گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

هرآنچه از صریری ها در خبرگزاری ها و روزنامه ها و ... منتشر می شود را اینجا با شما به اشتراک می گذاریم.

گروه نویسندگی صریر

رهایی

 

 

خداوند در قرآن کریم، هدف از خلقت انسان را عبودیت معرفی کرده است. عبودیت و بندگی چیزی نیست مگر اطاعت و فرمان‌برداری محض از دستورات الهی. قربان از ریشه‌ قرب و به معنای نزدیکی جستن است. انسان با قربانی کردن، قصد تقرب به خداوند دارد. هرچه این قربانی ارزشمندتر و تعلق به آن بیشتر باشد، گذشتن از آن و فدا کردنش سخت‌تر است. عید قربان، عید بندگی و اطاعت خداوند است؛ روز فدا کردن و ذبح خواسته‌های نفسانی. روزی که ابراهیم خلیل بزرگ‌ترین امتحان الهی را به اتمام رساند؛ زیرا فرزند انسان عزیزترین دارایی اوست، چون از گوشت و خون او به وجود آمده و عصاره‌ وجودی فرد است، شاید گذشتن از جان خود، برای انسان آسان‌تر از فدا کردن فرزند باشد.

آزمون بزرگ ابراهیم خلیل الله

آری خداوند، ابراهیم خلیل را با عزیزترین دارائی‌اش آزمود تا میزان اخلاص و پایداری او را در ایمانش بیازماید و هنگامی‌ که او صداقت و ایمان خود را به اثبات رساند، گوسفندی را برای ذبح به‌ جای اسماعیل فرستاد تا نشان دهد، او از این آزمایش سربلند بیرون آمده است. آری او از همه‌ چیز آگاه است، تلاش و مجاهدت انسان را می‌بیند و آن را بدون پاسخ نمی‌گذارد.

همه‌ ما همواره در حال امتحان الهی هستیم. خداوند در قرآن می‌فرماید: «اَلَذی خَلَقَ المَوتَ و الحَیوهَ لِیَبلُوَکُم اَیُّکُم اَحسَنَُ عَمَلاً. آن‌ کسی که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدام‌ یک نیکوکارترید» (سوره‌ی ملک، 2).

برای قرب الهی و رهایی اسارت نفس باید از تعلقات مادی و تمایلات نفسانی گذشت

آزمون‌های الهی، گاه کوچک و گاهی بزرگ است. بعضی‌ اوقات خداوند انسان را با مال، آزمایش می‌کند و زمانی با نقص و بیماری او را می‌آزماید. ابراهیم خلیل الله با ایثار بزرگ خود، فرهنگ عبودیت و از خودگذشتگی را به جهانیان آموخت. او نشان داد که برای رسیدن به قرب الهی ابتدا باید از تعلقات مادی گذشت و بر روی تمایلات نفسانی پا گذاشت. تا وقتی‌ که انسان اسیر نفس خود است نمی‌تواند قدمی در راه خداوند بردارد. جهاد اکبر که همواره مورد سفارش اهل‌بیت (ع) بوده، با راحت‌ طلبی و آسودگی امکان‌ پذیر نیست.

انسان ابتدا باید در وجود خود، بذر معرفت بکارد و با شناخت نفس خویش به شناخت معبود حقیقی نائل شود، سپس در راه اطاعت او گام بردارد. سختی‌های مسیر را بپذیرد و از گردنه‌های هوای نفس بگذرد. در هنگام مواجهه با مشکلات به ریسمان الهی چنگ زند و از او استمداد جوید. گوهر نفس برای صیقل یافتن و درخشیدن سختی‌های زیادی را تحمل می‌کند. به همین دلیل خداوند متعال در قرآن کریم، حضرت ابراهیم(ع) و پیامبر اکرم (ص) را به‌ عنوان اسوه‌ برای انسان‌ها معرفی کرده است. اهل‌ بیت (ع) نیز با تأسی به ایشان راه آنان را پیمودند.

درس عید قربان برای انسان ها

امام حسین (ع) در حالی‌ که عازم سفر حج شده بود، برای اطاعت خداوند و حفظ اسلام، حج خود را به عمره تبدیل کرد و عازم کربلا شد. او برای ایستادگی در برابر ظلم و ستم یزید، با او بیعت نکرد و همان‌طور که خود فرمود برای احیای دین جدش و امر به‌ معروف و نهی از منکر قیام نمود. او در این راه نه‌ تنها از جان و مال خود گذشت بلکه به‌ جای یک اسماعیل‌، ده‌ها اسماعیل را فدا کرد.

عید قربان روز ذبح خواسته‌های نفسانی و عبور از منیت و وصول به معبود است. درسی که این روز به انسان می‌دهد این است که باید هر روز و هر لحظه خود را در معرض آزمایش الهی ببیند و هوای نفس خود را به قربانگاه عشق ببرد و به‌ پای معبود خود فدا کند تا بندگی خود را به اثبات برساند.

 

الهه دهقانی

لینک مطلب در پایگاه  خبری صاحب نیوز

زهرا ابراهیمی
۱۶ تیر ۰۱ ، ۱۸:۴۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

sel

 

یکی از معضلات بزرگ فرهنگی‌ امروز،  فضای آلوده‌یسلبریتی‌سازی جامعه و بی سر و سامانی آن است.

معضلی که منجر به بزرگ شدن و خلق شخصیت‌های پوچ و توخالی شده است.شخصیت‌هایی که از اندکی فرهیختگی و بعضا حتی تحصیلات خاصی برخوردار نیستند و به صِرف داشتن چهره‌ و بازی مقبول، نامشان روی زبان‌هامی‌افتد.

کسانی که با بیشترین آزادی فرهنگی و بالاترین حقوق، به کارگیری می‌شوند. سلبریتی‌هایی که در ظاهر پر محتوا به نظر می‌آیند، اما مثل بادکنک توخالی‌اند‌.

عده‌ای که به صِرف نام آشنابودنشان، خود را از همه اعلم می‌دانند و بعضا گاهی در هیچ چارچوب اجتماعی، شرعی و فرهنگی نمی‌گنجند.

این قصه به همین‌جا ختم نمی‌شود؛ بلکه این آشفتگی و بی‌بندوباری همچون شجره‌یخبیثه‌ای بین مردم رشد می‌نماید و نسل آینده‌ی ما را تهدید می‌کند؛ نسلی که به سبب خواب و خیانت بعضی مسئولین، نسلی ولنگار، پوچ، عاری از اهداف و انگیزه‌های بلند معنوی و انسانی بار می‌آیند.

علت آن هم پیچیده نیست. وقتی در یک جامعه الگوها مغفول بمانند یا دستکاری شوند، طبیعی است فرهنگ سطوح پایین‌تر جامعه نیز افول می‌کند.

در جامعه‌ای که ملاک، تنها زیبایی، شهرت، خالکوبی‌های عجیب و غریب، تیپ‌هایهیپیواز این قبیل مسایل است، شخصیت‌هایی رشد می‌کنند که از فرهیختگی بویی نبرده‌اند؛ بلکه به‌صِرف قیافه، رنگ به رنگ پوشیدن و صرفا در یکی دو فیلم دیده شدن به شخصیت‌هایی محبوب و الگو تبدیل شده‌اند. موضوعی که اخیرا از سوی بعضی هنرمندان نیز به حق به چالش کشیده شده است.

اینکه بخواهیم این موضوع را فقط در محدوده‌ی رفتاری بازیگری خرد بررسی کنیم، نگاهی ناقص است، بلکه باید به این موضوع نگاهی کلان و جدی‌تر داشته باشیم.

گاهی برخی بازیگران به موازات بازی در فیلم‌های ارزشی، در اولین فرصت در پیج شخصی دست به سیاه‌نماییمی‌زنند و بی محابا از تریبون‌هایبی‌ساماناینستاگرام و توییتر، چنگ در گلوی جامعه می‌اندازند و سیاهی و تلخی القا کرده، فجایعی شبیه قتل روحانی کازرونی را رقم می‌زنند. این بدان معناست که سالهاست آژیر خطر به صدا درآمده و باید در مقابل پدیده‌یسلبریتی موضع گرفته شود.

اخیرا نیز افرادی از این قشر، با بهانه‌ی فوت دو نفر از سلبریتی‌ها، چنان جنجال، واهمه و سیاه‌نمایی به راه انداختند که گویی در هیچ جای دنیا، کرونا قدم نگذاشته و تنها در ایران و تنها دراین قشر، خطر مرگ وجود دارد.

این‌ها همه موضوعاتی غیر از مواضع ضد نظام و فرهنگ در فیلم‌ها ،جشنواره‌ها، پشت تریبون‌ها یا در مصاحبه‌های داخلی و خارجی این جماعت هست.

این درحالی است که در دنیا، سلبریتیدرقالبارزش‌های کشور و ملت، ارزش‌گذاریمی‌شود. در کارهای نمایشی هالیوود، اگر تخریبی هم برای اوضاع کشورصورت بگیرد، به شکلی توجیه می‌شود؛ اما غالبا موضع ضدکشورونظامشان از فیلم‌هایشان برداشت نمی‌شود.

بازیگران آمریکایی و خارجی هم به محض ورود در مسائل غیرهنری، با موضع‌گیری‌های صریح، عزل از خدمت و حتی درمواردی، جریمه و زندانی مواجه می‌شوند. بنابراین طبیعی است که در چارچوب قانون‌های کشوری وصرفا گاهی ارائه‌ی نگاه انتقادی فعالیت می‌کنند. به‌عنوان مثال اخیرا دراستنداپی خارجی با انتقاد جدی از بازیگران در قالب طنز و استنداپ، از مواضع بی ربط بازیگران راجع به مسایل روز و سیاسی انتقاد شد. البته کسی جرات نداشت علیه استنداپ موضعی بگیرد.

 درحالی که در کشورما، حتی در فیلم‌های طنز خود هنرمندان، درصورت پرداخت به این موضوع،چالشی بزرگ ساخته می‌شود و این یعنی ما و مسئولین فرهنگی کشور، با غفلت، برای عرصه‌ی فرهنگی تهدید می‌سازیم.  موضوعی که همین حالا هم، مارا با چالش‌های جدی مواجه کرده است. مثلا مجری‌ای که بصورت یک‌روزدرمیان، آنتن زنده در اختیار دارد و سالها با حجاب مانتو و مقنعه، در برابر مردم ظاهرشده، یکباره مهاجرت و کشف حجاب می‌کند.

بلی این طبیعی است که جامعه نیاز به الگو دارد، اما نیاز به الگوسازی از الگو مهم‌تر است. اگر قرار است شخصیت‌هایی برای الگو به مردم معرفی شوند، بهتر آن است که شخصیت‌های علمی و فرهیخته نه‌صرفا براساس معیارهای نه‌چندان انسانی معرفی شوند.

و حتی اگر چاره‌ای از سلبریتی‌سازی اقشار هنرمند نیست، بهتر آن است که برای آنان چهارچوب، آموزش و قانون‌هایی‌ مثل مالیات و جریمه‌های سنگین متناسب با درآمد وضع شود تا چنان خود را بی حد و حصر نبینند که آهنگ سنگ مفت گنجشک مفت، بنوازند.

 

زهرا نجاتی

لینک مطلب درخبرگزاری رسا

زهرا ابراهیمی
۱۶ تیر ۰۱ ، ۱۸:۳۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

یکی از ویژگی‌های مؤمن ویژگی اسوه پذیری اوست که قرآن صراحتاً به آن اشاره کرده و بهترین اسوه‌ها، وجود مقدس ائمه معصومین علیهم السلام به ویژه حضرت زهرا سلام الله علیها می‌باشند.

شخصیت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها ابعاد گوناگونی دارد که یکی از مهم‌ترین آنان، بُعد سیاسی شخصیت حضرت است.

موضع‌گیری‌های مجدانه و تلاش بی‌وقفه ٔ حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) در جهت دفاع از ولایت، برخورد ایشان با دشمنان به‌واسطۀ سخنرانی در مسجد و ایراد خطابه و همچنین رفتن به درب خانه مهاجرین و انصار برای احقاق حق خود و همسرشان، همه نمونه‌های عینی فعالیت‌های سیاسی ایشان بعد از شهادت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است.

واکنش ایشان در همین مدت کوتاه، تأثیر بسزایی در تحکیم موقعیت علی (علیه‌السلام) و اثبات نامشروع بودن دستگاه حاکم داشت.

عزیزترین شخص نزد پیامبر، برای دفاع از امر ولایت، وارد میدان می‌شود و قصد دارد مردم را از به انحراف کشاندن دین آگاه سازد. ولایتی که انتصابی است و از جانب خداوند به پیامبر و اهل‌بیت (علیهم‌السلام) تنفیذ شده و بارها درآیات قرآن ذکرشده و از طریق پیامبر به آن اذعان شده است.

شیوه ٔ دفاعی حضرت زهرا (س) در برابر اهل سقیفه

حضرت زهرا (س) در مقابل این بدعت تاریخی و انحراف از مسیر اصلی ولایت، تدابیری را اندیشیدند که به‌طورکلی می‌توان به دودسته دفاع مستقیم و دفاع غیرمستقیم تقسیم‌بندی کرد:

۱) دفاع مستقیم:

- ایستادگی در مقابل عمر پشت درب منزل و سقط حضرت محسن (علیه‌السلام).

ابوبکر اشخاصی را به درب خانه حضرت علی (ع) فرستاد تا از آن حضرت بیعت بگیرند. ولی حضرت علی (علیه‌السلام) نپذیرفتند و فرمودند: سوگند به خدا که ابوبکر می‌داند خلافت برای من است. همانا ابوبکر هفتمین کسی بود که در غدیر خم امامت بعد از پیامبر (ص) را به من تبریک گفت.

ابوبکر به پیشنهاد عمر، قُنفُذ را به همراه جماعتی فرمان داد تا به درب خانه علی (علیه‌السلام) بروند و از علی (علیه‌السلام) بیعت بگیرند؛ اما حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) مانع شد و گفت هرگز اجازه نخواهم داد که شما وارد خانه من شوید. در این میان عمر عصبانی شد و گفت: مالنا و للنساء (ما را با زنان چه‌کار است؟) خودش و همراه عده‌ای به‌سوی خانه علی (علیه‌السلام) حمله‌ور شدند و عمر پشت در فریاد زد که بیرون بیا و با خلیفه بیعت کن؛ وگرنه با زبانه آتش به خانه می‌آیم، حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) فرمود: چرا دشمنی می‌کنی؟ از خدا نمی‌ترسی که بی‌اجازه من به خانه من وارد می‌شوی؟!

درب این خانه محل رفت‌وآمد ملائک است اما عمر فرمان داد هیزم زیادی فراهم کنند، تا درب را به آتش بکشند و فریاد زد: این خانه را با اهلش به آتش بکشید.

- رفتن حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) به دنبال امام علی (علیه‌السلام)

حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) باوجود جراحات وارده، به دنبال علی (علیه‌السلام) به سمت مسجد می‌رود. در مسجد، ابوبکر وعده‌ای با شمشیر ایستانده‌اند، ابوبکر به علی (علیه‌السلام) می‌گوید من خلیفه پیامبر هستم، تو چاره‌ای نداری باید با من بیعت کنی. علی (علیه‌السلام) در پاسخ می‌گوید: «تو مردم را به دلیل خویشاوندی با پیامبر به بیعت فراخواندی اکنون من هم به همان دلیل تو را به بیعت فرامی‌خوانم و خود می‌دانی من از همه به پیامبر نزدیک‌ترم».

اینجا حضرت علی علیه‌السلام در واقع از استناد نادرست ابوبکر برعلیه خودش استفاده می‌کند. در واقع ایشان این امر مهم را یادآور می‌شوند که دعوت ایشان نه برای خویشاوندی، بلکه انتصابی الهی است.

ابوبکر فریاد می‌زند «ای علی! برخیز و بیعت کن وگرنه گردن تو را می‌زنیم». ناگهان فریادی بلند می‌شود: «پسرعمویم علی (علیه‌السلام) را رها کنید، به خدا قسم اگر او را رها نکنید نفرین می‌کنم.» حال جسمانی فاطمه مساعد نیست ولی باز دست از وظیفه خود نمی‌کشد، کار به جایی می‌رسد که فاطمه (سلام‌الله‌علیها) آماده نفرین می‌شود. سلمان (به دستور علی (علیه‌السلام)) به‌سوی فاطمه (سلام‌الله‌علیها) می‌دود و با او سخن می‌گوید، فاطمه (سلام‌الله‌علیها) به یاد مهربانی پدر می‌افتد و دست‌ها را پایین می‌آورد. (مجلسی ۱۴۱۲ ه ق،، ج ۲۸، ص ۲۰۶).

_ مطالبه ٔ فدک

بعد از نزول آیه ۲۶ سوره مبارکه اسرا، پیامبر (ص) فدک را که بدون هیچ جنگی نصیب مسلمانان شده بود به حضرت زهرا (س) بخشید. فدک اصلاً جز غنایم جنگی نبوده است و پیامبر آن را بنا به مصالحی به حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) هبه کردند. این اتفاق در زمان حیات پیامبر رخ داده بود، وقتی‌که غاصبین خلافت، فدک را از دست کارگزاران حضرت خارج کردند، حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) برای احقاق حقشان به مسجد رفتند، خطبه‌ای در اوج فصاحت ایراد کردند. ایشان اصلاً به هدیه بودن فدک تکیه نکردند و خطبه روی دو مسئله مهم تکیه داشت که هر دو مربوط به قرآن بود.

حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) ابتدا به مسئله غصب فدک اشاره کرد و بعد مسئله غصب خلافت را پیش کشید، اما از جنبه دینی نه شخصی، ایشان فرمودند: فرض کنید که پدرم این باغ را بخشیده بود، حالا که ایشان فوت کرده است ارثش به چه کسی می‌رسد؟! شما دارید برخلاف قرآن عمل می‌کنید. حضرت زهرا با استناد به داستان پیامبران و تأکید برفرض اشتباه ابوبکر مبنی برعدم ارث‌بری از پیامبران، استدلال آنان را باطل می‌کند و این‌گونه کسی که در مسند خلافت مسلمین نشسته، بر ناروا بودن ادعای خودآگاه می‌شود.

دفاع حضرت زهرا، دفاعی صرفاً از یک باغ نبوده، بلکه دفاع حضرت نمونه ٔ تظلم خواهی ایشان در مقابل غاصبان و رسوا نمودن آنها بوده است.

- گفت‌وگوی حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) با زنان مدینه

سویدبن‌غفله گفت: «هنگامی‌که حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) در بستر بیماری افتاد، زنان انصار و مهاجرین برای عیادت به خدمت او رسیده و جویای احوال ایشان شدند. حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) فرمود: «به خدا قسم در حالی شب را به صبح رساندم که از دنیای شما ناراضی و از مردان شما بیزارم، وای بر این امت! چه چیزی آن را از ستون‌های استوار رسالت و مهبط فرشته وحی گمراه ساخت؟! به خدا سوگند اگر تمام امت از راه سعادت منحرف‌شده و از پذیرش راه روشن امتناع کنند، [علی (علیه‌السلام)] همه آنان را به راه آورده، آرام‌آرام به سعادت و خوشبختی می‌کشاند. کاش می‌دانستم به چه چیز متمسک شده‌اید؟! شما، درد را دوا، ظلمت را نور پنداشته‌اید. شما از شنیدن کلمات حق ما کراهت دارید؟!» زنان، تمام فرمایشات حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) را به گوش مردان خود رساندند. (طبرسی ،۱۳۸۱، ج ۱، ص ۲۵۰)

۲) دفاع غیرمستقیم

یکی از راه‌هایی که حضرت زهرا در دفاع از ولایت استفاده نمودند دفاع از طریق روش‌های غیرمستقیم بوده است.

حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) علاوه بر کارهایی که مستقیماً انجام دادند تا حقانیت ولایت علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السلام) را برای مردم روشن کنند، رفتارهایی نیز بروز دادند که حتی بعد از سال‌ها ذهن هر جویای حقیقتی را درگیر می‌کند که چرا ایشان با این مقام والا تابه‌حال محل دفنشان نامعلوم است. حقیقتاً این حرکت تاریخی ایشان، نوعی اعتراض مدت‌دار و طولانی است از حرکت انحرافی در مسئله حکومت جامعه اسلامی.

_کثرت بکاء در فراق پیامبر

حزن و اندوه حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) بعد از رحلت شهادت گونه پیامبر، تنها در فراق پدرش نبوده بلکه حزن و اندوه و گریه او بر ارتداد امت و به فراموشی سپردن تمام زحمات و سفارشات پدرش و خانه‌نشین کردن خلیفه به‌حق رسول خدا یعنی حضرت علی (علیه‌السلام) و دیگر امور مسلمین بوده است. (رضوانی، ۱۳۹۰ ه ش، ص ۶۴۶)

- نپذیرفتن عمر و ابوبکر برای عیادت

یکی دیگر از اقدامات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، که نشان‌دهنده ٔ ناراحتی حضرت نسبت به دشمنان بود؛ نپذیرفتن عمر و ابوبکر برای عیادت بود. وقتی تصمیم گرفتند که به عیادت بروند و امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) این مطلب را به گوش حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) رساندند.

حضرت تمایلی به دیدن این دو شخص ندارند و این نشان‌دهنده ٔ خشم حضرت از این دو تن است. این مطلب یادآور روایت پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) است که خشم فاطمه خشم من است و خشم من خشم خداست.

-کیفیت وصیت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) به امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)

نحوه ٔ وصیت حضرت زهرا سلام‌الله علیها و نکات مهمی که ایشان در وصیت خویش درباره ٔ تدفین و تشییع خویش مطرح کردند؛ گویای این مطلب است که ایشان از خلفای آن زمان ناراضی بودند. این ناراحتی تا جایی پیش می‌رود که در وصیت خویش متذکر می‌شوند که هیچ‌کس در مراسم تشییع و تدفین حضور نداشته باشد.

و این سوال برای همیشه تاریخ در ذهن همه ٔ انسان‌ها نقش می‌بندد که چرا قبر حضرت همچنان مخفی است؟!

 

فاطمه میری

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

 

زهرا ابراهیمی
۲۵ فروردين ۰۱ ، ۲۳:۰۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

 

 

انسان اشرف مخلوقات است و دارای دو مؤلفه‌ی عقل و اختیار که به سبب آنها مسیر زندگی خود را انتخاب می‌نماید. در عین حال موجودی اجتماعی و زیاده‌خواه است که برخی اوقات مسیر درست و بعضی مواقع مسیر غلط را انتخاب می‌کند.

دین اسلام بر تمام مسلمانان خود واجب دانسته تا همنوعان خود را از مسیر غلط بازدارند و راه درست را به آنها نشان دهند؛ به این توصیه امر به معروف و نهی از منکر می‌گویند که در اسلام، واجب شرعی است.

حضرت علی (ع) نیز در نهج البلاغه به این مهم اشاره کرده و می‌فرمایند:"  امر به معروف و نهی از منکر صفات خداوند است و نتیجه‌ی آن باعث دور شدن مرگ و افزایش رزق است."

    

امر به معروف و نهی از منکر، دارای شرایط متعدد و  مراتب گوناگون است. شرایط آن عبارتند از:

     

۱. انسان بداند شخص گناهکار اصرار بر ادامه‌ی گناه دارد.

۲. امر و نهی، سبب ضرر جانی یا آبرویی یا ضرر مالی قابل توجه، به خودش یا نزدیکان و یاران و همراهانش، یا سایر مؤمنان نشود.

۳. کسی که امر یا نهی می‌کند، بداند آنچه را که دیگری انجام می‌دهد حرام و آنچه را ترک کرده، واجب  است.

۴. احتمال بدهد امر یا نهی او تاثیر دارد.

۵. خودش انجام دهنده‌ی آن منکر نباشد.

(آموزش فقه مطابق با فتاوای مراجع معظم تقلید، ص ۲۲۴)

     

مراتب امر به معروف ونهی از منکر نیز به شرح زیر است :

     

اولین مرتبه‌ی امر به معروف و نهی ازمنکر کراهت قلبی فرد از انجام گناه است یعنی شخص نهی‌کننده باید قلباً از انجام آن کار نادرست ناراحت باشد.

مرتبه‌ی دوم، امر به معروف و نهی از منکر زبانی است، در این مرتبه شخص ناهی باید با زبانی نرم، آرام و روی خوش اقدام به تذکر نماید.

مرحله‌ی سوم، مرحله‌ی عملی است که انسان با عمل و اقدام خود، خوبی‌ها و صفات و کارهای نیکش را گسترش دهد و در اجرای احکام دین بکوشد و جلوی اعمال خلاف و گناه را بگیرد.

مهم ترین مسئله در ثمربخش بودن امربه معروف و نهی از منکر استفاده از روش درست است.

       

متاسفانه در جامعه، شاهد افرادی هستیم که برای امربه معروف و نهی از منکر از روش نادرست استفاده می‌کنند که این امر نه تنها باعث ایجاد نتیجه‌ی مطلوب نمی‌شود بلکه نتیجه‌ی معکوس در پی خواهد داشت.

این افراد در امربه معروف و نهی ازمنکر لسانی به جای استفاده از زبان خوش و رفتاری آرام، زبان به ناسزا باز می‌کنند یا حتی اقدام به برخورد فیزیکی می‌نمایند؛ درصورتی‌که آسیب‌رساندن به دیگران از نظر اسلام، حرام است.

براستی آیا می‌توان با انجام یک فعل حرام، مانع حرام دیگری شد؟  در ذهن این افراد چه می‌گذرد، زمانی که با انجام یک منکر می‌خواهند به حذف منکر دیگری بپردازند؟

     

برای مثال بارها در جامعه مشاهده کرده‌ایم که به اسم امر به معروف و نهی از منکر، به زنان بدحجاب، بی‌احترامی و هتک حرمت شده است درحالی‌که این برخوردها باعث دین‌زدگی و ایجاد کینه و نفرت در ضمیر افراد خواهد شد و چه بسا آنان را نسبت به گناه خود جری‌تر نماید و اثر معکوس داشته باشد.

امروزه نتیجه‌ی امربه معروف و نهی از منکر نادرست در موضوع حجاب به وضوح دیده می‌شود و این امر نه تنها باعث رعایت حجاب نشده بلکه کم رنگ شدن حجاب را نتیجه داده است.

برای نتیجه بخش بودن نهی از منکر باید از همان شیوه و روشی که در آیات و روایات معصومین (ع) بدان اشاره شده مدد جست.

 خداوند در قرآن برای از بین بردن منکر انسان را به مقایسه‌ی  منافع و مضرات آن دعوت می‌کند به عنوان مثال هنگامی که خداوند در رابطه با حرمت شراب صحبت می‌کند ابتدا اشاره می‌کند که در شراب منافعی است اما در ادامه به مضرات آن اشاره کرده و از این طریق از مخاطب دعوت می‌کند تا با عقل سلیم به مقایسه‌ی فواید و مضرات آن پرداخته و نتیجه‌ی مطلوب را بدست آورد.

این نوع نهی در قرآن به صورتی بیان شده است که اگرچه آن گناه ممکن است منافع زودگذری داشته باشد اما مضرات و عواقب آن بیشتر است تا از این طریق مخاطب به مقایسه‌ی مضرات و فواید آن بپردازد.

از دیگر روش های قرآن برای ترک گناه‌، ترغیب گناهکاران به توبه و وعده‌ی بخشایش حداکثری گناهان‌شان است.

به عنوان مثال در برخی از آیات برای ترک کنندگان گناه، پاداش‌هایی ذکر شده است.

خداوند در آیه ۷۰ سوره فرقان می‌فرماید: «إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً؛ مگر کسانی که توبه کنند و ایمان آوردند و عمل صالح انجام دهند که خداوند گناهان آنان را به حسنات تبدیل می کند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است»

ابی‌بصیر می‌گوید: شنیدم که امام صادق (علیه السلام) فرمود: خداوند عز و جل به داود پیامبر (علیه السلام) وحی کرد: ( ای داود! براستی که اگر بنده مؤمن من گناه کند، آنگاه بازگردد و از گناه، توبه کند و هنگام یادآوری آن از من خجالت بکشد، آن گناه را آمرزیده، آن گناه را از یاد فرشتگان نویسنده گناهان برده، آن گناه را تبدیل به کار نیک نموده و برایم اهمیت ندارد و من مهربان‌ترین مهربانانم.)

(کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال/ شیخ صدوق رحمةالله علیه، ص/ ۲۷۹)

   

امروزه افراد زیادی به‌منظور براندازی اسلام کارهای پیچیده و منفی انجام می‌دهند؛ دشمن به خوبی راه انحراف جوانان ما را شناخته است، بنابراین بیایید با شناسایی روش صحیح امر به معروف و نهی از منکر و مراتب آن و همچنین با امیدبخشی به خطاکاران و ذکر پاداش‌هایی که خداوند برای ترک گناه درنظر گرفته است، با زبان لین و برخورد نیکو زمینه‌ی ترک گناه و انجام کار نیک را در جامعه فراهم کنیم.

مسلما با این امر، گامی نیز در مسیر تعجیل فرج امام زمان(عج) برداشته‌ایم، باشد که ایشان خود یاری رسان ما باشند.

       

 نفیسه حیدری

لینک مطلب در خبرگزاری حوزه

 

زهرا ابراهیمی
۲۵ فروردين ۰۱ ، ۱۹:۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

 

 

شاید بار‌ها و بارها این حدیث شریف را شنیده باشیم که امام صادق(ع) می‌فرمایند: «مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فِی شَهْرِ رَمَضانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ اِلی قابِلٍ اِلاَّ اَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ؛ کسی که در ماه رمضان بخشیده نشود، تا سال آینده بخشیده نمی­ شود، مگر اینکه عرفه را درک کند» اما آیا تاکنون به عمق این سخن دقت کرده‌ایم؟ امام صادق (علیه‌السلام) در این روایت شریف یک روز را در برابر یک ماه قرار می‌دهند. آن هم نه یک ماه معمولی، بلکه ماه مبارکی که یک شب آن از هزار ماه بهتر است و این امر اهمیت بسیار والای روز عرفه را می‌رساند.

نکته‌ دیگر این­که ایشان نفرمودند عرفات را درک کند بلکه واژه‌ عرفه را بیان فرموده ­اند؛ یعنی این برکات و فضایل و بخشایش الهی تنها محدود به حاجیانی نمی­ شود که در صحرای عرفات حاضرند و در این روز اعمال عرفه را در آن سرزمین انجام می ­دهند و این همه بدان معنی است که ای جاماندگان رمضان بشتابید؛ اگر به هر دلیلی آن ماه مبارک را از دست داده‌ایم اکنون فرصت را غنیمت بشماریم و با دعا و تضرع به درگاه الهی، جبران فرصت از دست رفته را نماییم و صد البته حتی کسانی که در آن ماه پرفضیلت توشه‌ انبوه برداشته­ اند نیز به نحو اتم و اکمل می­ توانند از  این روز عظیم بهره ­مند شوند و این تنها مختص بی‌بهرگان از رمضان نیست.

به راستی چه رازی در این روز نهفته است که این چنین عظمتی در آن نهفته شده است؟ نمیدانم! ولی آنچه مسلم است این است که در روز عرفه راه برای تقرب به بارگاه الهی بسیار هموار است؛ چرا که باب غفران الهی گشوده شده تا آنجا که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌‌‌و‌سلم) می‌فرمایند: «أعظَمُ أهلِ عَرَفاتٍ جُرماً مِنِ انصَرَفَ و هُوَ یَظُنُّ أنَّهُ لَن یُغفَرَ لَهُ» گناهکارترین فرد در عرفات کسی است که از آن‏جا باز گردد در حالی که گمان می ‏برد آمرزیده نخواهد شد. (بحار الأنوار، ج 99، ص 248) و همچنین مولای‌مان علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «مِنَ الذُّنوبِ ذُنوبٌ لاتُغفَرُ إلّا بِعَرَفَاتٍ» برخی از گناهان جز در عرفات بخشوده نمی ‏شوند. (دعائم الاسلام، ج 1، ص 294)

اما باید گفت، با وجود همه‌ این روایات شریف، در عظمت این روز همین بس که بعد از ظهر عرفه، سکوی پرواز ابر مرد تاریخ، قهرمان مبارزه با ظلم و ستم، سالار شهیدان امام حسین (علیه‌السلام) بود. پروازی باشکوه تا مقام نفس‌مطمئنه و رضای الهی و بهشت قرب پروردگار.

»یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی» (فجر-27تا30) ( تو ای روح آرام یافته، به سوی پروردگار بازگرد در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است، پس در سلک بندگانم در‌آی، و در بهشتم وارد شو.)

از این پیام رمزگونه چنین می ­توان دریافت که، اگر عروج ملکوتی بهترین بندگان الهی از این نقطه آغاز شد؛ پس می‌تواند آغاز بی بدیلی باشد برای تهذیب نفس، سیر وسلوک الی الله و رسیدن به اوج انسانیت.

نه این­که ایام دیگر را نتوان مبدأ قرار داد؛ لیکن برخی از ایام، خاص خدا و اولیای الهی است و قرار گرفتن در آن و عزم و همت در آن ره صد ساله را یک­ شبه پیمودن است و عرفه سکوی پروازی است که حسین فاطمه(سلام‌الله‌علیها) و یاران بزرگوارشان بعد از راز و نیاز عاشقانه در این روز راهی سرزمین کربلا شدند و نرد عشق با معشوق باختند. پس فرصت را از دست ندهیم.

 

آزاده ابراهیمی فخاری

لینک مطلب در صاحب نیوز

زهرا ابراهیمی
۲۵ فروردين ۰۱ ، ۱۹:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر