گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

۱۴ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۰ ثبت شده است

زرذ

امام حسن مجتبی (ع) و تدبیر

سلام بر آن سلاله‌ی هستی؛ سلام بر آن آینه‌ی‌ حُسن ازلی؛ سلام بر آن سبط اکبر پیغمبر؛ سلام بر آن خنده‌های صبح سحرماه ‌رمضان که با تولدش برکت را بر سر سفره‌ی همه‌ی روزه‌داران مهمان کرد.

سلام بر آن لؤلؤ سبز دو دریا که خدای بی همتا، از تلاقی دو دریا (علی و فاطمه) پای حسن را به جهان گشود.

همچنان که خداوند هم در نغمه‌های عاشقانه‌اش در سوره الرحمن آیه ۲۲ می‌فرماید: مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ

دو دریای مختلف را در کنار هم قرار دادیم، زیرا آب شور و شیرین به هم تجاوز نمی‌کنند، و عدم تجاوز با عدل سازگاری بیشتری دارد.

بعد از آن می ‌فرماید: یخرج منهما اللؤؤ والمرجان آری... اگر عدالت بود و تجاوزگری نبود، زیبائی‌ها پدیدار می‌گردد.

امام صادق علیه‌السلام نیز در بیان این آیه می‌فرمایند: علی و فاطمه علیهماالسلام این دو دریای عمیقی هستند که هیچ یک بر دیگری تجاوز نمی‌کند و از این دو دریا، لؤلؤ و مرجانی چون حسن و حسین علیهماالسلام خارج می‌شود.

امام حسن مجتبی علیه‌السلام نه تنها در چهره، بلکه در خلق‌وخوی، آینه‌ی تمام نمای پیغمبر بود.

امام حسن مجتبی(ع) صلح را به عنوان بهترین حربه در مقابل معاویه به خاطر حفظ اسلام و مصالح عالی جامعه‌ی اسلامی تدبیر کردند.

از طرف دیگر معاویه برگه‌ی سفید امضایی را نزد امام فرستاد تا هر آنچه می‌خواهد در آن بنویسد؛ امام هم نهایت استفاده را از این موقعیت بردند و موضوعات مهم و استراتژیکی که منجر به خلع سلاح شدن معاویه می‌گردید را در آن درج کردند که مفاد بیاناتشان از این قرار بود:

    

اول اینکه: امام حسن علیه‌السلام حکومت و زمامداری را به معاویه واگذار کند، مشروط به آنکه معاویه طبق قرآن و روش پیامبر صلی الله علیه و آله رفتار کند.

دوم اینکه: بعد از معاویه، خلافت از آنِ حسن بن علی‌ علیه‌السلام خواهد بود و معاویه حق ندارد کسی را به جانشینی ایشان انتخاب کند.

سوم اینکه: بدعت ناسزاگویی و لعن به امیرالمؤمنین علیه‌السلام در حال نماز باید متوقف گردد و از علی علیه‌السلام جز به نیکی یاد نشود.

چهارم اینکه: بیت‌المال کوفه باید زیر نظر امام حسن علیه السلام مصرف شود.

پنجم اینکه: همه‌ی آحاد مردم، به خاطر فعالیت‌هایی که بر ضد حکومت معاویه داشته‌اند باید از آزارهای معاویه در امان بمانند.

ششم اینکه: اموالی که از بیت‌المال در دست شیعیان علی علیه‌السلام است از آنها پس گرفته نشود ومعاویه هم متعهد شود که تمام مواد صلح را دقیقا اجرا کند.

     

امام حسن مجتبی علیه‌السلام در میان آن همه فسق و فجور، یعنی جایی که هدف حرکت انسان به سمتی غیرالهی تغییر مسیر داد، در چنین شرایطی یک  مهندسی معکوس بسیار زیبا طراحی کردند و قهرمانانه‌ترین نرمش تاریخ، یعنی بهترین انتخاب را انجام دادند و در حقیقت صلح را پذیرفتند و در این راستا چه خون دلها خوردند، تا خونِ دین بجوشد.

با این همه مصائبی که بر سراسلام آمده، به‌راستی چقدر ما در زندگی‌های روزمره‌ی خود از منش و سیره‌ی این بزرگواران پیروی می‌کنیم؟

 به عنوان مثال در این اوضاع و شرایط سخت اعم از حضور دشمنان داخلی و خارجی چه وظیفه‌ای داریم؟ ملاک و معیارمان برای انتخابات ۱۴۰۰ چیست؟

صلح حماسیِ امام حسن مجتبی علیه‌السلام به ما درس عمل به تکلیف و تبعیت از وظیفه می‌دهد.

همان طور که رهبر انقلاب می فرمایند:

البته مردم باید تلاش کنند و دنبال اصلح بگردند.

ایشان ملاک و معیار اصلح بودن را اینگونه بیان می‌کنند:

     

۱. متدین بودن

۲. صداقت و صمیمیت با مردم و دلسوزی برای مردم

۳. طرفدار مستضعفین و ضعفا بودن، کسی که به این عرصه پا می‌گذارد بداند ضعف‌ها و نقص‌ها در کشور است باید رفعِ محرومیت کند.

۴. نماینده باید خدوم، با کفایت، و جوانگرا باشد و به جوانان ایمان داشته باشد.

۵. پیگیر مبارزه عملی با فساد باشد.

۶. دارای روحیه‌ی شجاعت باشد.

۷. داشتن قصد خدمت، به جای قصد تصاحب قدرت و ثروت.

پس ملاک برای انتخابمان باید براساس معیار حق باشد و زمانی که ملاک انتخابمان را حق قرار دهیم، دیگر از هیچ کسی کورکورانه و یا از روی چشم‌ و هم‌چشمی تبعیت نمی‌کنیم.

جان کلام اینکه اگر جامعه به سمت انتخاب درست واصلح حرکت نکند، نه تنها شخص اصلح به حکومت نمی‌رسد بلکه زمام امور از دست رهبر جامعه هم خارج می‌شود.

    

سلاله اخلاقی

لینک مطلب درخبرگزاری حوزه

 

زهرا ابراهیمی
۲۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۰:۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

یس

انتخاب در انتخابات

وقتی عمیق به مسئله‌ی انتخابات اندیشیده شود، شاید این سؤال ذهن انسان را به خود مشغول کند که اولین انتخاب مردم برای تعیین سرنوشت خود و جامعه در چه زمانی رقم خورده است؟

پیامبر اکرم -صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- در ابتدای ظهور اسلام دعوت خود را به صورت مخفیانه آغاز کردند. پس از گذشت چندین سال، خداوند دستور علنی سازی دعوت به اسلام را صادر نمود.

در این هنگام نبی مکرم اسلام -صلی‌الله علیه‌وآله‌وسلم‌- دعوت آشکارای خود را از خویشاوندان آغاز نمود.

آن حضرت مجلس مهمانی ترتیب دادند و در آن، خویشاوندان خود را به اسلام دعوت کردند و از آنان یاری طلبیدند. در آن جمع، تنها حضرت امیرالمؤمنین علی -علیه‌السلام- که نوجوانی بیش نبودند اعلان یاری کردند.

ایشان در زمان حیات پیامبر، یار و پشتیبان آن حضرت بودند. به گونه‌ای که آن زمان که دشمنان قصد جان پیامبر(ص) را در سر پروراندند، پیامبر از طریق وحی به نقشه‌ی شوم آنها، پی‌بردند و جریان را با امیرالمؤمنین(ع) در میان گذاشتند؛ آن حضرت، شجاعانه در بستر پیامبر خوابیدند و نقشه‌ی دشمنان را نقش بر آب کردند.

ایشان هم در زمان حیات پیامبر دوشادوش نبی‌اکرم -صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم‌- برای حفظ دین جانفشانی‌های فراوان داشتند و هم پس از رحلت آن حضرت، برای حفظ اسلام خون دلها خوردند و صدمات زیادی به جان خریدند.

پیامبر بارها در شرایط و زمان‌های فراوان با توصیفات مختلف، مردم را با فضائل و مناقب امیرالمؤمنین(ع) آشنا کردند؛ اما با این وجود، خداوند در آخرین سال عمر شریف پیامبر، به ایشان دستور داد تا جانشین خود را به مردم معرفی کند.

هر چند انتصاب جانشین پیامبر(ص) امری الهی است اما در همان مجلس مهمانی علنی که در ابتدای ظهور اسلام شکل گرفت، حجت بر خویشاوندانی که خود را محق جانشینی پیامبر می‌دانستند تمام بود.

پیامبر در حجة الوداع در غدیر خم، امیرالمؤمنین علیه السلام را به عنوان جانشین خود معرفی کردند؛ حتی ایشان تاکید فراوان داشتند تا حاضرین، غایبین را مطلع سازند؛ اما با این وجود پس از رحلت پیامبر، هنگامی که امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام مشغول انجام مراسم تدفین و خاکسپاری پیامبر بودند؛ عده‌ای فرصت را مغتنم شمرده، دور هم جمع شدند و ردای امامت را علی‌الظاهر از تن امیرالمؤمنین خلع و لباس غصبی خلافت را بر تن غاصب اول کردند. این اولین انتخاباتی بود که در تاریخ اسلام توسط شورا صورت گرفت.

آنان دانسته یا ندانسته انتخاب را با انتصاب یکسان دانستند و با این عمل جاهلانه‌ی خود بلائی بر سر اسلام و مسلمین آوردند که تا زمان کنونی هر چه ظلم و ستم بر مسلمین وارد می‌شود نشأت گرفته از خلط مبحث انتخاب با انتصاب است.

اینان حجت‌ خدا که وظیفه‌اش، هدایت مردم در مسیر دین الهی است، را رها کرده و دین را به دست جاهلانی که دین را با خرافه و بدعت به حاشیه بردند، سپردند.

این مردم دنیاپرست، سفارشات پیامبر مبنی بر محبت و اطاعت ذوی القربی را به فراموشی سپردند.

آنان حتی حدیث جابر که در آن پیامبر تک تک جانشینان خود را به اسم نام برده‌اند را نادیده گرفتند.

از جمله صدماتی که به اسلام وارد کردند، این بود که قرآن را برای هدایت انسان کافی دانستند و تمام احادیث و روایات را به آتش کشیدند تا سفره‌ی سفیران الهی را، یک جا در هم بپیچند.

بنابراین امیرالمؤمنین و امام مجتبی - علیه‌السلام- برای حفظ اسلام می‌بایست سکوت اختیار می‌کردند و به فرموده‌ی امیرالمؤمنین استخوان در گلو و خار در چشم، شاهد این قضایا باشند.

شاید بتوان گفت منحصر کردن انسان به بعد مادی و همچنین حسادت ورزی نسبت به جانشینان الهی، دشمنان را بر آن داشت تا حجج الهی را از صحنه خارج کنند.

بنابراین دست خود را به خون اولیاء الهی آلوده کردند اما اراده و مشیت الهی بر این تعلق گرفته است که دوازدهمین حجت‌اش، از گزند دشمنان دور بماند و حکومت هیچ طاغوتی را بر گردن خود ننهد و تا آماده شدن مردم برای حکومت عدل الهی در پرده‌ی غیبت باقی بماند و مردم از طریق نواب خاص و پس از آن، نواب عام هدایت شوند و بعد از آن، هدایت مردم در دست عالمان دینی که در رأس آنها ولی فقیه هست قرار گیرد.

با پیروزی انقلاب اسلامی، حکومت اسلامی در ابعاد مختلف نیاز به رأی و نظر مردم دارد؛ تا مردم افرادی لایق، شایسته، شجاع و آگاه به امور دین و دنیا را به عنوان شورای شهر، نماینده‌ی مجلس شورای اسلامی، نماینده خبرگان رهبری و انتخاب پست ریاست جمهوری انتخاب کنند تا کشور را در برابر تهاجمات داخلی و خارجی حفظ کرده و زمینه‌ی ظهور عدالت گستر جهان را فراهم کنند؛ لذا ضرورت دارد فردی پا در عرصه‌ی سیاست نهد که دغدغه‌ی دین داشته باشد و سیاست او عین دیانتش باشد؛ اما متاسفانه برخی افراد که قدم در مسیر سیاست می‌گذارند، هدف خلقت را به دست فراموشی سپرده‌اند؛ لذا شایسته است هر فردی بالاخص کسی که قصد خدمت به جامعه دارد، در درجه‌ی اول، خلوتی با خود و خدای خویش داشته باشد، ثانیاً، در اولین فرصت با مراجعه به علماء ربانی، مبانی اعتقادی خویش، از جمله مبدأ و معاد را بازنگری کند تا بنگرد، آیا عملکرد او با فلسفه‌ی دین سازگاری دارد یا خیر؟!

چه خوب است این خلوت با خالق و همچنین عرضه‌ی اعتقادات در ماه مبارک رمضان صورت پذیرد؛ چرا که این ماه پر برکت، فرصت مناسبی است تا اگر اعتقاداتمان نیاز به بازسازی دارد، اصلاح گردد؛ زیرا برخی از ما بجای اتکا به قدرت لایزال الهی و استفاده از موهباتی که خداوند به ما ارزانی داشته است، دست گدایی نزد دشمنان دراز کرده و از داشته‌های خود غفلت ورزیده‌ایم.

جان کلام اینکه اختیار بدان معناست که عقل با استمداد از شرع، گزینه‌ی اصلح را برگزیند.

در امر انتخابات ما می‌بایست کسی را انتخاب کنیم که دغدغه‌ی دین و دنیا، هر دو را با هم داشته باشد.

رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ

    

مرضیه رمضان قاسم

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۲۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۰:۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ی

 

 

هشت توصیه برای روزه داری کودکان

همانطور که می‌دانید در آموزه‌های اسلام بر دختران 9 و پسران 15 ساله تمام روزه گرفتن واجب است. در بسیاری از خانواده‌ها ممکن است فرزندان در این سن علاقه‌ای به روزه نداشته باشند و به بهانه‌های واهی بخواهند از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کنند، به راستی ما به عنوان والدین چه کنیم تا روزه‌داری برای فرزندانمان شیرین باشد؟

با دقت در آموزه‌های دین اسلام درمی‌یابیم که اسلام این دین کامل، هیچگاه نخواسته از دختران 9 ساله و یا پسرهای 15 ساله به یکباره مسلمانی کامل بسازد، بلکه احادیث بسیاری وجود دارند که سفارش دارد بر اینکه فرزندان را چندسالی قبل از بلوغ برای اعمال عبادی آماده کنید تا به وقت بلوغ دچار مشکل نگردند. و این موضوع فقط شامل روزه نیست بلکه حجاب، نماز و سایر اعمال عبادی را هم شامل می‌شود.

توصیه‌های زیر می‌تواند در ترغیب فرزندان به روزه، آن هم قبل از بلوغ موثر باشد:

1. همه‌ی اعضای خانواده باید سرسفره‌ی افطار و سحری حاضر شوند. چه روزه بگیرند چه نگیرند، اگر قانون خانه این باشد، فرزندان در این فضا برای روزه گرفتن بهتر آماده می‌شوند.

2. در حد توان فرزندان از آن‌ها بخواهند تا امساک را تمرین کنند؛ مثلا برخی فرزندان تا اذان ظهر قادرند امساک کنند برخی تا عصر، و برخی تا غروب.

در این شرایط والدین به محض مشاهده‌ی ضعف در فرزندان برای آن‌ها سفره‌ی افطار بچینند و بچه‌ها را ملزم کنند که بعد از رفع ضعف دوباره تا اذان مغرب چیزی نخورند.

3.  با مقوا طرح یک درخت، شبی پر ستاره، تنگ بزرگ ماهی یا گلدان گلی بکشند و روی دیوار نصب کنند و اسم فرزندان را در وسط گل یا شکم ماهی یا میوه‌های درختان و یا وسط ستاره‌های درخشان بنویسند و هر روزی که روزه گرفتند با علامت یا ستاره‌ای مشخص کنند.

4.  افطار و سحری را به سلیقه‌ی فرزندان و به بهترین شکل و حالت برای آن‌ها آماده کنند تا همیشه ذهنیتی خوب از ایام ماه مبارک داشته باشند.

5. اجازه ندهند دیگران با حرف‌های دلسرد کننده مثل اینکه تو هنوز کوچکی، ضعیفی برای چه روزه می‌گیری، خدا از تو چه توقعی دارد و آن‌ها را از ادامه‌ی روزه گرفتن دلسرد کنند.

6. والدین، ماه مبارک در خانه اخلاقی‌تر عمل کنند و فضای معنوی بیشتری ترتیب دهند تا فرزندان تغییر رفتار و بهتر شدن والدین را در این ماه حس کنند و در ذهن آن‌ها خاطره‌ی خوشی باقی بماند.

7. برای آن دست فرزندان که اصلا زیر بار روزه گرفتن نخواهند رفت، صبحانه و ناهار مفصل آماده نکنند و اجازه‌ی گرم کردن غذا را به ‌آن‌ها ندهند آن‌ها را ملزم کنند اگر روزه نمی‌گیرند باید احترام بقیه را نگه‌داشته و از غذای دم دستی استفاده کنند تا بقیه اذیت نشوند. چرا که شکستن حرمت ماه مبارک مقابل بقیه‌ی اعضا مخصوصا فرزندان دیگر کار درستی نیست.

و چه زیبا فرمود حضرت امام باقر علیه‌السلام در این حدیث گرانبها که:

ما کودکان خود را وقتى پنج ساله‌اند، به نماز امر مى‌کنیم؛ ولى شما کودکانتان را وقتى هفت ساله شدند، به نماز امر کنید. ما کودکان خود را وقتى هفت ساله‌اند، به روزه وامى‌داریم، به اندازه‌اى که توان دارند، چه تا نصف روز باشد یا بیشتر یا کمتر. وقتى تشنگى و گرسنگى بر آنان چیره شد، افطار مى‌کنند تا این که به روزه، عادت کنند و توان آن را بیابند؛ ولى شما کودکانتان را وقتى نُه ساله شدند،  به اندازه‌اى که توان دارند، به روزه امر کنید. و وقتى تشنگى بر آنان چیره شد افطار کنند. (محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ترجمة سیدجواد مصطفوی، ج 3،ح 1، ص 409)

زینب صالحی هاردنگی

لینک مطلب در ندای اصفهان

زهرا ابراهیمی
۲۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۰:۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

      

 

ی             

 

 

معنی نزول قرآن در شب قدر چیست؟

قرآن در شب قدر بر قلب مبارک پیامبر نازل شده است. البته منظور از نزول قرآن در شب قدر این نیست که جبرئیل از شب تا صبح تمام آیات و سور را برای پیامبر بخواند و پیامبر آنها را حفظ کند بلکه این نور قرآن است که پیامبر با قلب مبارک‌شان آن نور را ادراک می‌کنند و در قالب الفاظ منعکس می‌گردد تا فهم آن برای ما آسان شود.

مهم‌ترین ویژگی ماه مبارک رمضان نزول قرآن در این ماه است. خداوند در قرآن می‌فرمایدالَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًی لِلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَی وَالْفُرْقَان. (بقره، 185)

«ماهی که قرآن، برای راهنمایی مردم، و نشانه‌های هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل‌شده است.»

روح و قلب وجود مقدس پیامبر دارای مراتب است. یعنی یکی از مراتب روح پیامبر در حدی است که توان دریافت قرآن را یکجا دارد. پیامبر با مرتبه‌ای از قلب خویش حقیقت نورانی قرآن را درک می‌کنند. در این مرتبه حقیقتی که پیامبر از نور قرآن دریافت می‌کنند متفاوت با دریافتی است که ما داریم. حالا هرچقدر قلب انسان نورانی باشد به همان نسبت می‌تواند نورانیت قرآن را درک کند. چون قلب نبی مملو از نور الهی است پس حقیقت آن نور را به‌خوبی درک می‌کند.

شب قدر را ازاین‌جهت قدر نامیده‌اند که دارای شرافت و عظمت و قدر فراوانی است علاوه بر اینکه در این شب تقدیرات انسان تعیین می‌شود.

مهم‌ترین ویژگی این شب این است که انسان در این شب مورد بخشش الهی قرار می‌گیرد و فضا و بستر برای بخشیده شدن فراهم است گویا این شب بهانه‌ای است تا خداوند فقط ببخشد و عفو نماید.

یکی از نکات مهم در رابطه با موضوع نزول قرآن این است که ما تصور می‌کنیم قرآن از بالا به پایین نازل‌شده است. درواقع ما به دلیل پیش‌زمینه‌هایی که از مکان بالا و مکان پایین در محیط دنیایی داریم تصور می‌کنیم نازل شدن یعنی یک امری از جای بالاتر یا از فضای بالاتر یا مثلاً از آسمان که بالاتر است به مکان و فضای پایین‌تر بیاید. یعنی نسبت بالا و پایین را با همین نسبت‌های مادی موردسنجش قرار می‌دهیم. بعضی نیز این‌گونه شبهه ایجاد می‌کنند که قرآن وقتی در آن مکان بالایی بوده حالا که به دست ما رسیده اصلش دست ما نیست و به‌اصطلاح نسخه ی ضعیف شده‌اش را دریافت کرده‌ایم.

برای پاسخ به این شبهه باید دقت کنیم معنای بالا بودن و پایین بودن از نگاه معنوی متفاوت با امور مادیست. درواقع در امور معنوی ما یک علوّ و برتری را برای خداوند بلندمرتبه در نظر می‌گیریم و می‌گوییم خداوند به دلیل اینکه همه ی کمالات را به‌طور مطلق دارد در آن درجه ی بالایی قرار دارد نه لزوماً در مکان یا فضای بالا. بنابراین بالا و پایین از حیث معنوی یعنی درجه‌بندی بر اساس کمالات.

لذا وقتی وحی از جانب خداوند به پیامبر می‌رسد یعنی مرتبه‌ای نازل‌تر از آنچه نزد خدا بوده برای پیامبر تصور می‌کنیم. چون خداوند عالی‌ترین موجود است پس در بالاترین مرتبه است و حالا انسان در مرتبه‌ای پایین‌تر از آن عالم حقیقت قرآن در درک می‌کند.

 

زهرا ابراهیمی

 لینک مطلب در ندای اصفهان

 

 

زهرا ابراهیمی
۲۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۰:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر