گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

۳۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آزاده ابراهیمی» ثبت شده است

 

ش

 

 

این بار سیدالشهدا محک دیگری برای سنجش میزان شعور مدعیان محبتش آماده کرده است.

«آزاده ابراهیمی فخاری» در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان اصفهان درخصوص عرض ارادت و عزاداری سیدالشهدا در شرایطی شیوع ویروس کرونا گفت: در ماه  محرم که طنین دلنواز شور حسینی از در و دیوار عالم بیشتر و پر هیجان تر شنیده می‌شود، حساب کار افراد مغرض و معاند جداست اما این بار امام حسین(ع) محک دیگری برای سنجش میزان شعور مدعیان عشقش آماده کرده است.

استاد حوزه و پژوهشگر قرآنی با اشاره به اینکه بعضی از یک طرف بام می افتند و ویروس را در خیمه حسین بن علی(ع) تحت فرمان الهی و بی اثر و رعایت موازین بهداشتی را غیر ضروری میدانند اضافه کرد: برخی افراد خطر ویروس در مجالس عزا را می‌پذیرند ولی خوف ابتلاء به این بیماری را با احتمال خطر در دفاع مقدس و دفاع مدافعان حرم قیاس میکنند و یا این طور توجیه می¬کنند که چرا شمال بروند و در بازارها و پارتیها پرسه بزنند ولی وقتی به دین و مذهب می-رسیم کم بگذاریم یعنی دیواری کوتاهتر از حسین(ع) پیدا نکرده اید؟!!!

وی افزود: بعضی نیز از طرف دیگر بام می افتند و در فکر تعطیلی تمامی جلسات و هیات‌ها هستند با این استدلال که اگر آمار مبتلایان به کرونا افزایش پیدا کند، همه از چشم عزاداران حسین(ع) میبینند، پس در خانه بمانیم و برای هر کاری خواستیم خارج بشویم لکن به مجلس روضه نرویم.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه آنچه از پیشوایان مان آموختهایم این است که «خیر الأمور أوسطها»«بهترین هر چیز و هر کار، حدّ میانه آن است» اظهار داشت: نه عقل را کامل تعطیل کرده و بر ضریح زبان بزنیم و نه انداختن خود و جامعه در ورطه خطر را با دفاع رزمندگان و مدافعان حرم، قیاس مع الفارق نماییم.

وی متذکر شد: بیتوجهی به تمام برکاتی که از روضه امام حسین(ع) منشعب می‌شود و محروم کردن محبان اباعبدالله(ع) به طور مطلق، از آثاری که شرکت در اینگونه مجالس برای افراد و کل بشریت به همراه دارد بی معرفتی و کفران نعمتی است که عواقب آن دامنگیر همه خواهد شد، هر کس گذارش به اینگونه مجالس افتاده باشد به این امر اذعان دارد که لذت و آرامش و شور و شعفی که از طنین روضه حسین(ع) در جان انسان حاصل میشود، با هیچ چیز قابل مقایسه و معاوضه نیست.

این پژوهشگر قرآنی ادامه داد: اکسیری که بنا بر نظر متخصصین، در این روزهای پر تلاطم یکی از مهمترین راه‌های مقابله با ویروس کرونا است، دل آرام و روح رها شده از اضطراب است و نیاز کسی که به اینگونه مجالس خو کرده است بیشتر از نیاز به کسب و کار برای اقشار ضعیف جامعه نباشد، کمتر نیست. چرا که ما با روضه حسین(ع)نه تنها نفس تازه میکنیم؛ بلکه توان نفس کشیدن مییابیم واین طنین در ذره ذرهی سلول‌های افراد جامعه چه متوجه باشند و چه نباشند، همین اثر را دارد.

ابراهیمی خاطر نشان کرد:  اگر میخواهیم در دام تبلیغات دشمن نیفتیم و متعادلانه رفتار کنیم باید نه از رهبری جامعه جلوتر رفته و نه عقب بمانیم، امسال اگر تا جلوی در مجلس روضه رفتیم و رعایت موارد پزشکی را مشاهده نکردیم و برگشتیم عزادارحسینیم و اگر از وابستگی به هیأت و حسینیهی خاص و مداحی خاص، گذشتیم و خالصانه و بدون خودنمایی و ریا حتی به برگزاری مجلسی در خانواده با اهل و عیال خود قناعت کردیم و یا در فضای باز و با رعایت فاصله فیزیکی عشق خود را به مولایمان اثبات کردیم، عزادار واقعی سید و سالار شهیدان محسوب میشویم و در یک کلام اگر پشت سر رهبرمان حرکت کردیم و نه عقب ماندیم و نه جلوتر رفتیم، مفهوم ولایت و فلسفه عاشورا را درک کرده و در جرگه اصحاب آن بزرگوار درآمدهایم.

 

آزاده ابراهیمی فخاری

لینک مطلب در خبرگزاری شبستان

زهرا ابراهیمی
۱۱ مهر ۹۹ ، ۱۴:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ض

 

ضدعفونی کنیم!!

در این روزهای کرونایی بازار ضدعفونی و گندزدایی بدن، خانه و محیط بیرون داغ است.

همه به دنبال این هستیم که به هر نحوی شده این ویروس منحوس را از  زندگی خود دور کنیم تا خانه و جامعه ‌ای پاک و عاری از آلودگی داشته باشیم؛ اما در این میان، بد نیست سری هم به درون مان بزنیم.

انسان علاوه بر این جسم مادی، بُعد دیگری هم دارد که نیازمند توجه و رسیدگی بیشتری است. اگر قدری تأمل کنیم فریاد سلول‌های وجودمان را خواهیم شنید که زدودن عفونت گناه را ملتمسانه تمنا می‌کنند؛ اما این گندزدایی نه با مواد ضدعفونی و الکل، بلکه با اشک و انابه به درگاه الهی صورت می پذیرد.

توبه می خواهد توبه نصوح. این روزها و در این شرایطی که دنیا در چالشی بزرگ فرو رفته است، بیشتر از این که کوئید۱۹ را بشناسیم نیاز به شناخت نظام علت و معلولی جهان داریم. نباید از پاکسازی محیط زندگی خود و به کارگیری راهکارهای بهداشتی کارشناسانه، غافل باشیم؛ اما وجه تمایز ما با مادی گراها این است که علاوه بر توجه به علوم تجری و جهان مادی، معتقدیم که ورای این دنیا، جهانی ماوراء الطبیعه وجود دارد که امور این عالم را تدبیر می کند. عالمی که راهکار شناخت آن منحصر در تعمق و تفکر در تعالیم پیامبران وحی و سخنان عالمان به غیب است.

در نهج‌البلاغه مولایمان علی (علیه السلام) آمده است. «وَ ایْمُ اللَّهِ مَا کَانَ قَوْمٌ قَطُّ فِی غَضِّ نِعْمَةٍ مِنْ عَیْشٍ فَزَالَ عَنْهُمْ إِلَّا بِذُنُوبٍ اجْتَرَحُوهَا»(نهج البلاغه، خطبه ۱۷۸)

(به خدا سوگند، قومی که در فراخی نعمت و کامیابی بوده‌اند و نعمتشان رو به زوال نهاده، زوال نعمت را سببی جز ارتکاب گناهان نبوده است.)

 این طبیب و عالِم به عالَم معنا، در ادامه، راهکار برون رفت از بلاها و مصائب را این‌گونه برجان خسته ی مصیبت دیدگان متحیر و سرگردان، تزریق می‌کند.

«وَ لَوْ أَنَّ النَّاسَ حِینَ تَنْزِلُ بِهِمُ النِّقَمُ وَ تَزُولُ عَنْهُمُ النِّعَمُ فَزِعُوا إِلَی رَبِّهِمْ بِصِدْقٍ مِنْ نِیَّاتِهِمْ وَ وَلَهٍ مِنْ قُلُوبِهِمْ، لَرَدَّ عَلَیْهِمْ کُلَّ شَارِدٍ وَ أَصْلَحَ لَهُمْ کُلَّ فَاسِدٍ. »(همان)

 (مردم هنگامی که محنت و بلایی بر آنها فرود می آید و نعمتهایشان زوال می‌یابد، از روی صدق و صفای نیت و شیفتگی دل به درگاه خداوندی زاری کنند، خداوند نعمت رمیده را به آنان بازمی‌گرداند و کارهای تباهشان را به صلاح می آورد.)

ورود رهبر عظیم الشأن انقلاب، در خصوص نیازمندی مردم به برگزاری مراسم معنوی و بازگشایی اماکن مذهبی، علی الخصوص برای شرکت در مراسم احیای شب‌های قدر ریشه در اشراف آن مقتدای عارف بر این معارف والایی دارد که از ائمه معصومین (علیهم السلام) به ما رسیده است.

بنابراین اگر در پی یافتن راهی برای رفع بلا ها و مصائب از جهان هستیم در کنار تلاش علمی برای شناخت ماهیت و نحوه تاثیر گذاری و یافتن واکسن و پادزهر کرونا، در پی جلا دادن و ضد عفونی کردن نفس‌مان توسط گوهر اشک به درگاه الهی و توبه و اصلاح اشتباهاتمان در رابطه با خدا، انسان ها و طبیعت اطرافمان باشیم تا به یاری خدا زودتر به نتیجه مطلوب برسیم و جهان را برای آرمیدن درآغوش مدینه ی فاضله نبوی که به دستان مبارک سلاله پاک ایشان و بقیه الله در زمین تحقق خواهد یافت، رهنمون باشیم.

آزاده ابراهیمی فخاری

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۱۱ شهریور ۹۹ ، ۲۱:۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

س

 

سخنی با بدحجابان

از خواب بیدار شد. به ساعت نگاهی انداخت. تا شروع کلاس، زمان زیادی باقی نمانده بود. باید زودتر خودش را به دانشگاه می‌رساند. دست و صورتش را شست و به سمت جالباسی رفت.

وای چه بلایی سر لباسش آمده بود؟ دیروز که به خانه برگشت تمیز و مرتب بود؛ اما الان خاکی و چروک شده بود. یادش افتاد که مانتوی دیگرش هم بین لباس هایی است که باید شسته شود.

ناراحت و در مانده نزد مادر آمد و گفت: «مادر نمی دانی چه کسی این بلا را سر مانتوی من آورده است؟»

مادر نگاهی انداخت و با خونسردی گفت: «خب حالا مگر چه اتفاقی افتاده؟»

او که از بی اعتنایی مادر حسابی کلافه شده بود با عصبانیت گفت من باید تا نیم ساعت دیگر دانشگاه باشم؛ حالا چه کار کنم؟

دوباره مادر با آرامشی که داشت گفت: «خب زودتر بپوش؛ صبحانه را آماده کرده ام اگر قدری عجله کنی به موقع به کلاست می رسی.»

دیگر نمی دانست چه بگوید حسابی گیج شده بود. یعنی مادر از او می‌خواست با همین لباس سر کلاس حاضر شود.

خود را روی صندلی کنار میز انداخت و با چشمان حیرت زده به مادرش خیره شد.

«مادر حواستان هست چه می گویید؟ با همین لباس به دانشگاه بروم؟ دوستانم چه فکری درباره ی من می کنند؟ استاد چه می گوید؟...»

مادر جواب داد: «لباست چه اهمیتی دارد؟ مگر شخصیت تو به ظاهرت وابسته است. همین که در باطن به نظم و آراستگیت اهمیت می دهی کافی است. دیگران هم باید تو را با واقعیت درونیت بسنجند و ارزیابی کنند. »

تازه داشت یادش می آمد. گفت و گوی دیروز با مادرش. ساعت ها بحث می کرد و اصرار داشت که نیازی به داشتن حجاب نیست. ظاهر اهمیتی ندارد، باطنت پاک باشد. اصل، باطن انسان است که باید نجیب باشد؛ حالا ظاهر هر طور که باشد مهم نیست. دیگران هم نباید به خاطر نوع پوشش و ظاهر،   انسان را ارزیابی کنند.

... هر چقدر مادر با استدلال های مختلف می خواست نظرش را تغییر دهد، زیر بار نمی رفت تا این که میهمان ها از راه رسیدند و رشته ی بحث از هم گسسته شد.

همچنان به مادرش خیره شده بود و در افکارش غوطه ور بود تا اینکه با صدای خنده ی مادر به خود آمد. «چه شده دخترم؛ پس عجله کن کلاست دیر شد».

سپس مادر با مهربانی به او نگاهی کرد و گفت: «مانتویی که برای شستشو گذاشته بودی را شسته و اتو کرده ام. داخل کمد لباسهایت است. زودتر صبحانه ات را بخور و آماده شو.»

نمی دانست چه بگوید؟ راستی چرا او که معتقد بود ظاهر اهمیتی ندارد از تصور پوشیدن لباس خاکی و چروک در بین دوستانش این قدر بر آشفته شده بود؟ چرا حاضر نبود با ظاهری نامرتب وارد اجتماع شود.

مادر دستی بر شانه اش زد. بله دختر عزیزم ظاهر مهم است. در واقع وضعیت ظاهری تو گویای شخصیت باطنی توست. برای همین است که در قرآن کریم هرجا سخن از «ایمان» آمده در کنار آن بلافاصله «عمل نیک» نیز آمده است. «وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فیها خالِدُونَ» «و کسانی که ایمان آوردند و کردند کارهای شایسته ایشانند باشندگان بهشت ایشان در آنجا جاویداند» (البقرة/۸)

هر چیزی علامتی دارد و علامت اهمیت به آراستگی، داشتن ظاهری منظم و مرتب است و علامت داشتن دل پاک، عمل و رفتار پاک و زیبا است و گرنه باطن انسان ها قابل ارزیابی نیست.

دل پاک، درون انسان است که تنها با نشانه‌ها و علامت‌های ظاهری می‌توان آن را ارزیابی کرد. گاهی این نشانه ها در صورت انسان است مانند وقتی که از شنیدن خبر موفقیت شخصی خشمگین شده و حسادت می‌ورزی یا خشنود شده و ابراز رضایت می کنی. بعضی دیگر از این علامت‌ها در کارهای شخص مشخص می‌شود مانند اینکه به دیگران کمک می کند یا نماز می خواند. بعضی دیگر هم در نوع پوشش است مانند اینکه خود را شبیه مؤمنین می آراید و یا شبیه افراد بی ایمان. در هر حال ظاهر خیلی مهم است و به همین دلیل ما مقدار زیادی از وقت و مالمان را برایش هزینه می کنیم.

  

آزاده ابراهیمی فخاری

لینک مطلب درخبرگزاری حوزه

 

زهرا ابراهیمی
۱۷ مرداد ۹۹ ، ۱۴:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

غ

 

غفلت ممنوع

معمولا وقتی دخترمان با خواهرش یا با خاله و دختر خاله اش به گردش و تفریح می رود و یا با آنها در خانه تنها می‌ماند، خیالمان راحت است و نگران نیستیم.

همین طور وقتی پسرمان با دوستان مدرسه و دانشگاه یا پسر عمو و پسر خاله بیش از اندازه معاشرت می کند حساسیت به خرج نمی دهیم؛ چراکه همجنس هستند؛ اما خیلی وقت‌ها از همان جا که فکرش را نمی کنیم ضربه می خوریم.

مسلما نمی‌توانیم فرزندانمان را در خانه زندانی کنیم و از روابط اجتماعی محروم گردانیم. نمی توانیم همیشه و همه جا در کنار دلبندانمان باشیم و آنها را کنترل کنیم،   ولی باید همه ی جوانب را در نظر بگیریم و از هیچ احتمالی غافل نشویم.

با فرزندانمان دوست باشیم و آنها را غیر مستقیم با خطرات اطرافشان آشنا کنیم.

نسبت به هیچ کس حتی نزدیکترین خویشاوندانمان اعتماد صد در صد نداشته باشیم. حتی معاشرت بیش از حد دایی و عمو با پسرمان باید برایمان حساسیت برانگیز باشد؛ تا زمانی که اطمینان حاصل کنیم خطری حریم خانواده ی ما را تهدید نمی کند.

 به تجربه ثابت شده است که افراط در روابط جنس موافق هم ممکن است عواقب جبران ناپذیری را به همراه داشته باشد.

در حدیثی امام علی علیه السلام می فرماید:

رختخواب بچّه های شش ساله باید از هم جدا باشد. (کتاب من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۳۶؛ وسائل الشیعة، ج ۲۰، ص ۲۳۱)

حضرت در این روایت تنها کنار هم خوابیدن خواهر و برادر بالای شش سال را نهی نمی کند؛ بلکه فرزند را به طور مطلق بیان می کند، حتی دو خواهر و دو برادر هم نباید در رختخواب طوری قرار بگیرند که احتمال انحراف را به همراه داشته باشند.

در سن نوجوانی شرایط به شکل دیگری رقم می خورد. نوجوان به دوستان خود به شکل افراطی اهمیت می دهد. این  زمان پدر و مادر در نقشی جدید ظاهر می شوند؛ لذا والدین باید ضمن احترام به علاقه ی فرزندانشان، بر عدم گرایش او به جنس مخالف حتی در فضای غیر حقیقی نیز توجه نمایند.

علاوه بر این در امر دوستیابی او نظارت غیر مستقیم داشته باشند؛ چراکه نوجوان ممکن است به لحاظ بی تجربگی، در انتخاب دوست خوب دچار مشکل شود.

رفیق ناشایست می تواند شخصیت او را به انحراف کشانده و با گفته ها و کردارهای جنسی خود، وی را از راه راست به بیراهه بکشاند؛ لذا می توان روابط خانوادگی با دوستان فرزندانمان برقرار کنیم و علاوه بر ایجاد شناخت بیشتر درباره شخصیت کسی که با نوجوان ما معاشرت دارد؛ با کمک یکدیگر بر رفتار آن ها نظارت نامحسوس داشته باشیم.

از روش‌های غیرمستقیم کنترل روابط جنسی در فرزندان، آموزش احکام به نوجوانان است. آشنایی با احکام دینی و انتظاراتی که خدا و اولیای الهی از او دارند، باعث می‌شود که شخصیتی متعهد و علاقه‌مند به راهنمایی‌ها و قوانین خداوند بیابد و از مسیر هدایت فطری و الهی منحرف نگردد و به انجام رفتارهای نابهنجار روی نیاورده، نسبت به آنها حیا نموده و حساسیت نشان دهد.

حضرت پیامبر(ص) به بعضی از کودکان نگاه کردند، رفتار آن‌ها حکایت از عدم آشنایی به آداب و احکام دینی بود. ایشان برای توجه دادن اولیاء کودکان فرمودند: وای بر فرزندان آخر الزمان از دست پدرانشان، یکی از اصحاب گفت: ای رسول خدا  از دست پدران مشرکشان؟ فرمودند: نه، بلکه از دست پدران مؤمنشان که هیچ چیز از فرائض و احکام الهی را به آن‌ها نمی‌آموزند و حتی ممکن است اگر کودکان خود یاد بگیرند، والدین مانع آن‌ها شوند.

این اولیاء به اندک کارهای دنیوی از ناحیه کودکان، به آن راضی می‌شوند و هیچ توجهی به اخلاق و معنویت آن‌ها نمی‌کنند. من از این‌ها بیزارم و آن‌ها از من بیزار». (جامع الاخبار، ج۱۰۲؛ مستدرک الوسائل: ۱۵ /۱۶۴، ص ۱۷۸۷۱)

 

آزاده ابراهیمی فخاری

لینک مطلب درخبرگزاری حوزه

 

 

زهرا ابراهیمی
۱۷ مرداد ۹۹ ، ۱۳:۵۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

س

 

سرطان روح

یکی از مخاطبان  خبرگزاری حوزه  در خصوص اهمیت نماز و اطعام قشر ضعیف جامعه آورده است :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

أرَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ فَذَلِکَ الَّذِی یَدُعُّ الْیَتِیمَ وَلَا یَحُضُّ عَلَی طَعَامِ الْمِسْکِینِ فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ  الَّذِینَ هُمْ یُرَاءُونَ وَیَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ (سوره مبارکه ماعون ۱-۷)

مکذبان دین را دیده ای؟ منظور از مکذب دین کیست؟ کسی که نماز نمی خواند؟ کسی که خدا را قبول ندارد؟.... خیر، مکذب دین را به وسیله ی اعمالش باید شناخت، چراکه دسترسی به اعماق روح و نیت انسان ها برای افراد عادی به راحتی ممکن نیست؛ اما اعمال آدمی محک خوبی برای شناخت است.

او کسی است که یتیم را از پیش خود می راند. برای تهیه ی طعام مسکین تلاش نمی کند که هیچ؛ دیگران را هم از این کار منع می کند.

وای بر او با این نمازش. همان نماز اول وقتش. همان نمازی که در صف اول جماعت می خواند؛ چراکه او در نمازش سهل انگار است و در واقع ریا می کند؛ یعنی نمازش هم نماز حقیقی نیست.

نمازی که او را متخلق به اخلاق الهی نکند ارزش ندارد. او بیمار است و در تدارک درمان هم نیست. حتی شاید از بیماریش اطلاع هم نداشته باشد. او در جهل مرکب گرفتار است. اما آیا می خواهی مرضش را ریشه یابی کنیم تا هم علتش را بدانیم و هم درمانش را؟

بیماریش از ابتدا بدین شدت نبود؛ اما درمانش نکرد و مانند سرطان رشد نمود و اکنون تمام وجودش را گرفته است. حالا دیگر درمانش بسان معجزه است که از دست هر کسی ساخته نیست.

ابتدا با منع ماعون شروع شد؟

یعنی امتناع از ناچیزترین خوبی در حق دیگران؛ ماعون را اهل لغت باران، آب، نیکی، زکات، فرمانبرداری، آنچه از اسباب و اثاث خانه که می شود آنرا بعاریت داد مانند تیشه و دیگ و قابلمه و جز آن، تعداد محدودی از کاغذ که معمولا پانصد برگ باشد؛ گفته اند. او حتی چنین خیر کوچکی را از هم نوع خود دریغ می کرد. این بیماری رفته رفته در او رشد کرد تا به این مرحله رسید. حالا او با وجود دارا بودن همه ی نشانه های ظاهری دین، مکذب دین است. سرطانش تا آنجا رشد کرده که مستحق ویل خداوند رحیم است. چرا که دین یک مجموعه ی به هم پیوسته است. نمازش از اطعام مسکین و رسیدگی به محرومین جدا نیست.

این مضامین یک سوره ی کوچک از جانب پروردگار می باشد که برای رستگاری دنیا و آخرتمان فرستاده است.

آری  بیماری در روح هم،   مانند جسم رفته رفته پیش می رود وباید از همان ابتدا جلوی پیشرفت آن را گرفت والا تبدیل به سرطان شده دل را می میراند.

ای کاش همه ی ما معتقدان به دین اسلام به آیاتی که می خوانیم عمل می کردیم واز ابتدا،   از کوچکترین خوبی که از دستمان بر می آید که با توجه به مضامین این سوره به طور حتم به نفع خودمان هم هست، در حق یکدیگر کوتاهی نمی کردیم.

اما هنوز هم دیر نشده؛ آفریدگار مهربان ما، راه درمان بیماری های روح را توسط پیامرسان امینش برایمان فرستاده است.

باید از خیر کوچک شروع کرد. اکنون که روح، ظرفیت بخشش های عظیم را ندارد از خیرهای کوچک نسبت به دیگران شروع کنیم. حتی یک لبخند، یک سلام با محبت... بعد به لطف خدا و به مرور زمان سعه ی وجودی می یابیم و آنگاه می توانیم دوز داروی گذشت را برای خویش بالاتر ببریم؛ شاید حتی به مرحله ای برسیم که جانمان را چون شهدا در راه محبوب خالصانه و مشتاقانه نثار نماییم. ان شاءالله

برگرفته از تفسیر نور و کتاب تدبر در قرآن کریم

 

آزاده ابراهیمی فخاری

لینک مطلب درخبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۱۹ تیر ۹۹ ، ۱۶:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر