گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

۸ مطلب در خرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

ا

افطار یا ابطال؟

خداوند در قرآن روزه را عامل کسب تقوا معرفی می کند.

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (بقره-۱۸۳)

ای افرادی که ایمان آورده اید! روزه بر شما نوشته شده، همان گونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد تا پرهیزکار شوید.

اما سال ها از عمر ما گذشته و رمضان های زیادی را پشت سر گذاشته ایم. تمامی این ماه ها را روزه دار بوده و سحر تا افطار از آب و غذا پرهیز کرده ایم؛ لکن گوهر تقوا را در خود نمی‌یابیم؛ یا حداقل افزایش آن را نسبت به قبل از ماه مبارک در خود احساس نمی کنیم.

شاید شنیده باشید که علت نرسیدن به نتیجه ی مطلوب این است که تنها روزه ی شکم می  گیریم؛ در حالیکه لازم است در کنار آن زبان و گوش و چشم و در مجموع همه ی اعضای ما روزه باشند و از آنجا که در ماه رمضان تلاشی برای پرهیز از گناهان نمی کنیم، روزه تأثیری در تقویت تقوا در نفس ما ندارد و روز عید فطر تفاوتی با روز اول رمضان در خود احساس نمی کنیم.

 درست است که برای حاصل شدن کمال بهره مندی از این ماه مبارک پرهیز از همه ی گناهان لازم است؛ اما آنچه باید مورد توجه قرار گیرد، این است که خداوند روزه را با همان معنای مصطلح خود عامل رسیدن به تقوا دانسته است وگرنه پرهیز از گناهان چیزی نیست که به ایام خاصی از سال اختصاص داشته باشد. ما همیشه و در همه حال با پرهیز از معاصی می توانیم تقوا را در خود نهادینه نماییم. اما روزه ویژگی خاصی دارد که می تواند سرعت سیر ما را افزایش دهد و ما را در سرازیری رسیدن به قرب الهی قرار دهد و آن ویژگی خاص همان تحمل گرسنگی و تشنگی در روز است. بنابراین صحیح آن است که سؤال را این گونه مطرح کنیم که چرا روزه طبق وعده ی الهی باعث سرعت دهی در رسیدن ما به پرهیزگاری نمی‌شود؟ به نظر می رسد نباید از عامل پرهیز از غذا در رشد معنوی انسان غافل بود.

ما احادیث زیادی از معصومین (علیهم السلام) در باب جوع داریم که نمی‌شود نسبت به آن‌ها بی‌توجه بود.

به عنوان مثال، حضرت علی(علیه السلام) می فرمایند: «نِعمَ عَونُ الوَرَعِ التَّجَوُّعُ/گرسنگی کشیدن، چه نیکو یاری ‏ای برای پاک‏دامنی است! » (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص ۳۲۰، ح ۷۴۰۷)

و نیز فرموده اند: « إِنَّ الشَّیْطَانَ لَیَجْرِی مِنِ ابْنِ آدَمَ مَجْرَی الدَّمِ فَضَیِّقُوا مَجَارِیَهُ بِالْجُوعِ وَ الْعَطَش‏»

(شیطان در درون آدمی به سان خون، جریان می‏ یابد. گذرگاه ‏های او را با گرسنگی و تشنگی، تنگ کنید.) (مجموعه ورام ج ۱، ص ۱۰۱)

آری اگر روزه ی ما خاصیت سرعت دهی در رسیدن ما به سرچشمه ی زلال تقوا را از دست داده است، به این دلیل است که، خاصیت تحمل گرسنگی و تشنگی روز را با افراط در خوردن و آشامیدن درفاصله ی بین افطار تا سحر از بین می‌بریم.

اگر تمام روز در فکر تدارک تغذیه ی بعد از افطار باشیم و بعد از آن نیز شکم هایمان را چنان از مواد غذایی و آشامیدنی انباشته کنیم که راهی برای نفس باقی نماند، نه تنها روزه عاملی برای رسیدن و دستیابی سریع تر به تقوا نمی شود؛ بلکه باعث دور شدن از تقوا و به تبع آن نرسیدن به سعادت خواهد بود.

امام باقر (ع) می فرماید:

نزد خدا چیزی مبغوض تر از شکم پر نیست. (الکافی، ج ۶، ص ۲۷۰)

پس باید در مغرب روزه را افطار کرد نه اینکه تمام خواص آن را ابطال کنیم.

آزاده ابراهیمی فخاری

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

 

زهرا ابراهیمی
۲۸ خرداد ۹۹ ، ۱۲:۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ق

 

قدر علی

سیزده رجب! دیوار خانه شکافته می شود. زنی درد در جانش پیچیده شده است. داخل خانه می شود و از نظرها پنهان. هر چه می کنند قفل در باز نمی شود.

سه روز می گذرد. زن، همایِ رحمت در آغوش، از خانه بیرون می آید.

 نامش بر لوح سبز می درخشد. محمد، او را می بوسد. می بوید.

 و او چون شتر بچه ای که در پی مادرش روان است، پا جایِ پای محمد می گذارد.

پایین کوه نور ایستاده است. طنین صدای جبرئیل از غار حرا در وجودش می پیچد: «إقراء...»

یوم الدار است. می ایستد: «ای پیامبر خدا! من تو را یاری می‌کنم. » طنین صدایش سه مرتبه در گوش خویشانِ محمد می پیچد.

درخت جلو می آید و بر محمد سایه می افکند. شاخه اش را بر شانه ی او می گذارد.

گردنکشی می کنند: «کسی جز این، تو را تصدیق نمی کند. » و چه تصدیقی بالاتر از تصدیقِ رَجُل اَعراف!

درسش را از بَر شده است. در مدرسه ی شعب ابی طالب.

 معلمش ابوطالب، هر شب او را در جای محمد می خوابانَد.

لیلة المبیت است. در رختخواب محمد می خوابَد.

در سرزمین ضَجنان رویاروی مشرکان شمشیر می کشد. می ترسند. عقب می نشینند. فاطمه را به محمد می رساند.

به خانه ی محمد می رود. سکوت فاطمه، علامت رضایت است.

ملبباً بثوبه به مسجد می برندش. سکوت بیست و پنج ساله اش، علامت استخوانِ در گلو و خارِ در چشم است.

با معاویه مقایسه می شود. او از مردم خسته و مردم از او خسته اند. از خدا می خواهد او را از مردم بگیرد.

فرصت داشتنش چون ابر در گذر است.

شب نوزدهم! خانه ی دختر!

 ابر مهربانی بر سر یتیمان، در حال گذر است. مرغابی ها دست به دامانش می شوند.

از رجب تا رمضان. عجب فرصت اندکی! چه کسی قدرش را دانست!؟

لیلة الزهراء! عطر این شب شامه اش را پر کرده است. عطر آشنای فاطمه.

اندوهش رو به پایانی است.

جایِ زخم، یادگاری است از جنگ خندق. زخم تازه می شود.

اما کجاست دست پیامبر که علی، آن همای رحمت را دریابد!؟

عصمت مصطفوی

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

 

زهرا ابراهیمی
۲۸ خرداد ۹۹ ، ۱۲:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


ا

مهم ترین اصل در انفاق، حفظ آبرو است/ انفاق علنی عامل تشویق دیگران

پژوهشگر و کارشناس حوزه اخلاق گفت: منظور از آشکار بودن انفاق این نیست که آبروی مؤمن را ببریم، همین رزمایش همدلی و جمع‌آوری کمک برای نیازمندان نوعی انفاق آشکار است، پس اگرچه کمک‌کنندگان در این امر شناخته‌شده هستند، اما باید کمک شوندگان مخفی بمانند تا آبروی آن‌ها خدشه‌دار نشود.

زهرا ابراهیمی امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در اصفهان با بیان جنبه‌های مختلف انفاق اظهار کرد: یکی از مهم‌ترین آموزه‌های اجتماعی دین ما انفاق است، بخششِ قسمتی از آنچه داریم به دیگران، با انگیزه‌ای الهی و برای تسریع در حل مشکلات اقتصادی جامعه، یکی از راه‌هایی که می‌تواند انگیزه انسان برای انفاق را بالا ببرد و انسان، سطح کمیت و کیفیت انفاق خود را ارتقاء دهد، توجه به نیازمندی خود است، اینکه ممکن است در آینده نیز ما نیازمند شویم و انفاق امروز ما می‌تواند ذخیره‌ای مادی و معنوی برای روزهای آینده باشد، انگیزه انسان را بالا می‌برد.

کارشناس مسائل دینی ادامه داد: در روایت می‌خوانیم که امام علی (ع) می‌فرمایند: «آن‌گونه که یاری می‌کنی، یاری می‌شوی»، نیاز به کمک مؤمنانه به دیگران، امروز بیش از گذشته احساس می‌شود و قطعاً مردم ما با تکیه‌بر دستورات ناب دینی این بار نیز نوعی جهاد اجتماعی را رقم خواهند زد.

فقر در جامعه، نشانه بی‌عدالتی

وی تصریح کرد: انفاق به دیگران علاوه بر اینکه می‌تواند بخشی از مشکلات اقتصادی مردم را به شکل خودجوش حل کند، نوعی اعتراض داخلی به بی‌عدالتی هم محسوب می‌شود، چرا که فقر در جامعه نشانه وجود بی‌عدالتی است و تلاش برای رفع فقر، نوعی تلاش در جهت احیای عدالت است، بنابراین توجه و تمرکز رهبری به کمک مؤمنانه، صرفاً به سیر کردن شکم‌گرسنگان منجر نمی‌شود، بلکه این پیام روح عدالت‌خواهی و تلاش در جهت پیاده کردن عدالت را به جامعه تزریق می‌کند تا از این طریق شکاف‌ها و خلاءهای موجود در جامعه پر شود.

ابراهیمی متذکر شد: نکته دیگر در باب انفاق این است که انفاق، اگرچه به آشنا و غریبه دارای ارزش است، اما در روایات توصیه شده که کمک‌های مالی خود را اول به نزدیکان و افراد فامیل و آشنا ارائه دهیم، بنابراین لازم نیست برای انفاق دنبال آدم‌های خاصی بگردیم، بلکه کافی است سر بچرخانیم، قطعاً بین فامیل و اقوام، افرادی که نیازمند کمک باشند وجود دارند.

انفاق، از بعد شخصی تا اجتماعی

فعال حوزه رسانه تأکید کرد: البته باید مراکز بومی و محلی مثل مساجد و پایگاه‌های فرهنگی برای مدیریت و محوریت این کمک‌ها در نظر گرفته شوند تا انفاق، صرفاً بُعد شخصی و فردی نداشته باشد و بُعد اجتماعی آن نیز پررنگ شود، طبیعتاً اهداف مشترک با چهارچوب مشخص و معین، موفقیت‌های جمعی را رقم خواهد زد، اگرچه نباید نقش رسانه‌ها به تشویق در این رزمایش همدلی را نادیده گرفت، اما هر یک از ما می‌توانیم با کمک‌های خود، یک رسانه باشیم و عملاً دیگران را دعوت به کمک کنیم.

وی در خصوص اهمیت انفاق خاطرنشان کرد: یکی از آسیب‌هایی که ما را از انفاق دور می‌کند، بحث کمیت انفاق است، برخی از افراد به‌محض صحبت درباره کمک‌های مالی، بحث گرفتاری و نداری خویش را به میان کشیده و توفیق این کار خداپسندانه را از دست می‌دهند، اگرچه کمک‌های مالی هرچقدر فراوان باشد گره‌گشایی بیشتری انجام خواهد پذیرفت، اما مسأله کمیت نباید ما را از اصل انفاق بازدارد، بنابراین حتی اگر به‌اندازه یک قرص نان هم توانایی انفاق داریم نباید آن را بی‌ارزش تلقی کنیم، شاید همان یک قرص نان، اندوه یک مؤمن را برطرف کند.

تأثیر روحی انفاق در وجود ما

ابراهیمی با اشاره به تأثیر انفاق برای کسی که انفاق می‌کند اذعان کرد: قرآن می‌فرماید«ماأنفقتُم من شیء فهو یُخلِفُه» یعنی هر چیزی را انفاق کنید پاداش دارد، چه کم باشد چه زیاد، بنابراین کمک‌های ناچیز هم می‌تواند درجای خود مؤثر باشد، ضمن اینکه خود انفاق علاوه بر رفع مشکل افراد گرفتار، زمینه رشد روحی را برای انفاق کنندگان فراهم می‌کند، پس باید به تأثیر روحی این امر در وجود خودمان نیز توجه کنیم و بدانیم قبل از اینکه کمک ما به دست نیازمند برسد، تأثیر روحی این مسأله در وجود ما هویدا خواهد شد.

این پژوهشگر و کارشناس حوزه اخلاق ابراز داشت: یکی از شرایط مهم در مسأله انفاق، بحث پرهیز از منت‌گذاری است، خداوند تأکید فراوانی دارد، که به دنبال انفاق خود هیچ منتی بر فرد نیازمند نگذاریم، درآیات الهی، هم به انفاق آشکار و هم به انفاق مخفیانه دعوت شده‌ایم، «وانفقوا مما رزقناهم سرا و علانیة» و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم پنهان و آشکار انفاق می‌کنند.

انفاق علنی، تشویق دیگران است

وی با اشاره به لزوم حفظ آبروی مؤمن یادآور شد: اما منظور از آشکار بودن انفاق این نیست که آبروی مؤمن را ببریم، همین رزمایش همدلی و جمع‌آوری کمک برای نیازمندان نوعی انفاق آشکار است، پس اگرچه کمک‌کنندگان در این امر شناخته‌شده هستند، اما باید کمک شوندگان مخفی بمانند تا خدایی ناکرده آبروی آن‌ها خدشه‌دار نشود، یکی از مزایای انفاق علنی این است که موجب تشویق دیگران می‌شود و به سایرین الگو و سرمشق ارائه می‌کند.

ابراهیمی حس امنیت و آرامش را ارمغان انفاق دانسته و عنوان کرد: انفاق علاوه بر اینکه نیاز و خلاء مادی دیگران را پر می‌کند، نیاز به محبت دیدن و محبت نمودن انسان را نیز برطرف می‌کند، اینکه انسان گرفتار، حس کند که دیگران گرفتاری‌اش را می‌فهمند و برای کمک به او تلاش می‌کنند، احساس امنیت و آرامش را برای او به ارمغان می‌آورد، حس پذیرفته شدن و موردتوجه قرار گرفتن از سمت جامعه، او را به آرامش روانی می‌رساند.

فعال رسانه در پایان گفت: با توجه به اینکه زمینه ریا و خودنمایی در امر انفاق بسیار فراهم است، لذا پاک کردن نیات و توجه به خلوص در عمل، در امر انفاق بسیار مهم است، آری،  انسان مؤمن به‌واسطه ایمان خویش قادر است در جامعه موج مهربانی ایجاد کند و این مهربانی را در ماه مبارک رمضان تعمیق بخشد.

زهرا ابراهیمی

لینک مطلب در خبرگزاری فارس

زهرا ابراهیمی
۲۸ خرداد ۹۹ ، ۱۲:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر