز توقع و تقاضای یاری و حمایت دارند؛ این افراد ناآگاه یا مغرض می‌بایست از خواب غفلت برخیزند چرا که اگر فکری به حال این غفلت خود نکنند و از خواب غفلت بیدار نشوند ممکن است روزی با سیلی دشمن از خواب بیدار شوند.

اینگونه افراد آرزوهای واهی در سر می‌پرورانند و همین مسئله باعث شده تا با نادیده گرفتن توانمندی‌های کشور دست گدایی به سمت بیگانگان دراز کنند. آری به نظر می‌رسد همه‌ی رفتارهای آنان نشأت‌گرفته از عدم ایمانشان به قدرت لایزال الهی است و حال آنکه شهید در زمان حیات دنیوی خود نیز هر آن، خدا را شاهد و ناظر بر اعمال خود می‌داند و همین امر موجب گردیده تا سرانجامش به شهادت منتهی گردد. اینجاست که باید گفته شود شهید اسمی از اسماء الهی است و گویای حضور و شهود پیوسته‌ی خداوند بر مخلوقات است.

   

برخی معتقدند شهید را از آن جهت شهید گویند که شاهد کرامتی از جانب حضرت حق شده است شاید بتوان گفت شهید به محض آنکه اولین قطره‌ی خونش بر زمین ریخته می‌شود به فوز الهی نائل گشته، آنگاه شاهد بر خلق عالم می‌گردد چراکه طبق آیات قرآن به کسانی که در راه خدا کشته می‌شوند مرده نمی‌گویند بلکه از نگاه قرآن آنان زنده‌اند و در نزد پروردگارشان روزی می‌خورند.

آری شهید بیدار است و با شهادتش خفتگان را از خواب بیدار می‌گرداند؛ اما آنان که خود را به خواب زده‌اند نه تنها از خواب بیدار نمی‌شوند بلکه در پی خواب نمودن دیگران نیز هستند؛ این افراد بی‌بصیرت اگر از خواب برنخیزند، خود و پیروانشان را به قهقرا خواهند کشانید. باشد که آن شاهدان، در دنیا دست ما را بگیرند و در آخرت نیز شفیع ما گردند.

فراموش نکنیم ایستادن در برابر تحریم‌ها و فشارهای حداکثری دشمن گرچه هزینه دارد اما هزینه‌ی آن کمتر از تسلیم شدن در برابر آنان است.

شهید فخری زاده با شهادتش حجت را بر همه تمام کرد تا اگر کسی هنوز در خواب است بداند و آگاه باشد که آمریکا و صهیونیست دشمن دیرینه‌ی ماست.

امید اینکه این شهادت‌ها ما را بیدارتر گرداند.

   

مرضیه رمضان قاسم

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۰۵ بهمن ۹۹ ، ۲۰:۳۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ترو

 

چه کسی تروریست است؟

سال‌هاست که آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، ایران را متهم به تروریسم می‌کنند. بعد از شهادت سردار سلیمانی نیز، ترامپ با قیافه‌ای حق‌به‌جانب مقابل دوربین‌های رسانه‌ای آمریکا حاضر شد و با غرور گفت: «ما موفق شدیم یک فرد تروریست را بکشیم.» برای این‌که به‌درستی یا عدم درستی سخنان او پی ببریم، در وهله‌ی اول باید ببینیم که تروریسم به چه معناست. در لغت‌نامه‌ی تحلیلگران، تروریسم این‌گونه معنا شده است: «عقیده به لزوم آدمکشی و ایجاد وحشت در بین مردم و  {نوعی} سیستم فکری که هر نوع عملی را برای رسیدن به اهداف سیاسی جایز می‌داند.»

اکنون باید دید، سردار سلیمانی و یارانش کدام‌یک از این ویژگی‌ها را داشته‌اند. آیا آنان به لزوم آدمکشی و ایجاد وحشت معتقد بودند و اگر  با کسی مبارزه می‌کردند، آن فرد چه کسی بوده است و چه‌کارهایی انجام داده است؟

نیروهای سپاه قدس، به درخواست دولت‌هایی مثل سوریه، عراق، لبنان و... برای کمک به مردم آنان که موردحمله‌ی گروه‌هایی مانند داعش، جبهه‌ی النصره و... واقع‌شده بودند وارد آن کشورها می‌شدند تا از آنان در مقابل این گروه‌ها دفاع کنند. داعش و یا سایر گروه‌ها، پس از ورود به هر منطقه، علاوه بر غارت اموال آنان، مردان آنان را جلوی خانواده‌شان سر می‌بریدند و کودکان‌شان را زنده‌زنده می‌سوزاندند و به زنان و دختران آنان جلو چشم همسران و پدران‌شان تجاوز می‌کردند. داعش در عراق، در پایگاه هوایی اسپایکر، در ژوئن ۲۰۱۴، ۱۷۰۰ دانشجوی شیعه‌ی غیرمسلح در این پایگاه را به‌طور دسته‌جمعی قتل‌عام کرد و اجساد برخی از آنان را به رودخانه انداخت؛ طوری که گویی رودی از خون به راه افتاده بود و عده‌ای از آنان را نیز در گورهای دسته‌جمعی دفن کرد.

افرادی که قاسم سلیمانی با آن‌ها مبارزه می‌کرد، گروهی جنایتکار و متجاوز بودند، نه مردم عادی و بی‌گناه.   بنابراین هدف او کمک به همنوع و حمایت از مظلوم بوده است نه کشتار بی‌رحمانه‌ی افراد.

 هنگامی‌که خانه‌ی کسی مورد تهاجم فردی بیگانه قرار می‌گیرد، عقل سلیم حکم می‌کند که درمقابل او بایستد و از خانه‌ و خانواده‌ی خود دفاع کند. اگر آن فرد خود به تنهایی توان این کار را نداشت و از دیگران کمک خواست، انسانیت حکم می‌کند که دیگران نیز به او کمک کنند. منطق کشور ایران چه در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و چه در کمک به همسایگان خود، منطق دفاع است نه حمله. در هیچ‌یک از این موارد، ایران آغازکننده‌ی جنگ نبوده است و همیشه  از موضع دفاع وارد شده است.

اگر سلیمانی و دوستانش که جان خود را در این راه فدا کردند، نبودند تابه‌حال کشورهایی مثل عراق و سوریه و لبنان با خاک یکسان شده بود و تعداد بسیار زیادی از مردم بی‌گناه کشته می‌شدند و چه‌بسا تاکنون داعش وارد سایر کشورها و ایران هم شده بود.

واژه‌ی تروریست، برچسبی است که بوش، رئیس‌جمهور آمریکا، ابتدا به عراقی‌ها زد. او بعد از اشغال کویت، برای جلب افکار عمومی و بی‌گناه جلوه دادن آمریکایی‌ها، عراقی‌ها را تروریست خطاب کرد و اقدام آمریکایی‌ها را مبارزه با تروریست نامید؛ اما آیا واقعاً هدف آنان مبارزه با تروریست بوده است و آیا عراقی‌ها واقعاً تروریست بودند؟ باید گفت این مطالب دروغ‌هایی است که آنان برای توجیه کار خود مطرح می‌کنند. آمریکا از زمان‌های دور به فکر چپاول  خاورمیانه و دسترسی به منابع نفتی آن بوده است؛ به همین منظور گاهی به‌طور مستقیم با دولت‌های آنان مثل عربستان وارد مذاکره می‌شود و با آن‌ها طرح دوستی می‌ریزد تا بتواند از منابع آنان بهره‌برداری کند. همان‌گونه که ترامپ، عربستان را گاو شیرده خود معرفی کرد؛ اما اگر دولت‌های منطقه مثل سوریه و عراق حاضر به همکاری با آن‌ها نشوند، از راه دیگری با آن‌ها وارد معامله می‌شود. «هیلاری کلینتون»، وزیر خارجه‌ی سابق آمریکا، در کتاب خود با عنوان «گزینه‌های دشوار» اذعان کرده است که داعش درواقع ساخته‌ی دست آمریکا با هدف تقسیم خاورمیانه است. آنان داعش را وارد منطقه کردند تا از طریق یک جنگ غیرمستقیم، دولت‌های حاکم را نابود کنند و سپس بر منابع این کشورها دست پیدا کنند. به گفته‌ی خود آنان هزاران میلیون‌ دلار صرف بودجه‌ی داعش گردید تا اهداف آنان را در منطقه اجرا کند، اما سپاه قدس با کمک مردم خود منطقه، نقشه‌های آنان را نقش بر آب کرد.

اکنون با توجه به تعریفی که از تروریسم مطرح شد، مردم دنیا باید قضاوت کنند که آیا سردار سلیمانی و یارانش که برای دفاع از مردم مظلوم منطقه، با جنایتکاران مبارزه می‌کردند، تروریست هستند!؟ یا ترامپ و دولت آمریکا و کسانی که آنان را حمایت می‌کردند تا داعش را تجهیز و تربیت کنند!؟

الهه دهقانی

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۰۵ بهمن ۹۹ ، ۱۵:۴۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

تت

 

از تکلیف مداری تا ظرافت های منطقی

آیت الله مصباح یزدی(ره) گوهری بود که نه تنها برای مردم، بلکه برای حوزه‌های علمیه نیز ناشناخته بود و طبیعتاً فقدان ایشان خسارتی بزرگ محسوب می‌گردد.

آیت الله مصباح یزدی(ره) گوهری بود که نه تنها برای مردم، بلکه برای حوزه‌های علمیه نیز ناشناخته بود و طبیعتاً فقدان ایشان خسارتی بزرگ محسوب می‌گردد.

او با تدریس و تربیت شاگردان متعدد حق بزرگی را بر حوزه‌های علمیه داشت و درعین‌حال هرگز خود را از تحقیق و علم‌آموزی بی‌نیاز نمی‌دید.

از حیث علمی متفکری بزرگ بود که مبنای اندیشه‌اش استدلال‌های مبتنی بر عقل بود. او همواره به پشتوانهٔ تفکری سیستماتیک که از آن بهره‌مند بود و به نظریه‌پردازی‌هایی دقیق و عمیق می‌پرداخت و با این شیوه فهم مباحث فلسفی و معارف قرآنی را برای شاگردان خود آسان می‌کرد.

چیزی که امروزه نسل جوان ما برای تثبیت عقاید خویش بدان محتاج‌اند مبانی عقلی است. اگرچه توجه به استدلال‌های عقلی در روش علمی بزرگان دیگری مشهود است اما دقت و ظرافت آیت‌الله مصباح در تبیین این مبانی امتیاز ویژه‌ای است که مختص به ایشان بود.

خردگرایی ازجمله پتانسیل‌هایی است که در نسل امروز پررنگ‌تر از نسل گذشته است. جوانان امروزی نه‌تنها در ایران بلکه در سایر کشورها از تقلیدهای صِرف و ظاهرسازی‌ها بشدت بیزارند و شناخت به‌موقع این مسئله و تلاش در جهت اثبات عقلی عقاید دینی برای جوانان ازجمله خصوصیات این عالم بزرگ بود.

آیت‌الله مصباح در پرتو مطالعات فراوان و توانمندی‌های علمی به‌خوبی تشخیص داد که آنچه انسان امروز از آن رنج می‌برد نداشتن یک سیستم فکری درست و ایدئولوژی متناسب با نیازهای مادی و معنوی انسان است. ایشان با فهم این خلأ و مدنظر گرفتن بلایی که ایدئولوژی‌های دروغین غرب بر سر انسان امروز می‌آورد توان علمی خویش را معطوف به ارائهٔ ایدئولوژی دینی نمود و با تفکر نقادانهٔ خود نسبت به این نظریات بی‌پایه و اساس، جوان امروزی را از خطرات پوچ‌گرایی آگاه می‌نمود. جان کلام اینکه او با اصالتی که برای تفکر اسلامی قائل بود هرگز مرعوب تفکرات بی‌اصالت نگردید.

حراست از مرزهای عقیدتی و تخریب پایه‌های تفکر بی‌خدایی از مهم‌ترین مؤلفه‌هایی است که با خواندن آثار ایشان می‌توان بدان اعتراف نمود. او خیمهٔ تفکرات اسلامی و الهی را نه بر زمین احساسات و عواطف بلکه بر بستر تعقل برافراشت و زمان باید بگذرد تا ارزش کار ایشان بر ملأ گردد.

 ایشان نه‌تنها در بعد علمی بلکه از حیث اخلاقی نیز جایگاه والایی داشت و بی‌توجهی به مقام و منصب و گریز از دنیاگرایی در متن زندگی او کاملاً محسوس بود. خلوت‌های متعبدانهٔ او با خداوند نشان از بینش توحیدی او داشت. رفتارش همواره خارج از محاسبات مادی‌گرایی بود و با حفظ خصوصیات انقلابی خویش هرگز در هاضمهٔ سیاست گرایی محض هضم نشد. ازجمله ویژگی‌های ناب ایشان که اتفاقاً منجر به ترور شخصیت والای علمی و اخلاقی ایشان هم شد، پذیرش اصل ولایت‌فقیه و تسلیم در برابر این اصل مهم و تبعیت از آن بود.

او در حساس‌ترین شرایط، جایگاه انقلابی خود را حفظ نمود و با پرهیز از موقعیت خواهی، مردانه پای انقلاب و آرمان‌های امام ایستاد و با موضع‌گیری‌های به‌جا و به‌موقع در شرایط بحرانی و حساس، تکلیف ولایتمداری خویش را روشن نمود.

بر ماست که با مرور و بازخوانی آثار ایشان به تکثیر اندیشه او اهتمام ورزیم، از خام‌اندیشی پرهیز نموده و اینگونه سهم خویش را در جان تازه بخشیدن به اهداف انقلاب ادا نماییم.

 

زهرا ابراهیمی

لینک مطلب در خبرگزاری رسا

زهرا ابراهیمی
۰۵ بهمن ۹۹ ، ۱۵:۴۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ب

 

بحرانهای اقتصادی کشور پیر و ضرورت جهش تولید نسل

احسان میرزاابوالحسنی، تهیه‌کننده برنامه «شهر برگ» بیان کرد: طبق بررسی‌های کارشناسانه، ایران در سال ۱۴۱۵ یعنی کمتر از ۱۶ سال دیگر با بحران جمعیت به معنای پیر شدن جمعیت مواجه می‌شود که ابعاد مختلف و البته آزاردهنده چنین بحرانی، ایران را با دردسرهای بزرگی در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی، نظامی و روبرو خواهد ساخت.

در این بین، حوزه‌ اقتصاد کشور بسیار اهمیت دارد. ابتدایی‌ترین و در عین حال مهم‌ترین راه‌کار، تشکیل خانواده است. اسلام به تشکیل خانواده اهمیت فراوانی داده است؛ تا نیاز‌های طبیعی انسان به طور مشروع و سالم تامین گردد. از بحران‌های روحی و مشکلات اجتماعی و اخلاقی و از همه مهم‌تر بحران اقتصادی در امان بماند.

در رابطه با افزایش ازدواج مسئولین موفق‌ترند یا ویروس کرونا؟

به گفته علی مظفری، رئیس کانون سردفتران ازدواج و طلاق در چهار ماه نخست امسال(۱۳۹۹) حدود ۲۰۰ هزار واقعه ازدواج و ۳۵ هزار واقعه طلاق ثبت شده در حالی‌که در مدت مشابه سال قبل ۱۶۷ هزار ازدواج و ۳۷ هزار طلاق ثبت شده بود. این آمار نشان می‌دهد که با وجود اینکه ویروس کرونا همچنان در کشور وجود دارد، اما دختران و پسرانی که، تمایل به حذف مراسم داشتند، عقد ساده زندگی مشترک خود را آغاز کردند. باید دراین رابطه این ویروس را موفق‌تر دانست.

خداوند در آیه ۲۱ سوره‌ نساء، این پیوند مقدس را میثاقی محکم می‌داند. قطعا با آوردن فرزند این میثاق محکم‌تر خواهد شد.

متاسفانه آمار بیانگر آن‌است‌که، سطح باروری در ایران افت و خیزهایی را تجربه نموده است. میزان باروری کل ایران که تا دهه ششم قرن حاضر در سطح بالایی بود از دهه ١٣٧٠ رو به کاهش گذاشته است. هر چند که بعد از گذشت دو دهه به طور مقطعی میزان باروری کل ایران در سال ١٣٩٥ اندکی افزایش یافت و به ٢,١ فرزند رسید، اما شواهد حاکی از آن است که مجددا میزان باروری از سال ١٣٩٦ به بعد رو به کاهش است.

آیت الله خامنه‌ای نیز در این راستا دغدغه‌مند بوده و می‌فرمایند: با این روند کنونی اگر ما پیش برویم، کشور پیر خواهد شد.

کشور پیر، چه ایرادی دارد؟

جامعه پیر بار مالی بسیاری دارد و در کنار کاهش نیروی کار، مصرف‌کننده افزایش می‌یابد. در نتیجه با کمبود نیروی جوان، تولید به صورت چشم‌گیری کاهش می‌یابد و بدون شک آینده خوبی در انتظارمان نخواهد بود.

با این وجود وقتی صحبت از فرزندآوری با زوج‌های جوان می‌شود، سریع با بهانه‌هایی از اوضاع نابسامان اقتصادی کشور گله‌مندند. این‌چنین بیان می‌کنند که مگر می‌شود با این گرانی‌ها، فرزندی بیاوریم. آنها حق دارند نگران باشند، چراکه ابتدایی‌ترین نیازهای یک نوزاد، بسیار افزایش قیمت داشته است.

به عنوان تذکر، زوج‌های جوان! کشور پیر، آینده دردناکی را برایمان رقم خواهد زد.

باروری هدیه‌ای است از سوی خداوند به بندگان شایسته خود. درخواست فرزند و نسل پاک، سنت و روش انبیا است، یکی از انبیاء الهی که طلب فرزند صالح از خداوند متعال کرده (فرزندی که بتواند خط رسالت او را تداوم بخشد و برنامه‌های نیمه تمامش را به پایان برساند.) و قرآن کریم آن را بیان می‌دارد، حضرت ابراهیم است که تقاضای خود را در آیه 100 سوره صافات بیان داشته، و خداوند این دعا را مستجاب کرد و فرزندان صالح همچون اسماعیل و اسحاق به او مرحمت نمود.

قرآن، فرار کردن از مسئولیت پدر و مادری را، یکی از فتنه های شیطانی برای جلوگیری از فرزندآوری بیان نموده است.

ممکن است آیه‌ای در قرآن مجید به صورت صریح و مستقیم دستور به فرزندآوری نباشد، اما در بسیاری از آیات قرآن فرزندآوری را با ویژگی‌ها و تعابیری توصیف کرده که جای هیچ شک و شبهه‌ای باقی نمی‌ماند. خداوند در آیه 151 سوره انعام فرمودند:

«لَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطَنَ وَ لَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُون»

(فرزندان خود را از بیم تنگدستى مکشید ما شما و آنان را روزى مى ‏رسانیم و به کارهاى زشت چه علنى آن و چه پوشیده[اش] نزدیک مشوید و نفسى را که خدا حرام گردانیده جز بحق مکشید اینهاست که [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش کرده است باشد که بیندیشد.)

در این آیه خداوند وعده داده به رزق اولاد، مگر می‌شود خداوند وعده دهد و به آن عمل نکند.

با این وجود افسوس که اعتقاد به روزی رسان بودن خداوند داریم ولی اعتماد….

شاید تفکر شبه مدرنیته منجر به عدم شکل‌‌گیری این اعتماد شده باشد. به هر دلیلی، باز جامعه‌ ایرانی هم‌پیمان خواهد شد، در جهت تولید نسل، با هدف کمک به اقتصاد کشور در آینده.

فاطمه زمانی

لینک مطلب در ندای اصفهان

زهرا ابراهیمی
۰۵ بهمن ۹۹ ، ۱۵:۳۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

م

 

 

آیا فرزندان مانع پیشرفت پدر و مادر می شوند؟!

محبت را از فرزندان خود دریغ نکنیم

وقتی با پدران و مادران درباره محبت به فرزند سخن گفته می شود شاید با پاسخی عجیب رو به رو شویم و آن اینکه آنها میگویند در قدیم که پدر و مادر ما به ما محبت نکردند چه اتفاقی افتاد و چه بلایی سرمان آمد که حالا به سرفرزندمان بیاید؟ حالا فرزندمان هم مثل خودمان! یعنی دقیقا فرزندشان را با گذشته خود مقایسه میکنند و محبت را وسیله لوس شدن و زیاده روی می دانند و اینگونه است که نمی توانند محبت کنند و عاجز از این مهر و محبت می گردنند.
البته طرز تفکر اینگونه انسان ها بسیار اشتباه است زیرا بلایی که قرار است بخاطر این بی مهری بر سر فرزندانمان بیاید همیشه انحراف او به سمت اعتیاد و کارهای خلاف نیست بلکه افسردگی و ناامید شدن از زندگی و همان احساس کردن اینکه خانواده از محبت دریغ میکنند خود بلایی ناگوار و خطرناک است که در آینده ای نه چندان دور خود را نمایان می سازد.

 از طرفی نباید وجود فرزند و محبت به او را مانع پیشرفت در زندگی از جمله پیشرفت در کار و تحصیل دانست چرا که در اسلام همیشه خانواده از جمله تربیت فرزند در اولویت قرار داشته است و روایات و آیات فراوانی در این باره موجود است و شاید تنها روایتی که مکرر به گوشمان خورده و شاید کمتر کسی پیدا شود که به گوشش نخورده باشد این است که “بهشت زیر پای مادران است” بهشتی که همه در تلاش اند راه وصول به آن را بیابند و فکر میکنند راه رسیدن به آن تنها انجام عباداتی چون نماز و روزه و حج و است.

البته این عبادات از اهمیت ویژه و وافری برخوردارند که هرگز نمی توان آنها را نادیده گرفت اما همیشه حقیقت عبادت تنها این امور نیست و محدود نمی گردد. همانطور که پیامبر(ص) در مقام مادر چنین فرمودند: ای ام سلمه! زن باردار شد اجری دارد و مانند کسی است که جهاد کرده و وقتی زایمان کرد تمام گناهانش بخشیده می شود (مانند کودک تازه متولد شده)، و زمانی که به فرزند شیر داد به او پاداش کسی را می دهند که برده ای از نسل اسماعیل(ع) آزاد کرده است.

 پس با به دنیا آوردن فرزند و نگهداری و تربیت او می توان به بهشت نزدیک شد و اموری ازجمله فرزندداری را باید مکمل سایر عبادات و کنار آن ها قرار داده تا بتوان به هدف اصلی که همان رستگاری و سعادت است رسید.
وظیفه پدری و مادری وظیفه ای است که انسان را به هدفش نزدیک می کند و بلکه لازمه آن می باشد.
باید در پاسخ کسانی که اعتقاد دارند فرزند مانع پیشرفت آنان می گردد و باعث عقب ماندگی است پرسید: آیا وظیفه تربیت و محبت به فرزند که اسلام بر آن تاکید فراوان کرده موجب عقب ماندگی است؟ همان امری که پاداش فراوان اخروی و سعادت در آن است؟ محبت به فرزندی که شادی و شوق و برکت را به همراه خود به خانه می آورد می تواند موجب عقب ماندگی گردد؟

و در آخر: تنها هدف انسان بندگی خداوند متعال است و کسی پیشرفت می کند که خدا را بندگی کند و عقب ماندگی در ترک بندگی خداوند است و محبت به فرزند گونه ای از بندگی خداست….

افسانه مرادی

لینک مطلب در ندای اصفهان

زهرا ابراهیمی
۰۵ بهمن ۹۹ ، ۱۵:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر