گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «غدیرخم» ثبت شده است

 

ف

فلسفه نامگذاری غدیر به عنوان بزرگترین عید مسلمانان

اصفهان - کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به شبهات دینی در ارتباط با دلایل و فلسفه نامگذاری غدیر به عنوان بزرگترین عید مسلمانان توضیحاتی ارائه کرد.

زهرا ابراهیمی در گفت و گو با خبرنگار مهر،  با اشاره به اهمیت زنده نگه داشتن عید غدیر  اظهار داشت: اگرچه برخی ریشه تفاوت در نگاه شیعه و سنی را، تفاوت در تفسیر و تبیین واقعه غدیر می دانند اما باید به این نکته دقت کنیم که درک درست این واقعه و انتقال این درک صحیح به دیگران، خود می تواند وحدت آفرین باشد.

وی با بیان اینکه آنچه می تواند به بقای یک آیین و تثبیت یک عقیده کمک نماید این است که آن مسئله از حوزه  فردی خارج شده و تبدیل به یک آموزه اجتماعی شود، ابراز داشت: غدیر تنها اعتقادِ فردی بر جانشینی یک شخص نیست بلکه موضوعی اجتماعی است که تشکیل حکومت و جامعه اسلامی بر حول محور آن می چرخد.

بقای اسلام درگروِ زنده نگه داشتن غدیر است

 

 کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به شبهات دینی با بیان اینکه نه تنها وجود شیعه بلکه بقای اسلام درگروِ زنده نگه داشتن غدیر است، ابراز داشت: وجود یک حکومت ضامن احکام و قوانین اسلامی چه در مرحله  قانونگذاری و چه در مرحله اجراست و حکومت نیز  به وجود حاکم، امام و پیشوا وابسته است.

وی  با بیان اینکه حقیقت غدیر، ضامنِ وجود امام برای حکومت اسلامی است، بیان داشت: در واقع پذیرش غدیر به پذیرش این امر ختم می شود که جامعه برای رسیدن به سعادت، نیازمند امام و پیشواست.

پذیرش ِنیاز به امام  نیز به معنای پذیرش حکومتی اسلامی است

ابراهیمی گفت: بر همین اساس پذیرش نیاز به امام در جامعه نیز به معنای پذیرش حکومتی اسلامی است تا در سایه آن حکومت، آموزه ها و دستورات الهی  قابل اجرا شوند چراکه نقشِ امام و پیشوا در جهت دهی به حرکت یک حکومت به سمت سعادت نقشی بی بدیل است.

وی تصریح کرد: اینکه شیعه همواره در طول تاریخ به مبارزه بر علیه ظلم بپا خاسته است و این مسیر را تا ظهور حضرت ولی عصر با همین حرارت ادامه خواهد داد نشان دهنده این است که مسلمان شیعی هرگز نسبت به اجتماع و آنچه در اجتماع روی می دهد بی تفاوت نخواهد بود.

کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به شبهات دینی ابراز داشت: تمام جنجالهای استکباری در ارتباط با این قضیه بر سر این است که دست مسلمان از مدیریت  جامعه کوتاه شود، مسلمان شیعی تنها در بُعد فردی اختیاردار عقیده و عمل خویش باشد و اجازه  ورود در مسائل اجتماعی را نداشته باشد و این در حالی است که اعتقاد به مسئله  غدیر تکلیف ما را تا ابد نسبت به اجتماع روشن می سازد.

وی با بیان اینکه قطعا عقیده ای که تنها در پستوی خانه ها چطور زندگی کردن را آموزش دهد در عمل نیز به همانجا ختم خواهد شد، گفت: واقعه غدیر حقیقتی است که انسان را از فردیت خارج نموده و به اثرگذارترین امر در یک جامعه یعنی در دست گرفتن مدیریت آن جامعه، رهنمون می سازد.

تعیین حضرت علی (ع) می‌تواند تبیین کننده  معیارهای لازم برای منصب حاکمیت در جامعه باشد

 

ابراهیمی تاکید کرد: تعیین حضرت علی (ع) از جانب پیامبر گرامی اسلام (ص)، با ویژگی های خاصی که ایشان در علم و تقوا و شجاعت و عدالت دارند، می تواند تبیین کننده معیارهای لازم برای منصب حاکمیت در جامعه باشد و همین ملاکها نیز می تواند به عنوان معیاری مناسب برای تشخیص افراد صاحب صلاحیت در مراتب پایین تر نیز مورد استفاده قرار گیرد.

وی با این اعتقاد که با نگاه به این ملاکها و نیم نگاهی به ویژگی های مدیران و صاحب منصبان در جامعه و مقایسه ی این دو امر، اگر آرامش فکرمان بهم بریزد گناهی نکرده ایم، گفت: آنچه فاصله ما را با آرامش و سعادت زیاد می کند، از دست دادن هویت دینی است و غدیر عاملی برای تثبیت این هویت است.

کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به شبهات دینی ابراز داشت: دشمنان مدام با موضوع غدیر و مسئله ولایت در جامعه  اسلامی مشکل دارند و لحظه کوتاهی دست از تلاش برای تخریب آن بر نمی دارند.

وی تاکید کرد:  دقیقا به همین علت است که غدیرهویت دینی ما را نشان می دهد و جدا کردن یک امت از هویتش مساوی با حذف آن امت است.

 

زهرا ابراهیمی 

لینک مطلب در خبرگزاری مهر

زهرا ابراهیمی
۳۱ مرداد ۹۸ ، ۱۱:۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

 

غ

غدیر به ظهور مى پیوندد و منکران غدیر خود را انکار کرده اند

انسان سخت فراموشکار است و گاهی نیز براحتى خود را به فراموشى می زند. می گویند انسانِ به خواب رفته را می توان بیدار کرد، اما کسی که تظاهر به خوابیدن می کند با هیچ صدایی بیدار نمی شود. کسی که فراموش کرده را می توان به یادش آورد، اما برای کسی که خود را به فراموشی زده هیچ یادآورنده ای موثر نیست.

از غدیر مى آموزم که من نیز چون برخى خود را به فراموشی نزنم. می آموزم که اتمام حجت خدا و رسولش را به نسیان نسپارم. می آموزم که دائم با خود تجدید عهد و پیمان کنم تا یادم نرود چه دیده و چه شنیده‌ام.  از غدیر می آموزم که چشمانم را خوب باز کنم و بدل را بجاى اصل نگیرم. حق را وا ننهاده و راه باطل را پیش نگیرم.

براستى شاهدان غدیر چگونه توانستند اصل را وا نهاده و دل به بدل خوش کنند؟ چگونه توانستند دستانی که در دستان مبارک علی(علیه السلام)  نهاده بودند را از دستان او بیرون آورده و به دست دیگرى بسپارند؟

چگونه توانستند پس از آن در چشمان مبارکش چشم دوزند؟ گویا شیطان بر قلبهایشان مُهر غفلت زده و بر دیدگانشان‌ پرده بی بصیرتی افکنده است.

آری، نفس آدمى، گاه تا آنجا پیش مى‌رود که می تواند حافظه او را نیز پاک کند. از یادش ببرد که روزى با على(علیه السلام)  دست بیعت داده بود و به پذیرش ولایتش سوگند خورده بود.

 شاهدان غدیر، در امتحان خود شکست خوردند، انگار اصلا آنجا نبوده و به پیامبر و وصى برحقش لبیک نگفته بودند. چگونه توانستند بر بزرگترین حقیقت تاریخ پرده افکنند و آن را زیر سایه تعصبات و دنیا طلبى خویش نادیده بگیرند؟

می گویند تاریخ، بزرگترین درس عبرت است. باید از غدیر و غدیریان آموخت، آموخت که ما آدمیان گاه چنان اسیر هواى نفسیم که حتى آنچه را هم که به چشم خود دیده ایم، براحتى انکار می کنیم.

واى بر شاهدان آن روز که با چشم خویش دیدند، با زبان خویش اقرار کردند، با دست خویش بیعت کردند اما به همه دیده ها و شنیده های خود پشت پا زدند. آنها فراموش کردند، اما در حافظه تاریخ فراموشی راه ندارد. تاریخ همه چیز را مو به مو به یاد خواهد داشت و به نسل‌های آینده خواهد رساند.

تاریخ جریان دارد و تکرار می شود. پلیدان و کوردلان دست از تلاش برنداشته و پس از گذشت سالها و قرنها هنوز هم می خواهند من و تو، غدیر و على(علیه السلام) را فراموش کنیم. آنها دست به دست هم داده و از تمامی امکاناتشان کمک گرفته اند تا حافظه تاریخی ما را پاک کنند. از یادمان ببرند که مسلمانیم، شیعه ایم و دل در گروی علی (علیه السلام) و فرزندانش داریم.

زهی تصور باطل زهی خیال محال! چرا که غدیر به ظهور مى پیوندد ومنکران غدیر نه علی (علیه السلام) را، که خود را انکار کرده و حضور خود را نادیده می گیرند.

صفورا صیرفیان پور

لینک مطلب در خبرگزاری شبستان

زهرا ابراهیمی
۳۱ مرداد ۹۸ ، ۱۱:۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

ا

احوال دنیا در روز غدیر

پارچه ای از جنس سکوت، عایق وار، پیکر دنیا را فرا گرفت. اصلا سرشت دنیا چگونه است ؟ پاسخ، تاملِ بسیار لازم ندارد.دنیا، بازیچه ای کودکانه است با تاریخ مصرفی کوتاه مدت و متاعی ناچیز. این راهمه می دانند.

آنچه دنیا را با تب و تاب بچه گانه اش، وادار به سکوت می کرد؛ رشد درختی شاداب و تناور بر زمینِ دنیا بود تا مسافران و رهگذران خسته  دنیا، لحظاتی را در سایه سار آن بنشینند و به آسایش برسند. درختی به نام ولایت.

دنیا در حال انتظار،  به جاده بیکران آفرینش چشم دوخته بود، خاموش گوشه ای نشسته بود و می دانست که امروز جبرئیل می آید و سینه او را فرودگاه وحی می کند و از دنیا تجارتخانه ای می سازد برای سوداگری اولیای خدا.

عجب صبری می طلبد این چشم انتظاری!

دنیا که با چشمان خود، پیشانی خون آلود و دندان شکسته ی پیامبر را در دوران رسالتش دیده بود ودنیا که با گوش های خود،  صدایِ سایشِ دندانِ لجاجتِ کفار را شنیده و سنگینی قلبِ اندوهگین پیامبر را تاب آورده و نیز شاهد و گواه دلگرمی های پروردگار به پیامبرخود ‏بود آنجا که می فرمود: ( لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ)

حالا در چهار دیواری سکوت، از چهار چوبِ پنجره ی انتظار، به انتهای دالانِ تاریکِ زمین خیره شده،  تا جبرئیل چراغ بیاورد.چراغی برای نور افشانی.

سرانجام نغمه ی جبرییل طنین انداز شد و از گلوی پیامبر با ارتعاش تارهای صوتیِ آرامش بخشش بر هستیِ نور پاشید و دنیا همچنان گواه گونه و بی هیاهو به آخرین و کامل کننده ترین ابلاغ پیامبر گوش جان سپرده بود:« یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ؛ای پیامبر! آنچه را از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شد، ابلاغ کن و اگر چنین نکنی، پیامش را نرسانده‌ای و خدا تو را از گزند مردم نگاه می‌دارد. قطعا خداوند کافران را هدایت نمی‌کند.»

پیامبر، روزغدیر را به مثابه منبع نوری در روزهای تاریک روزگار،  به دنیا بشارت داد و یادآور شد که تنها علی (علیه السلام) ست که گَردِ تاریکی و جهالت را به واسطه ی شفافیت علمش از چهره ی دنیا می زداید.

دنیا، باز در سکوت، لبخندِ مسرت بخشی زد. به این امید که از این پس‌، روزهای پر نشاط تری  پیش رو خواهد داشت،

مصون از جدال،

بی خون ریزی،

بدون ترس از سقوط در چاهِ سیاه سرگردانی.

زیرا هراس از تاریکی و سقوط، تنها وقتی به دل راه می یابد که چراغی در کار نباشد. حالا جبرئیل آمده است و با خود چراغ آورده، چراغی که مسئولیتِ روشن ماندنش،  با فاتح خیبر است

«الا ان اولیا الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون»،علی علیه السلام ، در روزهایی پس از واقعه ی غدیر، این آیه را تلاوت کرد. عده ای در اطرافش نشسته بودند. او که تشنه ی شنیدن سوالی از جانب مردم بود (مردمی که مُهر غفلت بر پیشانی داشتند) خود پرسشگرانه پرسید:« می دانید اولیاء الله چه کسانی هستند؟«چهره هاشان داد می زد:« این ها نمی دانند».

گفتند:« چه کسانی هستند یا امیر المومنین؟.»

امام که مفسرِ کلام خداست فرمود:«آنان، ما و پیروان ما هستند. پس هر که بعد از ما از ما پیروی کند خوشا به حال ما و خوش تر به حال آنان!»

پچ پچ در میانشان بالا گرفت. نگاه پاسخگو و مهربان امام را دیدند و سوال های در گوشی خود را به امام عرضه کردند:« ای امیر المومنین! چرا خوشا به حال ما و خوش تر به حال آنان؟ مگر نه این است که ما و آنان هر دو در یک راهیم؟»

امام، نگاه نافذی به جمعشان انداخت. بعد سرمبارکش را به زیر افکند. مثل آب جاری و گوارایی که در بطن زمین فرو می رود در خود فرو رفت.چشمانش را بست  و آرام گفت:«نه، زیرا آنان باری را بر دوش می کشند که شما نکشیده اید و چیزهایی را تحمل می کنند که شما تحمل نکرده اید.»

پیامبر، خطبه می خواند و اینگونه زنجیر از دست و پای دنیا گسیخته ، سکینه و سکوتی بی سابقه در رگ هایش جریان می گرفت.

جبرییل، برای دنیا، حکمِ سرفرازی آورده بود،  حکم نجات، حکم عاقبت به خیری و پیامبر آن را با صدایی رسا در غدیر می خواند و حاجیان حاضر  و گذشته و آینده را شاهد می گرفت:«أَلا إِنَّ جَبْرئیلَ خَبَّرنی عَنِ الله تَعالی بِذالِکَ وَیَقُولُ: «مَنْ عادی عَلِیّاً وَلَمْ یَتَوَلَّهُ فَعَلَیْهِ لَعْنَتی وَ غَضَبی، (وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوالله أَنْ تُخالِفُوهُ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها إِنَّ الله خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ)،آگاه باشید جبرئیل از سوی خداوند خبرم داد: «هر آن که با علی بستیزد و بر ولایت او گردن نگذارد، نفرین و خشم من بر او باد!» البته بایست که هر کس بنگرد که برای فردای رستاخیز خود چه پیش فرستاده. ای مردم! تقوا پیشه کنید و از ناسازگاری با علی بپرهیزید.

مباد که گام هایتان پس از استواری بلغزد.همانا خداوند بر کردارتان آگاه است

مَعاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ جَنْبُ الله الَّذی ذَکَرَ فی کِتابِهِ العَزیزِ، فَقالَ تعالی (مُخْبِراً عَمَّنْ یُخالِفُهُ): (أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتا عَلی ما فَرَّطْتُ فی جَنْبِ الله)،ای مردم! همانا علی همان «جنب الله» است که در کتابش یاد آوری کرده و فرموده: «تا آنکه مبادا کسی در روز رستاخیز بگوید: افسوس بر من از کوتاهی هایی که در جانب فرمان خدا کردم».

انگار که قرار بود قرآن در غدیر از نو نازل شود و تاویل همه ی آیات را پیامبر از نو و واضح تر از همیشه بیان نماید.انگار قرار بود، موضوع مهمی را برای همیشه در گوش زمین و زمان فرو کند. تمام سنجش های پنهانی و وهم آلود انسانی که لایه ای از خاک تردید بر قلب می نشاند را بسترد.می گفت:«من بیم دهنده هستم و علی هدایتگر».

لحظه به لحظه گُل از گُل دنیا می شکفت و لبخند دنیا کشیده تر می شد.انگار که قراربود، همه ی بشریت ، دنیا را در حالی ترک کنند که بهشت با باطنی معطر و آغوشی باز به استقبال آنها می آید.انگار که هیچ وقت قرار نیست خازنی بر دوزخ مستقر شود و با غیظ و شهیق از  فوج کافران و منافقان سوال کند:«الَم یاتِکم نَذیر!؟».

پیامبر زیر سایه ی درختان غدیر و بر بلندای جهاز کاروانِ جهانِ اسلام، خود را فرستاده ی خدا و علی را وصی و جانشین خود معرفی کرد و با اطمینان خاطر فرمود:«آگاه باشید که دوستدارانِ اولیاء خدا در ایمنیِ کامل وارد بهشت می شوند در حالی که فرشتگان با آنان روبرو می شوند و می گویند:«بهشت گوارایتان باد!»

دنیا، همچنان شاهدِ همجواری علی علیه السلام و پیامبر بود و پیامبر به پشتیبانی پروردگار همچنان دستان علی علیه السلام را سر دست گرفته بود و با رساترین لحن، برای دنیایِ چشم انتظار، خطبه می خواند :«مَعاشِرَالنّاسِ، تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ وَ افْهَمُوا آیاتِهِ وَانْظُرُوا إِلی مُحْکَماتِهِ وَلاتَتَّبِعوا مُتَشابِهَهُ، فَوَالله لَنْ یُبَیِّنَ لَکُمْ زواجِرَهُ وَلَنْ یُوضِحَ لَکُمْ تَفْسیرَهُ إِلاَّ الَّذی أَنَا آخِذٌ بِیَدِهِ وَمُصْعِدُهُ إِلی وَشائلٌ بِعَضُدِهِ (وَ رافِعُهُ بِیَدَی) وَ مُعْلِمُکُمْ: أَنَّ مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِی مَوْلاهُ، وَ هُوَ عَلِی بْنُ أَبی طالِبٍ أَخی وَ وَصِیّی، وَ مُوالاتُهُ مِنَ الله عَزَّوَجَلَّ أَنْزَلَها عَلَی»، «ای مردم! در قرآن اندیشه کنید و ژرفی آیات آن را دریابید و بر آیات محکم آن بنگرید  و از متشابهاتش پیروی ننمایید. به خدا سوگند که هرگز کسی برای شما نواهی قرآن و تفسیر آن را آشکار نمی کند، مگر همین کسی که دستش را گرفته و بالا آورده ام و به شما اعلام می دارم:« هر آن که من مولا و سرپرست او هستم، این علی مولا و صاحب اختیار اوست و او علی بن ابیطالب، برادر و وصی من است و ولایت او حکمی ست از سوی خدا که بر من نازل شده است.»

دنیا، در آن لحظات، خود را نجات یافته می دید.دلش می خواست پوسته های حقارت و خفت را از تن بشکافد.سکوت را بشکند و با تفاخر بگوید:«من دیگر تاریک و بی کس  نیستم.من منور به چراغ ولایتم .من آنچنان به ولی متصف و متصل شده ام که او همه ی اوامر و نواهی و برکات معنوی و اکرام و بهشت و رضوان الهی ام را تدبیر خواهد کرد.»

آری، دنیایِ مزین به ولایت علی بن ابیطالب، پوسته ی خود را شکافت. لباس عید به تن کرد، با قامتی راست ، درحالی که به وسیع ترین آفرینش خود دست یافته بود ، طوری که می توانست گیتی را در آغوش بکشد و با شعف و خشنودی بگوید :«الحَمدُ لله الذی جَعَلَنا مِن المُتُمَسِکین بِولایَت امیرالمُومِنین، عَلی بن ابیطالِب علیه السلام» .

 

 

زهره نوروزی اصفهانی

لینک مطلب در خبرگزاری صاحب نیوز

زهرا ابراهیمی
۳۱ مرداد ۹۸ ، ۱۱:۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ح

حاضران به غائبان برسانند

 چشمه غدیر شاهد تحقق امری الهی برای مسلمانان یکتاپرست بود. دست ها بالا می رفت و آذرخش حسادت در قلب های حسودان فرو.

کجای این چشمه را با بدعهدی سیراب کردند که آن حسودان چون شوکران روییدند و به نابودی دین و فنای آخرت برخاستند!؟

لاسیفِ آن مرد را، کافران و مسلمانان شنیدند اما چگونه دین را به دنیا وانهادند؟

تپیدن قلبی عاشق، در بستری که هدف تیغ های آخته بود را به وضوح دیدند و در تاریخ ثبت نمودند؛ اما در عجبم از این جماعت ناسی!

همگان می دیدند که گاه فریاد حق در قدم های استوارش به گوش می رسد و گاه درشمشیر تیز و برّانش ...

رفته ها بازگردند، مانده ها تعجیل ... چراکه پیامی بسیار مهم از آسمان  نازل شده و باید به گوش همه برسد. آشوب و غوغایی بر جمعیت غالب است.

این چه امر مهمیست که همه باید جمع شوند تا بیان شود؟

کلام شیرین حق، مهمان قلب پیامبر(ص) بود و رسول خدا به فرخندگی و بقای دینش خشنود.

اما از همان لحظه ثبت شده در تاریخ بشریت، شاهدان به ظاهر مسلمان درگوشه ای کِز کرده، برای فرداهای نیامده توطئه می کنند و نشانه گرفته اند؛ تمام هست و نیست اسلامِ ناب را و اینجاست که نویدی جانبخش زمزمه می کند:

"یدالله فوق ایدیهم "

در غدیر صدای خدا بر روی زمین می ماند تا ابد و علی(ع) غدیری می شود؛   بار امانت بر دوش می کشد، باری که حتی آسمان هم نتوانست بر دوش گیرد.

آری علی علیه السلام دروازه تمام علوم هستی و قوت قلب رسول خداست. از کودکی با نوای پیامبر(ص) مأنوس بود و تنها یاور رسول خدا (ص) درمیان اقوام.

وقتی نمازش را به پیامبر(ص) اقتدا می کرد، هیچ باکی از سرزنش و تهدید مشرکان به دل راه نمی داد.

سخت ترین شب برای اسلام را با پوشیدن ردای منجی بشریت به آرامش صبح کرد.

یگانه دختر خاتم پیامبران خدا را به همسری گرفت و اهل بیت(ع) را تکمیل کرد و چشم جهان را به آمدن موعودش روشن نمود.

چشمه غدیر می جوشد؛ فریاد رسای رسول بالا می رود و به آسمان ها می رسد:

یا معشر المسلمین لیبلغ الشاهد الغائب، اوصی من آمن بی و صدقنی بولیة علی، الا ان ولیة علی ولایتی و ولایتی ولیة ربی، عهدا عهده الی ربی و أمرنی أن أبلغکموه.

ای مسلمانان! حاضران به غایبان برسانند : کسی را که به من ایمان آورده و مرا تصدیق کرده است، به ولایت علی سفارش می  کنم؛ آگاه باشید ولایت علی، ولایت من است و ولایت من، ولایت خدای من است. این عهد و پیمانی بود از طرف پروردگارم که فرمانم داد تا به شما برسانم. (۱)

در غدیر نوایی آسمانی که ملائک حامل آنند از گلوی مردی آسمانی برای هدایت زمینیان  به فریادی  جاوید مبدّل گشت و داعیه نابودی و ناکامی اسلام را برای ابد به سراب تبدیل کرد.

چلچراغ ولایت تا ابد روشن شد و امانتی شد برای اهل ولایت ...

باشد که ولایتمداران، امانتداران خوبی بمانند.

--------------

پی نوشت:

۱. بحارالانوار  ج ۳۷ص۱۴۱، ح. ۳۵

فریبا حقیقی

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۳۱ مرداد ۹۸ ، ۱۱:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر