گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

۱۲۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زهرا ابراهیمی» ثبت شده است

ی

صداقت در سیاست

در نگاه دین آنچه در تمام ابعاد زندگی انسان اصالت دارد اخلاق است. اعتقاد به اخلاق تا جایی پیش می‌رود که حتی سیاست نیز باید با اخلاق گره بخورد و الا ممکن است سیاستمداران در دام بی اخلاقی گرفتار آیند.

در میان مصادیق اخلاقی آنچه بیش از سایر مصادیق در رفتار سیاستمداران نمود و اثر عینی دارد موضوع صداقت است.

صداقت اگر باشد و بماند، سیاست مسیری درست را طی خواهد کرد و اگر نباشد یا در میانه راه از دست برود، به همان نسبت جامعه به انحراف کشیده خواهد شد.

یکی از مهمترین نکاتی که به واسطهٔ آن صداقت در سیاست تأمین می‌شود اصلاح درونی شخص سیاستمدار است. در واقع اگر اهل سیاست به اصلاح و تهذیب خویش اهتمام ورزیده باشند صادق خواهند بود و الا اگر اصلاح درونی نداشته باشند به راحتی از صداقت فاصله می‌گیرند و هر بار بهانه‌ها و توجیهاتی را برای عدم صداقت‌شان ذکر می‌کنند.

اگرچه همواره صداقت را به معنی راستگویی می دانیم اما صداقت معنایی فراتر از آن دارد. گسترهٔ معنای صداقت تا حدی گسترده است که حتی در فرهنگ قرآنی، صادق در برابر منافق و کافر هم ذکر شده است. مخصوصاً در فضای سیاسی، فریب و خیانت نیز نقطهٔ مقابل صداقت قرار می‌گیرد و لازمهٔ صاد ق بودن دوری از خدعه و نیرنگ و خیانت است. اهل سیاست باید جامعه را همچون امانتی در دست خویش تصور نمایند و هرگز و تحت هیچ شرایطی اجازهٔ خیانت در این امانت را به خود ندهند.

از دیگر نشانه‌های صداقت این است که هر کس خود را آنگونه که هست به مردم بنمایاند و نه آنگونه که دلش می خواهد باشد.

علاوه بر این اعتراف به اشتباه از دیگر نشانه‌های اهل صداقت است. وقتی سیاستمداری اشتباه کرد و به اشتباهش اعتراف نمود یعنی اهل صداقت است و الا اگر به جای پذیرش اشتباه به دنبال مقصری برای خطایش بگردد کار را تا جایی ادامه خواهد داد که برای اثبات تلاش خویش به نفی ایثار دیگران می‌پردازد. در واقع یکی از مکانیزم های دفاعی افراد ضعیف النفس این است که برای خطایشان به دنبال عوامل و دلایل واهی می‌گردند.

فرعون درون انسان نه اجازه می‌دهد آدم خطایش را بپذیرد و نه می‌گذارد به خطا اعتراف کند اتفاقاً بر عکس توجیهاتی را برای خطایش ذکر می‌کند و اینگونه حاکمیت خویش را بر سرزمین مصر درونی انسان تثبیت می‌نماید.

نمونهٔ بارز این صداقت را چندی پیش در کلام رهبری دیدیم. ایشان آماری ر ا در رابطه با رتبهٔ اقتصادی ایران در جهان بیان کردند و بعد از اینکه متوجه شدند آمار نادرست بوده در سخنرانی‌های بعدی خود به این مساله اشاره کردند که آن آمار برای چند سال قبل بوده و نه برای سال‌های اخیر.

وقتی رهبر یک انقلاب با همین صراحت و شجاعت به‌اشتباه خود اعتراف نمایند این رفتار می‌تواند درس بزرگی باشد برای افراد زیرمجموعه که از بیان اشتباهات و خطاهای خویش طفره نروند. رهبر عزیزمان بارها از تقوای سیاسی یاد کرده‌اند و سیاستمداران را به برخورد صادقانه و دلسوزانه با مسائل دعوت می‌کنند.

یکی از جنبه‌های دیگر صداقت این است که اگر کسی توان انجام کاری را در عرصهٔ سیاست ندارد به‌راحتی اعلام کند که نمی‌تواند و با عذرخواهی، از آن مقام و منصب کناره‌گیری کند؛ اما متأسفانه از مهم‌ترین معضلات امروزه در جامعهٔ سیاسی ما این است که هیچ‌کس از کارش و مسئولیتش کناره‌گیری نمی‌کند اگرچه بداند به‌خوبی از پسش برنمی‌آید. حتی اگر از یک مسئولیت کنار رود بلافاصله میز دیگری را تصاحب می‌کند دقیقاً مثل قانون پایستگی انرژی که می‌گوید انرژی از بین نمی‌رود بلکه از شکلی به شکل دیگر درمی‌آید.

در نگاه اسلام نه میدان به‌تنهایی اصالت دارد و نه دیپلماسی به شکل واحد؛ بلکه آنچه میدان یا دیپلماسی را اصیل می‌کند اعتقادی است که در پس آن نهفته است. اگر از میدان دفاع می‌کنیم به‌واسطهٔ اعتقادی است که در رگ‌های میدان ساری و جاری است.

در شرایط کنونی با دولتی مواجه هستیم که به‌ظاهر برای رفع جنگ و تحریم‌ها در تلهٔ برجام افتاد و حالا بعد از گذشت این مدت طولانی به‌جای پذیرش مسئولیتش تقصیرها را بر گردن دیگری می‌اندازد.

زیر سؤال بردن میدان نه‌تنها زیر سؤال بردن حاج قاسم است بلکه زیر سؤال بردن هزاران شهیدی است که با خون خویش درخت این انقلاب را آبیاری کردند.

میدان، همان نوجوان سیزده‌ساله است که امام امت او را رهبر جامعه خواند.

میدان، همان شهیدانی هستند که برای پایین آوردن جنازهٔ یک دختر ایرانی مثل برگ‌های یک درخت بر زمین افتادند.

میدان، شهدای مدافع حرم‌اند.

میدان برای اثبات خویش به دیپلماسی فریب چنگ نمی‌زند بلکه ابزار میدان، خونی است که می‌دهد در راه معبود تا بر اعتقادش استوار باشد؛ اگرچه به‌ظاهر میدان تحریف می‌شود اما حقیقتاً خون در تاریخ گواهی خواهد داد و رد خون را نمی‌توان از تاریخ پاک کرد.

آنکه به دیپلماسی جهت می‌دهد میدان است اما نه جهتی که برخی می‌پسندند بلکه میدان برای دیپلماسی‌اش نیز قانون دارد. میدان منصف است و دیپلماسی را تخریب نمی‌کند.

یکی دیگر از جنبه‌های صداقت، صراحت است. پنهان گویی از صداقت می‌کاهد؛ البته که موضوع تقیه موردبحث ما نیست و اینجا نیز موضوعیتی ندارد. تنها چیزی که در اتفاقات اخیر واضح است این است که آقای ظریف برای تطهیر خویش خود را مسلوب الاراده تصور می‌کند و با مقصرانگاری تمام تقصیرها را یکجا به گردن گفتمان مقاومت می‌اندازد. حالا فرض را بر این می‌گذاریم که همه‌ی تقصیرها بر عهده‌ میدان است و دیپلماسی، خود را فدای میدان نمود! حال سؤال اینجاست که چرا شخصی که اراده‌ای از خود ندارد سال‌ها تسلیم این گفتمان بوده و همچنان در مسند خویش باقی‌مانده است؟ اگر قرار بر این است که مؤمن اهل سازش نباشد چرا او خود را همچون پر کاهی در دستان باد سپرده و سالها سکوت کرده است؟

زهرا ابراهیمی

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

 

زهرا ابراهیمی
۰۷ خرداد ۰۰ ، ۱۸:۵۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

ی

 

 

تحولات اساسی، با خودسازی و تهذیب نفس امکان پذیر می شود/ تحول مثبت، نیازمند یک مدل مطلوب است

هر بار که رهبر انقلاب به مناسبتی سخنرانی می کنند نکاتی را متذکر می شوند که حقیقتا توجه و تمرکز بر آن نکات می تواند پاسخگوی دغدغه های امروزه جامعه باشد.

موضوع ایجاد تحول در زوایای مختلف و ابعاد متفاوت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی که رهبر معظم انقلاب هم بر آن تاکید دارند، نیازمند پیش زمینه است. تحول فردی و اخلاقی هر فرد می تواند زمینه ساز تحولات اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی باشد.اگر هر فردی خود را به مطالعه، خودسازی و محاسبه نفس مکلف بداند می تواند متحول شده و در نتیجه تحولات گسترده تر را رقم بزند.

بخشی از تحولات بنیادین مربوط به تصمیم‌گیری و قانون‌گذاری و اجرای آن در سطح کلان کشور است اما شاید بتوان گفت بخش مهم تر این تحولات، تحولات فردی است.

یکی از لوازمات ایجاد تحول، خلق احساس مسئولیت است. دغدغه مند بودن و بی تفاوت نبودن نسبت به آنچه پیرامون ما رخ می دهد نقطه عطفی در پرورش حس مسئولیت می تواند باشد.

برخی از افراد فکر می کنند اگر در وقایع و اتفاقات مهم اجتماعی و سیاسی واکنش نشان دهند اهل مسئولیت هستند، بنابراین برای تجلی حس مسئولیت پذیری خویش، به انتظار وقایع می نشینند تا از صف اظهارنظر کنندگان عقب نمانند.این در حالیست که تلاش برای حل مشکلات فردی، خانوادگی و اجتماعی نیازمند اتفاق و واقعه نیست بلکه هرآنچه هر روزه در متن زندگی و پیرامون افراد رقم می خورد می تواند سوژه ای برای واکنش نشان دادن مثبت یا منفی باشد و از این طریق احساس مسئولیت پذیری انسان اقناع گردد.

تحولات اساسی، با خودسازی و تهذیب نفس امکان پذیر می شود

تحولات اساسی قبل از اینکه بخواهد با بخشنامه ها و دستورالعمل ها شکل بگیرد، از طریق خودسازی و تهذیب نفس امکان پذیر خواهد بود.

تحولات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی در هر جامعه تحت تاثیر تحولات فرهنگی آن جامعه قرار می‌گیرد و ریشه تحولات فرهنگی، تحول در ارزش ها و باورها است.

متاسفانه در کشور ما به جای اینکه تحولات سیاسی تحت تاثیر تحولات صحیح فرهنگی قرار گیرند، بالعکس این تحولات فرهنگی هستند، که تحت تاثیر امور سیاسی قرار گرفته و از مسیر صحیح خارج می شوند.

البته باید به این نکته نیز توجه کرد که صِرف متحول شدن، ممدوح نیست، بلکه باید دید جهت تحول به چه سمتی است. تحولات ممکن است خوب یا بد باشند.
برخی از افراد بر این باور هستند که آنچه در چهارچوب تحولات اجتماعی رخ می دهد تحولاتی جبری است و خوب یا بد، ما توان مقابله با آن ها را نداریم؛ در حالی که در دیدگاه اسلام اولا اصل تحول در جهت مثبت و منطبق بر فطرت، اصلی پذیرفته شده است و ثانیا انسان از طریق اراده و عوامل اختیاری قادر خواهد بود به تحولات اجتماعی رنگ دینی ببخشد.اگر چه وظیفه نخبگان و افراد تاثیرگذار در این میان بیشتر است اما هریک از ما به نوبه خود وظیفه داریم تا از طریق تحولات درونی و فردی در وجود خویش، زمینه تحولات صحیح اجتماعی را فراهم کنیم.

همه افراد برای متحول شدن و همه جوامع نیز برای رسیدن به تحول مثبت، نیازمند یک مدل مطلوب هستند تا از طریق آن بتوانند قدم در مسیر تحول بگذارند.

مدل مطلوب ارائه شده تحول در آموزه های اسلام چه در بعد فردی و چه در بعد اجتماعی منطبق بر فطرت انسان است و چون فطرت در انسان ها امری مشترک است، در نگاه دین آن دسته از تحولات پذیرفتنی است که مبتنی برهمان اصل اولیه یعنی فطرت باشد. به همین دلیل ما قائلیم انسان های پیش از مدرنیته، انسان های دوران مدرن و آن ها که متعلق به پست مدرن هستند همه و همه از ماهیتی یکسان به نام فطرت برخور دارند، که تحولاتشان نیز باید در جهت فطرت انجام گیرد.

نکته آخر اینکه تحول لزوما به معنای تجدد و نوخواهی نیست.برخی بر این تصورند که تحول یعنی پذیرش هر آنچه نو و تازه است، در حالی که تحول دینی یعنی همسو شدن با خواسته های فطرت نه صِرف هماهنگ شدن با هر آنچه نوپدید است.

 

زهرا ابراهیمی

لینک مطلب در صاحب نیوز

زهرا ابراهیمی
۰۷ خرداد ۰۰ ، ۱۸:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

س

 

بانوی مجاهد

در نگاه آموزه‌های اسلام زن به‌عنوان نیمی از پیکرهٔ یک اجتماع جایگاه خاص و اثرگذاری دارد؛ به همین دلیل حضور زن در اجتماع و انجام فعالیت‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی برای زنان به‌شرط رعایت ضوابط و شرایط شرعی امری مجاز و گاه ضروری تلقی می‌گردد.

در این دیدگاه زن و مرد همواره در مسیر جهاد و مجاهده قرار دارند و باید در هر جایگاه و مقام و منصبی که هستند اهل جهاد و تلاش باشند. اگرچه برخی به‌محض شنیدن نام جهاد ذهنشان معطوف به جهاد نظامی می‌شود؛ اما از نظر دین، انواع جهاد فرهنگی، سیاسی و اقتصادی قابل‌تعریف است.

حضرت خدیجه بزرگ بانویی بودند که تداوم حیات اسلام درگرو جهاد ایشان آن‌هم از نوع اقتصادی بود.

در رابطه با حضرت خدیجه(س) حرف‌ها، بسیار شنیده‌ایم و دانستنی‌ها، بسیار خوانده‌ایم اما یکی از ویژگی‌های مهم شخصیت ایشان که کمتر موردتوجه قرارگرفته است بی‌توجهی ایشان به دنیاست.

گاهی انسان مالی ندارد و شرایط به دست آوردن مال و ثروت برای او سخت و دشوار است؛ به همین دلیل به سمت بی‌رغبتی به دنیا می‌رود و گرایشش به مادیات کم می‌شود؛ در واقع چون دارایی ندارد میلش را هم محدود و تسلیم این نداشتن می‌کند.

عدم رغبت به دنیا در این شرایط امر ارزشمندی نیست؛ مثل کسی که شرایط گناه برایش وجود ندارد و گناه نمی‌کند چنین کسی طبیعتاً نباید توهم تقوا داشته باشد.

حضرت خدیجه(س) با وجود داشتن مال و ثروت و توان غرق شدن در امور مادی، بی‌رغبت به دنیا و از وسوسه‌های تجملات در امان بودند و این مسئله از ویژگی‌های خاص شخصیت ایشان است.

گاهی انسان مالش را در مسیری خرج می‌کند و می‌داند که عوض آن برایش بر خواهد گشت. حضرت خدیجه(س) اهل تجارت بودند و از همهٔ ابعاد تجارت و جزئیات آن مطلع بودند یعنی اگر می‌خواستند با چرتکه و حساب ‌وکتاب‌های مادی به خرج اموالشان در مسیر اسلام بپردازند، طبیعتاً بیش از هر شخص دیگری نسبت به سود و زیان مادی این امر آگاه بودند با توجه به اینکه ربا هم در دوران جاهلیت نوعی پیمان اقتصادی رسمی میان مردم بود؛ اما آنچه از تاریخ می‌خوانیم این است که همهٔ اموال ایشان خرج اسلام می‌شود و ایشان بدون چرتکه انداختن و بررسی‌های مادی باکمال میل اموالشان را درراه اسلام خرج می‌کنند.

علاوه بر این ایشان به دلیل موقعیت عالی که داشتند خواستگاران زیادی هم برایشان وجود داشت؛ اما اظهار علاقهٔ ایشان به پیامبر(ص) پرده از شخصیت بزرگ ایشان برمی‌دارد.

کسی که هم مال دارد و هم موقعیت، اما گویا دنبال چیزی دیگری است که تمام این امور دنیایی را دور بزند و روح او را غنی سازد.

مسلمانان در شعب ابی‌طالب محصور می‌شوند و آنچه بیش از همه در آن شرایط سخت می‌تواند به داد آن‌ها برسد ثروت حضرت خدیجه است. ایشان سخاوتمندانه همه دارایی‌اش را در اختیار مسلمانان قرار می‌دهد.

خداوند در قرآن می‌فرماید: وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَیٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ ۚ وَ رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقَیٰ (۱) و هرگز چشمان خود را به نعمتهای مادّی، که به گروه‌هایی از آنان داده‌ایم، میفکن! اینها شکوفه‌های زندگی دنیاست؛ تا آنان را در آن بیازماییم؛ و روزی پروردگارت بهتر و پایدارتر است!

«توجه به آخرت» و «پرهیز از دل‌باختگی در برابر دنیا» اعتقادی عمیق می‌خواهد و الا انسان نمی‌تواند به‌راحتی از ثروتش بگذرد و این اعتقاد عمیق، بخشی جدانشدنی از وجود حضرت خدیجه سلام‌الله علیها بود چراکه رزقی که نزد خداست را بر رزق‌های مادی ترجیح داد و تمام ثروت، امکانات اقتصادی و هستی خویش را درراه رضای حق بخشید و اینگونه مجاهد فی‌سبیل‌الله شد.

انفاق کردن یک بخش از جهاد اقتصادی است و بخش دیگر آن حفظ این انفاق است؛ بدین معنا که انسان بخشش خود را خالصانه درراه خدا تقدیم کند.

منت گذاشتن آن روی سکهٔ انفاق غیر الهی است و حضرت خدیجه سلام‌الله علیها از این آفت در امان بودند و هرگز به خاطر بخشیدن تمام هستی خویش هیچ منتی بر سر پیامبر نگذاشتند.

کسانی که اهل منت‌اند هنوز دل کندن واقعی از مال دنیا را یاد نگرفته‌اند به همین دلیل می‌بخشند و بعد از بخشش دچار منت گذاشتن می‌شوند گویا از بخشش خویش پشیمان‌اند. اما حضرت خدیجه با توجه به ویژگی عدم رغبت به دنیا از این آسیب روحی هم در امان بودند و خالصانه مال خود را بخشیدند.

حضرت خدیجه فقط یک بانوی سرمایه‌دار نبود چراکه در زمان پیامبر ثروتمندان زیادی اطراف پیامبر وجود داشتند بلکه ایشان یک انسان ثروتمند بی‌رغبت به دنیا بود و بخشش او نه از سر ترس و نه از روی اجبار و اکراه بلکه به دلیل عقیده‌ای راسخ بود و به‌راستی می‌توان حضرت خدیجه(س) را مصداق این آیهٔ قرآن دانست:

ذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ لَا یُتْبِعُونَ مَا أَنْفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًی ۙ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ (۲)

کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می‌کنند، سپس به دنبال انفاقی که کرده‌اند، منت نمی‌گذارند و آزاری نمی‌رسانند، پاداش آنها نزد پروردگارشان (محفوظ) است؛ و نه ترسی دارند، و نه غمگین می‌شوند.

    

پی‌نوشت‌ها:

۱.سوره طه، آیه ۱۳۱.

۲.سوره بقره، آیه ۲۶۲.

 زهرا ابراهیمی    

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

     

زهرا ابراهیمی
۲۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۰:۵۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

      

 

ی             

 

 

معنی نزول قرآن در شب قدر چیست؟

قرآن در شب قدر بر قلب مبارک پیامبر نازل شده است. البته منظور از نزول قرآن در شب قدر این نیست که جبرئیل از شب تا صبح تمام آیات و سور را برای پیامبر بخواند و پیامبر آنها را حفظ کند بلکه این نور قرآن است که پیامبر با قلب مبارک‌شان آن نور را ادراک می‌کنند و در قالب الفاظ منعکس می‌گردد تا فهم آن برای ما آسان شود.

مهم‌ترین ویژگی ماه مبارک رمضان نزول قرآن در این ماه است. خداوند در قرآن می‌فرمایدالَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًی لِلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَی وَالْفُرْقَان. (بقره، 185)

«ماهی که قرآن، برای راهنمایی مردم، و نشانه‌های هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل‌شده است.»

روح و قلب وجود مقدس پیامبر دارای مراتب است. یعنی یکی از مراتب روح پیامبر در حدی است که توان دریافت قرآن را یکجا دارد. پیامبر با مرتبه‌ای از قلب خویش حقیقت نورانی قرآن را درک می‌کنند. در این مرتبه حقیقتی که پیامبر از نور قرآن دریافت می‌کنند متفاوت با دریافتی است که ما داریم. حالا هرچقدر قلب انسان نورانی باشد به همان نسبت می‌تواند نورانیت قرآن را درک کند. چون قلب نبی مملو از نور الهی است پس حقیقت آن نور را به‌خوبی درک می‌کند.

شب قدر را ازاین‌جهت قدر نامیده‌اند که دارای شرافت و عظمت و قدر فراوانی است علاوه بر اینکه در این شب تقدیرات انسان تعیین می‌شود.

مهم‌ترین ویژگی این شب این است که انسان در این شب مورد بخشش الهی قرار می‌گیرد و فضا و بستر برای بخشیده شدن فراهم است گویا این شب بهانه‌ای است تا خداوند فقط ببخشد و عفو نماید.

یکی از نکات مهم در رابطه با موضوع نزول قرآن این است که ما تصور می‌کنیم قرآن از بالا به پایین نازل‌شده است. درواقع ما به دلیل پیش‌زمینه‌هایی که از مکان بالا و مکان پایین در محیط دنیایی داریم تصور می‌کنیم نازل شدن یعنی یک امری از جای بالاتر یا از فضای بالاتر یا مثلاً از آسمان که بالاتر است به مکان و فضای پایین‌تر بیاید. یعنی نسبت بالا و پایین را با همین نسبت‌های مادی موردسنجش قرار می‌دهیم. بعضی نیز این‌گونه شبهه ایجاد می‌کنند که قرآن وقتی در آن مکان بالایی بوده حالا که به دست ما رسیده اصلش دست ما نیست و به‌اصطلاح نسخه ی ضعیف شده‌اش را دریافت کرده‌ایم.

برای پاسخ به این شبهه باید دقت کنیم معنای بالا بودن و پایین بودن از نگاه معنوی متفاوت با امور مادیست. درواقع در امور معنوی ما یک علوّ و برتری را برای خداوند بلندمرتبه در نظر می‌گیریم و می‌گوییم خداوند به دلیل اینکه همه ی کمالات را به‌طور مطلق دارد در آن درجه ی بالایی قرار دارد نه لزوماً در مکان یا فضای بالا. بنابراین بالا و پایین از حیث معنوی یعنی درجه‌بندی بر اساس کمالات.

لذا وقتی وحی از جانب خداوند به پیامبر می‌رسد یعنی مرتبه‌ای نازل‌تر از آنچه نزد خدا بوده برای پیامبر تصور می‌کنیم. چون خداوند عالی‌ترین موجود است پس در بالاترین مرتبه است و حالا انسان در مرتبه‌ای پایین‌تر از آن عالم حقیقت قرآن در درک می‌کند.

 

زهرا ابراهیمی

 لینک مطلب در ندای اصفهان

 

 

زهرا ابراهیمی
۲۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۰:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

ع

 

ظلم به طبیعت، نتیجه فراموش کردن وظیفه امانتداری از انسان ها خودراضی است

به گزارش صاحب نیوز؛ دین اسلام کامل ترین توصیه ها را برای حفاظت از محیط زیست دارد و تمامی جنبه های انسانی را در ارتباطی هماهنگ و موزون با مسیر الهی، در قرآن کریم به تصویر کشیده است و انسان را متوجه آن می کنند از محیطی که در آن زندگی می کند حفاظت کند. دین مبین اسلام مشحون از توصیه های حفاظت از آنچه که خدا خلق کرده است، می باشد و این به مفهوم حفاظت از زیست گاه مخلوقات یا همان حفاظت از محیط زیست است.

زهرا ابراهیمی در گفتگو با خبرنگار صاحب نیوز؛ در خصوص جایگاه و اهمیت محیط زیست از منظر دین اسلام اظهار کرد: در جهان بینی دینی، هر آنچه در نظام خلقت وجود دارد هدفمند است، طبیعت و متعلقات آن همه و همه در خدمت انسان است و انسان برای خدمت و بندگی خدا آفریده شده است.

کارشناس مسائل دینی با بیان اینکه نگاه توحیدی به گونه ای است که تنها به ظواهر امر توجه نمی کند، بلکه برای هر امری باطنی قائل است و تفسیری معنوی از آن ارائه می دهد تصریح کرد: طبیعت در نگاه توحیدی تنها به ظاهر گل و گیاه، آب و خاک، دشت و کوه و بیابان خلاصه نمی شود، بلکه برای این امور، باطنی قائل شده و معتقد است که فلسفه و هدفی متعالی در خلقتشان نهفته است.

عضو گروه نویسندگی صریر ادامه داد: از جمله ویژگی های طبیعت در نظام توحیدی، وجود هماهنگی بین اجزاء آن است، در این دیدگاه، همه چیز در بستر طبیعت به شکلی هماهنگ و منسجم سرجای خود قرار گرفته و از نظمی منطقی برخوردار است، اما وقتی انسان حریص به دامن طبیعت چنگ می زند و به آن دست درازی می کند این نظم منطقی را برهم زده و بحران محیط زیست را به ارمغان می آورد.

ابراهیمی تاکید کرد: اگرچه این جهان برای خدمت به انسان خلق شده و به عنوان ابزاری در جهت بندگی بهتر برای او تعیین شده است، اما درعین حال در آموزه های دینی، انسان به توجه و دقت و تامل و تدبر در طبیعت جزئی از آفرینش جهان هستی است نیز دعوت شده تا از این طریق بتواند به خالق طبیعت نزدیک تر شده و او را بهتر بشناسد. بنابراین از مهمترین فواید طبیعت در نگاه دین، کمک به شناخت خداوند است؛

وی افزود: خداوند در قرآن می فرماید«أَ فَلا یَنْظُرُونَ إِلَی اْلإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ وَ إِلَی السَّماءِ کَیْفَ رُفِعَتْ وَ إِلَی الْجِبالِ کَیْفَ نُصِبَتْ وَ إِلَی اْلأَرْضِ کَیْفَ سُطِحَتْ فَذَکِّرْ إِنَّما أَنْتَ ممُذَکِّر» در این آیات نورانی متذکر شدن و یادآوری به انسان، از اهداف خلقت طبیعت برشمرده شده است.

این کارشناس با بیان اینکه خداوند از ما خواسته است که به طبیعت نگاه امانت گونه داشته باشیم افزود: وقتی انسان چیزی را امانت بداند همواره نگران محافظت از آن است، اما متاسفانه امروزه بشر از خودراضی، وظیفه امانتداری خود را به فراموشی سپرده و همین مساله منجر به ظلم به طبیعت شده است.

ابراهیمی خاطرنشان کرد: برخی بدین باور هستند که چون طبیعت باید در خدمت انسان باشد پس هر نوع دخل و تصرفی در آن مجاز است در حالی که در ضوابط دینی تنها آن دسته از دخل و تصرف ها در طبیعت جایز است که در جهت اصلاح باشد و نه ارضاء حس زیاده خواهی بشر.

عضو گروه نویسندگی صریر ابراز داشت: در آیات الهی از زمین به مهد آرامش و گهواره ای برای انسان تعبیر شده است، اما متاسفانه امروزه زمین و آنچه در آن است به جای اینکه منجر به آرامش شود، اضطراب انسان را افزون نموده است و انسان همواره در ترس از سیل، زلزله، آتشفشان و بسر می برد و قطعا تا وقتی انسان از میزان حب نفس و خودخواهی خود نکاهد این اضطراب ادامه دار خواهد بود.

زهرا ابراهیمی

لینک مطلب در صاحب نیوز

زهرا ابراهیمی
۲۹ اسفند ۹۹ ، ۰۸:۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر