گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زهرا صادقی» ثبت شده است


پ

از خدا که پنهان نیست، از شما چه پنهان ...

چه قصه ی عجیبی است هنر و چه داستان غریبی است راز هنرمندان، یکی خودش را می یابد و جایگاهش را در عرش تسخیر می کند و دیگری به نام آزادی و با ژست روشنفکرانه کیلومترها پایین تر از فرش منزل می گزیند. یکی روزی به آنجا می رسد که اقرار می کند هر آنچه تا کنون نوشته و هر چه سروده ام حدیث نفس است و به آتش می کشاند و دیگری حدیث نفس می نویسد و برای شهرت در دنیای مادی، به مقدسات میلیون ها انسان جسارت می کند و جانشان را به آتش می کشاند.

یکی راز ماندنش را در رفتن می داند و دیگری همنوعانش را به سخره می گیرد و خرد می کند تا خودش بیشتر بماند.

آری شهید! این است رسم روزگاری که تو خوب شناختی و از آن دل کندی، درس خواندی و در هنر جایگاه مناسبی کسب کردی و به جای فرار به خارج از کشور و سنگین نمودن رزومه خویش در خارج مرزها، ماندی و یاور جهاد سازندگی شدی. خان گزیده ها را در تاریخ ظلم ستیزی سینما ثبت نمودی تا با روایت فتح آسمانی شوی. بارها صدای آرامش دهنده ات را در روایت جنگ وعروج لاله های راست قامت وطنم می شنیدم اما نمی دانستم صاحب این صدا کیست که این گونه آرام آتش می گیرد و جانم را به آتش می کشاند.

 از کوچه پس کوچه های تنگ محله شاه عبدالعظیم برخاستی تا بگویی برای انسان شدن و انسان ماندن، محله و ثروت ملاک نیست، بلکه خدا گاهی از خانه ای کوچک با اعضایی خونگرم و دوست داشتنی، برای خویش عاشق بر می گزیند. کوشیدی تا هنر اصیل اسلامی که ریشه درتفکرات الهی دارد را از تفکرات اومانیستی در امان بداری.

 از خداوند که پنهان نیست از شما هم پنهان نباشد که امروز برخی گمان می کنند هنرمندی با برهنگی و بی قید و بندی قرین است و گویا یکی بدون دیگری ممکن نیست.

آنها براین باورند که چون هنرمند نام نهاده شدی یعنی محدودیتی نداری، باید بی مهابا بتازی و بی توقف نبازی، غافل از آنکه هنر اصیل از دل مردان و زنان خداجو و با ایمان سرچشمه می گیرد و از همین رو جاودانه می ماند.

هنر باید روح داشته باشد و الا هنر بی روح هر چقدر هم که بزک شده باشد، چون رنگ و بوی خدایی ندارد، روزی به دست فراموشی سپرده می شود و با گذشت زمان اثری از آن باقی نخواهد ماند.

 بستر آرمیدنت فکه بود و خواستی روایت فتح را این بار از فکه و با داستان عاشقان عملیات والفجر مقدماتی برای مردم ترسیم کنی و لیکن آن مسیر سه کیلومتری پر از خار و خس دشمن نگذاشت تا قاب دوربینت پشت سیم های خاردار را بنمایاند.

آری چشمان پر از شور و هیجان خواستاران آن لحظه ها هر سال 20 فروردین برفکی شدن تصویر و خون سرخی را می بیند که در کمال بهت در دفترچه ی خاطراتشان مرور می شود.

از فیلمبردار خواستید از قمقمه ی سوراخ و کلاه تیر خورده نگذرد تا جان بینندگان از سوز عطش بسوزد و چه عجیب که خون سرخ و گرمت قلبشان را به آتش کشید.

 شهادتت مبارک ای خون بر جا مانده از شهادت حسین (ع).



زهرا صادقی، عضو گروه نویسندگی صریر وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان


  لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

 

 


زهرا ابراهیمی
۲۱ تیر ۹۸ ، ۲۱:۵۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

پ

 

پاورچین پاورچین همگام با شیطان در پی وی

 

 

 

در عصر کامپیوتر، سیاست گام به گام شیطان نیز به صورت آپدیت شده در زندگی کاربران فضای مجازی به چشم می خورد. پرسش های فقهی پی در پی کاربران، حاکی از آن است که برخی بسیاری از ترفندهای شیطان برای گمراه نمودن انسان ها را صرف مجازی بودن فضا، توجیه می کنند و برچسب «مشکلی ندارد»،بر آن می زنند.

 

 

گویا امروزه چت کردن با نامحرم تبدیل به یکی از عرصه های سرگرمی در این فضا به شمار می رود. گاهی اوقات گفته می شود، این تنها یک گفتگوی ساده است و ما تنها دو همکلاسی در دانشگاه هستیم که قصد تبادل اطلاعات در زمینه ی تحصیلمان را داریم؛ اما هر چه جلوتر می رود، دیده می شود در کنار سلام همیشگی، کم کم ایموجی ها و استیکرهای گل و بلبل، جا خوش می کنند و ممکن است در اثر گذر زمان، کلمات کلاسیک و اتوکشیده ی نوشتاری و رسمی جای خود را به کلمات و نوشته های گفتاری و صمیمانه بدهند، تا جایی که احساسات کاذب و دوست داشتن های گاه یک طرفه پیش می آید و مقدمات ارتکاب سایر حرام ها نیز فراهم شده و در نهایت رفتارهایی که جبران ناپذیرند.

 

 

از دیگر نتایج خلوت در فضای مجازی، احساس دوست داشتن هایی است که دختری را از کیلومترها آن طرف تر به شهر دیگری می کشاند و در نهایت نتیجه ای جز مشت و لگد برای وی ندارد و البته این کم ترین ضربه ای است که ممکن است یک دختر در مقابل اعتمادی نامعقول، خواهد خورد.

 

 

آری این همان سیاست گام به گام شیطان است که با قدرت در عصر تکنولوژی با رنگ و لعابی فریبنده تر از حالت غیر مجازی اش، نقش نمایی می کند.

 

 

عکس هایی که گاه صادقانه و بچگانه با کسی که اظهار عشق و علاقه می کند، به اشتراک گذاشته می شود و مقدمه ای می‌شود برای کسب درآمد طرف مقابل و گاه هتک حرمت و آبروریزی برای دختران را به دنبال دارد. به واقع می توان گفت، جاهلیت مدرن صدها بار از جاهلیت سنتی، مخرب تر خواهد بود.

 

 

جاهلیت در گذشته، عدم علمی بود که به دلیل پوشیده بودن برخی از حقایق، زمینه ی پیدایش آن فراهم می شد و اما جاهلیت امروز در عین علم و آگاهی و انباشت اطلاعات، اتفاق می افتد.

 

 

جای بس تأسف است که گاه اشتباهاتی که جاهلان گذشته با وجود فقر اطلاعاتی انجام نمی دادند، مطلعان امروزی انجام می دهند. وقت آن است که تمام ادعاهای روشنفکری به ظاهر زیبا و به باطن کریه و زشت کنار گذاشته شود و با عقلی که از پرده های حماقت زدوده شده به مسائل نگاه کرد.

 

 

فضای شخصی کاربر در هر یک از شبکه های اجتماعی همان جایی است که اگر دو نامحرم با یکدیگر خلوت نمودند، سومین عضوش شیطان است.

 

 

برای مبارزه با شیطان لازم است قدمگاه های او را شناخت و کاملا آگاهانه اقدام نمود. برای این کار باید همان استراتژی و درس های آگاهانه ی مذهب را پیاده کرد، یعنی تنها به هنگام ضرورت با نامحرم صحبت کرد و آگاه بود که القاء جمله ی این تنها یک فضای مجازی است رابایدکنار گذاشت.

 

 

از به کاربردن ایموجی ها و استیکرهایی که جذابیت دارند و یا هرآنچه جذب جنس مخالف را به دنبال دارد خودداری نمود.

 

 

در به کارگیری جملات به مقداری که مفهوم را منتقل می کند، اکتفا شود. از نگاه داشتن چت ها و بارها و بارها مرور نمودن آن اجتناب شود. در صورت نیاز با وجود همجنس از مراجعه به غیر همجنس دوری شود. در یک کلام هر آنچه ارتباط وثیق دو نامحرم را به دنبال دارد، حربه گاه شیطان است.

 

 

تجربه نشان می دهد که قدرت خیال و احساس انسان ها آنچنان قوی و محکم است که شاید بتواند بسیار کامل تر و موفق تر دو انسان را به یکدیگر وابسته نماید؛ چون طرفین در فضای حقیقی ممکن است از طریق برخی از نشانه ها که هر چند طرف مقابل قصد کنترل و مخفی کردنش را داشته، به بسیاری از امور پی ببرند، اما درصد تأثیرگذاری این نشانه ها در شناخت طرفین در فضای مجازی، درصدی بسیار ناچیز است؛ چراکه اغلب بازخوردها، آن گونه که هستند منتقل نمی شوند؛ پس چت کردن در فضای پی وی نیز مصون از حیله های شیطان نیست.

 

 

به جای پاورچین پاورچین همگام با شیطان لازم است پله پله تا دیدار خدا را تجربه کرد. این امر نیز جز از طریق خود خدا و دستورات وی امکان پذیر نیست. پس خدا را برای رسیدن به خودش باور کنیم و فرمان پذیر باشیم تا آرامش سهم زندگی هایمان شود.

 

 

 

 

 

             

زهرا صادقی

 

 

 

 

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۲۱ تیر ۹۸ ، ۲۱:۴۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ح


حلم و کرامت حسنی؛ دو گوهر فراموش شده برخی مسئولان

 مقارن با کامل شدن قرص قمر ماه رمضان، خانواده ی امام علی «علیه السلام» نیز به نور دردانه ی بی همتا، کامل شد.

با حُسن روی امام حسن مجتبی «علیه السلام»، خاندان وحی یکپارچه غرق در سرور و شادی شدند. مولودی پا به جهان گذاشت که با تمام نیکوئی هایش سرآمد شد، آری فرزند ارشد زهرای بتول؛ همان که جلوه ی تمام صفات حق بود. اما صفاتی از ایشان که همچون در موجود در صدف می درخشد، کرامت و حلم دوم امام شیعیان است. صفاتی که اغلب فرزندان اول محکوم به منقش شدن بدان هستند. سنگ صبوری که باید در کوچه های غریبی عصای مادر می شد. کوچک مرد بزرگی که در کودکی مادر ترجیح داد همگام با وی برای احقاق حق به دارالخلافه برود و همان جا بود که پروژه ی صبر کلید خورد و امام حسن «علیه السلام» شاهد جسارت به مادر شد و سنگینی دستی که صورت مادر را نشانه رفت بر گونه هایش نشست و وی از همان جا صبوری را با خود هجی نمود.

کریمی که کریمانه بغض شب هایی که دست در دست مادر، خانه های انصار و مهاجرین را دق الباب می نمود تا به عنوان بخشی از حق، کلام پیامبر در غدیر را احیاء نماید و اندکی از آلام سینه ی رنج دیده ی مادر و درد استخوان در گلو مانده ی پدر را تسکین بخشد.

آن قدر زود بزرگ شد که مادر به عنوان وصی خود، وی را به هواداری از خواهران و برادرش وصیت نمود. غم از دست دادن پدر چشید، جامه ی امامت به تن نمود و خلافت را به دوش گرفت؛ اما باز هم فرصت صبوری رسید.

یاران آن گونه که به نظر می رسیدند، نبودند؛ باید پالایش می شدند و امام بر حسب شرایط موجود، صلح را برگزیدند تا راه را برای مقتدای پس از خویش هموار کند.

 

این خاندان در صلح همراه با استراتژی پس از مذاکره ی پیروزمندانه سابقه ای درخشان داشتند. صلح حدیبیه، خاطره ی شیرین فتح مکه، تلخی زبان منتقدان جاهل را قابل تحمل می نمود. فتح الفتوح کربلا که از خون رنگین حسین بن علی «علیه السلام » رنگین شد. حاصل حلم و کرامت حسن بن علی بود و بس.

فتح الفتوحی که درخت اسلام را همچنان بعد از گذشت قرن ها آبیاری می کند. آری همان شجره ی طیبه ای که اصلش ثابت و فرعش در آسمان هاست (سوره ابراهیم - آیه24). مظلومانه به دست ظالمانه ی دشمن خانگی به شهادت رسید و چه زیبا بر سر عهد صبوری ایستاد و حتی جنازه ی مطهرش تیرها را تحمل نمود و با نهایت کرامت در خاک بقیع آرمید.

حلم و کرامت، دو گوهر فراموش شده ی امروز برخی از مسئولین جامعه ی اسلامی ماست. امروز به صبر نیاز داریم اما نه صبر بر مذاکره های پوچ و تو خالی، بلکه صبر بر عدم مذاکره، صبر بر تحریم ها. اکنون فصل آن است که مسئولین از کرامت امام، اندکی وام بگیرند و همراه با حلم در کنار مردم بایستند. الان وقت سوء استفاده و ثروت اندوزی در شرایط موجود به قیمت خرد شدن مردم نیست. امام روزی صلح را پذیرفتند-البته صلحی عاقبت اندیشانه- چون مردم همراه ایشان نبودند، و لیکن کنون همراهی و صبوری مردم هست اما همیاری برخی از سردمداران نه.

هر چیزی زمان دارد و هر کاری روش دارد و روش امروز ما تحمل و سازندگی از درون است و زمان پیروزی وقت ناامید شدن دشمن از تحمیل شرایط مذاکره های پر از هیچ و نامعلوم.


زهرا صادقی، عضو گروه نویسندگی صریر وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان


 لینک مطلب در خبرگزاری حوزه


زهرا ابراهیمی
۲۰ خرداد ۹۸ ، ۱۶:۴۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

تار

تار و سنتوری که جای دعای سحر را در دلمان اشغال کرده است

گوش ها از جمله ورودی های ذهن محسوب می شوند. هر آنچه با گوش می شنویم خواه ناخواه بر روی فکر و اعتقادمان تاثیر خواهد گذاشت.

وقتی خداوند اشتغال به  لهوالحدیث را مایه ی گمراهی می داند (سوره لقمان آیه 6) و بر این اساس انسان ها را از غنا و موسیقی لهوی نهی می کند، یعنی آنچه ما در آینه نمی بینیم خداوند به سادگی می یابد.

شنیده های لهو باعث می شود فکرمان، فعلمان و به طور کلی زندگیمان بیهوده باشد. از وقتی بچه بودیم و حتی دست چپ و راست خود را نمی شناختیم، ماه رمضان، دعای سحر و اذان افطار به جانمان صفا و به روحمان جلا می داد. الان که رشد کرده ایم، هنوز هم دعای سحر همان دعا و اذان افطار همان دعاست، اما آنکه تغییر کرده ما هستیم. گویا قافله ای بودیم که منزل به منزل با هم سال ها را گذراندیم و متأسفانه امروزه برخی از این قافله جا ماندند.

برخی، چون گذشته با شنیدن دعای سحر، آرام نمی گیرند و با اذان افطار لذت نمی برند. با کند و کاو سال های اخیر عمر ایشان، علت را جویا می شویم و ناباورانه یکی از سرسپردگی های روزانه ایشان را عادت بر شنیدن و یا حتی نواختن، موسیقی های لهوی می یابیم.

هرگاه گوش انسان از حرام پر شود، دیگر توانی برای شنیدن سخن حق نخواهد داشت و چون دریچه ی گوش به روی حرف حق بسته شود، سهم قلب از خوبی ها به دو سوم کاهش پیدا می کند. گویا فراموش کرده ایم امت آخرالزمانیم.

باید آگاه بود که فصل غربالگری رسیده و شیطان بی رحمانه هنوز به خدا نرسیده، کمر به سقطمان بسته است. حواسمان باشد اگر از خدا بریده شدیم تبدیل به مرده ی متحرکی می شویم که جز سربازی شیطان راه به جایی نخواهیم برد.

تار و طنبور و سنتور و گیتار و سه تار، بسیار شیک و مجلسی، آرام آرام جای دعای سحر و اذان افطار را در دلمان اشغال کرده است. قبلا نوای قرآن دختر مسلمان به هنگام آخرین جلسه ی قرآن ماه رمضان، گوش مخاطبان را نوازش می نمود و امروز آهنگ لهوی که خود می نوازد و می خواند در فضای اینستاگرام دست به دست می شود.

در گذشته غیرت پدر و برادر، پشتوانه ی عفت خواهر و دختر بود و امروز با پر شدن گوش از لهو و ضرب طنبور، برادر نیز هم نوا با خواهر می خواند و کلیپش در گوشی نامحرمان اجرا می شود.

ما را چه شده که اگر روزی آهنگ حرام را نشویم گویا چیزی گم کرده ایم و در مقابل، هرگاه صدای قرآن و اذان از مسجد به گوش می رسد دل دیگر تاب تحمل شنیدن آن را ندارد و تقاضای قطع آن می شود؛ اما هنوز هم لطف خدا، فضای حیات را پر کرده و توان جوانی در هر سنی با لبیک یا خدا و نوای استغفرالله ربی و اتوب الیک فریاد الغوث الغوث را به آسمان ها مخابره می کند.

هنوز هم خداوند دست و دلبازانه چون گذشته ماه خویش را تقدیم بندگانش می کند؛ چراکه امید نجات بندگان همیشه در ذات خداوندی موج می زند.

درست است که فقط خدا و بندگان خاص او به وظایف خویش به درستی عمل می کنند؛ اما وجود بابرکت امام زمان عجل الله تعالی فرجه،  هنوز هم نشان از امید خداست. فقط یک قدم لازم است تا خداوند هم لبیک گویان بندگان گناهکار خویش را بیامرزد و در آغوش بگیرد و باز هم چون اول تولد جانمان را پر از پاکی و صداقت کند تا جز او کسی را نبینیم، نخوانیم و نشنویم.

 

 زهرا صادقی، عضو گروه نویسندگی صریر


 لینک مطلب در خبر گزاری حوزه

 


زهرا ابراهیمی
۲۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۶:۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ز

مفهوم آزادی

انسان، جامعه و زندگی اجتماعی سه واژه ی تفکیک ناپذیرند.انسان فارغ از جامعه و اجتماع،  تنها در زندگیِ بدون دیگران و در فضایی دور از آنها قابل تصور است. هر گاه انسان در جامعه حضور پیدا می کند نمی تواند تنها به خود و باورهای خود توجه کند. برخی در تعریف آزادی دچار اشتباه می شوند و آزادی را تنها در نیازها و تفکرات خویش می جویند؛ از این رو هر ساختار فکری که مخالف تفکرات خود ببینند را خلاف آزادی می پندارند.

پوشیدگی از اموری محسوب می شود که برخی بر آن تاخته و آن را مخالف آزادی می دانند. درصورتی که با دقت همه جانبه خواهیم یافت که پوشیدگی و حجاب نه تنها مخالف آزادی نیست، بلکه عین آزادی است. همان طور که من نوعی تمایل دارم با پوشش نامناسب و به نمایش گذاردن زیبایی هایم در جامعه حضور پیدا کنم و این را آزادی می دانم، دیگران نیز تمایل دارند از امنیت روحی و روانی برخوردار باشند و بدون درگیری فکری از فضای جامعه استفاده کرده و به فعالیت بپردازند.

یک زن حق دارد بدون دغدغه همسرش را برای ورود به اجتماع بدرقه کند و از نیازهای کاذبی که دیگر هم جنسانش ممکن است برای شوهرش ایجاد کنند، ایمن باشد.از طرف دیگر یک مرد نیز حق دارد با امنیت خاطر اجازه ی حضور همسرش را در اجتماع بدهد و از نگاه دیگر هم جنسانش بیمی نداشته باشد. اما شاید بتوان گفت در این میان مهم ترین صاحبانِ حق،  فرزندان خانواده و به خصوص کودکانی هستند که گاه باید در متن خانواده شاهد بحرانهایی باشند که فضای جامعه به خانواده هایشان تحمیل کرده است. آنها به جای لذت بردن از فضای امن و بدون تنش خانواده، مجبورند شاهد درگیریهای ناشی از بی حیایی در جامعه باشند چرا که این بی حیایی ها مستقیم یا غیر مستقیم والدین آنها را درگیر نموده است.

بنابراین می توان گفت پوشیدگی و حجاب نه تنها ضد آزادی نیست بلکه عین آزادیست و رعایت کنندگان آن نیز آزاده اند و آزاده تر از تمام آزادگان پروردگاری است که حتی دستوراتش نیز جهت آزادی بندگان و در راستای امنیت روانی جامعه ی ایشان است. خداوندی که از یک طرف یک دستور مشترک برای تمامی اهالی جامعه دارد و می فرماید به زنان و مردان با ایمان بگو: چشمان خویش را از هر آنچه (حرام است مانند: دیدن زنان و مردان نامحرم و عورت دیگران) فرو بندند. (سوره نور آیه 30و31) و از سویی چون جنس زن و آفریده ی خویش را به طور کامل می شناسد به زنان می فرماید: زیبایی هایتان را به جز مقداری که طبیعتا آشکار هستند(مانند: صورت و دست ها ) را آشکار نکنید.( سوره نور آیه 31)

وقت آن رسیده است که آزادی را با مفهوم واقعی اش تفسیر کنیم و اگر خواهان آزادی می باشیم، منصفانه به شرح و تفصیل آن بپردازیم؛ چرا که اگر خودمان به آزادی احترام نگذاریم، در آینده شاید آزادی های خودسرانه ی دیگران حیات زیبای زندگیمان را به نام آزادی به چالش کشاند و بر ویرانه های زندگیمان منزل گزیند.

 

زهرا صادقی

 لینک مطلب در خبرگزاری حوزه


زهرا ابراهیمی
۲۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۴۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر