گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

۱۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مریم غازی اصفهانی» ثبت شده است

ا

جمع میان اضداد

خداوند متعال خالق و مربی جهان هستی است و آن را درنهایت نظم و از روی حکمت متعالی خویش خلق نمود و نیز قوانین ثابتی را جهت اداره‌ی امور خلقت وضع فرموده است.

در این نظام حکیمانه‌ی هستی همواره دوگانه‌هایی وجود دارند که جمع آن‌ها با یکدیگر امکان‌پذیر نیست و عدم امکان جمع میان آن‌ها، از قواعد مسلم نظام هستی به شمار می‌آید. به عنوان مثال جمع میان اضداد، اینکه هرگز زشتی و زیبایی، خوبی و بدی، سفیدی و سیاهی درآن‌واحد و در یکجا باهم جمع نمی‌شوند شواهد خوبی بر این مدعاست.

یکی از مصادیق بارز این اصل مهم جمع میان دو عقیده‌ی متضاد است. اینکه یک فرد با یک‌نفس واحد و در یک‌زمان بخواهد هم خیر را بپذیرد و هم شر را، هم به دنبال سعادت باشد و هم شقاوت.

همان‌گونه که خداوند متعال در آیه ۴ سوره احزاب می‌فرمایند: «مَا جَعَلَ الله لِرَجُلٍ مِن قَلبَینِ فِی جَوفِهِ: خدا برای یک نفر دو قلب در جوفش ننهاده»

علامه آیت الله طباطبائی (رحمه‌الله علیه) در تفسیر شریف المیزان در تفسیر این قسمت از آیه می‌فرمایند: «این جمله کنایه است از اینکه جمع بین دو اعتقاد متنافی ممتنع است پس به‌درستی که یک قلب واحد یا به عبارتی یک‌نفس واحد، گنجایش برای دو اعتقاد متنافی و دو رأی متناقض را ندارد؛ لذا اگر درجایی دو اعتقاد متنافی وجود داشت کشف می‌کنیم که آن دو اعتقاد مربوط به دو قلب جدا است و خدا در جوف کسی دو قلب ننهاده، پس یک نفر نمی‌تواند به دو رأی متنافی معتقد شود.»

و اما در عصر حاضر شاهد هستیم افراد و گروه‌هایی که خود را افرادی مذهبی و دوست‌دار امام حسین (ع) دانسته اما دغدغه‌ی احیای دین و عمل به دستورات الهی را ندارند و حق و حقیقت را نادیده می‌گیرند؛ به‌عبارت‌دیگر می‌خواهند هم حسینی باشند و هم یزیدی.

نمونه دیگر، کسانی که خود را مسلمان می‌دانند و محمد مصطفی (ص) را پیامبر خود، اما در اخلاق و انسانیت شباهتی به پیامبر خود ندارند؛ نمی‌شود که  طرفدار حق بود و همچون باطل عمل کرد!

آیا خداوند در سینه‌ی چنین افرادی دو قلب قرار داده است؟ قلبی طرفدار حق و قلبی خواستار باطل؟ این احتمال نیز با توجه به نص صریح قرآن مردود است؛ پس جمع اضداد در این افراد چگونه قابل توجیه است؟

در تفسیر قمی ذیل آیه شریفه مذکور آمده است: «علی بن ابی‌طالب (ع) فرمود: محبت ما و محبت دشمن ما در سینه‌ی انسان جمع نمی‌شود به‌درستی که خداوند متعال برای شخص دو قلب در سینه‌اش قرار نداده است که یک شیء را با یکی از آن دو قلب دوست بدارد و همان شیء را با قلب دیگر مورد بغض قرار دهد؛ و اما کسانی که محبت ما را دارا هستند همان‌گونه که طلا به‌واسطه‌ی آتش خالص می‌شود و هیچ کدورتی در آن نمی‌ماند و چیزی غیر طلا در آن نیست پس این محبت را برای ما خالص می‌کنند و هیچ‌چیز دیگر در آن راه نمی‌دهند. پس کسی که می‌خواهد نسبت به حب ما علم پیدا کند و ببیند که محبت ما در دل او هست یا نه باید قلبش را امتحان کند پس اگر در محبتش به ما محبت دشمنان ما هم مشارکت دارد، پس از ما نیست و ما هم از او نیستیم و خداوند متعال و جبرائیل و میکائیل دشمن آن‌ها هستند و خداوند دشمن کافران است.»

بنابراین، حقیقت این است افرادی که ادعای دوستی باخدا و پیامبر و اهل‌بیت علیهم‌السلام دارند و در آن واحد دوستی و همنوایی با باطل می‌کنند در دوستی خود با حق و حقیقت راست‌کردار و ثابت‌قدم نیستند. بر اساس سنت الهی این دو، ضد یکدیگرند و در یک قلب باهم جمع نمی‌شوند.

آری، اگر به دنبال دوستی حقیقی باخدای متعال و همه‌ی نیکی‌های عالم هستیم، باید همه‌ی بدی‌ها و شرور را از روح خود بزداییم و قلبمان را فقط جایگاه محبت خداوند و اولیای الهی قرار دهیم.

   

مریم غازی اصفهانی

لینک مطلب درخبرگزاری حوزه

 

زهرا ابراهیمی
۲۵ مهر ۹۹ ، ۱۷:۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

دین

 

«دین مصرفی»، تناقضی مدرن از عصر جدید!

برگزاری عزاداری در ماه محرم و گرامیداشت قیام عاشورا از قدیم‌الایام در میان همه‌ی شیعیان جهان و نیز در میان ایرانیان بسیار رایج بوده و با گذر زمان، به شور و حال آن افزوده‌شده است. سال‌هاست که هم‌زمان با فرارسیدن ماه محرم، دوستداران اهل‌بیت در مجالس عزاداری اباعبدالله (ع) و یاران وفادار ایشان، دسته‌های عزاداری و هیئت‌ها، مراسم تعزیه‌خوانی و جلسات سخنرانی محرم حضور فعال دارند.

اما نکته‌ای که توجه بسیاری از دین‌پژوهان و کارشناسان فرهنگی را به خود جلب نموده این است که عزاداران حسینی در قدیم، آشنایی بیشتری با اصول و عقاید اسلامی داشته و درنتیجه پایبندی عمیقی به انجام واجبات و ترک محرمات و نیز اصول و فروع دین داشتند. این پایبندی آنان به شریعت اسلام موجب می‌شد، شرکت آنان در مراسم محرم، همراه با بصیرت و شناخت درست دین و ائمه‌ی معصومین باشد.

این در حالی است که در عصر حاضر، به دلیل مدرنیته و نیز تهاجم فرهنگی غرب علیه اسلام، شاهد کمرنگ شدن عقاید و باورهای دینی و درنتیجه توجه کمتر به انجام واجبات و ترک محرمات، مخصوصاً در میان نسل جوان و حتی شرکت‌کنندگان در مناسک دینی هستیم.

امروزه در میان عزاداران حسینی ممکن است جوانانی باشند که به نماز و روزه و به‌طورکلی انجام واجبات و ترک محرمات توجه چندانی نداشته باشند. همان‌گونه که در شب‌های احیا در مساجد، شاهد حضور فعال زنان و دخترانی هستیم که شاید توجه چندانی به رعایت حجاب ندارند. درست است که مسجد خانه‌ی خداست و هرکسی با هر باور مذهبی می‌تواند در آن داخل شود و همه‌ی اقشار، حتی غیرمسلمانان به مجالس عزاداری امام حسین ارادت دارند، اما حقیقتاً ریشه‌ی این تناقض در گرایش به امر مستحب و عدم توجه به واجبات در چیست؟

می‌توان با کلیدواژه‌ای که نظریه‌پردازان حوزه‌ی مطالعات فرهنگی ارائه داده‌اند، به این پرسش اساسی پاسخ داد. آن‌ها معتقدند، افراد، فرهنگ و نیز ابعاد گوناگون آن را، همانند یک کالا به مصرف می‌رسانند؛ درنتیجه در عصر حاضر، مصرف، فقط مختص به حوزه‌ی اقتصاد نیست. افراد در جوامع مدرن، مصارف فرهنگی متنوعی دارند. نمونه‌ی این مصارف در جامعه‌ی ما ممکن است توسط رسانه‌ها ارائه شود، مثل گوش دادن به موسیقی؛ اما اخیراً شاهد نوع دیگری از مصرف فرهنگ هستیم که همان شرکت در مراسم عزاداری و هیئت‌های مذهبی استبرخی افراد با این انگیزه در هیئت‌های عزاداری یا مراسم احیاء شرکت می‌کنند که از طریق معنویات به احساسات خوشایندی دست پیدا کنند. این در حالی است که این احساس آرامش و معنویتی که به آنان دست داده، اولاً پایدار نیست و در ثانی بنیان محکم عقیدتی ندارد و گاهی انجام این مناسک تنها نوعی مصرف فرهنگی بشمار می‌رود.

در چنین فضایی، وظیفه‌ی مبلغان و دین‌داران این است که هم‌زمان با تلاش در جهت جذب جوانان به‌سوی محافل مذهبی، درصدد تعمیق باورهای دینی آنان و تنبه بخشی به آنان در جهت جلب رضای الهی از طریق انجام واجبات و ترک محرمات نیز باشند. تبیین مسائلی همچون اینکه حقیقتاً مکتب حسینی چه تعالیمی دارد؟ یک عزادار واقعی امام حسین (ع) کیست و در اعتقادات و نیز سبک زندگی خود، باید از چه الگویی تبعیت نماید؟ و باید توسط این مبلغان صورت گیرد تا یک جوان هیئتی به این حد از فهم برسد که دین‌داری تنها یک مصرف نیست و باید در همه‌ی ابعاد زندگی او حضورداشته باشد.

مریم غازی اصفهانی

لینک مطلب در ندای اصفهان

 

زهرا ابراهیمی
۲۳ مهر ۹۹ ، ۲۱:۵۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

 

آیین فراموش‌شده‌ی چهل ‌ویک منبرون

ادوارد تیلور، دانشمند مشهور انگلیسی، فرهنگ را این‌گونه تعریف می‌کند: مجموعه‌ی پیچیده‌ای از علوم، دانش‌ها، هنرها، افکار، اعتقادات، قوانین و مقررات، آداب ‌و رسوم، سنت‌ها و به‌طور خلاصه کلیه‌ی آموخته‌ها و عاداتی که یک انسان به‌ عنوان عضو جامعه اخذ می‌کند.

مناسک و آیین‌های عاشورایی از مهم‌ترین عناصر فرهنگ ایرانی - اسلامی به شمار می‌آیند و نقش بی‌بدیلی در سبک زندگی ایرانیان ایفا می‌کنند.

اما اخیراً شاهد هستیم که برخی از این مناسک عاشورایی به دست فراموشی سپرده‌ شده و جای خالی آن‌ها در سبک زندگی عاشورایی مشهود است.

یکی از این مناسک فراموش‌شده، آیین مذهبی مراسم چهل‌ ویک منبر در ظهر تاسوعاست.

سال‌ها پیش این آیین زیبای عاشورایی در شهر اصفهان رواج داشته و به ‌عنوان یکی از ابعاد سبک زندگی مردم در روز تاسوعا، به شمار می‌رفته است.

گفته می‌شود این مناسک بیشتر مختص به بانوان بوده و زنان و دختران اصفهانی از قدیم‌الایام به یاد زینب کبری (س) بزرگ بانوی دشت کربلا، در این مناسک شرکت می‌کرده‌اند.

شیوه‌ی برگزاری این آیین به این صورت بوده که عده‌ای از عزاداران حسینی که اکثرا بانوان هستند در روز تاسوعا، ۴۱ شمع در دست می‌گیرند و به‌ قصد شرکت در ۴۱ منبر و مجلس روضه‌ی اباعبدالله (ع) حرکت خود را آغاز می‌کنند.

این حرکت معنوی از سقاخانه‌ی مسجد جامع آغاز می‌شود. عزاداران منزل ‌به ‌منزل و مسجد به مسجد پیش می‌روند و در طول مسیر نذوراتی که همراه خود آورده‌اند را به نیت برآورده شدن حاجاتشان، در میان مردم پخش می‌کنند. درباره‌ی فلسفه‌ی برگزاری مراسم چهل‌ ویک منبرون آورده‌اند که این مناسک به یاد حضرت زینب (س) برگزار می‌شود، با الهام از این امر که ایشان بعد از واقعه‌ی عاشورا و در جهت افشای ماهیت حاکمان بنی‌امیه و ستمی که بر خاندان پیامبر روا داشتند، به راه افتادند و در هر منزل، بر بالای منبر رفته و وقایع عاشورا را بازگو می‌کردند.

گفته می‌شود زنان شرکت‌کننده در این مناسک در طول مسیر به احترام حضرت زینب (س) و شهدای کربلا سکوت اختیار می‌کنند و فقط ذکر صلوات را بر لب جاری می‌سازند.

در لغت‌نامه‌ی دهخدا، در تعریف مناسک چهل ‌ویک منبر آمده است: «نذری است که در شب عاشورا یا شب یازدهم محرم، چهل ‌ویک شمع در چهل‌ ویک جا که منبر و روضه‌خوانی است، به نیت برآورده شدن حاجات یا سلامت و بقای عزیزان افروزند. نذری به‌ قصد روا شدن حاجت‌ها و حصول مرادها. بدین ترتیب که در شب دهم یا یازدهم عاشورا به چهل ‌ویک خانه که محل روضه‌خوانی است رفته در هر خانه، بر پایه‌ی هر منبر شمعی افروزند و جمعاً چهل‌ویک شمع روشن کنند»

لازم به ذکر است به‌غیراز شهر اصفهان، این مناسک عاشورایی ارزشمند در شهرهای لاهیجان و کرمان نیز با روشی مشابه انجام می‌شده است.

اما متأسفانه در سال‌های اخیر شاهد کمرنگ شدن و افول این مراسم آیینی مقدس هستیم تا آنجا که بسیاری از جوانان و نسل جدید از این آیین اطلاعات چندانی ندارند.

از آنجا که این آیین‌های ارزشمند عاشورایی جزء مهمی از فرهنگ دینی ما هستند، باید نسبت به آن‌ها توجه و التفات ویژه‌ای مبذول داشت.

 البته توجه به این نکته لازم است که در عزاداری‌ها به‌ویژه مراسمی که زنان مسلمان در آن حضور فعال دارند، اصل باید بر رعایت عفت و تقوا، حفظ حجاب و عدم اختلاط با نامحرم باشد، مبادا که جهت برگزاری یک آیین مستحب، واجبی زیر پا گذاشته شود.

احیای دوباره‌ی این سنت‌ها و گنجاندن آن‌ها در سبک زندگی عاشورایی مردم، سبب تعمیق باورهای دینی و جلوگیری از نفوذ بدعت‌ها و خرافات در عزاداری‌ها شده و موجب سوق دادن جامعه به‌سوی سبک زندگی اسلامی می‌شود.

  

مریم غازی اصفهانی

لینک مطلب درخبرگزاری حوزه

 

زهرا ابراهیمی
۲۳ مهر ۹۹ ، ۲۱:۴۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

غ

 

 

Life-giving Spirit of Haj Qassem Soleimani

Throughout human history, there have always been people who have had creative minds and influential personalities. These people had the art of seeing the invisible matters, seeing and understanding things that ordinary people could not comprehend. The ability of these people not only to understand issues but also to make decisions and open horizontally to show the way to act and make the right decision is special and exceptional. These people can lead people well because of their unique personality traits and receiving special attention from God. They manage people in such a way that they can penetrate the hearts of the people, mobilize people when necessary, and motivate them to achieve the goal. A clear example of such people in our time is Major General Qassem Soleimani.

He was a pious, sage, and, in every sense, charismatic figure. His leadership in maintaining security, countering terrorism, and repelling foreign threats was extraordinary. Major General Qassem Soleimani had two unique and prominent characteristics: first, he had the power to understand and comprehend issues well, and second, he had a great ability to influence the other people and that is why he was called the "General of Hearts". We must say that Major General Qassem Soleimani did not remain at the level of an individual with such moral, behavioral, and managerial characteristics. Rather, it became a School that could nurture people like himself and be humanizing.

The humanization of the Soleimani School is not only on a national and regional scale but also a model for the free people all around the world. But in the current situation where our country is facing many cultural issues due to cultural invasion and the Soft War, people like Major General Qassem Soleimani must appear in our cultural management department, find the root of the problems, penetrate the hearts of the people and This will shake the cultural system and lead to improvement and reform. The solution to the problems of our society in the field of culture depends on the existence of people like him. One, who goes beyond the algebra of existing cultural structures, reverses the structure of culture and revives it with his Life-giving spirit.

Maryam Ghazi Esfahan

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

 

زهرا ابراهیمی
۱۱ مهر ۹۹ ، ۱۴:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

ا

اسطوره کُشی

نام پهلوان تختی و به ‌طور عام، واژه ی پهلوان در فرهنگ ایرانی دارای معنای اسطوره‌ای قدرتمندی است.

این اسطوره یک نظام ارتباطی درون خود دارد و در مقام رساندن پیامی به کنشگران فرهنگی در ایران است.

تختی، از نسل پهلوانان ماندگار تاریخ ایران و نماد و سمبل ورزش ایران است. شخصیتی که واژهایی همچون پهلوانی، جوانمردی، گذشت، دینداری، مردانگی و فداکاری به نام او گره‌خورده است.

ریا و چند چهره گی جایی در اخلاق جهان ‌پهلوان نداشت و اهل سیاه نمایی، نقش بازی کردن و تملق‌گویی نبود.

او ازنظر شخصیتی فردی نجیب، آزاده و با حجب و حیا بود و بسیاری از پیشنهادها و پست‌های مهم زمان خود را رد کرد و با وجود توانمندی، مدال طلای جهان و المپیک را نخواست تا جوانمردی را معنا کند.

رفتارهای به جا مانده از او در زمینه های مختلف، هر یک حکایت‌های بزرگیست که پرداختن به آن‌ها امر ارزشمندی است. تختی همان‌گونه که در ورزش استثنا بود، در زندگی و پاسداری از ارزش‌های اخلاقی نیز کم‌نظیر بود. تختی قبل از آنکه بر روی تشک با حریفان دست‌ و پنجه نرم کند، با نفس خود به مبارزه پرداخته بود.

همه ی این عوامل و جایگاه والای اسطوره‌ای غلامرضا تختی باعث شد تا نوروز امسال فیلمی با محوریت او تهیه و اکران شود.

  «غلامرضا تختی» فیلمی به کارگردانی بهرام توکلی و محصول سال ۱۳۹۷ است. این فیلم در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر در دو بخش، سیمرغ بلورین را از آن خود کرد و شامل سه فاز از زندگی غلامرضا تختی در مقطع کودکی، نوجوانی، بزرگ‌سالی، مسابقات کشتی و فوت وی است. این فیلم نه درباره ی مرگ مرموز جهان‌پهلوان تختی، که درباره زندگی‌اش است.

فیلم از قرائت وصیت‌نامه ی جهان‌پهلوان شروع می‌شود، سکانس بعد «آقا تختی» در اتاق بیست ‌و سه هتل آتلانتیک مشغول به هم زدن قرص در لیوان آب است که به گذشته و «چاله آب‌سیاه» بیغوله‌های جنوب تهران پرتاب می‌شود، به کودکی تلخ و فقر و پدرِ آس و پاس شده که پول دستی می‌خواهد و نمی‌دهندش، به کتک‌کاری‌هایِ خشن توی آلونک‌ها، به باربری در شرکت نفت مسجدسلیمان. به مادرش، به دست‌هایِ مادرش و نیکمتِ چوبیِ پدرِ نیمه دیوانه و صدای تق و تق چکش و میخ روی چوب‌های پاره پاره. روی اعصاب؛ و بقیه ی فیلم روایت خبرنگاری است که از نزدیک تختی را می‌شناخته و چندین بار با او مصاحبه گرفته است. تمرکز فیلم بر جنبه ی مردمی شخصیت جهان‌پهلوان تختی است. در فیلم مدام از صحنه‌های دستگیری او از مردم نمایش داده می‌شود. او هیچ‌چیز را برای خود نمی‌خواهد.

 در قسمت‌هایی از فیلم نیز به جدال ساواک و حکومت، با مرام و اندیشه ی غلامرضا تختی اشاره می‌شود. ارتباط او با آیت‌الله کاشانی و ارادتش به دکتر مصدق برایش دردسرساز می‌شود. آن‌ها او را از کشتی محروم می‌کنند، حقوقش را قطع می‌کنند و سرانجام این بی‌مهری‌ها و شایعات ریزودرشت روزنامه‌ها و شرایط بد اقتصادی و مشکلات خانوادگی و اختلاف با همسرش او را به اتاق بیست‌وسه هتل آتلانتیک می‌کشاند.

پس از اکران این فیلم و به‌تبع آن احیای نام تختی و منش او در اذهان عمومی، سخنی در میان مردم پراکنده شد که تختی به علت اختلاف خانوادگی و در پی یک نزاع با همسرش خودکشی کرده است.

کارگردان فیلم در مورد نحوه ی مرگ تختی و خودکشی او در فیلم گفت: ما می‌خواستیم به این مورد اشاره کنیم که همیشه به این پرداخته می‌شود که تختی خودکشی کرده یا کشته ‌شده، درحالی‌که آن چیزی که مهم است نحوه ی زندگی تختی است که آن را ماندگار کرده است؛ اما نکته اینجاست که برسرزبان افتادن نحوه ی فوت تختی به هدف «اسطوره کشی» و از بین بردن وجهه ی پهلوانی و قهرمانی او در میان فرهنگ ایرانیان صورت گرفته است. اینکه غلامرضا تختی با آن‌همه عظمت و نام و نشان آن‌قدرها هم پهلوان نبود و در پی مشکلاتی که در زندگی برایش حادث شد دست به خودکشی زد تا خود را خلاص کند.

اسطوره‌ها نقشی بی‌بدیل در زندگی فردی و نیز در اجتماع دارند. عدم توجه و حفظ اسطوره‌ها در فرهنگ جامعه ی ایران باعث روی آوردن به غرب و فرهنگ غربی و در نتیجه از خودبیگانگی فرهنگی خواهد شد.

  

مریم غازی اصفهانی

لینک مطلب درخبرگزاری حوزه

زهرا ابراهیمی
۱۱ شهریور ۹۹ ، ۲۱:۳۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر